تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):چه چيزى مانع توست كه زندگى پسنديده و مرگ با سعادت را داشته باشى، چرا كه من براى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821125722




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

فارس از دیدار هنرمندان با بیت آیت‎الله کوهستانی گزارش می‎دهد از ساری تا «کوهستان»؛ سفری به احترام حقیقت هنر


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فارس از دیدار هنرمندان با بیت آیت‎الله کوهستانی گزارش می‎دهداز ساری تا «کوهستان»؛ سفری به احترام حقیقت هنر
خبرگزاری فارس: از ساری تا «کوهستان»؛ سفری به احترام حقیقت هنر
هفته هنر انقلاب اسلامی، بهانه‎ای شد تا هنرمندان حوزه هنری مازندران سفری از ساری تا روستای کوهستان داشته باشند، گذری که از رهگذر آن حقیقت هنر بیشتر درک شود، همان هنری که فاخر است و به‌دنبال ارزش‎ها می‎رود.

به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان ساری، عصر یک روز بهاری و در هفته‌ای که به‌یاد شهید اهل قلم مرتضی آوینی به هنر انقلاب اسلامی معروف است، به همراه حدود 40 نفر از هنرمندان رشته‌های مختلف حوزه هنری مازندران به مقصد شهرستان بهشهر روستای کوهستان زادگاه آیت‌الله محمد کوهستانی حرکت کردیم تا دیداری با بیت ایشان داشته باشیم. پس از حدود یک ساعت به مقصد رسیدیم، وارد حیاطی شدیم که سادگی آن با تمام وجود حس می‎شد، این خانه حرف‌های زیادی برای گفتن داشت، خانه‌ای که روزگارانی دراز محل درس و بحث طلاب حوزه علمیه بود و حالا محل دیدار فعالان سیاسی، اجتماعی، ورزشی، فرهنگی، هنری، دینی و اقتصادی با یادگار آن مجاهد و عالم وارسته است. نخستین‎بار نیست که به این صحن و سرا گام نهاده‎ام، اما هر بار که می‎آیم برایم تازگی دارد، معنویتی عجیب در آن نهفته است که هر بیننده‎ای را مجذوب خود می‌کند، از همان دست خانه‎هایی که در قصه‎ها شنیده‎ایم یا در فیلم‎ها دیده‎ایم با سقف و ستون‌های چوبی، بام سفالی، اتاق‎های کاه‌گلی، فرشی از حصیر، درب‌های چوبی و معماری سنتی با آن طاقچه‎های محرابی‌شکل، منبری که بیش از نیم‌قرن به یادگار مانده است، حیاطی که همچنان سادگی خود را حفظ کرده و زمانی که وارد آن می‌شوی عطر معنویت را حس می‎کنی.

چند تابلو و قاب‎ ساده که بر طاقچه‌های اتاق نقش بسته و  حرف‎های زیادی برای گفتن دارند، حرف‎هایی از جنس طلا که همیشه در ذهن می‎مانند؛ «من حرف‎های بیهوده را کمتر از غذای حرام نمی‌دانم» و «به جهنم دنیای ما خراب شد، بگذار آخرت ما خراب نشود»، اینها جملات ماندگاری است که در عین سادگی، دنیایی از حرف و بحث دارند. در این فضای معنوی فقط حرف از ایمان و عمل است، حرف از زیبایی‌ها، بایدها و شدن‎ها، صحبت از انسانی است که از کودکی تا پایان عمرش سراسر درس بود و هنوز یاد او ملجأ است و خانه‌اش مأمن بی‎پناهان و مقصد آنهایی که می‎خواهند به یقین برسند. هفته هنر انقلاب اسلامی، بهانه‎ای شد تا به ‎اتفاق جمعی از پیشکسوتان و جوانان هنرمند حوزه هنری مازندران به روستای کوهستان سفری داشته باشیم، هدف این بود که از رهگذر این رویداد، حقیقت هنر بیشتر درک شود، همان هنری که فاخر است و به دنبال ارزش‎ها می‎رود.

هنرمندان که دور هم جمع می‎شوند، همیشه پر از شور و حرارت هستند، اما در مقصدی که نشسته بودیم، سنگینی و وقار یادگار آیت‎الله کوهستانی با آن سیمای مصمم و بشاش و نگاه متفکرانه، شور و حرارت اهالی هنر مازندران را به شوقی وصف‎ناپذیر تبدیل کرده بود، چنان‌که پس از پایان دیدار، صحبت از دیداری دوباره بود. جلسه پس از سلام و صلوات با شعرخوانی شروع شد، میثم رنجبر، ابراهیم باقری‌حمیدآبادی، حسن محمودزاده و احمد ذلیکانی یک یا دو سروده فارسی یا محلی خود را خواندند.

