تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهمترین آثار تاریخی ایران شناخته میشود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1819775321
عروسی دختر ناصرالدین شاه با مشت و لگد!
واضح آرشیو وب فارسی:بدرپرس: شاید برای شما هم جالب باشد که بدانید در زمان حکمرانی پادشاهان قاجار، مراسم عقدکنان و جشن های عروسی با چه شرایط و آیین هایی برگزار می شده است؟ جالب تر این است که کتابی در دست داشته باشید که به شما بگوید اگر این عروسی در درباره یکی از همان پادشاهان برگزار می شده، چه شکل و شمایل و روالی داشته است. ما در این گزارش، خلاصه ای از روایت تاج السلطنه، دختر ناصرالدین شاه را از عروسی اش برای تان فراهم آورده ایم. نسخه کامل این روایت را می توانید در کتاب «خاطرات تاج السلطنه» بخوانید.روز عقدکنان... «اجازه عقدکنان داده شد و مشغول جشن شدند. فوق العاده عالی و قشنگ تهیه دیده، ولی تقریبا کم جمعیت تر از شیرینی خوران. دوباره آن خیال سرسام و جنون (فشار روحی) در من تولید (ایجاد) و به یک تهدید خارجی همیشه دچار (ترس). و می دیدم در یک گرداب عمیقی افتاده راه خلاصی ندارم...». با گذشتن روزها برای تاج السلطنه، زمانی که او علاقه ای به رسیدن آن نداشت فرا رسید و آن روز عقدکنان بود. او خواسته و ناخواسته باید به عقد پسرکی درمی آمد که قرار بود شوهر آینده او باشد. نازپرورده ناصرالدین شاه بعد از آنکه شیرینی خورده پسرکی نجیب زاده بنا بر پیشنهاد زن پدرش«انیس الدوله» شد، روزها و شب ها را به قول خودش با غم و اندوه سپری می کرد در حالی که تمام اهل حرم در عیش و عشرت و خوشی بودند. با گذر یک سال، یکی از زنان پدرش (امین اقدس) بعد از نابینایی کامل، فوت می کند و تمام اثاثیه و دارایی او را که مبلغ هنگفتی بوده است به خواهر تاج السلطنه (اخترالدوله) که نامزد عزیزالسلطان یا همان ملیجک بود می دهند و آنها مشغول تدارک عروسی خودشان می شوند. به دنبال عروس در قصر اما از آنجا که نامزد خواهر او، ملیجک، در زمان شیرینی خوران تاج السلطنه از انتخابش بین دو خواهر پشیمان شده بود و مراسم را به هم ریخت و به او ابراز علاقه کرد تازه مشکلات برای تاج السلطنه آغاز شد. حتی در زمانی که این جوان می خواسته است مراسم عروسی اش را بگیرد تاج السلطنه را در هر جای قصر که می دید زیر نظر داشته و به او ابراز علاقه می کرده است. خود تاج السلطنه در خاطراتش گفته است: «و در همین روزها، من محاصره شده بودم از یک نگاه های عجیب و آه های غیر آشنایی از طرف آن پسرک (ملیجک) که کم کم می رفت جوانی بشود....» ملیجکِ عاشق در آخر ابراز علاقه این جوان به تاج السلطنه برای او دردسرهایی درست می کند تا جایی که مادر او متوجه شده و دخترش را از دید ملیجک و دیگران تا جایی که می تواند پنهان می کند. در واقع زیبایی این دختر قجری، عشق این جوان و جوانان دیگر قصر را دو چندان کرده بود و همان طور که گفته شد دردسر بزرگ و اصلی ملیجک بود که دست از او نکشید و بعدها باعث مشکلات تأثیرگذاری در زندگی این زن می شود تا اینکه مسیر زندگی او را تغییر می دهد. حکم حکومتی: فقط لباس صورتی این دختر عزیزکرده