تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):چه بسا روزه‏دارى كه از روزه‏اش جز گرسنگى و تشنگى بهره‏اى ندارد و چه بسا شب زنده‏دارى كه...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845319019




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

طنز: وودی آلن یا اصغر فرهادی؟


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
طنز: وودی آلن یا اصغر فرهادی؟
مهرداد نعیمی در روزنامه قانون نوشت:

از تهران با اتوبوس می‌رفتیم بندرعباس. تقریبا در نصف مسیر پیرمردی نحیف و بی‌حال سرِ پا ایستاده بود و جایی برای نشستن نداشت. با خودم فکر کردم از جایم بلند شوم و صندلی را تقدیم پیرمرد کنم، بعد از اینکه چنین ایده‌ انسان‌دوستانه‌ای توی ذهنم آمد به خودم افتخار کردم. چقدر آدم باید خوب باشد که در این مسیر طولانی، بی‌خیال صندلی‌اش شود؟ یک روز بشر بالاخره متوجه می‌شود من چه آدم خوب و نازنینی بوده‌ام. کم‌کم چشمانم سنگین شد و خوابیدم. توی خواب داشتم پشت تریبون سازمان ملل برای همه دولتمردانِ جهان سخنرانی می‌کردم. بعد نه که فکر می‌کنم خیلی بانمک هستم، وسط سخنرانی هِی نمک می‌ریختم. با همه‌شان شوخی‌های تند می‌کردم ولی آنها ناراحت نمی‌شدند و از شدت خنده داشتند کفِ سازمان ملل را گاز می‌زدند و من اما بی‌خیال نمی‌شدم. کت‌شلوار مشکی خفنی هم به تن داشتم مشابه کت‌شلوارهای بارنی استینسون! همه‌ صندلی‌ها خالی شده بود چون همه پهنِ زمین شده بودند و می‌خندیدند. انگار داشتم استنداپ‌کمدی اجرا می‌کردم. آن‌وسط چند باری هم از داریوش هخامنشی و ساخت کانال سوئز صحبت کردم تا ایرانی‌ها هم کلی بهم افتخار کنند. جزئیاتش خیلی یادم نیست ولی خوب به خاطر دارم که بعد از سخنرانی شورانگیزم کل رهبران دنیا تصمیم گرفتند برای همیشه با هم در صلح و آرامش باشند. بعد چند روزی گذشت و تمام اخبارهای دنیا همچنان معطوف به سخنرانیِ من بود. این‌قدر محبوب شده بودم که میلیون‌ها خانم جوان از سراسر دنیا اینستاگرامم را پیدا کرده بودند و پیغام‌های پر از محبت می‌فرستادند.  تابحال این اندازه حق انتخاب نداشتم. داشتم پروفایل‌هایشان را به دقت بررسی می‌کردم تا بالاخره یکی را به عنوان مادرِ وودی آلن انتخاب کنم. «وودی آلن» اسمی بود که برای پسر آینده‌ام انتخاب کرده بودم. یعنی می‌شد «وودی آلنِ نعیمی»   روز به دنیا آمدن بچه، وودی آلن فیلمبرداری آخرین فیلمش را نیمه‌تمام گذاشت تا به تهران بیاید و با نوزاد سلفی بگیرد و عکس را بگذارد پروفایل ویکی‌پدیایش! بعد گفت می‌خواهد زندگینامه‌ام را فیلم کند ولی من گفتم باید ببینم نظر اصغر فرهادی چیه. حق تقدم با اونه. به هرحال اولین اُسکار رو برای ایران به دست آورده و عزیزِ دل‌انگیزه. یادم است فرهادی در یکی از سکانس‌های فیلم ازم خواسته بود برای بچه‌ها سخنرانی کنم و من هم می‌گفتم: «بچه‌ها از عشق نترسین، عاشق بشید، ازدواج کنید و بعد از دو سه سال طلاق بگیرید. طلاق بهترین بخش زندگیه. بعد از طلاق تازه قدر مجرد بودن‌تون رو می‌فهمید و یه زندگی خوب رو در پیش می‌گیرید!» وسط فیلم هم گیتار به دست ترانه گل‌پنبه‌ باریش مانچو را خواندم که همه کلی ذوق کردند و گفتند: وااای آقای نعیمی بی‌تمرین چقدر خفن خواندید. شما باید داور مسابقات جهانی موزیک باشید. همین جاها بود که صدای شکسته شدن استخوانی مرا از خواب پراند. گویا راننده اتوبوس محکم پایش را روی ترمز گذاشته بود و پیرمرد از چند جهت اصلی و فرعی به فنا رفته بود. واقعیتش این است که از این پایان خوشم نمی‌آید چون خیلی قابل پیش‌بینی بود. خُب معلوم است که آخرش با صدای شکسته شدن استخوانِ پیرمرد از خواب می‌پریم. نمی‌شد کمی پیچیده‌تر ماجرا تمام شود؟ اما لاجرم همین پایان را انتخاب کردم چون وقتی در رویا غوطه‌ور هستیم هم خوب می‌دانیم همه‌ این رویاها گلواژه‌ای بیش نیست، می‌دانیم که هنوز همان انسانِ داغون سابقیم ولی باز خودمان را سر کار می‌گذاریم و در آن غرق می‌شویم. چون رویا همه چیز را دست‌یافتنی‌طور می‌نماید... رویا به ما کمک می‌کند بدون هیچ زحمتی برویم آن بالاها و بشویم سوپراستار!






تاریخ انتشار: ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۴





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 123]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن