تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):از خنديدنِ بى تعجّب [و بى جا] يا راه رفتن و سخن گفتنِ بى ادبانه بپرهيز.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1846232355




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ برخی از روزنامه‌های صبح امروز كشور


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

برخی روزنامه های صبح امروز سرمقاله های خود را به موضوعات زير اختصاص دادند.   رسالت روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود با عنوان  مسئول تلخي هاي انتخابات كيست؟  به قلم محمد مهدي انصاري آورده است: طراوت و صلابت آحاد ملت پر افتخار ما در روز 22 خرداد و مشاركت 85 درصدي ملت در پاي صندوق هاي راي، كه براي دموكراسي هاي غربي و اروپايي يك روياي دست نيافتني است ، با يك عزم همگاني رقم خورد. مشاركت بي بديل ملت در اين انتخابات گوياي اعتقاد راسخ ملت به آرمانهاي انقلاب اسلامي و تاكيدي بر مطالبات مبتني برگفتمان معنويت، عدالت خواهي و استكبار ستيزي در جمهوري اسلامي است.‌ حضور آحاد مردم در آزمون بزرگ ملي انتخابات،تجلي گر مسووليت پذيري و سهيم شدن مردم در سرنوشت خويش است؛حضوري كه با پشتوانه شور و شعور و شعف، زمينه ساز حركت يك ملت سرافراز به سوي قله هاي سعادت و بهروزي به شمار مي آيد.آري ،اين حماسه بزرگ كه نماد مسئوليت پذيري و مظهر اميدواري يك ملت است،بشارت دهنده يك آينده درخشان و متعالي نيز هست.بنابراين پيروز واقعي اين صحنه ،همانا ملت عظيم ايران هستند.‌انتخابات پر شور ،هيجاني ،رقابتي و با نشاط دهمين دوره رياست جمهوري حقيقتا به يك پديده مثال زدني و بي نظير در تاريخ انقلاب اسلامي مبدل شد و به حق كه اولين سال دهه پيشرفت و عدالت ، يك چنين حماسه وصف نا پذيري را مي طلبيد.در يك كلام بايد تاكيد كرد كه تمام شيريني هاي اين رويداد عظيم سياسي را مردم رقم زدند ،اما اين انتخابات تلخي هايي هم داشت.شيريني ها و نقاط قوت انتخابات ،همچنان كه برخي از آنها برشمرده شد ،اين روزها بسيار تكرار شده اند ولي شايسته است تلخيهاي اين انتخابات نيز كه برخي از سياسيون ما ،آنها را آفريده اند براي توجه هر چه بيشتر مورد ارزيابي قرار گيرند.‌ عدم تمكين به قواعد مردم سالارانه و بروز رفتارها و اتخاذ مواضع تحريك آميز از سوي بعضي از كانديداها ، كه ظاهرا به دليل دوري بيست ساله از سياست تمام قواعد بازي را فراموش كرده اند،موجب تحريك معدودي از افراد فرصت طلب و بروز اغتشاشات خياباني شد.البته نبايد از فعاليت و نقش اتاق فرمان عمليات رواني و برنامه ريزي آشكار تعدادي از عناصر خودخواه سياسي در اين جريانات غافل بود.همين افراد دقيقا ده سال پيش در قضاياي كوي دانشگاه تهران، درگيري دانشجويان و پليس را هدايت كردند... !البته جاي اين پرسش جدي از مسئولان امنيتي كشور نيز وجود دارد كه چرا با اين افراد خودسر كه در نقش توطئه گران عليه منافع ملي به شمار مي آيند، اين قدر مسامحه صورت مي پذيرد؟!به هر حال بروز تنش هاي خياباني ولو محدود در تهران را شبكه هاي خبري منطقه و غرب پوشش تمام عياري دادند تا شايد بتوانند مشاركت شور انگيز ملت در سطح افكار عمومي دنيا تحت الشعاع قرار گيرد . آري! اين تلخي بزرگ انتخابات 22 خرداد بود كه در حقيقت ناشي از بي ظرفيتي برخي از به اصطلاح رجال سياسي ما بوده است و واقعا بايد اين نكته تلخ تر را به پرسش گذاشت كه ملت نجيب و فهيم ما به چه دليلي بايد مواجه با اين سياسيون بي مهر و بي منطق و بي انصاف باشند؟!