واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: ولايتمداري از نگاه يك شهيد
شهيد سيدمحمود موسوي از شهداي مبارزه با فتنه ضد انقلاب در شمالغرب كشور است. او كه متولد سوم شهريورماه 1360 در شهر بابل مازندران بود، سيزدهم شهريورماه 1390 در ارتفاعات جاسوسان سردشت به شهادت رسيد. همسر شهيد در گفتوگويي كوتاه با «جوان»، سيره و منش همسفر زندگياش را با تكيه بر ولايتمداري او بازگو ميكند.
نویسنده : غلامحسين بهبودي
شهيد سيدمحمود موسوي از شهداي مبارزه با فتنه ضد انقلاب در شمالغرب كشور است. او كه متولد سوم شهريورماه 1360 در شهر بابل مازندران بود، سيزدهم شهريورماه 1390 در ارتفاعات جاسوسان سردشت به شهادت رسيد. همسر شهيد در گفتوگويي كوتاه با «جوان»، سيره و منش همسفر زندگياش را با تكيه بر ولايتمداري او بازگو ميكند.
سفارش هميشگي آقاسيدمحمود تبعيت از ولايت بود. حتي در وصيتنامهاش نيز به دختر خردسالمان «صديقه سادات» سفارش كرده است كه اگر ميخواهي از فتنه آخرالزمان در امان باشي، تابع ولايت باش. با اطمينان ميتوانم بگويم كه سيدمحمود، شهيد ولايت شده؛ هر لحظه از زندگي او، صحبت از ولايت بود و بالاخره هم به آرزوي والايش كه شهادت در راه ولايت بود، رسيد.
خون سيدمحمود پيشكشي به آستان والاي ولايت است. اميدوارم كه حضرت آقا هم اين هديه را از ما پذيرا باشند و اين را به يقين بدانند كه اگر سيدمحمود امروز در ميانمان نيست، اما آرمان و اهدافش همچون تكليفي بر دوش ما باقي است. پس از شهادت سيدمحمود، تنها چيزي كه ميتواند در دلمان نقطهاي از اميد را روشن كند، ديدار با حضرت آقاست.
همسرم در وصيتنامهاش نيز خطاب به من نوشته است: «شما واقعاً براي من همسري كرديد، اما من نتوانستم همسري شايسته براي شما باشم. عذرم را پذيرا باش. از خداوند ميخواهم كه به شما صبر عطا فرمايد. همسر مهربانم! هميشه پشت سر رهبر قدم برداريد، چون سخنان رهبري بدون ترديد حق است. پس بعد از من، همه هم و غم شما ولايت باشد.» خطاب به سايرين نيز نوشته است: «كلامتان كلام رهبر باشد و از زبان او بشنويد. چون كلام و زبان رهبر، كلام و زبان آقا امام زمان(عج) است. پس هميشه حامي و پشتيبان رهبر باشيد؛ زيرا دل رهبر به شما خوش است و همواره براي سلامتي او دعا كنيد.»
وقتي خبر شهادت آقاسيدمحمود را شنيدم، فقط احساس كردم كه ديگر در اين دنيا نيستم. آن لحظه برايم غير قابل تصور بود. هميشه به اميد اينكه آقامحمود از مأموريت بازگردد، دورياش را تحمل ميكردم اما اين بار ديگر... البته او اين بار نيز بازگشت اما با پيكري غرقه به خون.
يقين دارم كه شهادت لطفي الهي است كه شامل حالش شده است اما دوري از او براي من و دخترم بسيار سخت است. هر كجاي اين خانه را كه نگاه ميكنم، حضورش را احساس ميكنم. تحمل درد فراق آقا سيدمحمود برايم سخت است. صديقهسادات نيز خيلي دلتنگ پدرش شده است. هر وقت عكس او را ميبيند، بيتابي ميكند اما نميداند كه ديگر هرگز نميتواند در آغوش مهربان پدرش آرام بگيرد. همسرم اعتقاد زيادي به خواندن زيارت عاشورا داشت و ميگفت هر كس زيارت عاشورا را بخواند، چه معنياش را بداند يا نه، خصلتش عاشورايي ميشود.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۹:۴۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 52]