واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: تازه داماد از مرگ فاصله گرفت
تازهدامادي كه براي مخفيكردن زندگي پنهانياش، همسر صيغهاي خود را به قتل رسانده بود، موفق به جلب رضايت اولياي دم شد.
تازهدامادي كه براي مخفيكردن زندگي پنهانياش، همسر صيغهاي خود را به قتل رسانده بود، موفق به جلب رضايت اولياي دم شد.
به گزارش خبرنگار ما، جلسه رسيدگي به پرونده متهم 35 ساله كه نيما نام دارد، روز گذشته در شعبه دهم دادگاه كيفري شماره يك استان تهران تشكيل شد. نماينده دادستان تهران لحظاتي بعد از تشكيل جلسه در جايگاه قرار گرفت و در شرح كيفرخواست گفت: 31 خردادماه سال 92 بود كه مرگ مشكوك زني به نام سعيده در يكي از بيمارستانهاي ملارد به مأموران پليس گزارش شد. مردي كه سعيده را به بيمارستان منتقل كرده بود، گفت: لحظاتي قبل دوستش نيما از او خواسته سعيده را كه همسر صيغهاياش است به بيمارستان برساند و او هم قبول كرده است. وقتي مشخص شد سعيده به علت فشار بر عناصر حياتي گردن فوت شده نيما به عنوان مظنون بازداشت و تحقيق شد. او گفت سعيده همسر صيغهايام بود. سعيده اصرار داشت، او را عقد دائم كنم، اما من با دختر دلخواهم ازدواج كردهبودم و نميتوانستم خواستهاش را قبول كنم. امروز سر اين موضوع مشاجره كرديم و ناخواسته مرتكب قتل شدم.
نماينده دادستان گفت: نيما يك بار محاكمه و به قصاص محكوم شده است، اما در فرصتي كه تا اجراي حكم مانده بود با پرداخت ديه رضايت اولياي دم را جلب كرده است، بنابراين درخواست ميكنم تا از جنبه عمومي جرم مجازات شود.
سپس نيما در جايگاه قرار گرفت و در شرح ماجرا گفت مدتي قبل از حادثه بود كه با سعيده آشنا شدم. او دو كودك خردسال داشت و از شوهرش طلاق گرفته بود. مدتي كه از آشناييمان گذشت، او را صيغه كردم. سعيده اصرار داشت او را عقد دائم كنم، اما به خاطر دو بچهاي كه داشت نميتوانستم اين كار را بكنم. ميدانستم كه خانوادهام هم مخالفت خواهند كرد. مدتي كه گذشت تصميم گرفتم با دختر مورد علاقهام ازدواج كنم. وقتي سعيده را از اين تصميم با خبر كردم، عصباني شد و تهديدم كرد، اگر ازدواج كنم ماجرا را به همسرم و خانوادهاش ميگويد. او بعداً حرفش را تغيير داد و گفت حاضر است در قبال گرفتن 90 ميليون تومان، از زندگي من خارج شود، اما من اين پول را نداشتم به او بدهم. با وجود مخالفتهاي سعيده، من ازدواج كردم. 20 روز از زندگي مشتركم گذشته بود كه تماس گرفت و من را به خانهاش دعوت كرد تا درباره اختلافمان با هم حرف بزنيم. گفتم به خاطر بچههايش نميتوانم به آنجا بروم. او تهديد كرد و گفت به خانهام ميآيد و آبرويم را ميبرد. از ترس آبرويم، خواستم به خانه خواهرم بيايد تا با هم حرف بزنيم كه قبول كرد. روز حادثه او را به خانه خواهرم بردم تا راضياش كنم از زندگيام بيرون برود. داشتيم حرف ميزديم كه چاقو كشيد و تهديد به قتل كرد. خواستم چاقو را از دستش بگيرم كه جيغ كشيد. براي اينكه همسايهها با خبر نشوند، دستم را جلوي دهانش گرفتم و فشار داد. لحظاتي كه گذشت ديدم بيحال شد. خيلي زود با دوستم تماس گرفتم و ماجرا را برايش توضيح دادم. او خودش را رساند و سعيده را به بيمارستان منتقل كرد، اما خبر داد كه سعيده فوت شده است.
متهم در آخرين دفاع گفت:من تازهداماد بودم كه به زندان افتادم. در جريان بازجوييها هم همه حقايق را مطرح كردهام. واقعيت هم اين است كه نميخواستم مرتكب قتل شوم و از حادثهاي كه اتفاق افتاده خيلي پشيمانم و درخواست گذشت دارم.
قاضي قربانزاده بعد شنيدن آخرين دفاع متهم و وكيل مدافع وي با اعضاي دادگاه وارد شور شد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۲۰:۱۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]