دربار ناصری، همیشه در نوشته هایش خودش را دختری زیبا و جذاب معرفی کرده است: «من فوق العاده رشد کرده، خوشگل شده بودم و مثل باغ خیلی قشنگی که به اقسام گل ها مزین است، هر روزی یک گل تازه باز و بر جلوه رنگ و رخسار خود می افزودم (هر روز زیباتر می شدم) ... همیشه، هر روز (مادرم) یک لباس تازه جدیدی ملبس (من را می پوشاند) و با اقسام زینت ها مرا آرایش می داد. پدرم (ناصرالدین شاه) حکم کرده بود لباس فرنگی و اغلب صورتی و سفید به من بپوشانند....» جالب این جاست که رنگ سال امسال 2016/1395 نیز همین صورتی روشن است! مقدمات فراهم می شود... در گیر و دار عروسی خواهر تاج السلطنه با ملیجک و نگاه های سنگین این جوان، مادر شوهر تاج السلطنه فوت می کند و پدرشوهر او بعد از آنکه دوباره زنی را از دخترهای صدراعظم عقد می کند به حضور ناصرالدین شاه می رود و خواستار اجرای عقد میان تاج السلطنه و پسرش می شود. شاه قبول کرده و اجازه عقدکنان را می دهد و باز همه مشغول به برگزاری جشن می شوند. سرعت در عقد... تاج السلطنه در خاطراتش از این روز این طور یاد کرده است: «...خیلی گریه کرده، ناله ها نمودم و استدعاها (التماس ها) کردم که عجالتا (به این سرعت) مرا عقد نکنند. لیکن به قوه قهریه (به زور و اجبار) مطیع ( تسلیم) کرده، با انواع اقسام تهدیدات راضی نمودند..». هیچ چیز جلودار این تقدیر نبود نه سن کم او و نه دختر نازپرورده بودن شاه قاجار، تنها ناصرالدین شاه در زمان موافقت با اجرای عقد، تاکید کرده بود تا زمانی که تاج السلطنه کاملا بزرگ نشده است حق عروسی گرفتن و بردن او به خانه شوهر را ندارند که متاسفانه با اتفاقاتی که پیش می آید این حق هم اجرا نمی شود. نشسته بر روی سجاده با لباسی از اطلس سفید بهتر آن است از زبان خود این زن توصیف روز عقدکنان و آنچه را در دلش می گذشته، بخوانیم: «رسید آن روزی که من از آن روز خائف (ترسناک) و هراسان بودم. مجلس عقد افتتاح شد و ما را در حضور پدر آسمانی (روحانی دربار) و معبود حقیقی (خداوند) در سر سجاده حاضر کردند. مانند قربانی های قدیم که در راه خدایان قربانی می کردند. لباسی از اطلس سفید با انواع جواهرات زینت داده شده، سر و کله با همان فرم (شکل) مخصوصی که در واقعه (روز) شیرینی خوران مذاکره (گفته) شد. یک تور سفید بلند نقره دوزی به صورت ما کشیده انداخته...». بله؛ با اعمال شاقه جالب اینجاست که تاج السلطنه در زمان خواندن خطبه بر اساس آنچه در نوشته هایش آورده است به روشنی اعتراض خود را با رفتارش نشان داده است، شاید مانند بسیاری از دختران آن زمان و حتی امروز که در سکوت به زور و اجبار اطرافیان بله را می گویند و وارد زندگی می شوند که رغبتی به آن ندارند و عاقبت به جدایی می رسد. او در ادامه تعریف می کند: «خطبه تمام (خوانده) و منتظر جواب از من. لیکن اشک فرصت جواب به من نداده یکسره می لرزیدم. بالاخره، پس از زحمت زیاد و کتک های مخفی بسیار، ما (من) با یک صدای خفیفی (آهسته) اقرار (بله) گفته، از این آشوب و جنجال خلاص شدیم». بعد از جاری شدن عقد (تاریخ عقد نکاح ۲۹ جمادی الاولی ۱۳۱۱ ق)حال نوبت به ورود داماد جوان و بهتر بگوییم آن پسرک شد. پسرکی با لباس سفید نظامی با سر و زلفی مشکی و چهره ای سفید مشهور به «حسن خان شجاع السلطنه». او را وارد اتاق عقد کردند و رو به روی تاج السلطنه که بر اثر گریه زیا د بزک ها روی صورتش پخش شده بود، نشاندند. آنچه در این میان در دل این دخترک می گذشت و در خاطراتش آنها را یادآور شده است این است که آیا او این جوان را باید دوست داشته باشد یا خوشحال باشد از اینکه شوهر کرده است. جوان ناشناسی که به واقع هیچ حسی نسبت به او ندارد باید به عنوان مونس و همدم خود در زندگی پذیرا باشد. داماد ناراضی، عروس ناراضی، زندگی اما... او در بیان حال و روزش در آن روزها به حق به آن جوان هم می پردازد که کم از او در این مسیر به اجبار قرار نگرفته است: «...و اگر به نظر انصاف بنگریم، تنها من نباید آن روز را دشمن بدارم. بلکه، آن جوان بیچاره هم باید (آن روز عقدکنان را) دشمن بدارد، زیرا همین طوری که ما در سعادت با هم شریک و سهیم بودیم، در بدبختی هم شرکت داشتیم. همان طوری که او اسباب بدبختی من شده، من هم اسباب زحمت او شدم». آقاداماد و بازی با غلام بچه ها «حسن خان» پسرکی از خانواده نجیب و اصیل و عزیزکرده که بعد از چند زایمان مادرش برای پدر زنده مانده بود. این پسر بی اندازه عزیز و مورد محبت پدر و مادرش بود. جالب است برای اینکه مبادا آسیبی به این پسر برسد او را مجبور به تحصیل نکرده بودند. هر چه میل داشته است انجام می داده و برایش انجام می دادند. صبح تا شب را مشغول بازی و تفریح به همراه غلام بچه هایی در اطرافش برای همبازی شدن با او، که بیشتر آنها هم پسران صاحب منصب و درجات عالیه بودند. عروس سرخورده، کتاب خوان می شود! تاج السلطنه بعد از به عقددرآمدن با آن پسرک دیگر به مکتب خانه هم نرفت و بیشتر وقت خود را به مطالعه و به قول خودش افسوس خوردن گذراند: «... و من پس از عقد، به مکتبخانه هم نرفتم و اشتغال (کار) من تمام آه کشیدن و خواندن اشعار حافظ و سعدی بود. ترک بازی های بچگانه را هم به یک اندازه ای کرده، کتاب های قشنگ و رمان های شیرین مطالعه می نمودم». وقتی دل عروس به دست نمی آید... و حال ارتباط تاج السلطنه با آن پسرک داماد «سردار شجاع» برای خود خواندنی است و البته کمی هم غصه دار، چرا که بر اساس آنچه خود نوشته است به هیچ صورتی نتوانسته است با او از در مهر و دوست داشتن وارد شود و مهر او را به عنوان شوهر خود بپذیرد. از کارهایی که آن پسرک برای ابراز علاقه اش به تاج السلطنه انجام می داد، فرستادن ظرف های چینی پر از انواع گل های رنگین با عطری تازه که هر روز صبح در کنار تخت تاج السلطنه از طرف داماد گذاشته می شد و کاغذهایی با کلماتی کوتاه، ساده و مودب که نشان از مهر آن پسر داشته است برای او، که همه بی جواب می مانده است. مهر شوهر در نمی گیرد... او درباره این روزها این چنین نوشته است: «پنج ـ شش ماه به همین قسم گذشت و به هر وسیله ای بود، این پسر بیچاره متوسل (تلاش می کرد) و ابدا نتوانست کلمه ای با من متکلم (همصحبت) شود و من هم ابدا از این عوالم هیچ حس نمی کردم و نمی فهمیدم مقصود چیست. به جز عروسک بازی چیز دیگری ملتفت نبودم (متوجه نمی شدم).»
