تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 28 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):بى نيازى و عزّت به هر طرف مى گردند و چون به جايگاه توكل دست يافتند در آنجا قرار مى گ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830719914




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ برخی از روزنامه‌های صبح امروز كشور


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

برخي روزنامه های صبح امروز سرمقاله های خود را به موضوعات زير اختصاص دادند.    رسالت روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود با عنوان سرنوشت گفتمانهاي انتخابات دهم  به قلم محمد كاظم انبارلويي آورده است: نتايج انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري نشان داد مردم به گفتمان امام و انقلاب و نيز گفتمان پيشرفت، خدمت و عدالت راي دادند. بيش از 24 ميليون و 500 هزار نفر از مردم راي به رئيس دولت نهم دادند كه مقتدرتر از گذشته در برابر گردنكشان جهاني بايستد و كساني را كه مانع پيشرفت كشور و خدمت به مردم هستند ازسر راه بردارد. مردم مي‌خواهند پاسخگويي به مطالبات آنان در دولت آينده سرعت گيرد، به همين دليل يك راي ‌بي‌نظير و ماندني به دكتر محمود‌احمدي‌نژاد دادند. دومين گفتمان مطرح در انتخابات دهم رياست جمهوري ، گفتمان سبز آقاي ميرحسين موسوي بود. شيب طرح مباحث يا بهتر بگوييم گفتمان او بيشتر روي نفي و سياه‌نمايي چهره رقيب تنظيم شده بود و هر چه به روز انتخابات نزديك مي‌شديم اين سبزي‌ رو به سياهي مي‌رفت. موسوي رقيب خود را دروغگو و فريبكار معرفي كرد و حضور خود را در صحنه، محصول احساس خطر نسبت به آينده انقلاب ‌دانست. تبليغ و ترويج اين بخش از گفتمان آقاي ميرحسين را راديوهاي بيگانه و شبكه‌هاي ماهواره‌اي دشمن به عهده گرفتند. ريزش راي او از همين نقطه آغاز شد و دليل پشت كردن مردم به گفتمان وي همنوايي نامحرمان نظام با طراحي پيامهاي سياسي او توسط حلقه دوم مشاوران مي‌باشد. سروصداهاي پس از اعلام نتايج و بي‌مهري به نظام و مردم‌آزاري، دستاورد تلاش همان حلقه دوم است . اين روزها از حلقه سبز و گفتار مسالمت‌آميز با مردم ونظام ديگر خبري نيست.مردم اكنون با حيرت به فرامين اتاق آشوب نگاه مي‌كنند. آنان كه به زعم انديشه سبز به او راي دادند چنين حرفي را در كلام و رفتار وي نمي‌پسندند و ريزش راي او از همان صدور بيانيه نامهربانانه اول آغاز شد. بيش از 2 ميليون و 166 هزار نفر به مهندس موسوي در تهران راي داده‌اند. وي در تهران 300 هزار راي بيشتر از آقاي احمدي‌نژاد آورده است. عدم اعتناي ويژه به فراخوان او براي برپايي تظاهرات غيرقانوني، ادعاي ريزش رايي را كه گفته آمد ثابت مي‌كند. راهپيمايي از انقلاب تا آزادي علي‌رغم اينكه آرام برگزار شد نشان داد فرمان خشونت كه از اتاق جنگ رواني حلقه دوم طرفداران موسوي صادر مي‌شود از سوي هواداران او برتابيده نمي‌شود. لذا او مي‌خواهد در برابر يك ميليون و هشتصد هزار راي احمدي‌نژاد در تهران و 24/5 ميليون راي رئيس جمهور منتخب در سراسر كشور همچنان به اعتراض خود ادامه دهد. مردم از خود مي‌پرسند آقاي موسوي كه قوانين ساده حاكم برانتخابات و قواعد ابتدايي رقابت را رعايت نمي‌كند، چگونه مي‌خواست 4 سال مسئوليت اجراي قانون اساسي را در كشور عهده‌دار باشد.مردم مي‌پرسند او كه اكنون با بيانيه‌هاي تند و افراطي به شيپور خشونت در برخي مناطق اعيان‌نشين در تهران مي‌دمد و هواداران او مشغول مردم آزاري هستند، چگونه مي‌توانست در صورت رئيس جمهور شدن به عنوان رئيس شوراي امنيت ملي از امنيت مردم صيانت كند. آقاي موسوي در زمان امام، گفتمان فقر و غنا را نمايندگي مي‌كرد اما اكنون بايد ديد با ارزيابي‌ جامعه شناختي راي او در كدامين سو ايستاده است؟ كافي است نظري به موضع آمريكا، انگليس، فرانسه و آلمان در خصوص آشوبهاي اخير بيندازيم، اين موضع را شفاف‌تر مي‌بينيم. اگر آقاي موسوي به نصيحت مقام معظم رهبري مبني بر جداكردن حساب خود از آشوبگران توجه نكند آثاري از اين گفتمان در انتخاباتهاي بعدي باقي نخواهد ماند. گفتمان سوم انتخابات دهم، گفتمان جناب آقاي محسن رضايي بود، گفتمان دولت ائتلافي و گفتمان انقلاب اقتصادي. آقاي محسن رضايي در مناظره‌ها در تشريح اين دو گفتمان خوب عمل كرد اما نتوانست نظر مردم را به گفتمان خود جلب كند. كمتر از دو درصد مردم به گفتمان او توجه كردند. گفتمان چهارم گفتمان تغيير بود كه متعلق به جناب آقاي كروبي است . برخي از كساني كه پيرامون اين گفتمان جمع شدند عمدتا مربوط به جريان روشنفكري سكولار بودند كه مردم طي سالهاي اخير شاهد آثار بسياري از قلم وبيان آنها عليه دين و مذهب بودند. عبدالكريم سروش ، سيدجواد طباطبايي ، باقي، بابك احمدي و ... كساني نبودند كه راي آقاي كروبي را افزايش دهند. راي آقاي كروبي در انتخابات نهم معلوم بود. اما چرا مردم به آقاي كروبي كمتر از يك درصد راي دادند؟ اين خود جاي تجزيه و تحليل دارد. مهمترين پيام اين راي آن است كه جريان روشنفكري سكولار حتي اگر پشت يك چهره موجه انقلاب در صحنه سياسي ظاهر شود كمتر از يك درصد راي دارد. حتي اگر اين حضور مزين به توزيع سهام نفت و احقاق حقوق شهروندي باشد نمي‌تواند مانع هوشمندي مردم از تبري اين جماعت ساختار شكن باشد. گفتمان تغيير در ذهن آقاي كروبي با تغيير در ذهن جريان روشنفكري سكولار دو مفهوم كاملا جداست. اينها نمي‌توانند زير يك سقف جمع شوند. آنها روي حب به آقاي كروبي نيامدند بلكه روي بغض به مفاهيمي آمدند كه بيش از يك قرن است با آن مي‌جنگند. مردم با حفظ احترام به آقاي كروبي با راي قاطع خود اعلام كردند جريان روشنفكري در ايران كمتر از يك درصد اعتبار دارد . خدمتي كه آقاي كروبي به انقلاب و نظام در اين مورد كرد واقعا قابل تحسين است . اين را بايد يك فداكاري بزرگ ناميد و همان طور كه خود ايشان قبل از انتخابات در توجيه فلسفه حضور خود فرمودند ، آن را بايد يك جهاد بزرگ دانست.   كيهان روزنامه كيهان در يادداشت روز خود با عنوان "صحنه گردانان غايب " به قلم حميد اميدي آورده است:انتخابات رياست جمهوري پايان يافت. فراتر از پيروزي قاطع دكتر احمدي نژاد، پيروز واقعي اين ميدان مردمي بودند كه با مشاركت بالا و چشمگيرشان بار ديگر آراي خود را «ميزان» واگذاري قدرت و حاكميت به دولتي قرار دادند كه توقع ميرود با تكيه بر پشتوانه مردمي خود بسان گذشته كمر به كار و خدمت بسته و انتظار همه مردم ايران را از يك دولت اصولگراي عدالت محور برآورده سازد. اما فرداي اين انتخابات پرشور آشوبگران با غائله اي كه به راه انداختند كوشيدند، شيريني پيروزي مردم را به كامشان تلخ كنند؛ هر چند ملت ايران بارها نشان داده اند كه به تكليف خود عمل مي كنند و از دسيسه هايي كه عليه شان به كار مي رود باكي به دل ندارند. درباره انتخابات و وقايع اخير چند نكته گفتني است؛ 1- نگاهي گذرا به اتفاقات پيراموني انتخابات طي چند ماه اخير نشان مي دهد كه پروژه آشوب، ماهها قبل از برگزاري و اعلام نتايج انتخابات كليد خورده و گردانندگان پشت صحنه صرفاً انتظار مي كشيدند تا روز 23 خرداد، عوامل ميداني خود را وارد فاز عملياتي اين ماجرا نمايند. طرح كميته «صيانت از آراء» و ادعاي «تقلب» در انتخاباتي كه هنوز برگزار نشده! به وضوح نشان مي داد قصد طراحان اين پروژه ها چيزي فراتر از بهانه هايي است كه به خاطر آن وارد مباحث آنچناني شده اند. روزهاي اول كه چندين هفته به ثبت نام كانديداهاي رياست جمهوري مانده بود و آنها پاي نظارت استصوابي و رد صلاحيت ها را پيش كشيدند و مدام صحبت از صيانت و مراقبت از آراي مردم كرده و تقلب و دست كاري صندوق ها را پيش بيني كرده و با قاطعيت از آن سخن مي گفتند، شايد اولين تحليلي كه از اين برخوردها در اذهان متبادر مي شد «توجيه شكست انتخاباتي» بود. گمان بسياري بر آن بود كه در جريان سفرهاي تبليغاتي و مواجهه با بدنه جامعه و مقايسه آن با سفرهاي استاني رياست جمهوري، نظرسنجي هايي كه بصورتي واقع گرا- و نه حزبي و دل بخواه- ميزان رويكرد آراي مردم را نشان مي داد، رايزني و نظرخواهي از نخبگان و انديشمنداني كه فارغ از تعلقات حزبي و سياسي واقعيت هاي فضاي موجود را تحليل و ارايه مي كردند و بعد از آن نيز در فاصله قانوني تبليغات نامزدها، خصوصاً در كشاكش مناظره هاي تلويزيوني، رقباي احمدي نژاد به خوبي دريافته بودند كه شانسي براي پيروزي ندارند. لذا براي توجيه پيشاپيش شكستي كه در انتظار آنان بود دست به يك جنگ رواني تمام عيار زده و با ايجاد شبهه در روند انتخابات و القاي شائبه تقلب و مظلوم نمايي براي خود كه «چون قدرت دست رقيب است پس او هر كاري كه بخواهد و بتواند انجام مي دهد» قصد داشتند دست پيش گرفته و براي آبرويي كه از آنان به واسطه رويكرد مردم به اصولگرايي خواهد ريخت، چاره اي بينديشند. كار به آنجا كشيد كه مواضعي از اين دست مورد انتقاد رهبرمعظم انقلاب قرار گرفت و ايشان طي سخناني در ابتداي سال فرمودند: «من مي بينم بعضي ها در انتخاباتي كه دو سه ماه ديگر انجام خواهد گرفت، از حالا شروع كرده اند به خدشه كردن. اين چه منطقي است؟ اين چه فكري است؟ اين چه انصافي است؟ اين همه انتخابات در طول اين سي سال انجام گرفته است. مسئولان وقت در هر دوره اي رسماً متعهد شده اند و صحت انتخابات را تضمين كرده اند و انتخابات صحيح بوده است. چرا بي خود خدشه وارد مي كنند، مردم را متزلزل مي كنند، ترديد ايجاد مي كنند؟ كه البته در ذهن مردم عزيز ما با اين حرف ها ترديد ايجاد نخواهد شد.» و ترديدي هم ايجاد نشد. حضور گسترده و مشاركت 85 درصدي مردم پاي صندوقهاي رأي نشان داد كه جنگ رواني كه از سوي دشمنان خارجي و دنباله هاي داخلي آنان تدارك ديده شده بود، راه به جايي نبرده است. 2- اما پروژه شبهه در انتخابات براي توجيه شكست، تمامي ماجرا نبود و با شواهدي كه از موضع گيري ها و عملكردهاي برخي از نامزدها و اعضاي اصلي ستادهاي انتخاباتي آنان بدست آمد و هم چنين اخباري كه از اين ستادها به بيرون درز مي كرد، معلوم شد كه «پروژه اغتشاش» به بهانه تقلب- بخوانيد شكست- در انتخابات و رويارويي با نظام از مدتها پيش در دستور كار آنان قرار داشته است. فارغ از تشابه غير قابل انكاري كه بين تحركات برخي از گروه هاي بازنده انتخابات با انقلابهاي رنگي كه آمريكا در بعضي از كشورهاي آسياي ميانه به راه انداخته است، ايجاد اغتشاش و درگيري بعد از اعلام نتايج، پروژه اي بود كه ماهها پيش در كانونهاي فتنه اي كه از بيرون خط مي گرفتند، براي آن برنامه ريزي شده بود. يكي دو روز منتهي به 22 خرداد بعضي از ستادها، حكم خانه تيمي به خود گرفته و به محل انباشت انواع سلاحهاي سرد براي تجهيز اغتشاش گران و ارتباط با مراكز هدايت گر خارجي تبديل شده بود. متاسفانه آنهايي كه قبل از برگزاري انتخابات خود را پيروز اين ميدان خوانده و مكرراً در مقابل طرفداران خود ژست پيروزي گرفته بودند، حال كه طرفداران خشمگين خود را بعد از اعلام نتايج و خبر شكست و ناكامي اشان در خيابانهاي شهر مي بينند، تلاش موثري براي دعوت آنان به آرامش و متانت نمي كنند و نه تنها از محكوم كردن آشوبهاي خياباني و حمله و خسارت به اماكن عمومي و اموال شخصي و سلب آسايش و امنيت مردم كه به نام هواداران خودشان هم تمام مي شود، سر باز مي زنند، بلكه آنان را براي حق خواهي! به حضور در خيابانها نيز دعوت مي كنند! آيا تجمع، درگيري، اغتشاش و آشوب هايي كه طي 4 روز اخير در برخي از نقاط كشور اتفاق افتاد، همه را تصادفي و خودجوش تلقي كنيم؟! آيا در اين ميان رد پاي ستادي كه وظيفه تحريك، هماهنگي، خط دهي و تجهيز آشوبگران را برعهده دارد، مشهود نيست؟ 3- انقلاب و نظام اسلامي ما همواره مورد طمع دشمنان و بيگانگان بوده و آنان هيچگاه ذره اي از تلاش براي جدايي مردم از مسئولان و تحريك آحاد ملت ايران عليه حاكميت كشورشان، كوتاهي نكرده اند. در ماجراهاي اخير نيز علاوه بر شواهدي كه بر دخالت بيگانگان به عنوان يكي از صحنه گردانان غايب اين غائله دلالت دارد، موضع گيري سران قدرتهاي استكباري نيز بر وجود اين ارتباط صحه مي گذارد. باراك اوباما در آخرين اظهارنظر خود راجع به اغتشاش هاي اخير كشور ضمن حمايت صريح از آشوبگران خطاب به آنان مي گويد: «من مي توانم بگويم كه جهان نظاره گر تلاش شماست و از شما الهام(!) مي گيرد.» وي فارغ از بهانه اي كه اغتشاش گران را به خيابانهاي شهر كشانده، اظهار مي كند: «صرف نظر از نتيجه انتخابات ما منتظر چنين روزي بوديم تا مردم به خيابانها بريزند و پايبندي خود را به دموكراسي(!) اين چنين نشان دهند.» رئيس جمهور آمريكا صراحتاً از «موضوع اغتشاش» حمايت كرده و اعلام مي كند كه از اين زاويه پيروزي احمدي نژاد يا شكست موسوي برايش اهميتي ندارد و او منتظر چنين روزي كه مردم- بخوانيد عده اي اراذل و اوباش- عليه حاكميت اسلامي به خيابانها بريزند، بوده است. حمايت و طرفداري صريح فرانسه، انگليس، رژيم صهيونيستي و هم چنين رسانه هاي غربي از آشوبگران را نيز به اين جمع اضافه كنيد. با اين اوصاف آيا مي توان منشأ بروز درگيري هاي خياباني اخير را صرفاً داخلي دانست. آيا دست آمريكا و دشمنان انقلاب كه از آستين اغتشاش گران بيرون آمده را نمي توان ديد؟ 4- «ميزان رأي ملت است» اين حقيقتي است كه در هر انتخابات تجلي پيدا مي كند. رأي مردم است كه نتيجه انتخابات را معلوم مي كند نه خواست و اراده مسئولان. در نظام 30 ساله ما اين موضوع بارها ثابت شده است. مگر در دوم خرداد 76 عليرغم ميل مسئولان اجرايي و نظارتي مردم آراي خويش را به نفع سيد محمد خاتمي به صندوقها نريختند و رأي آنان امانت دارانه حفظ نشد؟ مگر در اسفند 81 (انتخابات شوراهاي دوم) و يا تير 84 برخلاف تمايل و اراده مجريان و ناظران انتخابات، مردم به اصولگرايان تمايل نشان ندادند و نتيجه آراي آنان بر كرسي قدرت ننشست؟ در اين انتخابات نيز رأي و نظر مردم به ادامه خط اصولگرايي در كشور تعلق گرفته است. اين همه سر و صدا براي چيست؟ اگر مدعي تقلب در انتخابات هستند كه مراجع ذيصلاح براي رسيدگي به شكايات مشخص اند. البته به طور حتم حساب هواداراني كه به نامزد رقيب احمدي نژاد رأي دادند و اكنون نيز از شكست وي ناراحتند، از آشوبگران و اراذل و اوباشي كه قصدي جز تخريب، ارعاب، اعمال خشونت و سلب امنيت ندارند، جداست. بسياري از آنها نيز امروزه از آشوب ها ابراز نگراني كرده و با توجه به راه هاي قانوني، تلاش هاي مشكوك براي ايجاد آشوب را سوال برانگيز مي دانند. 5- انتخابات عرصه رقابت هاست. قاعده بازي در اين عرصه پذيرش اقليت و اكثريت نسبت به فردي است كه از صندوق آراي مردم بيرون مي آيد. مردم بايد به رأي اكثريت احترام بگذارند و رئيس جمهور منتخب را رئيس جمهور همه مردم ايران بدانند. فرداي هر انتخاباتي بساط رقابت ها برچيده شده و سفره رفاقت ها پهن مي شود. امروز روز اتحاد و يكپارچگي است نه تفرقه و نفاق. انقلاب روزهاي بسيار سخت تر از اين را به پشتوانه مردم انقلابي پشت سر گذاشته است. آتش زدن چند اتوبوس و شكستن شيشه چند بانك و غارت مغازه ها اگرچه زشت و ناپسند است ولي آنقدر اهميت ندارد و قطعاً با اراده همين مردم عنقريب بساط آشوبگران برچيده خواهد شد و روسياهي به كساني خواهد ماند كه صحنه گردان و عروسك چرخان اين خيمه شب بازي هاي بچگانه بوده اند.   جمهوری اسلامی روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله امروز خود با عنوان "آزمايش بزرگ روحانيت " آورده است: در تاريخ ايران دو حادثه بسيار بزرگ وجود دارد كه از ساير حوادث مهم تر اثرگذارتر و ماندگارتر هستند. اول اصل ورود اسلام به ايران و دوم پيروزي انقلاب اسلامي كه به تاسيس نظام جمهوري اسلامي منجر شد. حوادث مهمي از قبيل نهضت تنباكو انقلاب مشروطيت و نهضت ملي در دوران معاصر و برپائي نهضت هاي ديني محلي در نقاطي از ايران و جنبش هاي كوچك و بزرگ عليه حكومت هاي جائر در قرون گذشته نيز قابل توجه و مهم هستند لكن واقعيت اينست كه هيچيك از آنها قابل مقايسه با آن دو واقعه مهم نيستند. اسلام با ورود خود به ايران به مردم اين كشور هويت خداجوئي داد و ايران را از شرك و آلودگي هاي ناشي از آن پاك كرد. ايرانيان نيز با اسلام همراهي كردند و هوش و استعداد ذاتي خود را به خدمت اين دين الهي در آوردند و ايران اسلامي را به پايگاه بزرگ علم آزاديخواهي و مدنيت ديني تبديل كردند. در دوران معاصر نهضت بيدارگري از ايران شروع شد كه خاستگاه آن اسلام بود. در برابر اسلامي كه از طريق نهضت تنباكو و انقلاب مشروطيت معرفي مي شد افكار عمومي منطقه و همه ملت هاي آزاديخواه متوجه اين واقعيت شدند كه اگر بخواهند در برابر استكبار و قدرت هاي استعماري بايستند بايد بر تعاليم اسلام تكيه كنند. مكتب الحادي ماركسيسم كه در اواخر قرن گذشته توانست بخش عمده اي از شرق را تحت سيطره خود در آورد و دو حكومت بزرگ اتحاد جماهير شوروي و چين كمونيست را تاسيس كند و اروپاي شرقي را نيز تحت سيطره خود قرار دهد و تا قاره آمريكا پيش برود و حاكميت كوبا را در اختيار بگيرد با شعار فريبنده « دين افيون توده هاست » تلاش كرد اديان الهي را خانه نشين كند. از ميان اديان الهي تنها اسلام بود كه توانست باطل السحر اين شعار سياسي داراي پشتوانه حكومتي شود حكومتي كه حدود يك سوم جهان را در بر ميگرفت . با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران شعار « دين افيون توده هاست » بطور كامل رنگ باخته و باطل شد. اين انقلاب به رهبري يك روحاني عالي مقام كه مرجع تقليد بود و با شعار « الله اكبر » كه بيانگر روح خداپرستي است در ايران يعني در مرزهاي جنوبي اتحاد جماهير شوروي كه پايگاه اصلي كمونيسم و ماترياليسم بود به پيروزي رسيد. روشن ترين مفهوم اين پيروزي بي پايه بودن شعار محوري ماترياليسم و پايگاه حكومتي آن اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي بود. همين پيروزي بود كه توانست زمينه را براي عقب نشيني ارتش سرخ شوروي از افغانستان فراهم كند فروپاشي شوروي را تسريع نمايد و ساير حكومت هاي كمونيستي را به رقيق كردن شعارهاي تند ماترياليستي و كمونيستي شان وادار سازد. امروز اگر از شعار « دين افيون توده هاست » در هيچيك از مراكز حكومتي كمونيستي خبري نيست و بسياري از ملت هائي كه 70 سال تحت سلطه ماترياليسم بودند و اصول الحاد به آنها القا مي شد اكنون به اسلام باز گشته اند و اسلام را دين مبارزه با استعمار و استبداد ميدانند اين به بركت انقلابي است كه با شعار « الله اكبر » و به رهبري امام خميني در ايران پيروز شد. اين انقلاب علاوه بر آنكه ملت ايران را از يوغ استبداد ستم شاهي نجات داد و به استقلال و آزادي رساند به ملت هاي ديگر نيز آموخت كه اگر روي پاي خود بايستند مي توانند با بزرگترين قدرت هاي استكباري مقابله كنند و پيروز شوند. انقلاب اسلامي ايران علاوه بر اين ها چهره شفاف اسلام را كه مكتبي است مردمي ظلم ستيز عدالت خواه علم پرور و آزاديبخش به جهانيان نشان داد. بدين ترتيب اين انقلاب با محوريت سه عنصر اساسي به پيروزي رسيد اسلام مردم روحانيت از صبح پيروزي انقلاب اسلامي اين هر سه عنصر اساسي مورد تهاجم قدرت هاي استكباري قرار گرفتند. تبليغات مسموم عليه اسلام توسط رسانه هاي غربي تهاجم سنگيني بود كه از همان زمان آغاز شد و تا انتشار كتاب موهن و ارتدادي « آيات شيطاني » پيش رفت . مردم ايران با توطئه هاي رنگارنگ داخلي و جنگ تحميلي 8 ساله مواجه شدند كه البته مردانه در برابر آن ايستادند و همه سختي ها و محروميت ها و تحريم ها را تحمل كردند و از اين آزمايش سرفراز بيرون آمدند. روحانيت نيز از اولين روزهاي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي با تهاجم شديد تبليغاتي شايعه پراكني ها و تهمت ها مواجه شد. هدف اين بود كه از هر سه عنصر اساسي انقلاب اسلامي انتقام گرفته شود. انتقام گيرندگان قدرت هاي استكباري و استعماري بودند كه با پيروزي انقلاب اسلامي منافع خود را در معرض خطر مي ديدند و سر انگشتان داخلي آنها كه