‌ قواعد بازي حكم مي كند كه بپذيريم فرداي برگزاري انتخابات روز پايان رقابتهاست و مسابقه نامزدها و طرفداران ايشان به آخر رسيده است،بنابراين هر شكلي از بقاء بر رقابت و اصرار بر دشمني، گوياي جهل و ناداني بوده و مغاير با دموكراسي و اراده ملي است. بنا براين، تلخي ديگر انتخابات 22 خرداد را باز هم سياسيون و كانديداهاي ما رقم زدند و آن هم يك عمل غير اخلاقي و بر خلاف رويه مرسوم در هر انتخاباتي است.هيچ يك از 3 نامزد ديگر به نامزد پيروز تبريك نگفتند!! و اين اوج بي اخلاقي به حساب مي آيد. حتي اگر بعد از اين هم كانديداهاي مذكور به آقاي رئيس جمهور تبريك بگويند و با او همكاري داشته باشند ،اين نقطه منفي را نخواهند توانست از پرونده سياسي خود محو كنند و حافظه تاريخي ملت در قبال آن داوري مي كند و خواهد كرد. ‌ از سوي ديگر، عدم پذيرش شكست از سوي كانديداهاي شكست خورده در جريان رقابتهاي انتخاباتي گوياي كم ظرفيتي آنهاست و اين گلايه جدي از شوراي محترم نگهبان وجود دارد كه چرا اساسا صلاحيت چنين اشخاصي را براي ورود به يك چنين مسابقه حساس ملي تائيد مي كند؟اشخاصي كه تا اين حد ضعيف النفس هستند و نمي خواهند به آراي ملت تمكين كنند و قواعد مردمسالاري را رعايت نمي كنند نبايد در معرض انتخاب ملت قرار گيرند.‌ تلخي ديگر اين انتخابات هم آنجا رقم خورد كه برخي از افراد با سابقه انقلاب از خط اصيل انقلاب و ولايت فاصله گرفتند و بنا بر مصالح شخصي و البته به خاطر بعضي كينه توزي ها، موضع گيري كردند و ...كه جا دارد اين تذكر خيرخواهانه به آنها داده شود كه : آقايان محترم ! از خود مراقبت كنيد كه آخر عمري عاقبت به خير باشيد و همه خدمات و سوابق انقلابي خودرا به تاراج نگذاريد كه اين خسارتي بس بزرگ براي شما خواهد بود!از اين تلخ تر اينكه همين آقايان در اين روزها كه جامعه ملتهب است و سوء استفاده كنندگاني در صدد مشوش سازي اوضاع هستند در لاك خود فرو رفته اند و به انجام وظيفه انقلابي خود نمي انديشند!به راستي چرا؟...!‌ به هر حال همچنان كه گفته شد توفيقات و شيريني هاي اين انتخابات تماما متعلق به ملت ايران است و مسئوليت تلخي ها و ساير عواقب منفي آن نيز متوجه تعدادي از سياست پيشگان سياست زده است كه متاسفانه رگه هاي بي مهري و نشانه هاي آداب ستم به رقيب در گفتار و كردار و انديشه هاي آنها به عينه پيداست . ..درخصوص آشوب ها و التهابات اين چند روزه بايد گفت “ اين نيز بگذرد” اما اميدواريم سايه برخي از اين سياسيون كه همواره عقب تر از ملت بوده اند از جامعه و عرصه سياست ما رخت بربندد.‌    كيهان روزنامه كيهان در يادداشت روز امروز خود با عنوان "يك تير و3 نشان " به قلم محمد ايماني آورده است: انتخابات 22خرداد در ايران، فقط يك انتخابات نبود. انفجار اطلاعات بود. رويدادي بود كه مانند توپ در دنيا صدا كرد. فصلي تازه در تاريخ بود، تاريخ ايران و جهان. اين صدا به سادگي نخواهد خوابيد چون هنوز اول ماجراست. ملت ايران كاري كرد كارستان. آن كه در اين انتخابات قبل از هر كس و هر جبهه ديگري به چالش كشيده شد، استكبار آمريكا و غرب بود. در 30 سالگي يك انقلاب و آغاز دهه چهارم حيات آن، 85 درصد مردم بار ديگر به نظام برآمده از آن انقلاب «آري» گفتند و با قريب 40ميليون راي، نشان دادند مردم سالاري و دموكراسي حقيقي يعني چه. انتخابات 22خرداد 88- 12ژوئن 2009- جنبشي است الهام بخش و انتخاباتي دوران ساز در جهان، و اين كم ضربه اي به فراعنه مدعي سرقفلي دموكراسي نيست. هضم چنين اتفاق بزرگي البته آسان نيست. جبهه استكباري غرب اگر در برابر اين انفجار اطلاعات سكوت و انفعال پيشه كند، حتما قافيه را نه فقط مقابل ايران بلكه در برابر جهان كنجكاو و مطالبه گر باخته است. پس بايد بازي را به هم زد و به شعبده و تحريف و مصادره ماجرا پرداخت. آمريكا و انگليس و برخي دولت هاي اقماري اروپايي در اين ماتم بزرگ تنها نيستند. در داخل ايران نيز مي توان دو جبهه بزرگ را جست كه حس مشتركي با آن جبهه بيگانه دارند. براي اين دو جبهه نيز، تن دادن به رفراندوم و جنبش بزرگ ملت، يعني مرگ. فرياد فجيعي هم كه به راه انداخته اند؛ بي شباهت به ناله هاي محتضر نيست. درباره حماسه 22خرداد و صف بندي هاي مقابل آن چند نكته به اجمال قابل ذكر است: 1-سه جبهه در برابر انتخاب خيره كننده ملت صف آرايي كردند. اول: جبهه استكبار. دوم: ديكتاتورهاي سياسي ورشكسته كه خيال مي كردند با منحرف كردن مسير انقلاب مي توانند دولت و قدرت را در قبضه خود درآورند و قانون را زير پا كشند و با ايجاد نوعي اليگارشي،گردن كلفتي پيشه كنند. آنها انتخابات را صرفا به عنوان محملي براي تداول قدرت بين چند حزب ائتلافي مي دانستند و راي مردم را تا آنجا قبول داشتند كه تبديل به چرخ ارابه قدرت آنان شود ولاغير. طلحه و زبيرهاي معاصري بودند كه بيعت با انقلاب را فقط به شرط «شراكت در قدرت» قبول داشتند وگرنه ابايي نداشتند سر به شورش بگذارند و عرصه را به خيال خود بر حاكميت تنگ كنند. به سادگي از تغيير قانون اساسي و تمديد رياست جمهوري فلان آقا سخن گفتند تا خود در قدرت بمانند، بعدا براي بهمان آقا لايحه اختياراتي نوشتند كه مي شد با آن اختيارات، مصوبات مجلس و احكام قوه قضائيه را وتو كرد. سپس خيز برداشتند از نظام باج بخواهند، پس بست نشيني در مجلس را راه انداختند. پس از آن با گردن كلفتي تمام تهديد كردند نمي گذارند انتخابات مجلس هفتم برگزار شود. تهديد به استعفا در سطوح بالاي مديريتي كردند و... حالا مي گويند به قانون و انتخابات و راي مردم گردن نمي نهيم چون نامزد-هاي- مورد حمايت احزاب و ائتلاف ما راي نياورده اند. ديكتاتورند به تمام معنا. سوم: سوءاستفاده كنندگان و متخلفان و مفسدان اقتصادي كه از راي ملت به هراس افتاده اند و به شدت نگرانند كه راي خيره كننده ملت به نامزد مصرّ بر مبارزه با تبعيض و فساد، خون تازه در رگ هاي مبارزه با مفاسد و مقابله با زد و بندهاي كلان اقتصادي جاري سازد و تبديل به جنبش اجتماعي- سياسي بي سابقه شود. جبهه دوم و سوم، بسيار به هم نزديك عمل مي كنند اگر نگوييم كه با هم منطبق هستند. 2-كار بر آمريكا بسيار سخت شد، از جهات گوناگون. اولا كه ملت ايران با مشاركت 85درصدي روي دست ملت آمريكا در دموكراسي زد و انتخاب احمدي نژاد، سبقت گرفتن از انتخاب اوباما و سردست گرفتن مجدد شعار «تغيير» منتها با جهت گيري «عدالت» در جهان بود. انتخاب ملت ايران، در مقياس و مقايسه هاي جهاني، اوباما و آمريكاي نونوار را از تازگي و پيشاهنگي انداخت. اين يك ضربه استراتژيك است و به سادگي نبايد از كنارش گذشت. بي دليل هم نيست خانم هيلاري كلينتون بلافاصله نسبت به روند برگزاري انتخابات در ايران و احتمال تقلب ابراز نگراني مي كند و جوزف بايدن معاون اوباما در آزاد، منصفانه و سالم بودن انتخابات ايران القاي ترديد مي كند و جانب تشنج طلبان را مي گيرد. ثانيا ملت ايران ضمن حضور در جشني 39ميليون نفري، با 5/24ميليون راي، به تداوم دولت رئيس جمهوري راي داده اند كه به تعبير روزنامه انگليسي تايمز «كار بوش را تمام كرد» و به تعبير خود بوش «با روي كار آمدن او موفقيت ما در تعطيلي برنامه هسته اي ايران از هم پاشيد. ما كار را در دوران اصلاح طلبان تمام كرده بوديم.» تحليل بوستون گلوب درست است كه «پيروزي احمدي نژاد بدترين نتيجه اي است كه مي توانست براي آمريكا حاصل شود» يا به تعبير شالوم معاون وزيرخارجه اسرائيل «انتخاب مجدد احمدي نژاد به رياست جمهوري ايران نشان دهنده اين است كه بسياري از مردم ايران همچنان از سياست كنوني اين كشور و برنامه هسته اي آن حمايت مي كنند و هيچ شانسي براي تغيير آن در آينده متصور نيست.» بهمن ماه سال 86 بود كه جان ساورز سفير انگليس در سازمان ملل و سرنيگل شينوالد سفير لندن در واشنگتن با لحني مشابه اعلام كردند در 18 ماه آينده دو انتخابات مهم (مجلس و رياست جمهوري) در راه است و بايد فشار را آن قدر افزايش داد تا مردم ايران بفهمند ادامه روند كنوني برايشان هزينه دارد. حداقل 18ماه بود كه 3سرويس جاسوسي اينتليجنس سرويس، سيا و موساد به طور هماهنگ و شبانه روزي براي تغيير انتخاب ملت ايران فعاليت مي كردند. آنها با شبكه اي گسترده در ايران داد و ستد اطلاعاتي و سياسي داشتند. رسانه راه انداختند يا رسانه هاي موجود را تقويت كردند. حتي تغييرات اساسي در صداي آمريكا و بي بي سي انگليس ايجاد شد. برنامه هاي فارسي، گسترده و متحول شد اما نتيجه حداقل يك سال و نيم زحمت، خاكستري از روياهايي است كه اينك به كابوس تبديل شده است. نه تنها مردم با حضور دشمن شكن خود، صلابت و استواري و پابرجايي را در جهان طنين انداخته اند بلكه پروژه انقلاب مخملين هم، جاي خود را به خروشندگي دوباره درياي انقلاب داده است، گويي كه اين موج را هيچ سكون و آسايش و آرامشي نيست. كار به جايي رسيده كه بي بي سي هم مسلمان شده و اين شب ها الله اكبر مي گويد! به راستي كه الله اكبر. كار به جايي رسيده كه بي بي سي و صداي آمريكا هم در اين شب و روزها، به تقبيح كودتاي ننگين 28مرداد 1332 مي پردازند تا شايد بتوانند عنوان كودتاي 28 مرداد را بر قامت حماسه 39ميليون نفري ملت در 22خرداد بپوشانند! بي بي سي كه 56 سال پيش در شب كودتا اسم رمز عمليات آژاكس (حالا دقيقا نيمه شب است) را گفت تا آن كودتاي سياه آغاز شود، اين شب و روزها مشتركا به همراه ارگان سازمان سيا (راديو فردا) نگران كودتا در ايران است. انگليسي ها اولين بار نيست كه غافلگير مي شوند. 4سال پيش هم روزنامه گاردين نوشت ارزيابي سفارت انگليس درباره انتخابات رياست جمهوري ايران اشتباه درآمده و ديپلمات هاي انگليسي غافلگير شده اند. امروز هم جوزف بايدن معاون رئيس جمهور آمريكاست كه مي گويد «اينكه احمدي نژاد 68درصد يا هر درصد ديگري از آرا را به دست آورد نامحتمل و غيرقابل قبول است»! در يك كلام اميدهاي مثلث استكبار (آمريكا انگليس و رژيم صهيونيستي) براي كودتاي خزنده در خاورميانه و احياي طرح مرده خاورميانه جديد از دست رفته است. آنها اما فاز جايگزين پروژه را به اجرا گذاشته اند و آن، مغلوب كردن پيروزي ملت ايران و مقلوب نشان دادن صحنه اي است كه به دست خود ملت رقم خورده است. با تمام نيرو هم به ميدان آمده اند و حتي حاضرند نيروهاي ميداني خود را براي انتحار پيش بفرستند. شوخي نيست. بازي مرگ و زندگي براي آنهاست. 3-جبهه دوم صف آرايي كرده در برابر انتخابات و انتخاب 22خرداد، وضعيت نگران كننده اي دارد. غير از طيف هايي كه پيش از اين به داد و ستد و قول و قرار كامل با جبهه اصلي و استكبار، رسيده بودند، طيف ديگر به اعتبار شوك و ناكامي بزرگ، در معرض طعمه شدن براي بيگانه قرار دارد مانند فرزندي كه از پدر و مادر خويش به خشم و قهر گريزد و خياباني شود. اين طيف حتما خطاهاي استراتژيك دارد كه به سادگي حمايت جبهه استكبار را جلب مي كند، هر چند كه راه جبران و بازگشت از خطا به رويش بسته نيست. ماجراي اين طيف مي تواند بدفرجام شود آن گاه كه بخواهد مانند عمرسعد چرتكه بيندازد و آخر سر نه به گندم ري برسد و نه خرماي بغداد، بلكه ملعون دوست شود و زير پاي دشمن به حقارت افتد. يا بشود ماجراي برخي طيف هاي ساده دل در روزگار مبارزات مشروطه كه بعدها فهميدند فريب خورده اند و گفتند «سركه ريختيم، شراب شد»! اما ديگر دير شده بود. 4-جبهه سوم به هيچ صراطي مستقيم نخواهد شد. ماجراي آنها با جمهوري اسلامي و عدالت خواهي ملت، قصه جن و بسم الله، و آتش و آب است. براي آنها، انتخابات ملي و نتيجه آن، شكست در جنگي بزرگ است بنابراين بايد به ملت و منتخب آن اعلام جنگ كرد، اگرچه خود نبايد وارد جنگ شد و هزينه داد. بايد سپر بلا ساخت و ديوار دفاعي چند لايه كشيد. تنش و تشنج و القاي تقلب و تخلف و به ميدان فرستادن نامزدها و برخي حاميان يا مدعيان حمايت- كه تصادفاً بعضي هايشان انتخابات را تحريم كرده بودند، اما حالا طرفدار فلان نامزد شده اند- مصونيت بخشي ولو موقتي به جبهه سوءاستفاده كنندگان و متخلفان اقتصادي دانه درشت است. 5-ملت يك خانواده بزرگ است، همان 39ميليون نفري كه با مشتاقي و جان و دل به ميدان آمدند. اكثريت قريب به اتفاق آن 39ميليون نفر به شهادت جك استراو، وزيرخارجه اسبق انگليس چپاول دويست ساله قدرت ها در ايران را از ياد نمي برند و كودتاي 28مرداد را فراموش نمي كنند. اين ملت از ياد نبرده سخنان رابرت گيتس وزير دفاع آمريكا را كه «ايراني خوب و معتدل، ايراني اي است كه باگلوله كشته شده باشد» (يعني ايراني ها سر و ته يك كرباس هستند و بايد آنها را سينه ديوار گذاشت و كشت.) اين ملت از مفسدان اقتصادي و ديكتاتورهاي سياسي كه دست در يك كاسه دارند منزجرند. البته بايد پذيرفت كه هر سه جبهه تلاش پرحجمي را براي غبارآلود كردن و فراهم كردن فضاي فتنه- به نحوي كه تشخيص حق و باطل دشوار شود- سامان داده اند تا لااقل اقليتي را سر در گم كنند و تقابل را به درون خانواده بزرگ ملت بكشانند. اما اين شعبده بازي ها و تردستي، واقعيت صحنه را عوض نمي كند. پيروزي بزرگي در 22خرداد 88براي ملت ايران رقم خورد به دست همين ملت هوشيار. اما نبايد فراموش كرد كه تازه اول ماجراست. غريق رو به سقوط، به هر خار و خسي پنجه مي زند. كسي كه در حال غرق شدن است حتي اگر كسي به نجاتش هم بشتابد با خود به زير آب مي كشد. غريق عربده مي كشد. تعجب نكنيد كه آفتاب را در روز روشن انكار مي كنند يا پنجه بر صورت آن مي كشند. ملت، نه فقط به هدف بلكه به وسط خال زده است. يك تير و 3 نشان.   جمهوری اسلامی روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله خود با عنوان " زمان تدبير " آورده است:بزرگترين و مهمترين اقدامي كه مي توان براي شكر نعمت انجام داد قدرداني از نعمت است . بدون ترديد حضور حماسي مردم در انتخابات رياست جمهوري دهم كه در 22 خرداد جاري برگزار شد از نعمت هاي بزرگ الهي و به تعبير رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله خامنه اي « معجزه الهي » بود. قدر اين نعمت را بايد دانست و از فرصتي كه حضور حماسي مردم در پاي صندوق هاي راي پديد آورده بايد حداكثر بهره برداري را بعمل آورد. دشمنان خارجي ملت ايران همواره درصدد بوده اند و اكنون نيز تلاش مي كنند واقعيت هاي موجود در ايران را ناديده بگيرند و چنين وانمود نمايند كه در اين كشور مردم در صحنه هاي سياسي حضور ندارند . شركت بيش از 80 درصد مردم در پاي صندوق هاي راي در انتخابات 22 خرداد خط بطلاني بر اين القائات باطل كشيد و به جهانيان نشان داد كه ملت ايران در صحنه حضور دارد و نسبت به سرنوشت خود كاملا حساس است . اين حضور حماسي بايد براي هميشه حفظ شود و راه حفظ آن تلاش براي حفظ اصول و آرمان هائي است كه مردم را در سال هاي 42 و 56 و 57 به صحنه آورد و در صحنه نگهداشت و تا امروز انقلاب و نظام جمهوري اسلامي را با پشتيباني همين مردم به اين نقطه رساند. مردم ايران به اسلام ناب محمدي (ص ) به عنوان مكتب رهائي بخش اعتقاد دارند و امام خميني با مطرح ساختن همين اسلام توانست ايران را از استبداد شاهنشاهي و از چنگال رژيم منحط پهلوي نجات دهد و با طرد استعمار به سلطه بيگانگان پايان بخشد. مردم براي پيروزي نهضت امام خميني كه برمبناي اين اسلام بنا شده بود بي نظيرترين فداكاري ها را كردند شهداي زيادي تقديم اسلام نمودند از مال و جان خود گذشتند و رنج ها و سختي هاي زيادي را تحمل كردند. نظام مقدس جمهوري اسلامي محصول اين فداكاري ها شهادت طلبي ها و تحمل سختي هاست . بعد از استقرار اين نظام نيز مردم براي استمرار آن و براي تثبيت و تقويت آن تلاش زيادي كردند و همان فداكاري ها و شهادت طلبي ها و تحمل سختي ها ادامه يافت بگونه اي كه مردم نظام را از جان شيرين خود عزيزتر و گرامي تر دانستند و براي حفظ آن از هيچ اقدامي دريغ نكردند. همه ميدانيم امام خميني و بزرگان حوزه و روحانيت پايه گذار انقلاب اسلامي بودند و انقلاب اسلامي با رهبري امام به پيروزي رسيد و مردم از همه اقشار در اين رستاخيز عظيم شركت داشتند و در به ثمر رسيدن آن نقش ايفا كردند. بنابر اين در اين واقعيت هيچ ترديدي نيست كه رهبري انقلاب و مردم دست به دست هم دادند و انقلاب را به پيروزي رساندند و بعد از پيروزي نيز با همين همراهي و اشتراك مساعي بود كه انقلاب تداوم يافت و نظام مقدس جمهوري اسلامي ريشه دوانيد و تثبيت شد و امروز به عنوان يك قدرت در منطقه حرف اول را مي زند. اقتدار نظام جمهوري اسلامي اكنون نيز با همبستگي روحانيت و مردم رابطه مستقيم دارد و اين هر دو عنصر مهم هستند كه قوام اين نظام را تضمين مي كنند. جدا شدن روحانيت از نظام به هر بهانه و با هر شكل به زيان انقلاب و نظام جمهوري اسلامي است كما اينكه ناديده گرفتن مردم و نقطه نظرات آنها نيز به هر بهانه و با هر شكل كه باشد به انقلاب و نظام جمهوري اسلامي لطمه وارد مي كند. همانگونه كه اين هر دو عنصر اساسي در شكل گيري انقلاب و نظام اسلامي موثر بودند براي استمرار انقلاب و نظام نيز به اين دو عنصر نياز است . اينكه از يكطرف تلاش هائي براي تخريب روحانيون انقلابي و خارج ساختن آنها از ميدان صورت مي گيرد و از طرف ديگر درباره مردمي كه مطالبات قانوني خود را دنبال مي كنند تعبيراتي از قبيل « خس و خاشاك » بكار برده مي شود چنين برخوردي با هيچيك از موازين قابل انطباق نيست . نظام جمهوري اسلامي نظام كرامت مردم است . ارزش و اهميت اين نظام به تكريم كساني است كه بار آنرا بردوش كشيده اند و اكنون نيز بردوش دارند. روحانيون انقلابي كه اين مردم را با دين آشنا كرده اند و آنها را در چارچوب نهضت اسلامي به صحنه آورده اند و تا پيروزي انقلاب و تاسيس نظام جمهوري اسلامي با آنها همراهي كردند و در صحنه هاي دفاع مقدس و مقابله با انواع و اقسام توطئه هاي داخلي و خارجي در كنار آنها در صحنه حاضر بودند را نبايد به بهانه هاي مختلف و با تهمت هاي ناروا از صحنه خارج كرد و به خواسته هاي منطقي مردم نيز نبايد بي اعتنائي شود. فقط با اين روش است كه مي توان انقلاب اسلامي و نظام برخاسته از آنرا حفظ كرد. اين مردم به اسلام و نظام جمهوري اسلامي وفادارند و حضور حماسي آنها در پاي صندوق هاي راي بهترين نشانه اين وفاداري است . حساب اغتشاش گران از مردم جداست و همه را نبايد اغتشاش گر تلقي كرد. ما براي مقابله