حالا همه چشم‌ها و دل‌ها منتظر سخنان آیت‌الله محمداسماعیل کوهستانی بودند، او با خیرمقدم به تمامی هنرمندان و تشکر از شاعران، از اینکه جوانان دیار علویان دستی در هنر داشته و آن را در راه فرهنگ عظیم اسلامی به‌کار گرفته‌اند، ابراز خرسندی کرد و گفت: اسلام دینی است که همه آن را قبول دارند و انشاالله خداوند توفیق بدهد تا بیشتر خدمت کنیم. او با اشاره به ماه رجب، شایسته دید که داستانی را از پدرش مربوط به همین ماه مبارک عرض کند، سرش را کمتر بالا می‎آورد و تمرکز می‎کرد تا واقعه را همان‎گونه که بود، بیان کند. با این مقدمه که آقا اهل مراقبه و اخلاق‌مدار بود، سخن آغاز کرد؛ ماه رجب فرا رسید و گویا برای پدر کشش عبادی همانند سال‌های قبل نمی‎آمد، در خود تفتیش‌های درونی و برونی را انجام داد و به نتیجه‎ای نرسید، بالاخره از منزل بیرون آمد و به آسیاب اجدادی که به ایشان رسیده بود رفت، اندکی کنار آسیابان نشست و به او گفت: بگو ببینم آرد چه کسی را خانه ما فرستادی؟ آسیابان گفت: آقا! اینجا یک میرزاده اکبر بهایی است که گندم او خوب و سرخسی و آردش خوب بود، برای همین برای شما فرستادم، آقا گفت: ای بابا! ما را از ماه رجب انداختی! با گفتن این ماجرا، بهت و حیرت را می‎شد در چهره هنرمندان دید، میثم رنجبر از شاعران مازندرانی با همان تأثری که در نگاهش بود، پرسید: حاج آقا! چه رفتارها و عملکردی از پدر بزرگوارتان بیشتر در ذهن شما مانده است، او نیز پاسخ داد: تمام حرکات او درس بود، مهر و امضا را نصفه می‎زد، شبی از او پرسیدم که این مهر را نصفه زدی آیا علتی دارد، گفت: مگر کاری بی‎جهت می‎شود!

یادگار آیت‌الله کوهستانی ادامه داد: ایشان احترام فراوانی برای خانواده قائل می‎شد، بسیار خونگرم و بامحبت و اهل مشورت بود، به‌ نظر خانواده اهمیت می‎گذاشت، یک‎روز فردی نزد ایشان آمد تا درباره ازدواج دخترش مشورت بگیرد، آقا چند سوال از او پرسید و سپس نگاهی به من انداخت و گفت: نظر تو چیست، گفتم: این چه فرمایشی است، شما هر چه صلاح می‎دانید. وی از دیدار آیت‎الله کوهستانی با رجب‎علی نکوگویان عارف صاحب کرامت یا همان رجب‎علی خیاط گفت که در آن زمان، خود کودکی 10 ساله بود و فقط کلیات آن دیدار را به‌یاد دارد، اما این را خوب به یاد داشت که هنگام خداحافظی آن‎دو، به این دلیل که نمی‎دانست چه بگوید، پدرش به مرحوم نکوگویان گفت: ایشان التماس دعا دارند. آیت‎الله محمدجواد کوهستانی، رمز موفقیت پدر بزرگوارش را در عشق به خدا و رفاقت با پروردگار عنوان و اظهار کرد: ایشان همواره می‎گفت: گدای خانه خدا باشید و هر چه می‌خواهید از خدا بخواهید، با خدا رفیق بشوید، گاهی می‌گفت: گدایی، گدایی، گدایی. حرف‌های دلنشین یادگار آیت‌الله کوهستانی انسان را به وجد می‎آورد، اما زمان یاری نمی‎کرد، دیگر نزدیک غروب بود، از مدیر حوزه هنری مازندران خواسته شد تا او نیز صحبتی داشته باشد.

سینا دلشادی از صحن و سرا و معنویتی که در خانه آن عالم ربانی است، سخن گفت و اینکه این‌ همه برج‌های با جلال و جبروت ساخته و خراب می‎شوند، اما در این خانه که شعبه‌ای از حرم دوست است، با همه سادگی‌اش نه‌تنها اثری از کهنگی به‌چشم نمی‎خورد، بلکه برای انسان، نشانه‌ای از جاودانگی، معنویت و الوهیت است. وی بیان کرد: باید چشم دل را باز کنیم تا نادیدنی‎ها را ببینیم، هنرمندان با نگاه تیزبین و خلاق و ذهن جست‌وجوگر خود می‎توانند به‌دنبال نورهایی بروند که نمی‎توان با چشم سر دید. این دیدار به لحظات پایانی خود نزدیک شد، هنرمندان عکاس دوربین خود را برای شکار تصاویر روشن کردند، از در، دیوار و حیاط حوزه علمیه قدیمی و حوزه‎ دیگری که در کوچه‎ای بالاتر قرار داشت، فیلم و تصویر گرفتند، دیدن رودخانه‎ای که از کنار حوزه علمیه می‎گذشت نیز احساس خوبی به انسان می‎داد.

عکس‎های یادگاری با یادگار آیت‎‎الله کوهستانی نیز برداشت شده بود و سرانجام زمان خداحافظی فرا رسید، اما انگار برخی‌ها تمایلی به بازگشت نداشتند، تا حدی که مدیر حوزه هنری خود دست به کار شد و آنها را به سمت اتوبوس هدایت کرد. راه بازگشت را در پیش گرفتیم، از کنار دیوار حوزه علمیه و منزل قدیمی مرحوم آیت‎الله محمد کوهستانی گذشتیم و بار دیگر معنویت آن حوزه علم و معرفت که همچون گنجینه‎ای در دل روستای کوهستان به یادگار مانده است را با تمام وجود حس کردیم. ------------------------ گزارش از آزاده بابانژاد ------------------------ انتهای پیام/86001/ب40

95/01/25 :: 09:17





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن