واضح آرشیو وب فارسی:آقتاب جنوب: کیسانیه پس از قیام مختار برای محمد حنفیه ادعای مهدویت کردند در حالی که محمد حنفیه چنین چیزی را نپذیرفت؛ امام سجاد علیه السلام نیز با آنها مخالف و از اندیشه مهدویت دفاع کردند.به گزارش آفتاب جنوب ، حجت الاسلام علی اکبر مهدی پور، کارشناس تاریخ اسلام و از مولفان کتب تاریخی و در تشریح اقدامات امام سجاد (ع) در دفاع از مهدویت و حفظ آن گفت: پننجم شعبان سالروز میلاد فخرالساجدین، امام زین العابدین علیه السلام است. باید توجه داشت که هیچ چیز در این عالم تصادفی نیست. این که روز سوم شعبان میلاد امام حسین علیه السلام، روز چهارم شعبان ولادت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام و پنجم شعبان روز ولادت امام سجاد علیه اسلام است تصادفی نیست و همه حکمتی دارد. چرا که نهضت حسینی قیامش با امام حسین علیه السلام بود، با وفا و صفای حضرت ابوالفضل علیه السلام به کمال می رسد و امام سجاد علیه السلام پیام این قیام را به جهانیان می رساند. وی افزود: دوران امامت امام زین العابدین علیه السلام 35 سال است که در این مدت شب و روز در اوج خفقان و اختناق بنی امیه و بنی مروان بودند و مطلقا فرصت و امکان هیچگونه حرکت علنی را نداشتند. در طول این 35 سال امام (ع) تنها یک بار به منبر رفتند آن هم در شام در مسجد اموی و آن هم با غل و زنجیر. این تنها فرصت منبری بود که برای امام سجاد علیه السلام در طول 35 سال امامت میسر شد. این کارشناس تاریخ اسلام تصریح کرد: اصحاب و یارانی که در اطراف امام سجاد (ع) حضور داشتند تنها چند نفر انگشت شمار بودند. چون کسی که می خواست خدمت امام (ع) باشد باید از جانش دست می شست. من سال ها پیش(50 سال قبل) درباره «سعید بن جبیر» یکی از اصحاب امام زین العابدین (ع) تحقیقی داشتم؛ به هر منبعی که رجوع می کردم می دیدم که درباره وی این گونه نوشته اند که او هر روز در نماز حضرت زین العابدین علیه السلام حاضر می شد. من با خود می اندیشیدم که به هر حال وقتی کسی در شهری باشد که امامش نیز در آن شهر باشد، باید در نماز امام شرکت کند و این کار چندان خاص یا ویژگی آنچنان چشمگیری نیست که برای وی برمی شمرند. اما بعدها در شواهد تاریخی دیدم که تعداد سانی که به نماز امام سجاد علیه السلام می رفتند از 5 یا 6 نفر تجاوز نمی کرد چرا که باید جانشان را در دست می گرفتند و در نماز امام سجاد (ع) حاضر می شدند. وی در ادامه به موضوع محمدحنیفه و ادعایی که برای او مطرح شده و همچنین نوع ارتباط وی با امام سجاد علیه السلام اشاره کرد و گفت: محمد حنفیه برادر امام حسن و امام حسین علیهما السلام است که از پدر با ایشان یکی است و مادرش نیز بانویی بسیار جلیله و با جلالت بوده است. او پس از امام حسین علیه السلام در خدمت امام سجاد علیه السلام بود و در همان اوج خفقانی که بنی امیه ایجاد کرده بودند ایشان از ابراز محبت و ارادت و اخلاص به امام سجاد علیه السلام کوتاهی نمی کرد. آن چنان که وقتی ابوخالد کابلی به نزد محمد حنفیه آمد و از او درخواست کرد که حجت خدا را برایش معرفی کند او خطاب به ابوخالد گفت: امروز حجت خدا بر من و شما حضرت زین العابدین علیه السلام است. یعنی به صراحت اعلام می کند که امام سجاد علیه السلام امام زمان و حجت خداست. حجت الاسلام مهدی پور بیانکرد: وی همچنین در مواقع و لحظات مختلفی از تاریخ، تعابیر زیبا و پرمفهومی درب یان نوع رابطه خود با خاندان نبوت دارد. به عنوان مثال در جنگ صفین امیرالمومنین علی علیه السلام مدام او را به میدان می فرستادند برخی افراد خبیث که می خواستند او را نسبت به برادرانش به سوء ظن مبتلا کنند به وی گفتند: که چرا پدرت تنها تو را به کام مرگ می فرستد در حالی که دو برادر دیگرت حسن و حسین علیهما السلام را محفوظ داشته است. وی در پاسخ به آنها عبارت بسیار زیبایی به کار برد و گفت: آن دو به منزله ی دو چشمان و دیدگان پدرم هستند و من به منزله ی بازوی توانمند او هستم و انسان همواره از بازوانش برای حفظ و حراست دیدگانش کمک می گیرد. این کارشناس مهدوی افزود: کیسانیه (طرفداران مختار ثقفی) برای این که برای خود مشروعیتی ایجاد کنند ادعا کردند که ما به فرمان محمد حنفیه این نهضت را ادامه می دهیم و مدعی شدند که محمد حنفیه امام و مهدی امت است. اما از طرف شخص محمد حنفیه هرگز چنین ادعایی مطرح نشده است. آنها پس از قیام مختار برای محمد حنفیه ادعای مهدویت کردند در حالی که محمد حنفیه چنین چیزی را نپذیرفت. امام سجاد علیه السلام نیز با آنها مخالف و از اندیشه مهدویت دفاع کردند. حجت الاسلام مهدی پور در بخش پایانی سخنان خود خاطرنشان کرد: امام زین العابدین علیه السلام با وجود شرایط سخت و خفقانی که وجود داشت امکان این که بتوانند رسما کلاس درس و بحث داشته باشند برایشان فراهم نبود. ایشان از چند راه معارف را به مردم می رساندند که یک از این راه ها دعا بود. صحیفه سجادیه که در دست ماست بخشی از دعاهای امام زین العابدین (ع) است که سرشار از حقایق و معارف ناب است. امام (ع) می نشستند و دعا می خواندند و در ضمن فقرات دعا، معارف را به مردم منتقل می کردند. وی یادآور شد: راه دیگر آموزش معارف به مردم تربیت کنیزان و غلامان بسیار بود. امام سجاد (ع) در طول حیات و امامت خود بیش از هزار غلام و کنیز خریدند. این بردگان در منزل امام (ع) بودند و امام (ع) آنها را پرورش داده و حقایق و آموزه های اسلامی را به آنها آموزش می دادند و شب عید فطر هر سال تمام غلامان و کنیزان را آزاد می کردند. از آنجا که این بردگان در مدینه کسی را نداشتند پس از آزادی به زادگاه خود باز می گشتند و در آن جا معارف الهی والایی را که در محضر امام سجاد علیه السلام فرا گرفته بودند، منتشر می کردند. منبع: شبستان
شنبه ، ۲۵اردیبهشت۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آقتاب جنوب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 79]