با دشمنان خارجي به اين مردم نياز داريم . ما براي مقابله با توطئه هاي رنگارنگي كه دشمنان از داخل و خارج ترتيب مي دهند به اين مردم نياز داريم . ما براي نشان دادن اقتدار نظام جمهوري اسلامي در صحنه هاي گوناگوني كه همواره در پيش است از جمله انتخابات هاي بعدي به اين مردم نياز داريم . بايد با تكريم مردم و توجه به خواسته هاي قانوني آنان از نعمت حضور آنها در صحنه قدرداني كنيم و اين نعمت را ماندگار نمائيم . براي حفظ نعمت حضور اين مردم كم توقع و فداكار راه هاي زيادي وجود دارد كه قوام نظام جمهوري اسلامي نيز به آنهاست . اكنون زمان تدبير است . بزرگان ما مي توانند تدابيري اتخاذ كنند كه ضمن عمل كردن به قانون خواسته هاي منطقي مردم را نيز برآورده نمايند و بدين ترتيب بر اقتدار نظام جمهوري اسلامي نيز بيافزايند.   مردمسالاری روزنامه مردمسالاري در يادداشت روز خود با عنوان " طرح مطالبات در چارچوب قانون اساسي "به قلم حميدرضا شكوهي آورده است:روز گذشته هزاران نفر از حاميان مهندس ميرحسين موسوي و نيز مهدي كروبي، راهپيمايي آرامي را برپا كردند. البته اگرچه انتظار مي رفت وزارت كشور به منظور كنترل برخي آشوب هاي خياباني، به درخواست ستاد مهندس ميرحسين موسوي پاسخ مثبت داده و مجوز لازم براي برپايي راهپيمايي آرامي را در چارچوب قانون اساسي صادر كند اما متاسفانه اين مجوز صادر نشد. حاميان مهندس موسوي به دليل قطع پيامك ها و اختلا ل در عملكرد برخي سايت ها به صورت خودجوش به خيابانها آمده بودند تا راهپيمايي آرامي برپا كنند و آقايان ميرحسين موسوي، مهدي كروبي و خاتمي صرفا به دليل احترام به مردم و به منظور آرامش بخشيدن به فضاي التهاب در جمع آنان حاضر شدند و آنها را به آرامش دعوت كردند. حاميان مهندس موسوي راهپيمايي آرام خود را برپا كردند تا اثبات كنند در چارچوب قوانين رسمي كشور و نظام جمهوري اسلا مي، مطالبات خود را پيگيري مي كنند و نه تنها قصد ساختارشكني ندارند، بلكه اعتقاد دارند مي توان در چارچوب هاي موجود، اصلاحات مورد نظر را پيگيري كرد و براي اثبات اين نظر، چه دليلي بهتر از مشاركت بي سابقه ملت در انتخابات 22 خرداد 88 در اين مختصر، قصد نداريم به زواياي مختلف انتخابات اخير بپردازيم بلكه صرفا به ذكر اين نكته بسنده مي كنيم كه رشد و توسعه كشور، با بهره گيري از توان تمامي نيروهاي كشور امكان پذير است و به همين دليل بايد تمامي نظرات، آرا و عقايد را شنيد و آن را محترم شمرد تا با احترام به تمام ملت ، حتي منتقدان - به جاي آنكه آنان را خس و خاشاك خطاب كنيم - روند توسعه همه جانبه كشور، با قوت و قدرت بيشتري پيگيري شود. پذيرش نقد و تحمل مخالف (و نه براندازي) سنت پيامبر گرامي اسلا م است كه توسط بنيانگذار انقلاب اسلا مي حضرت امام خميني«ره» نيز مورد توجه قرار گرفته است و اگر برخلاف اين مشي عمل كنيم نشان دهنده انحراف از مسير حركت امام«ره» است كه ملت به هيچ وجه آن را نمي پسندد. اگر زمينه براي بيان آزادانه نظرات و حتي انتقادها فراهم باشد و آن طور كه آقاي احمدي نژاد مي گويد آزادي در ايران نزديك به مطلق باشد مي توان با اميدواري بيشتري چشم اندازهاي روشن را براي كشور ترسيم كرد. چرا كه عدالت از حق انتخاب زاده مي شود و اين در راستاي منويات رهبركبير انقلاب حضرت امام خميني(ره) ارزيابي مي شود. اميد است كه اين امر را بيش از گذشته مورد توجه خود قرار دهيم.   صدای عدالت روزنامه صداي عدالت در سخن روز خود با عنوان " چند سوال معمولي "به قلم مصطفي ايزدي آورده است:اگربرگزاري انتخابات در ايران مهم است - كه بسيار مهم است - ضرورت دارد روي زواياي گوناگون در رسانه هاي عمومي بحث شود و باطرح پرسش هايي كه در ذهن آحاد جامعه است پاسخ هايي براي آنهاارائه گردد. سوال كردن كار بسيار پسنديده است و علي القاعده پاسخ دادن .