واضح آرشیو وب فارسی:موبنا: ازدواج پسری کینه ای به جان دختر جوان انداخت تا از این تازه عروس و داماد انتقام بگیرد.این دختر که می دید پسر مورد علاقه اش به او پشت کرده است، یک آدم ربا اجیر کرد... موبنا - عقربه ها ساعت ۱۰ شب را نشان می داد و زوج جوانی در کنار بزرگراهی در غرب پایتخت در خودرویی لوکس سرگرم صحبت بودند که ناگهان جوان قوی هیکلی با زدن به شیشه آن خواست راننده جوان پیاده شود. جوان قوی هیکل که چهره ای فریبنده داشت، ابتدا درباره نسبت رابطه دختر و پسر پرسید که آنها با نشان دادن حلقه هایشان از زن و شوهر بودنشان خبر دادند و پس از دقایقی مرد قوی هیکل شروع به ناسزاگویی با راننده جوان کرد و همین کافی بود تا دختر جوان برای میانجیگری از خودرو پیاده شود که همزمان مرد جوان با تهدید و کتک کاری دختر جوان را سوار خودروی پژوی خود کرده و با سرعت پا به فرار گذاشت. تازه داماد که هنوز باور نداشت نامزدش را جلوی چشمانش ربوده اند، با سرعت به پلیس مراجعه کرد و از ماجرای ربوده شدن وی خبر داد. تحقیقات ابتدایی برای ردیابی عامل این آدم ربایی کلید زده شد تا اینکه ساعت ۱۲ نیمه شب دختر جوان با چهره ای آشفته و دستانی خونین به کلانتری مراجعه کرد و از اسارتگاه پسر خشن پرده برداشت. دختر جوان به بازپرس پرونده اش گفت: پس از اینکه جوان قوی هیکل با تهدید مرا سوار خودروی خود کرد، به سمت گاراژی در جنوب تهران رفت و در آنجا مرا به باد کتک گرفت و با چاقو روی دستانم را زخمی کرد و سپس با تلفن همراهش از اجرای نقشه اش خبر داد که دقایقی بعد دختر جوانی با حضور در گاراژ لبخندی زد و دستور داد تا پسر جوان رهایم کند. وی افزود: جوان قوی هیکل پس از خارج شدن دختر جوان مرا سوار خودرواش کرده و در منطقه ای تاریک و خلوت آزادم کرد و من از ترس خودم را به پلیس رساندم. با به دست آمدن ردپایی از یک دختر در این اقدام خشن، بازپرس با فرضیه انتقام گیری دستور داد تیمی از مأموران پلیس آگاهی تهران برای ردیابی عامل این آدم ربایی وارد عمل شوند. کارآگاهان در گام نخست سراغ محلی که دختر جوان ربوده شده بود، رفته و با بررسی های دقیق دوربین های ترافیکی شماره پلاک خودروی پژو را به دست آوردند. مأموران اوایل آذر ماه با در دست داشتن آدرس صاحب خودرو موفق به شناسایی مخفیگاه «اشکان» ۲۸ ساله شدند و در عملیاتی غافلگیرانه وی را دستگیر کردند. اشکان وقتی خود را در برابر دختر جوان دید، دیگر راهی جز اعتراف پیش رویش قرار نداشت و ناچار لب به سخن باز کرد. جوان قوی هیکل به مأموران گفت: در یک مغازه بوتیک کار می کردم و بیشتر مشتری هایمان را می شناختم تا اینکه چندی پیش یکی از مشتری های مغازه که دختر جوانی است، وارد شد و در حالی که چهره ای پریشان داشت، شروع به خرید کرد و وقتی در مورد علت ناراحتی اش سوال کردم، اشک از چشمانش جاری شد. اشکان ادامه داد: دختر جوان ادعا کرد سال هاست با پسر جوانی آشنا بوده و قصد داشتند با هم ازدواج کنند که چند روز پیش متوجه شده پسر مورد علاقه اش به خواستگاری دختر جوانی رفته و قرار است با هم ازدواج کنند و همین باعث شده بخواهد از وی انتقام بگیرد، ولی چون دست تنهاست نمی داند چکار باید بکند. وقتی حرف های دختر جوان را شنیدم، تصمیم گرفتم کمکش کنم که وی نیز با پیشنهاد ۲۰۰ هزار تومانی از من خواست با ربودن و ترساندن دختر جوان درس عبرتی به آنها بدهم. وی افزود: شب حادثه دختر جوان را با تهدید چاقو پیش روی چشمان نامزدش سوار خودروام کرده و به گاراژی در جنوب تهران بردم و پس از کتک کاری و زخمی کردن وی با دختر جوان تماس گرفتم و او با حضور در گاراژ و دیدن چهره خونین رقیب عشقی اش خواست آزادش کنم. بنابر این گزارش، بازپرسبا توجه به اعترافات جوان اجیر شده، دستور داد تیمی از مأموران پلیس آگاهی تهران برای دستگیری طراح این سناریوی انتقام گیری زنانه وارد عمل شوند. منبع:رکنا
پنجشنبه ، ۱۶اردیبهشت۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: موبنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 95]