موجوديت و منافعشان وابسته به بيگانگان بود. امام خميني اول كسي بود كه مورد تهاجم قرار گرفت و راديوهاي بيگانه و بوقهاي داخلي آنها عليه او به شايعه پراكني و اتهام زني پرداختند. انواع توطئه ها از ترور تا كودتا براي از ميان برداشتن امام ترتيب داده شد ولي به فضل الهي همه آنها خنثي شدند و امام توانست نظام جمهوري اسلامي را تامين و تثبيت كند. همزمان با تهاجم عليه امام ياران حلقه اول امام مورد تهاجم قرار گرفتند. علاوه بر ترور شخصيت ترور اشخاص نيز شروع شد و آيت الله مطهري در ارديبهشت 58 آيت الله هاشمي رفسنجاني در خرداد 58 آيت الله خامنه اي در 6 تير 60 و آيت الله بهشتي در هفتم تير 60 هدف ترور قرار گرفتند . روحانيون شاخص ديگري همچون آيت الله قدوسي حجت الاسلام باهنر حجت الاسلام هاشمي نژاد و شهداي محراب و بسياري از افراد موثر روحانيت نيز ترور شدند كه عده اي به شهادت رسيدند و بعضي از آنها هم اكنون در ميان ما هستند و انقلاب و نظام جمهوري اسلامي از نعمت وجود آنها برخوردار است كه حضرت آيت الله خامنه اي در راس آنها قرار دارند. خسران بزرگي كه از ناحيه اين ترورها و تهاجمات برانقلاب و نظام جمهوري اسلامي و ملت ايران وارد شد بسيار سنگين بود. هرچند اين بنيان مرصوص با اقتدار امام و رهبري معظم انقلاب و روحانيت انقلابي تا امروز پا برجا مانده و تثبيت نيز شده است لكن ترديدي نيست كه اگر آن ضايعات را متحمل نمي شديم اكنون شاهد اقتدار بيشتر اين نظام بوديم . همه لحظات انقلاب و عمر نظام جمهوري اسلامي در 30 سال گذشته تا امروز به لحاظ اينكه تهاجم به روحانيون انقلابي همواره ادامه داشت بسيار حساس بود اما اكنون احساس مي شود لحظات و روزهاي حساس تري را پشت سر مي گذاريم . بررسي تهاجمات 30 سال گذشته كاملا روشن مي كند كه تهاجم هميشه متوجه روحانيون انقلابي بود نه افراد روحاني بي تفاوت يا كساني كه در مقابل انقلاب قرار داشتند. از ميان انقلابي ها نيز تهاجمات همواره متوجه آن دسته از روحانيوني بوده و هست كه تاثير بيشتري داشته و خدمات بيشتري به انقلاب كرده اند و از اين پس نيز مي توانند در لحظات سخت و ضروري به انقلاب و نظام و ايران كمك هاي موثر كنند. درست همين واقعيت است كه همه را به هوشياري دعوت مي كند به ويژه روحانيون را كه امروز سخت در معرض آزمايش قرار دارند. دشمن از مدت ها قبل درصدد ايجاد تفرقه در روحانيت بود و متاسفانه تا حدودي نيز موفق شده است . با اينحال هنوز دير نشده و از فرصت مي توان استفاده كرد و روحانيت مي تواند با انسجام و وحدت كلمه در برابر همه توطئه ها بايستد. ترديدي به خود راه ندهيد كه آنچه عليه روحانيون انقلابي از هر جناح و تفكر كه باشند گفته مي شود ساختگي و با هدف ايجاد تفرقه و گرفتن انتقام از روحانيت است . اين احتمال وجود دارد كه افرادي در اين ميان از روي ناآگاهي و اطلاعات غلط به اين قبيل شايعات دامن بزنند و طبعا عذر آنها خواسته است لكن اين واقعيت را نمي توان انكار كرد كه امروز روحانيت از هر زمان ديگري بيشتر در معرض تهاجم است و اين تهاجم با هدف انتقام گرفتن از انقلاب اسلامي صورت مي گيرد. همه بايد هوشيار باشيم و بيش از همه روحانيت كه بايد از اين آزمايش بزرگ سربلند بيرون بيايد و به خواست خدا چنين خواهد شد.   صدای عدالت روزنامه مردمسالاري در سخن روز خود با عنوان "چند سوال معمولي "به قلم مصطفي ايزدي آورده است: اگربرگزاري انتخابات در ايران مهم است - كه بسيار مهم است - ضرورت دارد روي زواياي گوناگون در رسانه هاي عمومي بحث شود و باطرح پرسش هايي كه در ذهن آحاد جامعه است پاسخ هايي براي آنهاارائه گردد. سوال كردن كار بسيار پسنديده است و علي القاعده پاسخ دادن .به آن پسنديده تر. مثل سلام كه مستحب است و جواب آن واجب . اكنون بنده چند سوال معمولي در ذهنم هست و پيش بيني مي كنم اين پرسش ها براي شهروندان ديگري نيز مطرح باشد كه جواب آن را مي طلبند. 1- مگر كل آرا اعلام شده در باره انتخابات دهم سر جمع آمار استان ها نيست صبح دوشنبه پس از 60 ساعت از پايان زمان اخذ راي ، آمار استان ها به تفكيك نامزدها اعلام شد؟ در انتخابات سي ساله گذشته ، از تابلوي تفكيكي انتخابات وزارت كشور به طور مرتب آمارهاي مناطق گوناگون كشور خوانده مي شد، اما در اين انتخابات چنين نشد. پرسش اين است در اين 48 ساعت كه آرااستانها با تاخير اعلام شد، با آراء مردم چكار داشتيد؟ چرا مثل سالهاي گذشته عمل نشد؟ 2- در روز انتخابات و شايد روزهاي قبل از آن اطلاعيه اي را به طور مرتب از راديو و تلويزيون كه نسبت به اعتراضات پس از پايان قرائت آرا هشدار مي داد. امسال چه اتفاقي قرار بود بيفتدكه مقامات مسوول نگران اعتراض مردمي بودند ؟ 3- در اطلاعيه مورد اشاره ، از مردم خواسته بودند چنانچه قصد اعتراض دارند مي توانندپس از اعلام نتيجه آرا از ارگان هاي ذيربط مجوزراهپيمايي بگيرند و در چارچوب قانون اعتراض كنند (نقل به مضمون ) چرا وقتي مهندس موسوي براي سامان دادن به اعتراض هواداران خود درخواست مجوز راهپيمايي آرام و قانونمند كرد پاسخ منفي داديد؟ 4- آيا دستهايي كه به مهندس موسوي اجازه يك راهپيمايي را نمي دهند، اجازه مي دادند وي رئيس جمهور مملكت شود ؟ 5- مگر حق اعتراض در قانون اساسي به رسميت شناخته شده نيست ؟ فرض كنيد يك جمعيت چند ميليوني به عملكرد مجريان انتخابات در اعلام نتيجه آرا معترض باشند طبق قانون اساسي بايد زمينه اعلام اعتراض آنان فراهم شود. كسي هم حق جلوگيري از اعتراض مردم را ندارد به شرطي كه در چارچوب قانون باشد. وزارت كشور هم موظف است امنيت معترضين را تامين كند و امنيت سايرين را نيز با مراقبت از رفتار معترضين تامين نمايد. به چه دليل وزارت كشور به درخواست كسي كه به قول شما 13 ميليون راي دارد مخالفت كرد؟ 6- فراموش نكرد ه ايم كه پس از اعلام نتيجه انتخابات اولين دوره مجلس شوراي اسلامي كه مجلس شوراي ملي نام داشت - بعضي هانسبت به نتيجه معترض بودند يكي از مقامات درجه اول - فكر مي كنم شهيد بهشتي بود – در پاسخ به معترضين گفت كه اگر مردم قبول نداشتند كه آرا اعلام شده متعلق به آنهاست ، مي آمدند به خيابانها و باحضور خود اعلام مي كردند كه آراؤ اعلام شده متعلق به ما نيست . حالا كه خبري نشد پس مردم هم قبول دارند كه آرايشان همان است كه دولت اعلام نموده است . اكنون به نظر مي رسد همان پيش بيني درست از آب در آمد، سراسر كشور جمعيتي بيرون آمدند و چنين گفتند و متاسفانه بعضي هم كوركورانه دست به تخريب زدند. حالا چرا اجازه نمي دهيد كه اين معترضين از پراكنده بودن و روي بام ها شعار الله اكبر سر دادن و تا نيمه هاي شب در خيابان ها ماندن بدر آيند و آرام حرف خودشان را بزنند ؟ وقت آن نرسيده است كه اين قصه هفتاد ، هشتاد ساله را تمام كنيم كه معترضين عده اي اراذل و اوباش هستند كه از خارج دستور مي گيرند ؟ 7- مگر قرار نيست در آينده نزديك در اين كشور انتخابات برگزار كنيم ؟ جواناني كه تجربه اين دوره را دارند چه مي كنيد ؟!   مردم سالاری روزنامه صداي عدالت در يادداشت روز خود با عنوان "قياس مع الفارق! "به قلم محمدحسين روانبخش آورده است:‏ بعد از انتخابات و نتايجي كه وزارت كشور از اين انتخابات منتشر كرده و در حالي كه سه نامزد انتخابات شكايت خود را اعلام كرده اند و به روش قانوني پيگير مطالبات خود و خيل هواداران خود هستند، بعضي افراد وابسته به جناحي خاص، اظهارات عجيبي مي كنند و نسخه هايي مي پيچند كه اصلا متناسب با وضعيت و شرايط امروز نيست. يكي از اين توصيه ها، توصيه به مهندس ميرحسين موسوي به در پيش گرفتن رفتاري همچون رفتار آقاي ناطق نوري پس از انتخابات دوم خرداد 76 است كه وي قبل از اعلام نتايج، پيروزي آقاي خاتمي را تبريك گفت. از جمله افرادي كه چنين توصيه اي داشته، آقاي غلامعلي حداد عادل است كه به خبرنگاران گفته است: «از نامزدها انتظار اين بود كه اين پيروزي بزرگ را كه با مشاركت بالاي مردم رقم خورد تلخ نكنند اما متاسفانه برخي با انتشار بيانيه هايي كه در شان خود و ملت ايران نبود اقدام كردند. انتظار از كانديدا هايي كه در اين دوره راي نياورده اند اين بود كه مثل ناطق نوري در روز سوم خرداد 76 عمل كنند.» جالب اينجاست كه آقاي حداد عادل اين انتخابات را با مختصات ويژه اش به انتخابات رياست جمهوري سال 76 تشبيه كرده در حالي كه اگر حافظه تاريخي را يادآوري كنيم حتما متوجه مي شوند كه اين بار بر خلا ف 76 هر سه نامزد رقيب آقاي احمدي نژاد شكايت دارند كه از نظر اعتراضات نامزدها، اين انتخابات را مي توانند با انتخابات مجلس ششم مقايسه كنند; هر چند نمي خواستيم كه به شخصيت فرهيخته آقاي حداد عادل اين نكته را گوشزد كنيم ولي بايد بگوئيم زماني كه آقاي حداد عادل راي سي ويكم در تهران آورده بود و اظهاراتش مبني بر تقلب در انتخابات و راي ريزي خود و خانواده اش در يكي از صندوق هاي بالاي شهر تهران و بعد اعلام «صفر» بودن آرايش در آن صندوق، در بخش هاي مختلف خبري مكررا پخش شد و بالاخره با ابطال آراي «عليرضا رجايي»، وي به عنوان نماينده آخر تهران به مجلس رفت. گاهي اوقات مراجعه به حافظه و يادآوري رفتار خود، حداقل اين فايده را دارد كه چنين حرف هايي زده نشود; اميدواريم كساني كه تعصبات جناحي ندارند قابليت تشخيص واقعيت را داشته باشند.    گسترش صنعت روزنامه گسترش صنعت در سرمقاله خود با عنوان "فصل‌الخطاب " آورده است:‏ توصيه و تاكيد رهبر معظم انقلاب به يكي از نامزدهاي معترض به نتيجه دهمين دوره انتخابات رياست‌جمهوري براي پيگيري ادعاهايش از مجاري قانوني را هم اين نامزد محترم و هم هوادارانش و هم ديگر نامزدهاي محترم و هوادارانشان بايد فصل الخطاب تلقي كنند. همگان در اين شرايط حساس وظيفه دارند تا در محيطي توام با آرامش و متانت و در فضايي عقلايي با پرهيز از اقدامات، رفتارها و گفتارهاي ناسنجيده‌، اتهام و ادعاهاي خود را از مسير قانوني و با راهكارهاي آن به پيش ببرند‌. براساس قانون اساسي و قوانين موضوعه ديگر‌، شوراي نگهبان وظيفه داشت و دارد به تخلفات و ادعاهاي مطرح شده رسيدگي و نهايتا نظر خود را در مورد صحت و سلامت انتخابات ابراز نمايد. اين شورا هنوز نظر خود را در مورد صحت و سلامت انتخابات دهمين دوره رياست‌جمهوري نداده است و فقط دوره قانوني دريافت شكايت به پايان رسيده و لذا منطق حكم مي‌كند تا پيش از اعلام نهايي درستي يا نادرستي روند برگزاري انتخابات از سوي اين شورا‌، همگان با حفظ آرامش‌، از تشديد تنش‌ها و ناآرامي‌ها پرهيز كنند و بعد از آن هم حتي اگر باز ادعايي بود و باقي ماند‌، با استفاده از مكانيسم‌هاي قانوني به طرح و پيگيري آن بپردازند. قرائن بسياري كه اين روزها به‌دست آمده نشان مي‌دهد دست‌هايي در پي آن است تا حماسه بزرگ 22خرداد ملت، به باخت! آن مبدل شود. اين دست‌ها‌، دست‌هاي خودي نيست! اين دست‌ها دست‌هاي دلسوخته‌هاي كشور و انقلاب‌، آنهايي كه دلشان براي اين كشور و انقلاب آن و آمال ملت سوخته و مي‌سوزد‌، نيست‌. حضور خردمندانه، قانونگرايانه و كريمانه نزديك چهل ميليون زن و مرد، جوان و پير در روز بيست‌و‌دوم خرداد و آرايي كه به صندوق‌ها ريخته شد، آنقدر محترم هستند كه هر حركتي در ادامه آن بايد كه همچنان محترمانه‌، قانونمدار و خردمندانه باشد‌. قانون اساسي به‌عنوان ميثاق ملت و حكومت تمامي راه‌ها را براي حاكميت اراده مردم انديشيده است‌. بنابراين بايد كه با تمكين به آن‌، حرمت حضور حكيمانه مردم در انتخابات اخير پاس داشته شود. بديهي است كه شوراي محترم نگهبان بر حسب وظيفه قانوني خود به‌گونه‌اي عمل خواهد كرد كه ريشه‌هاي شك و ترديد به شيوه‌اي قانونمند خشكانده شود، تا همگان بدانند ملت فهيم ايران تا چه حد در برابر قانون تسليم و در رفتار اجتماعي و سياسي خود حكيم است. همگان در نظر دارند كه در راس اين نظام مقام عظماي ولايت قرار دارند كه ستون نظام هستند و در نهايت ملجأ همه خواهند بود. /2759/





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 411]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن