محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846090929
گزيده سرمقاله برخی از روزنامههای صبح امروز كشور
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
برخی روزنامه های صبح امروز سرمقاله های خود را به موضوعات زير اختصاص دادند. رسالت روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود با عنوان «مناظره يا منازعه» به قلم محمد كاظم انبارلويي آورده است:«ديكته» چهار ساله دولت نهم در اجرا و در قلمرو فرهنگ، اقتصاد، سياست داخلي و خارجي و نيز مسائل اجتماعي پيش روي نخبگان و مردم است.يك انتظار عمومي وجود داشت كه فارغ از هر حب و بغضي اين ديكته توسط منتقدين تصحيح و نمره منصفانه داده شود.همچنين برنامه نامزدهاي مطرح به عنوان يك «انشا»ي سياسي در مقابل نخبگان و مردم قرار داشت انتظار عمومي نيز اين بود كه اين انشاء ا...هم مورد نقد منصفانه و مشفقانه قرار گيرد.طبيعي بود محصول تصحيح آن «ديكته» و ارزيابي اين «انشا» ميتوانست ملت ما را در طي طريق آينده ياري دهد. ما به هر حال يك گذشتهاي داريم و آيندهاي هم پيشرو؛ اگر ندانيم اكنون در كدامين جايگاه ايستادهايم نه ارزيابي درستي از گذشته خواهيم داشت ونه برآوردي از اين معنا كه به كجا خواهيم رفت. «طراحي پيام» در ستادهاي انتخاباتي ( بويژه آنان كه نه از روي حب به نامزدي بلكه از روي بغض به نامزدي مشخص) مسير درستي را طي نكرد. درست از دو ماه قبل آقايان خاتمي و ميرحسين موسوي در سخنرانيهاي مختلف در مجامع گوناگون از دو واژه كليدي بيش از هر واژهاي در نقد عملكرد دولت سود بردند. -1 دروغ -2 فريب آقاي كروبي هم به اين كاروان پيوست عليرغم اينكه در جبهه دوم خرداد ما دو نامزد رقيب داشتيم با شعارهاي متفاوت، اما در مناظره يك شنبه شب آقايان موسوي و كروبي هيچ آثاري از مناظره و رقابت بين اين دو نبود و ترجيعبند سخنان اين دو متهم كردن رئيس جمهور به فريب و دروغ بود. آقايان موسوي و كروبي كه رودرروي آقاي احمدينژاد در مناظره شركت كردند ميتوانستند حرفهاي خودشان را همانجا مطرح كنند و پاسخ دريافت كنند طبيعي است در غياب وي حمله كردن نوعي كشتي گرفتن بيحريف و نوعي مشتزني بدون رقيب مينمايد. بيرون آوردن مناظره از اندازههاي علمي، فني و حقوقي و ورود در يك اندازه غيراخلاقي و منازعه مشكلي را حل نميكند. احمدينژاد در مناظره اول خود با مهندس ميرحسين مدعي شد ، «جوانها بدانند بنده در برابر يك كانديدا نيستم در برابر يك مجموعهاي هستم لذا بنده در برابر موسوي نيستم بلكه سه دولت گذشته در برابر من است» شايد اين ادعا كمي مبالغه و اغراق باشد اما منازعه ديروز آقايان موسوي و كروبي با احمدينژاد اين ادعا را ثابت كرد.ناظران و داوران مناظرهها در دموكراسيهاي متعارف جهان معتقدند اگر كسي در مناظره عصباني و خشمگين بشود قطعا بازنده انتخابات است. آقاي موسوي در مناظره يكشنبه شب در حالي كه حريف و رقيب او در برابرش نبود دامن از كف داد و با عصبانيت مطالبي گفت كه بيترديد به نفع او و هوادارانش نبود . اين روحيه نوعي خشونت را به تجمعات خياباني تزريق ميكند كه به نفع هيچ كس نيست و ميتينگها اجتماعات طرفداران وي را به سوي اغتشاش و اصطكاك ميكشاند.ديروز طرفداران افراطي مير حسين موسوي در تظاهرات خيابانياز تجريش تا راه آهن ساعت ها بدترين اهانت ها را به آقاي احمدي نژاد را كردندكه از ذكر شعار هاي آنها خودداري مي كنم. مقام معظم رهبري در روز 14 خرداد روز بزرگداشت ارتحال امام (ره) فرمودند: هر كس كه اصرار به درگيري و اغتشاش داشته باشد يا خائن است يا غافل.نبايد در افكار عمومي اين داوري شكل بگيرد كه چون احمدينژاد انگشت روي ثروت برخي هواداران آقايان موسوي و كروبي گذاشته و پرسشهايي را مطرح كرده است آنان عنان از كف رها كردهاند و به فحاشي و هتاكي روي آوردهاند و رقيب را به دروغگويي و فريب متهم ميكنند.مروري بر سخنرانيهاي آقاي ميرحسين موسوي نشان ميدهد، دروغ و فريب كليد واژه طراحان پيام سياسي وترجيعبند سخنان ايشان در هر سخنراني است . به گزارههاي زير توجه كنيد. -دولت اطلاعات غلط به مردم ميدهد (كلمه سبز 88/3/4) - دولت نبايد در حكومت ديني دروغ بگويد (كلمه سبز 88/3/6) - نميشود به مردم دروغ بگوييم من براي اخذ راي به مردم دروغ نخواهم گفت (اعتماد 88/2/8) تكرار اين تبليغات به اين نتيجه منجر ميشود كه يكي از علماي قم هم فتوا دهد راي دادن به كسي كه دروغ ميگويد حرام است . چون با دروغ گفتن به يك ملت خيانت ميكند . (آيتالله صانعي سايت قلم 88/3/7. ) قبلا دوستان دوم خردادي به ما ايراد ميگرفتند از دين استفاده ابزاري نكنيد ما ميگوييم اين استفاده ابزاري نيست.گفته مي شود افراطيون دوم خردادي به آقاي موسوي توصيه كرده اند: «آنقدر بگو احمدي نژاد دروغگو است كه اگر گفت ماست سفيد است مردم باور نكنند.»اميدواريم اين خبر واقعيت نداشته باشد.طبيعي است آقاي احمدينژاد از فرصتي كه رسانه ملي در اختيار او خواهد گذاشت به ابهامات پاسخ خواهد داد وبه فضل خدا روشنگري خواهد كرد. اميدوارم آن قدر صداقت در رقباي احمدينژاد باشد كه اگر فرداي روز برگزاري انتخابات نتيجه به نفع احمدينژاد بود، نگويند، «مردم به دروغ و فريب راي دادند!» مجامع رسمي جهاني مانند سازمان ملل ، صندوق جهاني پول، بانك جهاني در خصوص «شاخص توسعه انساني»، «جايگاه اقتصادي» ايران در جهان و نيز «رشد توليد ناخالص ملي» گزارشهاي رسمي منتشر كردهاند . چه دليلي دارد يك سري واقعيتهاي مسلم كه دنيا به آن اعتراف دارد مورد تكذيب قرار گيرد و فريب تلقي شود؟! كيهان روزنامه كيهان در يادداشت روز خود با عنوان «SMS داريد! » به قلم محمد ايماني آورده است: اگر قرار بود شما درباره انتخابات روز جمعه رياست جمهوري تلگراف بزنيد يا پيام كوتاه (SMS) بنويسيد و بفرستيد، كدام مضامين و گزاره ها را برمي گزيديد؟ اين روزها بازار پيام كوتاه داغ است، عباراتي نظير: «... ديشب همگي به پاي روشنگري ات- جز چيز جواب ديگري نشنيدند»، «... طالب سبزم، نه اين سبز ريا...»، «اتوبان شهيد احمدي نژاد به زودي... افتتاح مي شود»، «دولت احتمالي چيز:آقاي...»، «20 ميليون صلوات براي زنده ماندن راه امام و شهدا با رأي 20 ميليوني به... در انتخابات (سهم شما: يك رأي، يك صلوات+ارسال پيام)»، «برنامه شما چيه؟ اصلاً براي چي نامزد شديد؟... بذاريد اينها را كارشناس هاي من جواب بدهند... حميد!» اما غير از اين مضامين، مي توان گزاره هاي كوتاه خبري و تحليلي را درباره انتخابات 22 خرداد 88 فهرست كرد. نوشتار حاضر مي كوشد با اجمال تمام به برخي از اين گزاره ها بپردازد. 1- اين معجزه و هنر جمهوري اسلامي است كه مي تواند مخالفان معاند خود را مسحور خويش كند. امروز طيف گسترده اپوزيسيون چنان منفعل و خلع سلاح شده اند كه به اعتبار حضور گسترده مردم پاي صندوق هاي رأي نه جرئت تحريم انتخابات را دارند و نه روي شركت در آن و ريختن رأي در سبد و صندوق نظام. چند سال منفي مي بافند و سياه مي نمايانند و ادعاي انتصابات و تقلب مي كنند اما وقتي مي بينند كسي از ملت گوشش بدهكار اين حرف ها نيست، با سرافكندگي مي گويند شايد ما هم شركت كرديم البته براي انتخاب از ميان بد و بدتر! پاسخ آنها اين ضرب المثل خواهد بود كه تو بدم، بمير و بدم! مهم اين است كه جمهوري اسلامي آنها را خلع سلاح نموده و مدني تر و اجتماعي ترشان كرده است. البته دست ملت در اين عرصه تربيتي درد نكند كه در صحنه هاي انتخابات آمدند تا به اپوزيسيون پرفيس و افاده اما عقب افتاده، آداب مدنيت و سياست ورزي را بياموزند. 2- كارناوال و پايكوبي، و فيلم تبليغاتي و گريه جاي خود، اما اين مناظره هاي رو در رو و مستقيم انصافاً تكليف مردم را با نامزدها معلوم كرد. مردم بي واسطه ديدند كه نامزدها، عيارشان كدام است و غير از نق و نوق، چقدر حرف حساب دارند و برنامه شان چيست يا نيست! البته برخي مناظره ها، تبديل به مغازله يا مشاعره شد تا مردم بفهمند اس ام اس هاي ارسالي كه اسامي برخي نامزدها را تلفيق شده منتشر مي كردند بي دليل نبوده و طرفين ميز، يكي بيشتر نيستند و فقط چند نفره آمده اند تا وقت بيشتري را از رقيب دريغ كنند و بيشتر بتوانند به او بتازند در حالي كه او يك سهم بيشتر براي پاسخ گفتن نخواهد داشت! اما با همه اين شعبده بازي ها- كه هيچ كدام را نبايد به حساب دروغ و تزوير و فريب مردم گذاشت!- مناظره ها براي مردم بسيار با بركت بود از آن جهت كه نشان داد هر كدام نامزدها، صرف نظر از احزاب و گروه ها و ستاد حامي، خود چه كاره اند، چقدر شجاعت و اعتماد به نفس و آرامش دارند يا ندارند، مرد عمل و تغيير مثبت مي توانند باشند يا نمي توانند، و آنها قرار است رئيس جمهور شوند يا قرار است مرئوس باشند و كساني آنان را اداره كنند. مردم بدون واسطه نامزدها را ديدند، بدون گريم. تا كسي نتواند در بازار سياست، گنجشك را رنگ كند و جاي قناري بفروشد يا به جاي نوكر ملت، تداركاتچي باندها و حلقه هاي ذي نفوذ باشد. 3- شعار «تغيير»، هم سمت و سو مي خواهد و هم ظرفيت و شجاعت. به رخ كشيدن صرف كاستي ها و ضعف ها يا حتي منفي و سياه نشان دادن نقاط قوت كشور و دولت، و ادعاي اينكه «تغيير بايد»، نه تنها هنر نيست كه گنگ و نارساست. به انحطاط افتادن و عقبگرد زدن و ارتجاع هم نوعي تغيير است اما از چه جنسي؟ نوعي دگرگوني (و انقلاب) است اما از كدام نوع، دگرگوني به عقب يا پيش رو؟ حتماً دولت دهم بايد بهتر از دولت نهم باشد. اين قانون جامعه رو به پيشرفت و مؤمن است. اما اگر قرار باشد به نام تغيير، از دولت نهم به ناكارآمدي هاي آشكار و آشفتگي هاي گفتماني و رفتاري دولت هاي پنجم تا هشتم سقوط كنيم، اين خسراني آشكار خواهد بود. بايد ديد و سنجيد كدام يك از نامزدها كفايت و ظرفيت و اقتدار حركت رو به جلو را در دهه چهارم انقلاب (دهه پيشرفت و عدالت) دارند و كدام ها، پايشان از هم اكنون در گذشته و گذشتگان و درس پس دادگان گير است. بايد ديد آيا نامزدي كه به اذعان رسانه رسمي اش، 1490 نفر مقام دولتي سابق (معاون رئيس جمهور، وزير و معاون و مدير كل و استاندار و فرماندار و شهردار) ستادش را قرق كرده اند- و به عنوان مثال وزير نفتي در ستاد وي حضور دارد كه قرارداد خائنانه كرسنت را به ثمن بخس (5/17 دلار به جاي حداقل 230 دلار) براي 25 سال به امارات فروخت و چندين دلال، رشوه هاي كلان به خاطر همين ماجرا گرفتند- ديگر جايي براي نخبگان و اصلاح طلبان واقعي هم خواهد داشت؟ لابد 1500 نفر ديگر از مقام هاي سابق هم در ستاد آن يكي نامزد همسو حضور دارند. طبق قرار قبلي هم گفته شده كه هر يك رئيس جمهور شد از ظرفيت ستاد ديگري استفاده كند. خب! اين 3 هزار مقام سابق كه في سبيل الله! به ستادها پيوسته اند، جايي براي تنفس و تغيير هم باقي مي گذارند؟ زمين بازي نبايد گم شود. كسي حق ندارد تقلب كند و پيراهن حريف را بپوشد و وارد رقابت شود. 22خرداد 88 دور پيچيده تري از ماراتن سنگين 27 خرداد و سوم تير 84 است. يك جبهه با پيچيدگي تمام - اما ظاهراً با تكثر- مثل 4 سال پيش نمونه واقعي محافظه كاري و تصلب و تغييرناپذيري در پوشش شعار تغيير و اصلاح است و جبهه ديگر، اراده تغييرات و اصلاحات همطراز انقلاب اسلامي و مطالبات مشروع ملت را دارد. حريفان به جاي يكي، چند جبهه گشوده و مي كوشند داوران و ناظران و تماشاگران را به اشتباه اندازند. آنها ادعاي تغيير و تحول مي كنند حال آن كه زانوانشان چيز ديگري را نشان مي دهد. كافي است مرور كنيد سخنان دبيركل متخلف يكي از همين احزاب را كه چون يك قلم از تخلفاتش در مناظره تلويزيوني عنوان شده، با گستاخي مي گويد «اينها انتشار اسرار نظام است و رئيس جمهور به خاطر همان مناظره بايد رد صلاحيت و بركنار شود»! 4- صداي آقاي خاتمي در گوش ملت همچنان طنين انداز است كه در سال آخر رياستش گفت «صداي دشمن از اردوگاه اصلاح طلبان به گوش مي رسد» و هشدار وزير اطلاعات او همچنان جاي تأمل دارد كه «بارها به برخي احزاب دولتي در دولت اصلاحات گفتم نمي شود شما هم در دولت و حكومت باشيد و هم مانند اپوزيسيون رفتار كنيد». در گوش ما آشناست بانگ آقاي محتشمي پور رئيس فراكسيون دوم خرداد كه از پشت تريبون مجلس مديريت وزارت نفت را «فاجعه» و قراردادهاي نفتي از جمله قراردادهاي شركت پتروپارس را آميخته با تخلفات و ابهامات مي خواند. حالا همين آقا با همان آقاي وزير نفت مشتركاً در يك ستاد دنبال القاي نگراني درباره سلامت انتخابات و صيانت از آرا هستند! يعني دوباره گرگ و ميش با هم رفيق شده اند و ديگر كسي نه صداي دشمن را مي شنود، نه احزاب تبديل شده به گروهك ها را كه در ستادهاي انتخاباتي تصميم سازي مي كنند و نامزدها را تاتي تاتي راه مي برند، مي بيند و نه كسي مي پرسد پول نفت كجا رفت و حق مردم چه شد.آيا جبهه اي چنين متزلزل و پراگماتيست و بي آرمان كه به اندازه يك آب كش بزرگ مي توان در او منفذ و رخنه يافت- حتي اگر بخواهد- مي تواند حقي را براي مردم مطالبه كند يا مرزهاي منافع ملي را مصون دارد يا طمع كردگان را براند؟! طايفه اي را كه بتوان به غنيمتي در حد آب نبات فريفت و گوهر به امانت سپرده شده نزد وي را گرفت و گريخت، چگونه مي توان اعتماد كرد و امين قرار داد. 5- نقد و انتقادهاي فراواني را مي شود به عملكرد رجالي چون خاتمي، هاشمي، كروبي و موسوي وارد كرد. همه آن نقدها جاي خود محفوظ! اما خطاي استراتژيك است اگر تصور كنيم چالش و معضل اصلي منحصراً آنها هستند. پول گرفتن آقاي كروبي و امثال وي از شهرام جزايري فاجعه است اما فاجعه بارتر آن روندي است كه باعث مي شود جوانكي سمبوسه فروش و 25 ساله بتواند مجلس و دولتي را يكجا در كمتر از 5 سال اصلاحات كذايي رام كند و 150 ميليارد تومان از بيت المال غارت كند و تازه او بشود انگشت كوچك مفسدان اقتصادي آن روزگار. توقف در چند چهره خاص كه متاسفانه پلي هموار براي عبور دشمنان و شبيخون زدن به جبهه خودي مي شوند، نبايد ما را از جبهه و صف به هم پيوسته مفسدان اقتصادي، فرهنگي و سياسي غافل كند يا جنگ اصلي با اين جبهه فساد را تبديل به منازعه اي صرف در درون خانواده كند. بله اعضاي خطاكار را در خانواده بايد سرزنش و توبيخ كرد اما نبايد از دشمنان اصلي و گروهك هاي طمع كرده و در رأس همه دشمنان، شيطان بزرگ غافل ماند. 6- رئيس جمهور آمريكا مي گويد «پرونده هسته اي ايران به نقطه اي سرنوشت ساز رسيده است». محافل بسياري در آمريكا همانند روزنامه بوستون گلوب- به خاطر سياست خارجي مقتدرانه و عزتمندانه ايران طي سال هاي اخير- به اين باور رسيده اند كه «رفتار آمريكا از اين كشور در بين ايراني ها يك شيطان بزرگ ساخته بنابراين اوباما دليلي ندارد به اين رفتار غيرمتمدنانه ادامه دهد بلكه رفتار آمريكا بايد اصلاح شود». آنها هستند كه بايد تغيير كنند و از تفرعن خويش دست بردارند و بيش از اين سرافكندگي به جان نخرند. اما ما كه بر حق مشروع خويش ايستاده ايم، چرا بايد تغيير كنيم؟ انتخابات نقطه اي سرنوشت ساز براي سياست خارجي، و منافع و امنيت ملي ماست. بايد مردي را انتخاب كرد تا آمريكايي كه مجبور به عقب نشيني شده را مجدداً جسور نسازد و خوي تهاجمي و طمع ورزي را دوباره در آنان احيا نكند. 7- پنج شنبه گذشته (فرداي مناظره سرنوشت) در مسجد جامع يكي از شهرها و با حضور مردم مشغول گفت وگو درباره پيدا و پنهان انتخابات بوديم كه يكي از حضار اس ام اسي را قرائت كرد: «اتوبان شهيد احمدي نژاد بزودي... افتتاح مي شود». چون نام شخص ديگري هم مطرح شده بود، تصريح كردم طرح چنين مباحثي ولو به طنز پسنديده نيست. اما يك هفته پس از آن ماجرا نه اس ام اس هاي طنز بلكه خبرهاي واقعي به تواتر از زبان سردمداران برخي از همين احزاب گردن كلفت منتشر مي شود كه آشكارا مي گويند احمدي نژاد بايد به خاطر مناظره هايش، محاكمه شود، تحت تعقيب قرار گيرد، عدم كفايتش اعلام شود، رد صلاحيت و بركنار شود و...!چرا؟ چون 4 سال مورد اتهام و تخريب و ترور شخصيت و فحاشي قرار گرفته و حالا به طور مستند گفته «خودتان هستيد»؟! خب، تعارف چرا؟ بفرماييد بايد او را سينه ديوار گذاشت و تيربارانش كرد. يا بمب در دفترش گذاشت و كارش را ساخت، درست مثل محمدعلي رجايي كه بلد نبود با اهل فساد و نفاق كنار بيايد. احمدي نژاد گويا همين چهار سال را هم زيادي زنده بوده و رئيس جمهور مانده است. آخر او هم باور دارد «روا بود كه حق برملا شود، اگرچه در رهش جان فدا شود». خيلي سربسته و تلگرافي به او گفته اند مراقب خودت باش! جمهوری اسلامی روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله امروز خود با عنوان «پشت پرده هتك حرمت بزرگان انقلاب »به قلم ج . طباطبايي حسيني آورده است:آنچه در شب ارتحال ملكوتي بنيانگذار جمهوري اسلامي در مناظره دو تن از نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري از سوي يكي از نامزدها بر عليه شخصيت هاي انقلابي و ياران امام خميني و رهبري گفته شد و به صورت زنده به گوش ميليون ها بيننده داخلي و خارجي رسيد در نوع خود حادثه اي بي نظير مي باشد و نيازمند دقت و تامل عميق است . نويسنده مايل است با نگاهي عمقي به اين ماجراي بسيار مشكوك بنگرد. .1 شخصيتي كه در اين ماجرا مورد بيشترين هجوم و اتهام قرار گرفت كيست سابقه و لاحقه او چيست هاشمي رفسنجاني كسي است كه از روز اول مبارزه در كنار امام خميني رهبر فقيد انقلاب اسلامي قرار گرفت و به عنوان يكي از وفادارترين شخصيت ها به راه و روش مبارزاتي امام از هيچ تلاش و كوشش و مجاهدتي دريغ نورزيد. قلم بيان مال و ثروت و حتي جان را در اين راه به ميدان مبارزه آورد و در طبق اخلاص نهاد سال ها در به دري زندان شكنجه دوري از همسر و فرزندان و انواع فشارهاي جسمي و روحي رادر دوران نهضت به جان خريد. قطعا در دوره اي كه نشان از پيروزي و تشكيل حكومت و قرار گرفتن و مناصب اجتماعي و سياسي نباشد ورود به عرصه مبارزه جز با ايمان و اعتقاد و باور مذهبي امكان پذير نيست . برخلاف آنكه كسي بعد از پيروزي و نمايان شدن فرصت ها و منصب ها انقلابي شده باشد كه لااقل يك احتمال « طمع رسيدن به قدرت و ثروت » است . چنين احتمالي درباره آنان كه در دوران مبارزه از هيچ مجاهدتي دريغ نورزيده و پس از پيروزي نيز در مقاطع مختلف امتحان خود را پس داده و مورد تاييد آن عبد صالح خدا و خلف صالح او قرار گرفته باشد منتفي است . .2 هاشمي رفسنجاني پس از پيروزي انقلاب نيز از شخصيت هاي مورد اعتماد امام تا زمان حيات آن بزرگوار بود به گونه اي كه مي توان گفت : او يكي از سه ياور معروف و نزديك امام بود. اين حقيقت آن قدر آشكار بود كه به صورت شعار در بين مردم رواج يافت : (درود بر سه ياور خميني هاشمي و دو سيد حسيني ). دشمن نيز به خوبي به اين حقيقت پي برد كه به منظور شكستن صولت و اقتدار امام بايد بازوان او را قطع كرد. از اين رو دو نفر از اين سه شخصيت كليدي (يعني آيت الله خامنه اي و آيت الله هاشمي رفسنجاني ) در ماه هاي اول انقلاب مورد سوقصد قرار گرفته ولي به فضل الهي جان سالم به در بردند به طوري كه امام خميني همواره از وجود آن دو بزرگوار به عنوان نعمت الهي ياد مي كرد و سلامت اين دو عزيز تا پايان عمر امام براي آن عزيز سفر كرده بسيار مهم و حياتي بود. شهيد بهشتي كه از توطئه سوقصد دشمنان انقلاب درامان مانده بود با توطئه پيچيده تري روبرو شد و آن « ترور شخصيت » بود كه با كمال تاسف اين توطئه در جامعه نوپاي انقلابي ما به خاطر فقدان هوشياري كامل مردم كارگر افتاد. بسياري از مردم زماني متوجه شدند در اين توطئه فريب خورده اند كه ديگر بهشتي در ميان آنها نبود و به درجه رفيع شهادت رسيده بود! پشيماني سودي نداشت . بدين ترتيب يكي از بازوان نيرومند امام كه نقش تعيين كننده اي در مقاطع مختلف انقلاب داشت و تنها يك نمونه آن به ثمر نشستن قانون اساسي جمهوري اسلامي است قطع شد. گرچه مردم با شهادت مظلومانه او و به بركت خوني كه از او برزمين ريخت بيدار شدند و ديگر هوشياري خود را تا زمان رحلت امام در دفاع از بازوان توانمند آن بزرگوار حفظ كردند اما ضايعه ي شهادت بهشتي ضايعه سنگيني بود. .3 امام با سفارش هاي راهگشاي خود نسبت به رهبري انقلاب رحلت فرمود . در اين مقطع نيز آنكه بيشترين نقش را در تحقق سفارش امام درباره رهبري انقلاب يعني شايستگي حضرت آيت الله خامنه اي براي جانشيني امام ايفا كرد هاشمي رفسنجاني بود. او با شجاعت و صداقتي كه از ويژگي هاي ممتاز او در بين شخصيت هاي انقلاب است با همكاري و حمايت يادگار گرانقدر امام مرحوم حجت الاسلام سيد احمد خميني در مجلس خبرگان زمينه انتخاب آيت الله خامنه اي را به رهبري انقلاب فراهم كرد و بدينوسيله اميد دشمناني كه به بعد از رحلت امام دلبسته بودند و اميدوار بودند كه با ارتحال امام جنگ داخلي در ايران پيش آيد و جمهوري اسلامي سقوط كند را مبدل به ياس كرد چنان كه دشمنان داخلي اعم از روشنفكران وابسته و متحجران كينه توزي كه كينه امام و انقلاب را در دل داشتند و امام شمه اي از افكار انحرافي و رفتار وقيحانه آنان را در دوران نهضت در پيامشان به حوزه هاي علميه ترسيم كرده بودند از اين انتخاب به شدت عصباني و از رسيدن به آرزوهايشان مايوس شدند. اين دو جريان منحرف براي ضربه زدن به نظام منتظر فرصت ماندند و به منظور شكست نظام جمهوري اسلامي به انواع حيله ها متوسل شدند كه يكي از خطرناكترين آنها مخالفت با اصل ولايت فقيه و مصداق آن بود ولي براي پياده كردن اين طرح لازم بود قدرتمندترين مدافع رهبري يعني هاشمي رفسنجاني را از ميدان به در كنند. چون مي دانستند بنابه سفارش امام تا وقتي كه اين دو شخصيت در كنار هم و با حفظ مراتب حضور دارند نمي توان توطئه حذف ولايت فقيه را از صحنه سياست ايران عملي كرد. طرح « تحريم انتخابات مجلس خبرگان » در يك مقطع كه از سوي افراطي هاي جناح موسوم به چپ و بريدگان از انقلاب كليد خورده بود با حضور هاشمي رفسنجاني در صحنه انتخابات خنثي شد. آن جماعت بي تقوا و قدرت طلب كه در سايه اختلاف نيروهاي اصيل انقلاب جرات عرض اندام پيدا كرده بودند با نگارش كتاب ها و مقاله ها شخصيت هاشمي را مورد هجمه قرار دادند. نوشته سخيف « عاليجناب سرخ پوش » يادگار آن دوره است ! اينك نوبت جريان دوم يعني متحجران ديروز و تشنگان قدرت امروز است تا به منظور انتقام گرفتن از يادگار امام يعني ولايت فقيه و مصداق آن خاكريز بلند پيش رو يعني هاشمي رفسنجاني و بازوي تواناي رهبري را از ميان بردارند. براي آنان قابل تحمل نيست كه رهبري بگويد : « براي من هيچ كس مثل هاشمي نمي شود. » براي آنان غيرقابل تحمل است كه رهبري هوشيار انقلاب پس از پايان دوران رياست جمهوري هاشمي او را را به عنوان رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام نصب نمايد و رئيس جمهورهاي بعدي تحت مديريت او قرار گيرند. براي آنان كه در پي خانه نشين كردن هاشمي هستند استخوان در گلوست كه هاشمي رفسنجاني در مجلس خبرگان رهبري از سوي ده ها مجتهد خبره به جانشيني آيت الله مشكيني انتخاب شود و سكان مجلس خبرگان را برعهده بگيرد تا ضامني براي تداوم رهبري فقيه عادل در نظام جمهوري اسلامي باشد. آنان هر كسي را كه احتمال مي دهند در برابر قدرت طلبي و رياست خواهي شان مقاومت كند به مجرد يك انتقاد ملكوك مي كنند. حتي مراجع تقليد نيز از تعرض آنان درامان نيستند تا مبادا ذخيره اي براي تداوم نظام برمبناي ولايت فقيه در روز مبادا باشند. بايد همه كساني كه احتمال دارد روزي در برابر خطرهائي كه ممكن است نظام جمهوري اسلامي را تهديد كند بايستند به گونه اي لكه دار شوند تا آنان در انتظار روز مبادا روزگار بگذرانند. 4 ـ شايد رمز و راز هتك حرمت ها و هنجارشكني ها آنهم با استفاده از رسانه ي ملي از سوي آنان كه دستشان به اين رسانه مي رسد تا حدودي قابل درك باشد. هر كه با آنان رقابت كند بايد حيثيت و آبروي خود را از دست بدهد! هر كس از آنان انتقاد كند ويژه خوار و « مافيا » و « انحصارطلب » و... است ! هر كس از آنان حمايت نكند و مانعي براي حمايت تشكل هاي روحاني و غيرروحاني در حمايت از آنان شود بايد مورد اتهام قرار گيرد! ناطق نوري چهره اصولگراي روحانيت مبارز تهران تنها به اين دليل هزينه مي پردازد! مراجع به خاطر باج ندادن مورد بي مهري قرار گرفته و از سوي صحنه گردان اين جماعت در معرض اتهام قرار مي گيرند! مباد روزي كه عمود خيمه انقلاب به خاطر ايستادگي در برابر زياده خواهي اينان مورد هجمه قرار گيرد چرا كه اين جماعت ماهيت خود را در ماجراي متعددي نشان داد. ماجراي « دوستي مردم اسرائيل با مردم ايران » كه موضع دولت اعلام شد به رغم موضعگيري صريح رهبري هيچ علامتي بر عذرخواهي و پشيماني ديده نشد و ماجراي « الحاق سازمان حج به سازمان جهانگردي » به رغم اطلاع از نظر رهبري تنها دو نمونه از اين قبيل هستند. .5 نقطه خطرناك اين جريان كه مردم را فريب مي دهد آن است كه اين همه را از موضع دينداري و مصداقي از مديريت امام زمان انجام مي دهند! هجمه به شخصيت هاي انقلابي مستند به رفتار علي (ع ) با متجاوزان به بيت المال مي گردد! آيا كسي هست كه از اين هتاكان بپرسد آيا اميرمومنان قبل از اثبات جرم آبروي كارگزارانش را مي برد يا بعد از اثبات آن عوامفريبي تا كي آيا سدي هست كه مانع اين سيل ويرانگر كه همه ارزش ها و دستاوردهاي انقلاب را يكجا با خود خواهد برد بگيرد ! امروز روز بيداري و هشياري است . به اميد آنكه آنان كه بايد بيدار باشند روزي بيدار نشوند كه بسيار دير باشد. مردمسالاری روزنامه مردمسالاري در يادداشت روز خود با عنوان «دعوا بر سر چيست؟! »به قلم محمد حسين روانبخش آورده است:آموزه هاي ديني در مذمت دروغگويي ستاد انتخاباتي مهندس ميرحسين موسوي اطلاعيه بسيار مهمي صادر كرد. متن اطلاعيه به شرح زير است: بسمه تعالي اليس الله به صبح قريب مردم شريف ايران اكنون كه شور و نشاط حضور مردم براي تعيين سرنوشت خود سراسر ايران عزيز را فراگرفته و اميد به برتري صداقت آشكار شده است، بر اساس اخبار دريافتي عده اي قليل از ناآگاهان در صدد ايجاد اغتشاش و آشوب برآمده اند. فرصت را غنيمت شمرده و همه مردم شريف كشور را به حضور پيوسته، همه جانبه، آگاهانه و قانونمند دعوت نموده و از كليه حاميان مي خواهيم از حضور و تجمع در نزديكي ستادها يا محل تجمع حاميان كانديداي رقيب به طور جدي خودداري نمايند تا بهانه از بهانه جويان گرفته شده و چهره ي آشوبگراني كه به تعبير رهبر معظم انقلاب يا خائنند يا غافل، در فضاي غبارآلود مبهم نمانده و در پيشگاه ملت آشكار شود. اميد است شور و نشاط و سر زندگي و اميد جوانه زده براي آباداني ايران زمين در سايه حضور سبز مردم خونگرم كشور همچنان پايدار بماند. دروغ يكي از گناهان كبيره است كه روايات متعددي در مذمت آن آمده است چرا كه دروغ باعث مي گردد تا شخص دروغگو و كساني كه به آنها دروغ گفته مي شود از مسير حق و حقيقت دور گشته و به ضلالت و گمراهي كشيده شوند و اين امر شايد به زبان، بسيار ساده و آسان جلوه كند اما اثر آن از زهرمار كشنده نيز خطرناك تر است. چنانچه امام صادق (ع) فرمودند: " ان الكذاب يهلك بالبينات و يهلك اتباعه بالشبهات " (دروغگو با برهان هاي روشن هلاك گردد و پيروانش به وسيله شبهات (1) پرهيز از دروغ حتي به شوخي انسان بايد در مدت عمري كه در اين دنيا به او ارزاني شده سعي نمايد كه هيچ گاه دروغي از او سر نزند زيرا دروغ آبروي انسان را مي برد چنانچه امام صادق عليه السلام فرمودند: " فقال عيسي بن مريم(ع) من كثر كذبه ذهب بهاوه " (عيسي بن مريم(ع) فرمود: هر كه دروغش زياد شد آبرويش برود.) (2) لذا اينكه بعضيها به شوخي نيز با يكديگر به دروغگويي مي پردازند، بايد اين را بدانند كه اين عمل نيز انسان را به هلاكت مي رساند چرا كه دروغ چه شوخي باشد و چه جدي و چه كوچك باشد و چه بزرگ باز هم دروغ است. چنانچه امام باقر(ع) فرمودند: "علي بن الحسين (ع) به فرزندانش مي فرمود: (از دروغ، كوچك و بزرگش جدي و شوخيش بپرهيزيد زيرا آن كس كه در چيز كوچك دروغ گفت به دروغ بزرگ نيز جرات پيدا مي كند. آيا نمي دانيد رسول خدا (ص) فرمود: "اگر بنده خدا پيوسته راست گويد خداوند او را صديق نويسد و اگر پيوسته دروغ گويد خدا او را كذاب (دروغگو) نويسد.(3) دروغگويي بدتر از شراب خواري شراب يكي از نوشيدنيهاي حرام مي باشد كه نوشيدن آن از گناهان كبيره محسوب مي گردد و در رابطه با پليدي آن در آيات و روايات متعددي تاكيد گرديده است اما با اين وجود دروغ و اثرات سو» ناشي از دروغ بسي بالاتر و گناهش سنگين تر از شرب خمر است. چنانچه امام باقر(ع) در اين زمينه فرمودند: (خداوند عزوجل براي بدي قفلهايي قرار داده و كليدهاي آنها را شراب قرار داده و دروغ بدتر از شراب است.(4) و اين روايت حاكي از آن نيست كه افراد بگويند پس شراب بخوريم و دروغ نگوييم، بلكه هر دو عمل قبيح و انجام آن خشم ذات اقدس پروردگار را به همراه دارد و آ نچه كه قياس مي گردد بحث اثرات ناشي از يك گناه است به طوري كه شرب خمر با اين همه اثرات مخرب كه در آن وجود دارد در مقابل دروغ از نظر رتبه بندي، درجه اي پايين تر دارد. نشانه دروغگو دروغگو هميشه سخنانش انسان را گمراه مي سازد به طوري كه خيلي از چيزهايي را كه انسان دور مي پندارد در انديشه اش نزديك و خيلي چيزهايي را كه نزديك مي داند دور مي نماياند و در حديثي امام صادق (ع) نشانه دروغگو را اينگونه بيان مي فرمايند:(نشانه دروغگو اين است كه از آسمان و زمين و مشرق و مغرب خبر مي دهد ولي آنگاه كه از حرام و حلال خدا از او بپرسي چيزي نزد او نيست كه پاسخ دهد.(5) اولين كسي كه دروغگو را تكذيب مي كند دروغگو هميشه در مهلكه به سر مي برد به طوري كه هيچ گاه توانايي راستگويي را ندارد چرا كه اگر بخواهد راست بگويد سخنان پيشين خود را تكذيب نموده وديگر بعد از آن كسي سخنان او را نخواهد پذيرفت اما هنگامي كه شخص دروغي از او حادث مي گردد اولين كسي كه او را تكذيب مي نمايد ذات اقدس پروردگار است و بعد از آن دو فرشته اي كه با او هستند و اعمال را ثبت مي كنند. چنانچه امام باقر (عليه السلام) در اين رابطه فرمودند: ( اولين كسي كه دروغگو را تكذيب كند خداوند عزوجل است سپس دو فرشته كه با او هستند سپس خود او هم مي داند كه دروغگوست .(6) و اين چه زيبا كلامي است كه دروغگو خودش بر اين واقف است كه دروغ مي گويد و اين را هم مي داند كه خداوند از دروغگويي او با خبر است اما باز هم بر اين عمل قبيح خود ادامه مي دهد! از دروغگويي پرهيز كنيم همان طور كه در روايات اشاره گرديده دروغگويي بدتر از گناهاني است كه كليد قفل گناهان ديگر مي باشند. لذا بر هر مسلماني واجب است كه عزم خود را جزم نموده و با توكل به خداوند سعي نمايد تا هيچ گاه دروغي از او حادث نگردد چرا كه ما همه به اين معتقديم كه تمام امور عالم به فرمان پروردگار عالميان است و هيچ گاه با نافرماني او كه يكي از آنها دروغگويي است نمي توان به سعادت دنيا و آخرت دست يافت. ان شا»الله كه تابع باشيم. پي نوشتها: 1- اصول كافي، ج 4، ص 36، حديث 7 2- همان، ص 37، حديث 13 3- همان، ص 35، حديث 2 4- همان، حديث 3 5- همان، ص 36، حديث 8 6- همان، حديث 6 صدای عدالت روزنامه صداي عدالت در سخن روز خود با عنوان «افشاگريها و ضعفهاي كشور»به قلم حسين عادلي آورده است: مناظرات تلويزيوني كانديداها در خارج از مرزها با چندين تحليل و بازتاب مواجه شد؛ بيشترين نتيجهاي كه در خارج از ايران از اين برنامههاي تلويزيوني گرفته شد اين بود كه مقامات جمهوري اسلامي ايران دست به افشاگري نسبت به يكديگر زدهاند به اين ترتيب چنين به نظر ميرسد كه مملكت ايران از ضعفهاي زيادي رنج ميبرد. نكته ديگري كه در نظرات مردم خارج از ايران نسبت به اين مناظرات خودنمايي ميكند اين است كه آنها عبور يكي از كانديداها از خطوط قرمز نظام ايران را بسيار مورد دقت قرار دادهاند و بر اين نكته متمركز شدهاند كه در ايران به اندازهاي بي قانوني است كه يك فرد به راحتي ميتواند به افراد تهمت زده و آنها را متهم كند. اين مسئله از اين بابت در خارج ايران مورد توجه قرار گرفته كه در كشورهاي مختلف تهمت زدن به افراد جرم محسوب شده و پيگرد قانوني دارد. در همه جاي دنيا آبروي مردم بالاتر از دارايي مردم است و اين جمله معروفي است كه "بزرگ ترين دارايي مردم آبروي آنهاست ". نكته سوم در بازتاب مناظرات كانديداها در خارج از مرزهاي ايران اين است كه به نوعي از آزادي بياني كه در اين مناظرات و برنامههاي تبليغاتي كانديداها فراهم شده تمجيد كرده اند، در نگاه آنها وجود آزادي براي برگزاري چنين گفت و گوها و مناظراتي نشانهاي از تمايز ايران با كشورهاي منطقه و امري مثبت است اما در عين حال اين نكته با احتياط مورد توجه رسانهها و افكار عمومي كشورهاي ديگر قرار گرفته است. نكته چهارم در بررسي بازتاب اين مناظرات اين است كه رسانهها و افكار عمومي كشورهاي مختلف جهان معتقدند اكثريت مردم در داخل ايران خواستار تغيير در شرايط موجود هستند اما احتمال اندكي براي تحقق اين تغيير مي رود، در واقع نگاه رايج در خارج از ايران اين است كه مردم ايران ممكن است نتوانند تغيير مورد نظر خود را در كشورشان عملي سازند و قدرت لازم را براي تحقق اين تغيير در اختيار ندارند. البته بايد گفت كه نكته فوق از مواردي است كه همواره از سوي رسانههاي خارجي پيرامون وضعيت داخلي ايران تكرار ميشد. پيش از اين نيز بسياري، خارج از ايران معتقد بودند كه مردم قادر به تغيير اوضاع و تحقق آرمانهاي خود نيستند اما ما شاهد بوديم كه بارها افرادي كه مردم حدس ميزدند به دليل در اختيار داشتن امكانات و قدرت دولتي پيروز انتخابات خواهند بود، راي نياوردهاند. اكنون نيز در ارتباط با انتخابات دهم رياست جمهوري قاطعانه نميتوان چنين قضاوتي را داشت. بايد صبر كرد تا روز بيست و سوم خرداد نتايج مشخص شود. /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 534]
-
گوناگون
پربازدیدترینها