واضح آرشیو وب فارسی:شفا آنلاین: شفاآنلاین :یکی از جراحان پیشکسوت اخیراً درباره دریافت زیر میزی گفته است، زیرمیزی یا رومیزی حق پزشک است! استدلال او معطوف به غیرعادلانه بودن تعرفه های پزشکی و افزایش نیافتن چشمگیر قیمت آنها در سالهای اخیر بوده است.بنابر چنین استدلالی پزشکان چون قدرت یا فرصت چانه زنی با نهادهای تعیین کننده تعرفه را ندارند می توانند از طریق جیب بیمار آن را جبران کنند. در این دیدگاه پزشک بازمانده از حق خویش، با فراچنگ آوردن بیمار در هنگامه بیماری و ناتوانی، انتقام خود را از بیمار می ستاند و در این راه محق شمرده می شود. او بیمار را گیرمی آورد و به جای مطالبه حقوق خود از مراجع قانونی، آن را از بیمار مطالبه می کند. در این نوشته قصد بر آن نیست که با ارجاع به «اخلاق پزشکی» و مفاهیم تکراری مثل عاطفه و انساندوستی به مسأله زیر میزی پرداخته شود. زیرمیزی یک افتضاح و انحراف بزرگ در نظام بهداشتی درمانی ما و برآمده از شرایط اقتصادی و اجتماعی و ساختار بهداشتی و درمانی ای است که اجازه داده، سلامت نه به مثابه یک حق که به عنوان یک کالای قابل خرید و فروش نگریسته شود. با عروج چنین نگرشی است که برخی پزشکان در مقام توجیه فساد پزشکی و زیرمیزی برآمده اند و دریافت آن را نوعی احقاق حق جلوه می دهند. وقتی سلامت کالایی قابل خرید و فروش باشد و انحصارش در دست پزشکان، آن وقت است که پزشک همچون یک تاجر فروشنده کالا می تواند به قیمت کالا بیفزاید و برای افزایش سود، مابه التفاوت را از مشتری بستاند. واقعیت این است که وزارت بهداشت با وجود برنامه هایی که داشته تاکنون نتوانسته است موضوع زیرمیزی را جمع کند. راهکارهای این وزارتخانه اکثر با واکنش سریع و شدید پزشکان مواجه شد که فریاد می زدند حرمت و تقدس آنها شکسته شده است. حالا از آن طرح مقابله با دریافت های نامتعارف شماره تلفنی است که به سرنوشت سایر راه های نظارتی دچار شده است. زیرمیزی را حق مشروع پزشک دانستن مصداق ترویج و تجویز فساد در پزشکی و اتخاذ راهکارهای غیر قانونی و نامتعارف برای حل مسأله ای است که می تواند راه حل های سالم تری داشته باشد. تطهیر زیرمیزی در واقع پشت پا زدن و لگدمال کردن هر اراده ای است که خواهان برخورد با این پدیده آسیب زا باشد. در کشوری که سی درصد مردم زیر خط فقر زندگی می کنند و حداقل دستمزد کارگران یک سوم همان خط فقر تعیین شده است چگونه می توان از مباح دانستن زیرمیزی سخن گفت و از آن به مثابه یک حق یاد کرد؟ اگر بدانیم طبقات فرودست بیش از دیگر طبقات بیمار می شوند و نیازمند خدمات درمانی هستند، تطهیر زیرمیزی در واقع به معنای فربه شدن پزشکان به قیمت هلاک و نابودی این طبقات است. در فقدان پوشش واقعی و فراگیر بیمه ای و در نظام بهداشتی درمانی ای که امکانات و کارایی آن اغلب در بخش خصوصی یافت می شود و بخش دولتی از فقر امکانات رنج می برد و زیر بار حجم مراجعان خمیده است، بهره مند شدن از خدمات سلامت خصلتی طبقاتی پیدا کرده است. در واقع این طبقات فرودست هستند که ناچار به استفاده از خدمات دولتی و کنار آمدن با فقر امکانات و انتظار طولانی برای بهره مندی از این خدمات هستند. حال اگر در کنار چنین شرایطی مجبور به پرداخت زیرمیزی هم باشند این تراژدی در واقع به تلخ ترین وجهی تکمیل و تمام شده است. در علت شناسی واقعی نبودن تعرفه های بهداشتی و درمانی باید به این نکته توجه داشت که قیمت تعرفه های پزشکی مسأله ای است که با توان و نحوه پرداخت بیماران گره خورده است. اگر حمایت بیمه ای از خدمات پزشکی وجود نداشته یا اندک باشد، هرگونه افزایش قیمت تعرفه ها نهایتاً گروه بیشتری از مردم را از دریافت خدمات سلامت محروم می کند و همین ضرورت تناسب تعرفه ها با قدرت خرید بیماران (یا همان مشتریان کالای سلامت) را روشن می کند. به نظر می رسد بعضی پزشکان با چشم فروبستن بر شرایط جامعه ای که در آن طبابت می کند، تنها به سود خویش می اندیشند و با فرارفتن از شرایط چنین جامعه ای، برای اثبات حقانیت شان، درآمد و دستمزد خود را با پزشکان امریکایی مقایسه می کنند! نکته دیگر این است که با پرولتاریزه شدن پزشکی عمومی و تبدیل خیل پزشکان عمومی به مواجب بگیران دولت و کوتاه شدن دست آنها از ارائه بسیاری از خدمات پزشکی، گرفتن زیرمیزی اکنون پدیده ای است که عموماً به پزشکان متخصص بویژه جراحان اختصاص یافته است. در واقع ساختار بهداشتی درمانی کنونی با تعریف نشدن جایگاه و اهمیت پزشک عمومی و بزرگنمایی و افسانه پردازی از کارایی و اهمیت خدمات تخصصی در نظام بهداشتی و درمانی، پزشکان متخصص را به طبقه ای فرادست تبدیل کرده که قدرت، ثروت و منزلت پزشکی را در اختیار گرفته و نوعی از اشرافیت را برای آنها رقم زده است. شکل گیری اشرافیت پزشکی تخصصی جدید، توقعات و انتظاراتی را برای اعضای خود رقم زده که هم تناسبی با سایر تحصیلکرده ها و نیروهای متخصص رشته های دیگر ندارد و هم آنها را برای تحقق آن، به استفاده از هر روشی (از جمله دریافت غیرقانونی از بیمار) مجاز می شمارد. کوتاه سخن آنکه، طرح مطالبات صنفی یک حق برای صاحبان مشاغل مختلف از جمله پزشکی است و علامتی از توسعه و رشد مدنیت در هر جامعه به شمار می آید، اما اگر این مطالبه حق در مسیر درست و منطقی اش نباشد، آسیب های آن متوجه جامعه خواهد شد و اعضای آن حرفه را در برابر جامعه قرار خواهد داد. دریافت های غیرقانونی و گرفتن زیرمیزی از بیماران، با توجیه نامتناسب بودن تعرفه ها، نه تنها احقاق حق از مسیر صحیح نیست که از جمله راه حل های آسیب رسان به جامعه است. دکتر سیمین کاظمی پزشک و جامعه شناس
پنجشنبه ، ۲۳اردیبهشت۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شفا آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 78]