واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: لیدرهای اصولگرایان حاضرند مخاطرات بازگشت احمدینژاد را بپذیرند تا در مقابل اصلاحطلبان پیروز شوند
آرمان در یادداشتی آورده است:
به گزارش نامهنیوز، پس از یک سکوت خبری دو و نیمساله، بار دیگر نام محمود احمدینژاد در رسانههای مختلف شنیده میشود. سفر نوروزی او به شمال کشور و سخنرانی در جمع اهالی چند شهر، این احتمال را در ذهن خیلیها تقویت کرد که او بار دیگر سودای ریاست جمهوری را در سر میپروراند. فارغ از حضور یا عدم حضور احمدینژاد در انتخابات آینده، طرح این موضوع در رسانهها بازخوردهایی داشته که در مواردی حتی از اصل آن نیز مهمتر بهنظر میرسند. یکی از این بازخوردها، استقبال گروهی از اصولگرایان از تحقق این احتمال است. اصولگرایانی که شاید سه سال قبل، بیش از هر کسی در آرزوی پایان بیدردسر ریاست جمهوری او بودند! حال این پرسش مطرح است که چه چیز آنان (اصولگرایان) را به این نتیجه رسانده که شخص دردسرساز دیروز را بار دیگر به عرصه بازگردانند؟ دلیل نخست، مقبولیت نسبی احمدینژاد در مقایسه با دیگر چهرههای اصولگراست. انتخابات ۹۲ و پیش از آن، انتخابات ۸۴ به روشنی نشان داد که دیگر گزینههای اصولگرا حتی با جلب حمایت آرای بومی و قومی، توان پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری را ندارند. تردیدی نیست که در صورت پیدا شدن چنین گزینهای در یک سال آینده، اصولگرایان به بازگشت احمدینژاد حتی برای یک روز رضایت نخواهند داد. به بیان دیگر، احتمال رایآوری احمدینژاد در مقایسه با دیگر چهرههای اصولگراست که لیدرهای این جناح را مجبور میکند تمام مخاطرات احتمالی بازگشت او به قدرت را بهجان بخرند تا شاید بتوانند در رقابت با جریان رقیب به پیروزی برسند! و اما دلیل دوم: بسیاری از تحلیلگران با یادآوری چالشهای فراوان احمدینژاد با اصولگرایان، علیالخصوص در دوره دوم، احتمال پیوند دوباره آنان را ناممکن میدانند. اما نباید از یاد برد که اصولگرایان در شرایطی نیستند که حق انتخاب چندانی داشته باشند. به همان دلیلی که در قسمت قبل به آن اشاره شد، اصولگرایان گزینهای جز رئیس جمهور سابق برای رقابت با روحانی ندارند. شاید این پرسش مطرح شود که اساسا به چه دلیل اصولگرایان میخواهند به هر طریق ممکن، روحانی را به اولین رئیسجمهور شکستخورده در انتخابات دور بعد تبدیل کنند و در این مسیر حتی حاضرند که با رئیسجمهور سابق کنار بیایند؟ به اعتقاد نگارنده، دلیل این موضوع را باید در تفاوتهای اساسی میان پایگاه اجتماعی رئیسجمهور سابق و رئیسجمهور فعلی جستوجو کرد. برای درک بهتر این موضوع کافی است که تحلیلهای برخی چهرههای اصولگرا از نتیجه انتخابات هفتم اسفند در تهران را مرور کنیم. ترجیعبند تمام تحلیلهای آنان این است که «ایران فقط تهران نیست». این عبارت دقیقا اعتراف به این نکته است که در تهران نمیتوان بختی برای اصولگرایان متصور بود. حتی یکی از چهرههای رسانهای نزدیک به جبهه پایداری، نتیجه انتخابات اخیر در تهران را نه یک موضوع سیاسی، که یک پدیده فرهنگی خواند. در پس این تحلیل، باز هم یک اعتراف دیگر مستتر است و آن: وجود تفاوتهای فرهنگی میان جامعه تهران و گفتمان اصولگرایی است. تحلیلگرایان اصولگرا میکوشند با تکرار همان ترجیعبندی که به آن اشاره شد، اینگونه وانمود کنند همانگونه که پیروزی اصلاحطلبان در تهران قطعی است، پیروزی اصولگرایان نیز در شهرستانها قطعی است. این تحلیل اما یک ایراد اساسی دارد و آن اینکه، تهران تنها یک شهر با یک جغرافیای مشخص نیست و در واقع نماد طبقه مدرن شهری ایران بهشمار میرود. اگر از این زاویه به موضوع بنگریم، میتوانیم ترجیعبند تحلیل اصولگرایان را اینگونه ترجمه کنیم که «ایران فقط طبقه مدرن شهری» نیست. با این حساب میتوان حمایت اصولگرایان از احمدینژاد را به معنای تلاش آنان برای ایجاد یک دوقطبی میان اقشار مدرن و سنتی دانست که در یک سویش حسن روحانی به نمایندگی از گروه اول و در سوی مقابل، محمود احمدینژاد به نمایندگی از گروه دوم قرار میگیرند. به بیان دیگر، عدم وجود گزینهای با امکان رایآوری احمدینژاد، اصولگرایان را مجبور میکند که از میان دو گزینه نامطلوب، آنی را برگزینند که ناسازگاریهایش تنها نتیجه رفتار شخصی اوست. در حالی که از منظر آنان، ناسازگاریهای جریان مقابل متاثر از مطالبات روزافزون طبقه مدرن شهری است. طبقهای که در دو انتخابات اخیر نشان داده که بر خلاف گذشته، روز به روز منسجمتر شده و از تمام ظرفیتهای ممکن برای افزایش این انسجام بهره میبرد و بعد از پیروزی در انتخابات نیز از کوچکترین فرصتی برای یادآوری خواستههایش یا نارضایتی از عدم تحقق برخی از آنها استفاده میکند و همین پیگیری مداوم در نهایت رئیسجمهور برآمده از رای خود را وا میدارد که در جهت تحقق این مطالبات گام بردارد.
منبع: روزنامه آرمان
۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۷:۵۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]