واضح آرشیو وب فارسی:گلپانا: ای محمد تو رسول خدایی و من جبرئیلم. پس ایستادم و او را می نگریستم نه پیش میرفتم و نه پس. چون روی خود را از او برمی گرفتم و در افاق اسمان می نگریستم در هیچ طرفی نگاه نمیکردم جز انکه او را همچنان می دیدم… بدینگونه پیامبر اکرم از سوی خداوند به پیامبری مبعوث گشت و به سوی اجتماعات فرستاده شد تا بزرگترین تحول فکری و عملی را در زندگی و تاریخ انسان بوجود اورد.به گزارش دیار عالمان، سرزمین خشک عربستان, در سر راه آسیا و اروپا قرار داشت. کالاهای هندوستان و چین را از راه عربستان با کشتی به مصر و غرب میبردند. در اروپای قدیم کالاهای هند(سنگهای قیمتی, انواع عطر, حیوانات کمیاب) را چون از راه عربستان می اوردند از خود عربستان می دانستند. نواحی جنوب عربستان نیز کالاهایی داشت مانند صمغ های معطر مرو کندر که در اروپا برای سوزاندن در معابد مصرف بسیار داشت. اما در روزگاران بعثت که تاریخ ان ذکر خواهد شد تنها یک ششم مردم عربستان شهرنشین بودند و دیگران چادرنشین و بیابانگرد. کار گروهی از انان کشتار بود و غارت و همدمشان شتر و شمشیر. یکی از شاعران جاهلیت میگوید: کار ما غارتگری است و هجوم به همسایه و گاه اگر جز برادر خود کسی نیابیم او را غارت میکنیم. اعراب بدوی به استقلال فردی و خودسرانه زندگی کردن علاقه بسیار داشتند از این رو زندگی پر مشقت بادیه را بر هرچیز دیگر ترجیح میدادند. هر قبیله واحدی مستقل بود و قبیله های دیگر را بیگانه میشمردند. آدمکشی در میان انان-چه شهری و چه بدوی- امری عادی و فراوان بود. دین این قبایل بت پرستی بود و بتهایی به شکل انسان, حیوان و درخت ) لات- عزی- هبل- بعل و …) می ساختند و می پرستیدند. گاه غار و چاه آب را نیز می پرستیدند همچنین شعر شاعری در میان عرب رواج داشت و شاعران بسیاری داشتند لیکن شعرشان از مفاهیم با ارزش چندان برخوردار نبود مگر اندکی از شاعرانی که دارای اندیشه و تفکر بلند داشتند. در چنین روزگاری که بشریت دچار سهمگین ترین بحرانها بود و زندگی به صورت جهنمی در امده بود از ستم, قتل, غارت, تجاوز, حق کشی, بی ایمانی در بین انان رواج داشت که مردی در دل کوههای مکه خدا را عبادت میکرد و به سرنوشت تاریخ انسانیت و ارزشهای والا می اندیشید. حضرت محمد(ص) به استانه چهل سالگی پا نهاده بود. در این چهل سال زندگی را از هر نظر ازموده بود: یتیم, شبان, بازرگان جوان, سیاح, عابد, اندیشمند صحرا و داور قوم و امین. او که چهل سال از عمر خویش را در زمان جاهلیت و در میان قبایلی متجاوز و بی فرهنگ گذرانیده بود و امین لقب یافته بود اکنون خویشتن را در استانه مسئولیتی بزرگ و شگرف می دید. در هنگام نزدیک بعثت بیشتر اوقات از شهر و جنجال دور میشد. هرسال یک ماه در کوه(حرا) به عبادت می پرداخت. در ان ماه هر مستمندی نزد او میرفت او را طعام میداد و چون یک ماه سپری میشد پیش از اینکه به خانه خود بازگردد به کعبه میرفت و طواف میکرد چون سال بعثت رسید حضرت محمد(ص) به کوه حرا رفت. به هنگام مبعث جبرئیل امین وحی الهی نزد او امد. محمد(ص( میگوید: من خفته بودم. جبرئیل نزد من امد. گفت: بخوان. گفتم: خواندن نمیدانم. مرا سخت بفشرد سپس رها کرد و گفت: بخوان: اقرا باسم ربک الذی خلق بخوان به نام پروردگارت که افرید. پس خواندم. او مرا واگذاشت گویا در دل من کتابی نوشته شده بود. از غار بیرون امدم چون به وسط کوه رسیدم اوازی از اسمان شنیدم که میگفت: ای محمد تو رسول خدایی و من جبرئیلم. سر به اسمان کردم جبرئیل را در صورت مردی دیدم که دو گام خود را در افق اسمان نهاده است و میگوید: ای محمد تو رسول خدایی و من جبرئیلم. پس ایستادم و او را می نگریستم نه پیش میرفتم و نه پس. چون روی خود را از او برمی گرفتم و در افاق اسمان می نگریستم در هیچ طرفی نگاه نمیکردم جز انکه او را همچنان می دیدم… بدینگونه پیامبر اکرم از سوی خداوند به پیامبری مبعوث گشت و به سوی اجتماعات فرستاده شد تا بزرگترین تحول فکری و عملی را در زندگی و تاریخ انسان بوجود اورد. ولادت پیامبر اکرم در سال عام الفیل بود و بعثت او در روز ۲۷ ماه رجب سال چهلم از عام الفیل در سن چهل سالگی. هنگامی که پیامبر اکرم از کوه حرا بازگشت و پیامبری خود را اعلام کرد نخست حضرت خدیجه همسر پیامبر و علی بن ابیطالب پسر عموی او دعوت او را پذیرفتند و به اسلام گرویدند. تا سه سال دعوت پیامبر اشکار نبود سپس دعوت اشکار را اغاز نمود و با شعار قولو لااله الا الله تفلحو بگویید لااله الا الله (خدایی نیست جز خدای یگانه) تا رستگار شوید مردم را به توحید فرا خواند و به یکتاپرستی دعوت نمود و مذاهب گوناگون و جوراجور را باطل شده اعلام کرد. و با تعلیم و اموزش اصل ان اکرمکم عندالله القکم گرامی ترین و عزیزترین شما در نزد خداوند پرهیزکار ترین شماست تحقق یافت. باید گفت در همین روز بود یعنی ۲۷ رجب که خداوند حضرت محمد را به پیامبری مبعوث فرمود و جبرئیل بر ان حضرت نازل شد و وحی های الهی را با اداب و مراسمی مخصوص به ان حضرت رسانید. بر همین اساس بود که پیغمبر و رسول خدا میفرمایند: انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق من مبعوث شدم تا بزرگواری های اخلاقی را کامل کنم. در بحارالانوار ج ۶۶ ص ۲۷۵ و ج ۲۴ پیامبر اکرم میفرمایند: بر شما باد رعایت مکارم اخلاق که خداوند مرا بر انها مبعوث نمود و بعضی از انها عبارتند از کسی که بر تو ظلم کند- به جهت غرض شخصی او را ببخش, کسی که تو را نسبت به چیزی محروم گرداند کمکش نما, با شخصی که با تو قطع دوستی کند و اما اعمال مخصوص در این روز شده که مشروح ان در مفاتیح الجنان ذکر شده که جهت اطلاع و استفاده به ان رجوع شود. والسلام بحارالانوار مفاتیح الجنان سید عطاء عبدالمنافی
چهارشنبه ، ۱۵اردیبهشت۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: گلپانا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 47]