واضح آرشیو وب فارسی:فارس: ادامه حیات سبزپوشان در همدان نیازمند بازنگری اساسیمدیریت غلط، بلای جان پاس!
روش باشگاهداری در پاس همدان، اصلاً مناسب نیست زیرا با تصمیمات کدخدامنشانه، ادامه حیات پاس در همدان با ابهاماتی مواجه خواهد شد.
به گزارش خبرگزاری فارس از همدان، شاید همین دیروز بود که پاس به همدان آمد تا این تیم مقتدر فوتبال ایران در تولدی ققنوسوار در این دیار ادامه حیات دهد. پاس با سیاستهای درست استاندار وقت همدان و نماینده مردم این شهرستان به همدان آمد تا باری از دوش ورزش همدان بردارد نه اینکه با سیاستهای غلط و کدخدامنشانه امروز باری بر دوش ورزش استان شود. در این هشت سال حضور پاس در همدان، منتقدان بیشماری از فوتبال گرفته تا دیگر رشتههای ورزشی بر نحوه تیمداری تا تزریق پول به این باشگاه ایراد گرفتهاند، اما متاسفانه مدیران غیر بومی و ارشد استان تنها برای یک برهه زمانی خاص، برای این تیم برنامهریزی کردهاند. پاس تهران در راستای اصل 44 قانون اساسی مبنی بر خصوصیسازی به همدان منتقل شد اما در عمل و این نوع تیمداری پاس در این هشت سال گذشته چیزی جز، ارتزاق باشگاه پاس از منابع دولتی و استانی مشاهده نکردیم. پاس در این چند سال گذشته، بیشتر جولانگاه مدیرانی برای مطرح کردن خود شده است به طوری که کمتر دلسوزی داشتیم که تصمیمات اساسی و ریشهداری برای این تیم نگونبخت اتخاذ کند. متاسفانه مدیران و استانداران تنها، راه ماهی خوردن را به پاس نشان دادند اما هنوز پاس همدان با ماهی گرفتن فاصله چندانی دارد که این به نوع نگاه مدیریت کلان باشگاهداری برمیگردد. پاس همدان سالهاست که بیمار است و کسی منکر زحمات استاندار همدان برای بهبود آن نیست، ولی تلاشهای نیکبخت برای پاس به مانند یک آرامبخش موقتی است و بعد از سپری شدن مدتی این درد دوباره در بدنه پاس رخنه خواهد کرد. منابع استانی و عمرانی همدان نباید به راحتی در پاس وارد شود؛ استاندار باید یک بار برای همیشه با اتخاذ تصمیماتی درست پاس را به یک درآمد پایدار برساند تا در نبود منابع استانی و یا تغییر استانداران به راحتی تمام با بحران مواجه نشود که آن هم مستلزم استفاده از کارشناسان اقتصادی و البته ورزشی در هیأت مدیره باشگاه است. تغییرات در هیأت مدیره اجتنابپذیر است متأسفانه اعضای هیأت مدیره پاس، به خوبی چینش نشده است که همین امر باعث وارد آمدن ضربه بزرگی بر پیکره پاس میشود. تصمیمات احساسی اعضای آن گاهی چنان آش پاس را شور میکند که دل را میزند یا چنان بینمک میشود که میلی به آن نخواهد بود! حضور استاندار، معاونان استاندار یا مدیرکل ورزش در هیأت مدیره هر باشگاهی یک نقطه بارز است اما به راستی مدیر ارشد استان با خود اندیشیده است که سران سیاسی و اجرایی استان، آیا با این همه مشغله فکری در حوزههای کاری خود، مجالی برای اندیشیدن به مشکلات پاس دارند؟ اعضای هیأت مدیره باشگاه پاس به لحاظ کمیت بسیار قوی است ولی به لحاظ کیفیت بسیار ضعیف است که برای درمان آن باید تمهیدات مهمی اتخاذ شود. یک پیشنهاد مناسبی که میشود به این مقوله ارائه کرد، این است که استاندار، نمایندگان مجلس، معاونان استاندار، فرماندار، مدیرکل ورزش و جوانان، رئیس هیأت فوتبال و یا هر فرد سیاسی و اجرایی استان به عنوان اعضای مجمع انتخاب شوند. این مجمع میتواند پنج نفر از مشاوران اقتصادی و ورزشی که سالها تجربه کمک به تیمهای لیگ برتری را در کارنامه داشته باشند را به عنوان اعضای هیأت مدیره انتخاب کرده و زمام تیمداری را به آنها واگذار کنند. اعضای هیأت مدیره فعلی و فوق ضعیف پاس هیچگاه نخواهند توانست امور پاس را به طور مداوم رصد کنند و بر تمام رفتارها و عملکرد مدیرعامل باشگاه نظارت داشته باشند؛ این میشود که بدهیهای سنگین و غیر مهم برای پاس تبدیل به یک بحران جدی میشود. اگر نظارت دقیق هیأت مدیره بر عملکرد مدیرعامل قبلی پاس وجود داشت، این مدیرعامل نمیتوانست بدون هیچ مشورتی با اعضای هیأت مدیره نسبت به تسویه حساب بازیکنان تیم اقدام کند تا این تیم در این برهه حساس، بدون بازیکنان باتجربه و تاثیرگذار به مصاف رقبا برود!! یکی از دیگر از نکات منفی اعضای هیأت مدیره باشگاه پاس به نظارت در امضای قراردادها برمیگردد. نبود مدیریت صحیح، پاس را جولانگاه مردان کوچک کرده است متأسفانه اعضای هیأت مدیره باشگاه پاس، هیچگاه نخواهند توانست برخلاف نظر رئیس هیأت مدیره فعلی رأی صادر کنند و این وضعیت باعث شده که از یک سو تصمیمات در رأس پاس، کدخدامنشانه اتخاذ میگردد و از سوی دیگر رئیس هیأت مدیره با تکیه بر احساس شخصی خود زمینهساز شکل گرفتن یک حرکت غلط در باشگاه میشود. باشگاه پاس به دلیل بیثباتی در مدیریت، به محلی تبدیل شده است که مردانی کوچک در زیرمجموعه آن جولان بدهند و همین امر باعث فرو ریختن صلابت و اقتدار 54 ساله پاس میشود. همین بیبرنامهگی و یا نبود برنامه مشخص، در رأس باشگاه پاس است که چنین پایتختنشینان و پیشکسوتان پاس را به واکنش و طرح نقد، مجبور میکند. پاس در این مدت هشت ساله مدیران عامل و سرمربیان زیادی را در خود دیده است، هر کدام از اینها سبب تغییراتی در نوع مدیریت باشگاه شده که تغییر سلیقه مدیریتی موقتی نیز باعث سرگیجه گرفتن مسائل کلان پاس میشود. متأسفانه نبود مدیریت واحد در باشگاه، باعث پدیدار شدن مشکلات کلان میشود و باید سیاستی در باشگاه ایجاد شود که هر مدیرعامل و سرمربی از آن تبعیت کند نه اینکه سایت باشگاه تابع سرمربی و یا مدیرعامل باشد! برای مثال میتوان به نوع مدیریت باشگاه سپاهان، اشاره کرد که دارای یک سیستم واحد است؛ هر مدیرعامل و سرمربی که وارد این باشگاه شود مجبور به پذیرش این سیاست کلان است و در راستای اهداف آن گام برمیدارد. اعضای هیأت مدیره سپاهان هم هیچگاه شخص استاندار و یا مدیرعامل کارخانه فولاد مبارکه نیستند، زیرا اینها به عنوان اعضای مجمع وظیفه انتخاب اعضای هیأت مدیره و اتخاذ تصمیمات کلان را دارند و در میانه و آخر فصل نیز گزارش عملکرد اعضای هیأت مدیره را بررسی میکنند. به طور مثال در ارتباط با صبای قم که به استانداری قم منتقل شد، شخص استاندار و یا نماینده مجلس تصمیمگیرندگان انتخاب سرمربی و یا نوع لباس تیم هستند؟ پس چرا در همدان وضع به گونه دیگری است و مدیران ارشد استان باید در خصوص نوع رنگ و جنس پیراهن باشگاه نظر مستقیم بدهند؟ این موضوعات نشانگر آن است که ادامه حیات دائمی پاس در همدان، نیازمند یک بازنگری اساسی است زیرا با مدیریت متزلزل و تصمیمات روزانه، پاس در آیندهای بسیار نزدیک به مشکل اساسی برخواهد خورد و در آن زمان دیگر شاید دیر باشد که برای آن بتوان کاری کرد! شاید همین امروز هم دیر باشد برای رسیدن به داد پاس؛ چراکه اگر این تیم نتواند از مجموع 15 امتیاز موجود باقی مانده فصل، حداقل هفت امتیاز کسب کند باید راهی لیگ دسته دوم شود. حکایت این روزهای پاس، حکایت ظرف آبی است که نباید بگذاریم به زمین بریزد، زیرا اگر ریخته شود دیگر امکان جمعآوری آن نیست. درآمد پایدار ضامن بقای پاس پاس این روزها با قرض گرفتن پول از دیگران سرپا مانده است به طوری که برای هر بازی باید با کمک معتمدان شهر و استان زمینه مسافرتهای خارج از خانهاش را فراهم کند. شاید همین پول خرج کردنهای دیگران باشد که امروز یک جوان بینام و نشان به یکباره به عنوان سرپرست تیم بزرگ پاس معرفی میشود، بیآنکه از اصول اولیه سرپرستی و امور دقیق آن اطلاعی داشته باشد. استفاده از اعتبارات ورزشی استان، جابجایی منابع عمرانی و استانی نمیتواند به رشد نماد ورزش استان کمک کند و با این کار به جای پایین گذاشتن باری از روی دوش ورزش استان، باری به مراتب سنگینتر بر روی دوش او سوار میشود. جذب اسپانسرهای زورکی نظیر فولاد ویان و پرداختهای اجباری، ضامن موفقیت پاس نیست که مدیریت ارشد استان به آن سمت حرکت کرده! چرا که این رویکرد در نهایت بازخوردی جز شکست در درازمدت نخواهد داشت. نباید نبود منابع مالی باعث شود که در بحرانیترین شرایط، مربیان ضعیف و بدون کارنامه مثبت، از پاس سردرآورند، آنهایی که نمیتوانند پازل تاکتیکی پاس را به خوبی در کنار هم بچینند و در این وانفسای اقتصادی به دنبال اضافه کردن دوستان خود برای پستهای مدیر تیم هستند! سیدمحمد عیوقیان یکی از پیشکسوتان اخلاقمدار و مدیران خوب ورزش استان است که سالها تجربه مدیریت در فوتبال استان را دارد اما بیسلاح فرستادن او به جنگ فوتبال ناپاک ایران، برای دفاع از کشتی شکستخورده پاس، به صلاح نبود که اعضای هیئت مدیره به آن تن دادند! به هر حال امیدواریم پاس در لیگ دسته اول باقی بماند و استاندار همدان برای ادامه حیات پاس، بازنگری اساسی در روند سیستم مدیریتی و کلان این باشگاه اتخاذ کند تا دیگر شاهد دست و پا زدن آخرین قهرمان ایرانی آسیا در لیگ دسته اول نباشیم. به راستی پاسخگوی اشک هواداران کیست؟؟؟ ----------------------------- گزارش: مجتبی دیآبادی ----------------------------- انتهای پیام/89042/صا40
95/01/24 :: 16:12
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]