به آن پسنديده تر. مثل سلام كه مستحب است و جواب آن واجب . اكنون بنده چند سوال معمولي در ذهنم هست و پيش بيني مي كنم اين پرسش ها براي شهروندان ديگري نيز مطرح باشد كه جواب آن را مي طلبند. 1- مگر كل آرااعلام شده در باره انتخابات دهم سر جمع آمار استان ها نيست ؟ صبح دوشنبه پس از 60 ساعت از پايان زمان اخذ راي ، آمار استان ها به تفكيك نامزدها اعلام شد؟ در انتخابات سي ساله گذشته ، از تابلوي تفكيكي انتخابات وزارت كشور به طور مرتب آمارهاي مناطق گوناگون كشور خوانده مي شد، اما در اين انتخابات چنين نشد. پرسش اين است در اين 48 ساعت كه آرااستانها با تاخير اعلام شد، با آراؤ مردم چكار داشتيد؟ چرا مثل سالهاي گذشته عمل نشد؟ 2- در روز انتخابات و شايد روزهاي قبل از آن اطلاعيه اي را به طور مرتب از راديو و تلويزيون كه نسبت به اعتراضات پس از پايان قرائت آرا هشدار مي داد. امسال چه اتفاقي قرار بود بيفتدكه مقامات مسوول نگران اعتراض مردمي بودند ؟ 3- در اطلاعيه مورد اشاره ،از مردم خواسته بودند چنانچه قصد اعتراض دارند مي توانندپس از اعلام نتيجه آرا از ارگان هاي ذيربط مجوزراهپيمايي بگيرند و در چارچوب قانون اعتراض كنند (نقل به مضمون ) چرا وقتي مهندس موسوي براي سامان دادن به اعتراض هواداران خود درخواست مجوز راهپيمايي آرام و قانونمند كرد پاسخ منفي داديد؟ 4- آيا دستهايي كه به مهندس موسوي اجازه يك راهپيمايي را نمي دهند، اجازه مي دادند وي رئيس جمهور مملكت شود ؟ 5- مگر حق اعتراض در قانون اساسي به رسميت شناخته شده نيست ؟ فرض كنيد يك جمعيت چند ميليوني به عملكرد مجريان انتخابات در اعلام نتيجه آرا معترض باشند طبق قانون اساسي بايد زمينه اعلام اعتراض آنان فراهم شود. كسي هم حق جلوگيري از اعتراض مردم را ندارد به شرطي كه در چارچوب قانون باشد. وزارت كشور هم موظف است امنيت معترضين را تامين كند و امنيت سايرين را نيز با مراقبت از رفتار معترضين تامين نمايد. به چه دليل وزارت كشور به درخواست كسي كه به قول شما 13 ميليون راي دارد مخالفت كرد؟ 6- فراموش نكرد ه ايم كه پس از اعلام نتيجه انتخابات اولين دوره مجلس شوراي اسلامي كه مجلس شوراي ملي نام داشت - بعضي هانسبت به نتيجه معترض بودند يكي از مقامات درجه اول - فكر مي كنم شهيد بهشتي بود – در پاسخ به معترضين گفت كه اگر مردم قبول نداشتند كه آرا اعلام شده متعلق به آنهاست ، مي آمدند به خيابانها و باحضور خود اعلام مي كردند كه آراؤ اعلام شده متعلق به ما نيست . حالا كه خبري نشد پس مردم هم قبول دارند كه آرايشان همان است كه دولت اعلام نموده است . اكنون به نظر مي رسد همان پيش بيني درست از آب در آمد، سراسر كشور جمعيتي بيرون آمدند و چنين گفتند و متاسفانه بعضي هم كوركورانه دست به تخريب زدند. حالا چرا اجازه نمي دهيد كه اين معترضين از پراكنده بودن و روي بام ها شعار الله اكبر سردادن و تا نيمه هاي شب در خيابان ها ماندن بدر آيند و آرام حرف خودشان را بزنند ؟ وقت آن نرسيده است كه اين قصه هفتاد ، هشتاد ساله را تمام كنيم كه معترضين عده اي اراذل و اوباش هستند كه از خارج دستور مي گيرند ؟ 7- مگر قرار نيست در آينده نزديك در اين كشور انتخابات برگزار كنيم ? جواناني كه تجربه اين دوره را دارند چه مي كنيد !؟ /2759/





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 372]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن