واضح آرشیو وب فارسی:جامعه آنلاین: تاریخ ناگفته روابط دیپلماتیک میان ایران و آمریکا در بردارنده نکات قابل توجهی در مورد اختلافات اساسی اوباما و کلینتون در این باره است که سرنخ آن را می توان در کمپین های انتخاباتی ۲۰۰۸ پیگیری کرد. در اوایل سال 2001 هیلاری کلینتون پس از سفر به یمن وارد عمان شد تا با سلطان قابوس در مورد پیشنهاد وی صحبت کند. سلطان قابوس در 2009 پیشنهاد کرده بود که نقش رابط را در مذاکره هسته ای میان ایران و آمریکا بازی کند. 18 ماه بعد از آن، کلینتون تیمی از دیپلمات های خود را برای ملاقات با ایرانیان به عمان فرستاد. در آن سال، هیلاری کلینتون تنها مقام آمریکایی نبود که به دیدار سلطان قابوس رفت. جان کری که در آن زمان رئیس کمیته روابط خارجی بود نیز دیدارهایی با سلطان قابوس و فرستاده ویژه وی داشت. کری بعد از دیدار خود با سلطان قابوس به این نتیجه رسید که عمان می تواند نقش رابط را بازی کند و به اوباما و کلینتون پیشنهاد داد که یک کانال ارتباط مخفی با ایران ایجاد کنند. به گفته جان کری، هیلاری کلینتون نسبت به این ایده با دیده شک و تردید می نگریسته، در حالی که رئیس جمهور از آن استقبال قابل توجهی داشته است. به گفته برخی مقامات، اعزام دیپلمات های آمریکایی به عمان از سوی وزارت خارجه زمان کلینتون برای مذاکره با ایران نه از روی تمایل به مذاکره با ایران، بلکه از روی تمایل به مهار جان کری صورت گرفته بود. توافق هسته ای برجام که سال گذشته به امضای ایران و شش قدرت برتر جهان رسید، به عنوان مهم ترین دستاورد دولت اوباما در عرصه دیپلماسی معرفی شده است. هیلاری کلینتون در کمپین انتخاباتی خود مدعی شده که در پیشرفت مذاکرات و به نتیجه رسیدن آن سهم قابل توجهی داشته است. رژیم تحریم های چندجانبه ای که در زمان وزارت وی بنیان گذاشته شد، ایران را به پای میز مذاکره نشاند. کلینتون تمایل دارد وانمود کند تیمی که وی به عمان فرستاد، توانستند مقدمات موفقیت دیپلماتیک جان کری را فراهم کنند. اما نقش هیلاری کلینتون در پشت پرده پیچیده تر از آن چیزی است که همگان از آن اطلاع دارند. مصاحبه ها با ده ها مقام فعلی و پیشین دولت نشان می دهد که کلینتون به مراتب نسبت به اوباما و کری رویکردی محافظه کارانه تر به مذاکره مستقیم با ایران داشته است. کلینتون نگران این بود که جان کری در حال دادن امتیازات بیش از حد به ایران برای نشاندن آن پای میز است. از طرفی جان کری و دستیارانش نگران کشتن وقت از سوی هیلاری کلینتون بودند. حامیان هیلاری کلینتون معتقدند که عدم اعتماد وی به ایران موجه بوده و موفقیت وی در تنظیم تحریم ها توانست بستر لازم برای گام بعدی، یعنی تحمیل توافق را فراهم آورد. جیک سولیوان، مشاور فعلی کلینتون و یکی از اعضای تیم فرستاده شده به عمان معتقد است: «هیلاری کلینتون ائتلافی تاثیرگذار برای تحمیل تحریم ها به ایران ایجاد کرد.» تاریخ ناگفته روابط دیپلماتیک میان ایران و آمریکا در بردارنده نکات قابل توجهی در مورد اختلافات اساسی اوباما و کلینتون در این باره است که سرنخ آن را می توان در کمپین های انتخاباتی 2008 پیگیری کرد. به گفته کریم سجادپور، کارشناس مسائل ایران در بنیاد کارنگی، کلینتون و اوباما هر دو تاکتیک مشابهی مقابل ایران داشتند و آن هم تعامل بود. اما تصویر آنها از پایان بازی متفاوت بود. اوباما خود را فردی می دید که می تواند میان اختلافات پل زده و نژادها و کشورها را به هم پیوند دهد. بر این اساس وی معتقد بود که می تواند موضوع پرونده هسته ای ایران را حل کند. در مقابل نگاه کلینتون به پایان کار قدری بدبینانه بود. هیلاری کلینتون معتقد بود که باید با ایران تعامل کرد، نه بخاطر این که این کشور اهل دیپلماسی و معامله است، بلکه به خاطر این که روشن شود مشکل از جانب تهران است. منبع: روزنامه نیویورک تایمز نویسنده: مارک لندلر ترجمه: دیپلماسی ایرانی
جمعه ، ۱۷اردیبهشت۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جامعه آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]