پنجشنبه ، ۱۶اردیبهشت۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: بدرپرس]
[مشاهده در: www.badrpress.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 90]
صفحات پیشنهادی
دختران ناصرالدین شاه (عکس)
دختران ناصرالدین شاه عکس ناصرالدین شاه قاجار نه تنها همسران زیادی داشت بلکه از این همسران صاحب فرزندان پرشماری هم شد یکی از دختران او مدافع مشروطهخواهان بود و یکی دیگر پیانو مینواخت تصاویری کمیاب از برخی دختران ناصرالدین شاه را ببینید تاریخ انتشار ۱۵ ۱۹ - ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹عکس: دختران ناصرالدین شاه
عکس دختران ناصرالدین شاه ناصرالدین شاه قاجار نه تنها همسران زیادی داشت بلکه از این همسران صاحب فرزندان پرشماری هم شد یکی از دختران او مدافع مشروطهخواهان بود و یکی دیگر پیانو مینواخت تصاویری کمیاب از برخی دختران ناصرالدین شاه را ببینید ناصرالدین شاه قاجار نه تنها همسران زیاتصاویری کمیاب از دختران ناصرالدین شاه قاجار!
وعده داشتيم خانه ظلالسلطان از صبح رفتيم من و ظلالسلطان و نايبالسلطنه رفتيم اندرون از همان راه گلخانه عصمتالدوله سبيل داشت به قدر سبيل نايبالسلطنه دختران ناصرالدین شاه ناصرالدین شاه قاجار نه تنها همسران زیادی داشت بلکه از این همسران صاحب فرزندان پرشماری هم شد یکی ازسو استفاده از دختران جوان برای جلب مشتری/ آرایش غلیظ تر، درآمد بیشتر+تصاویر
سو استفاده از دختران جوان برای جلب مشتری آرایش غلیظ تر درآمد بیشتر تصاویرتاریخ انتشار سه شنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۱ ۳۳ سو استفاده از دختران جوان برای برخی از شرکتهای خصوصی بهانه جذب مشتری و در آمدزایی شده است به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان شاید تا به حال برای شما همشاهزادههای دوره ناصرالدین شاه در حال شکلک درآوردن! /عکس
شاهزادههای دوره ناصرالدین شاه در حال شکلک درآوردن عکس آفتاب تاریخ انتشار ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۱ ۲۰عکس/ ناصرالدین شاه با لباس خارجی
عکس ناصرالدین شاه با لباس خارجی ناصرالدین عاشق عکاسی بود هر جا میرسید از خود عکسی میگرفت به خصوص زمانی که به فرنگستان سفر میکرد 95 2 5 - 11 59 - 2016-4-24 11 59 22عکس/ شاه اسپانیا و دخترش در دیدار رئال و من سیتی
فیلیپ ششم پادشاه اسپانیا و دخترش از مهمانان ویژه دیدار رئال مادرید و منچستر سیتی در سانتیاگو برنابئو بودند متن خبر ندارد مشاهده متن کامل خبر عکس شاه اسپانیا و دخترش در دیدار رئال و من سیتی در سایت خبری تحلیلی مشرق پنجشنبه ۱۶اردیبهشت۱۳۹۵نامه ای که امیرکبیر به ناصرالدین شاه نوشت
نامه با زیرنویس گراور از روی خط میرزا تقی خان امیرکبیر ارسالی برای ناصرالدین شاه مبنی بر اشتباه بودن رویه شاه در امور کشورداری است مشاهده متن کامل خبر نامه ای که امیرکبیر به ناصرالدین شاه نوشت در بورس نیوز جمعه ۱۰اردیبهشت۱۳۹۵بدلکار ناصرالدین شاه/عکس
بدلکار ناصرالدین شاه عکس ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۷ ۴۱شجونی: در عروسیها مشروب استفاده میشود/نمیتوانیم شاهد بیحجابی باشیم
شجونی در عروسیها مشروب استفاده میشود نمیتوانیم شاهد بیحجابی باشیم یک عضو جامعه روحانیت مبارز گفت طرح امنیت اخلاقی باید به روش عاقلانه و دینی انجام شود و لازم است مجریان این طرح راه صحیحی برای اجرا داشته باشند به گزارش نامه نیوز حجت الاسلام و المسلمین جعفر شجونی با اشاره ب-
گوناگون
پربازدیدترینها