حسيني در دانشگاه ويكتورياي نيوزيلند: الگوي سياست خارجي ايران نفي سلطه‌گري سلطه‌پذيري است تمامي فعاليت‌هاي هسته‌يي ايران تحت نظارت بازرسان آژانس قرار دارد

واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: حسيني در دانشگاه ويكتورياي نيوزيلند: الگوي سياست خارجي ايران نفي سلطه‌گري سلطه‌پذيري است تمامي فعاليت‌هاي هسته‌يي ايران تحت نظارت بازرسان آژانس قرار دارد

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسي خارجي - ايران

جمهوري اسلامي ايران همواره اراده خود را براي همكاري نزديك با نهاد‌ها و سازمان‌هاي بين‌المللي در همه زمينه‌ها به خصوص در زمينه پيمان NPT به ثبوت رسانده و تمامي فعاليت‌هاي هسته‌يي صلح‌آميز كشورمان تحت نظارت بازرسان آژانس قرار دارد.

به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، سيدمحمدعلي حسيني، سخنگو و سرپرست معاونت آسيا و اقيانوسيه وزارت امور خارجه كشورمان كه در راس هياتي براي شركت در سومين نشست كميته مشورتي سياسي، اقتصادي جمهوري اسلامي ايران و نيوزيلند به اين كشور سفر كرده است در موسسه روابط بين‌الملل دانشگاه ويكتورياي نيوزيلند در جمع اساتيد، دانشجويان، محققان و تعدادي از سفرا و ديپلمات‌هاي خارجي مقيم اين كشور در با عنوان «سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران»، ابعاد مختلف سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران و مواضع كشورمان در قبال تحولات مهم منطقه‌اي و بين‌المللي را تشريح كرد.

متن كامل اين سخنراني به شرح زير است:

« بسم‌الله الرحمن الرحيم

خانم‌ها و آقايان!

از اين كه در چنين محفلي كه متشكل از فرهنگيان و افراد صاحب‌نظر است، در اين سرزمين سرسبز و زيبا سخن مي‌گويم بسيار خوشحالم، من تلاش خواهم كرد تا با بهره‌مندي از فرصتي كه در اختيارم قرار گرفته، مطالبي را در خصوص سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران ـ چه در بعد مباني و چه در بعد عملكردي ـ طي سه دهه گذشته به ايجاز عرض كنم و سپس براي پاسخگويي به سوالات خدمتتان خواهم بود.

دوستان عزيز؛

در نظام روابط بين‌الملل آنچه كه عمدتا مولفه‌هاي قدرت ملي را ترسيم مي‌كند عناصر نسبتا با ثباتي مانند جمعيت، جغرافيا، منابع طبيعي، توانايي اقتصادي، قدرت صنعتي يا تكنولوژيك، آمادگي نظامي در كنار عناصر كيفي مانند تاريخ و تمدن، روحيه ملي، نفوذ فرهنگي و ... است. كشورهايي كه از اين مواهب به نسبت بيش‌تري برخوردار هستند مي‌توانند ادعا كنند كه در سلسله مراتب اقتدار جهاني از رتبه‌هاي ممتازتري برخوردارند. به عبارت ديگر در نظام روابط بين‌الملل رويكرد كشورها نسبت به يكديگر متاثر از مولفه‌هاي قدرت پيش گفته است.

جمهوري اسلامي ايران روابط مسالمت‌آميز با همه كشورهاي جهان را سرلوحه سياست خارجي خود قرار داده و بر همين اساس دست دوستي و مودت خود را به سمت همه كشورها دراز كرده و از هرگونه روابط متوازن و برادرانه استقبال مي‌كند. نداي ملت ايران، عدالت، صلح، برادري و برابري براي همه جهانيان است.

متاسفانه در فضاي بعد از جنگ دوم جهاني و به دنبال شكل‌گيري معادلات قدرت در نظام روابط بين‌الملل، ما شاهد نوعي هژموني ناعادلانه و سيطره بخش كوچكي از قدرت‌هاي سلطه طلب بر ساير كشورها و ملت‌ها هستيم. به خصوص با فروپاشي نظام‌هاي كمونيستي، برخي از اين قدرت‌ها با شعار «يا همه با ما هستند و يا عليه ما» درصدد توسعه اميال سلطه‌طلبانه و يكجانبه‌گرايي برآمدند كه اين موضوع با رويكرد ساختاري بسياري از كشورهاي مستقل از جمله جمهوري اسلامي ايران سازگار نبوده و عملا كشورها آزاد و غيرمتعهد و طرفدار چندجانبه‌گرايي در تقابل با نظام سلطه، جبهه مقتدري را تشكيل دادند.

در سه دهه گذشته قدرت‌هاي سلطه‌گر با استفاده از اهرم‌هاي مختلف، تحميل جنگ، توطئه كودتا، تحريم اقتصادي، ترويج واگرايي قومي و تبليغات گسترده رسانه‌يي عليه ملت ايران به عنوان يكي از قطب‌هاي اصلي مخالف نظام سلطه‌ سعي كرده‌اند از طرح انديشه‌هاي حق‌طلبانه و عدالتخواهانه ملت ايران جلوگيري به عمل آورند.

خانم‌ها و آقايان، حضار گرامي؛

به دنبال وقوع حادثه تروريستي 11 سپتامبر در آمريكا كه علل، انگيزه‌ها و چگونگي انجام آن‌ همچنان ناشناخته باقي مانده است، فضاي حاكم بر جهان تبديل به يك فضاي امنيتي شد كه برخي قدرت‌ها با استفاده از اين فضا، به پيشبرد اهداف راهبردي خود كه در شرايط صلح وآرامش جهاني ميسر نبود، همت گماردند اين قدرت‌ها با ناديده انگاشتن ساز و كارهاي بين‌المللي و حقوق ساير ملت‌ها با اتخاذ رويكردهاي يكجانبه‌گرايانه مبادرت به تهاجم به افغانستان و عراق كردند. وجود بهانه‌اي بزرگ به نام مبارزه با تروريسم، ميدان را براي تاخت و تاز آن‌ها و چنگ‌اندازي بر منابع ثروت ملت‌هاي مظلوم در خاورميانه به ويژه منابع نفت و انرژي فراهم ساخت. وجود رژيم غاصب صهيونيستي در خاورميانه كه با تصاحب زورمدارانه سرزمين‌هاي فلسطيني و اعراب و اخراج اجباري و كوچاندن صاحبان اصلي اين سرزمين‌ها شكل گرفت، به دليل فقدان امنيت و تزلزل در ثبات سياسي و ساختار اين رژيم تا دندان مسلح خود عاملي اساسي براي به آشوب كشيدن منطقه توسط آمريكا و اسراييل بوده است.

جمهوري اسلامي ايران با رويكرد عدالت‌خواهانه خود براي همه جهانيان، با وجود اعلام همبستگي با قربانيان حادثه تروريستي 11 سپتامبر از همان ابتدا با اقدامات يك‌جانبه‌گرايانه در عرصه بين‌المللي مخالفت ورزيده و ضرورت تقويت نقش سازمان ملل در تامين صلح وثبات جهاني به عنوان نماد چندجانبه‌گرايي را يادآور شده است.

آنچه كه امروز در عراق و افغانستان مي‌گذرد، حاكي از شكست سياست‌هاي سلطه‌طلبانه‌ بزرگ‌ترين ابرقدرت جهان است كه با برخورداري از عناصر كليدي قدرت به ويژه نظامي‌گري و صرف صدها ميليارد دلار هزينه، با وجود شعارهاي مبارزه با تروريسم و دموكراسي، عملكردي جز مشتعل ساختن خشونت و ناامني و قدرتمند‌تر ساختن تروريست‌ها نداشته است.

جمهوري اسلامي ايران از همان ابتدا با پرداختن به ريشه‌هاي اصلي بحران و فزوني يافتن ناامني‌ها، عامل اصلي آن را اشغالگري و تروريسم دانسته و راه‌حل مشكلات مردم عراق و افغانستان را در اتخاذ يك ديپلماسي فراگير و به دور از يك‌جانبه‌گرايي عنوان كرده و حداكثر تلاش خود را براي تامين امنيت و كمك به مردم اين كشورها معمول داشته است. حمايت از فرآيند انتخاب دولت در عراق و افغانستان و تعميق مناسبات با آن‌ها و گفت‌وگو با آمريكا با هدف كمك به دولت عراق و برقراري امنيت و ثبات در اين كشور انجام شده است.

امروز تقريبا بر همگان ثابت شده است كه شكل‌گيري گروه‌هاي افراطي در افغانستان و قدرت‌طلبي صدام در عراق در سايه طراحي‌ها و همكاري‌هاي سازمان‌هاي اطلاعاتي و امنيتي آمريكا و برخي از قدرت‌هاي سلطه‌گر محقق شده بود، گرچه ناكارايي صدام و گروه‌هاي افراطي در تامين اهداف برخي قدرت‌ها و عدول آن‌ها از حدود تعيين شده سرانجام ناگواري را براي آن‌ها رقم زد، اما امروز متاسفانه اشغالگران با اتخاذ برخي تدابير مشكوك، به دنبال مداخله در فرآيند دمكراتيك و روي كار آوردن عناصري بدسابقه در عراق و افغانستان هستند. در افغانستان توليد موادمخدر نسبت به دوره قبل از اشغال اين كشور چند برابر شده است و دست‌هاي پنهان اجازه ريشه‌كن كردن اين بلا و كشت‌هاي جايگزين را نداده است. اين در حالي است كه ده‌ها هزار نيروي نظامي خارجي و واحدهايي از ناتو در آن كشور حضور دارند.

به اعتقاد خود كارشناسان آمريكايي، دوره پنج ساله جنگ عراق، شرم‌آورترين دوره تاريخ آمريكا بعد از جنگ ويتنام بوده و اين كشور با صرف حدود سه تريليون دلار، پرهزينه‌ترين جنگ تاريخ بشر بعد از جنگ دوم جهاني را رقم زده است. در اين جنگ تاكنون بيش از چهاز هزار سرباز آمريكايي كشته و 30 هزار نفر از نيروهاي آمريكايي مجروح شده‌اند. در اين جنگ، ميليون‌ها عراقي كشته، زخمي و يا آواره شده‌اند، زيرساخت‌هاي آن كشور نابود شده و انواع بيماري‌ها در شهرها و روستاهاي عراق شيوع پيدا كرده است. آيا اين تراژدي تا قرن‌ها از صفحه تاريخ فجايع بشري مدعيان آزادي، دموكراسي و حقوق بشر پاك خواهد شد؟

حضار گرامي؛

اشغال سرزمين‌هاي فلسطيني و آوارگي ميليون‌ها انسان بي‌گناه در شش دهه گذشته به عنوان يك بحران مزمن خودنمايي مي‌كند. براي حل اين معضل، تاكنون طرح‌هاي زيادي ارائه شده اما اين طرح‌ها غالبا به دنبال پاك كردن صورت مساله بوده و نسخه‌اي شفابخش براي درمان ريشه‌اي نبوده‌اند، امروز ارزش‌هاي تمدني و مفاهيمي چون دموكراسي، آزادي،‌ حق توسعه و حقوق زنان و كودكان و خردسالان وقتي به فلسطين مي‌رسد، كاربرد خود را از دست مي‌دهد و همه آن‌ها كه از اين واژه‌ها به عنوان ابزاري براي پيشبرد اهداف نامشروع خود بهره گرفته‌اند، تضييع حقوق ملت فلسطين براي آن‌ها امري عادي است. نوع رفتار غرب با موضوع تروريسم به طور آشكار مبتني بر استانداردهاي دوگانه و حاكي از نبود تساوي و تبعيض نژادي است. هر روزه رسانه‌هاي ارتباط جمعي كشتار، آوارگي،‌ درد و رنج و فرياد انسان‌هاي بي‌گناه را در سرزمين‌هاي اشغالي به تصوير مي‌كشند اما گويا اين، به امري عادي و مرسوم تبديل شده اما چنان چه چند شهروند غيرشرقي در مناطق مختلف جهان دچار حادثه شوند با حساسيت زايد‌الوصفي آن را مورد توجه قرار مي‌دهند.

تحولات اخير لبنان و توافق گروه‌هاي مختلف سياسي در آن كشور نشان داد كه ملت‌ها توانايي مديريت بحران و حل مشكلات داخلي خود را دارند و مداخله بيگانگان و اشغال سرزمين‌ها تاثير منفي در پي دارد. ادامه اشغال عراق توسط آمريكا و برخي از متحدان آن نشان مي‌دهد كه آن‌ها صرفا با هدف كسب منافع راهبردي خود عرا ق را مورد تاخت و تاز قرار داده‌اند؛ وگرنه ملت عراق و گروه‌هاي سياسي آن كشور به حدي از بلوغ و بالندگي رسيده‌اند كه بتوانند همچون ملت لبنان مشكلات و اختلافات داخلي خود را كنار گذارده و كشور خود را بسازند.

خانم‌ها و آقايان؛

موضوع فعاليت‌هاي هسته‌يي جمهوري اسلامي ايران امروز به عنوان يكي از محورهاي چالش‌برانگيز توسط برخي از قدرت‌هاي سلطه‌گر مطرح و با جار و جنجال‌هاي تبليغاتي و بهره‌گيري از ابزارهاي ناشايست براي تغيير رويكرد دولت‌ها، تلاش وسيعي براي اعمال فشار بر ملت ايران در جريان است. بنده در اينجا به صراحت و با كمال صداقت عرض مي‌كنم كه موضوع فعاليت‌هاي مسالمت‌آميز هسته‌يي ايران به حدي شفاف و كاملا منطبق با معاهده منع گسترش سلاح‌هاي هسته‌يي و اساسنامه آژانس بين‌المللي انرژي اتمي است كه نشان مي‌دهد غوغاسالاران آمريكا صرفا از آن به منظور تعامل ناعادلانه با ملت ايران و مقابله با پيشرفت‌هاي علمي و فني صلح‌آميز آن‌ها بهره‌برداري مي‌كنند.

قدرت‌هايي كه امروز مصمم بر اعمال فشار بر ايران جهت كنار گذاردن همه فعاليت‌هاي هسته‌يي مسالمت‌آميز هستند؛ خود در دوران رژيم شاه پيشنهاد ساخت نيروگاه و تاسيسات هسته‌يي در ايران را ارائه داده و همكاري‌هاي وسيعي با رژيم دست نشانده خود داشتند. آن‌ها كه ادعاي منع گسترش سلاح‌هاي كشتار جمعي را دارند، خود هر روز زرادخانه‌هاي هسته‌يي و شيميايي خود را انباشته مي‌سازند و با تسليح رژيم‌هايي چون رژيم بعث عراق و رژيم صهيونيستي، دست آن‌ها را در كشتار انسان‌ها باز گذاردند.

جمهوري اسلامي ايران همواره اراده خود را براي همكاري نزديك با نهاد‌ها و سازمان‌هاي بين‌المللي در همه زمينه‌ها به خصوص در زمينه پيمان NPT به ثبوت رسانده و تمامي فعاليت‌هاي هسته‌يي صلح‌آميز كشورمان تحت نظارت بازرسان آژانس قرار دارد و گزارشات متعدد دبيركل آژانس، كوچك‌ترين انحرافي را در فعاليت‌هاي هسته‌يي كشورمان گزارش نكرده است. ايران براي رفع ابهامات و اتهامات بي‌اساس، به كليه سوالات آژانس در قالب طرح موداليته پاسخ داده و همكاري‌هاي فني و حقوقي كماكان ادامه دارد. در كنار اين همكاري‌ها، با هدف اعتماد‌سازي تاكنون گفت‌وگوهاي زيادي را با نماينده گروه 1+5 داشته و بسته پيشنهادي اخير كشورمان، راهكار جامعي را براي حل و فصل بحران‌هاي مختلف جهان از جمله موضوع هسته‌يي، مشكلات حقوق بشري، همكاري‌هاي اقتصادي جهاني، مبارزه هماهنگ با تروريسم و غيره ارائه كرده كه مي‌تواند پايه محكمي براي گفت‌وگو‌ها باشد.

حضار گرامي؛

ايران و نيوزيلند بيش از سه دهه است كه با هم روابط همه‌ جانبه‌يي را آغاز كرده‌اند. گرچه داد و ستد‌هاي تجاري محرك اصلي همكاري‌ها در ابتداي راه بود؛ اما امروز روابط ما همزمان در سطوح همكاري‌هاي تجاري، فني، علمي و آموزشي و هم‌چنين مراودات سياسي جايگاه قابل قبولي را يافته است. مواضع نزديك دو كشور در خصوص بسياري از تحولات بين‌المللي در سال‌هاي اخير، زمينه‌ها و فرصت‌هاي تبادل نظر و همكاري دو كشور در مجامع بين‌المللي را فراهم آورده است.

سفر متقابل وزيران امور خارجه نيوزيلند و ايران در سال‌هاي 2002 و 2004 و امضاي يادداشت تفاهم تشكيل "كميسيون همكاري‌ها سياسي و اقتصادي" و متعاقبا برگزاري سه نشست كميسيون مشترك در ولينگتون و تهران حاكي از عزم دو كشور براي گسترش روابط دوجانبه است.

در بعد اقتصادي، علاوه بر مبادله كالا، ما شاهد اجراي برخي از پروژه‌هاي مربوط به انرژي توسط شركت‌هاي نيوزيلندي در ايران هستيم. هم‌چنين مذاكراتي درباره طرح‌هاي ديگري در زمينه‌هاي ارتباطات و ناوبري هوايي در جريان است.

همايش فرصت‌هاي سرمايه‌گذاري و تجاري در جمهوري اسلامي ايران كه سال گذشته در آكلند برگزار شد و هم‌چنين برگزاري همايش مشابه در تهران توسط نيوزيلند، بستري را براي آشنايي بيش‌تر بخش خصوصي دو كشور از ظرفيت‌هاي يكديگر فراهم آورده است.

در بعد علمي و فرهنگي تلاش خوبي براي آشنايي بيش‌تر مردم دو كشور از يكديگر انجام مي‌شود، در همين راستا، ما از افزايش سفرهاي توريستي مردم دو كشور استقبال مي‌كنيم. البته حضور جامعه حدودا 8000 نفري ايرانيان مقيم نيوزيلند و فعاليت‌هاي موفق آن‌ها در عرصه‌هاي مختلف اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي، فرصت مغتنمي براي آشنايي با فرهنگ و تمدن دو كشور مهيا ساخته است. ما هم‌چنين اميدواريم كه روابط علمي آموزشي بين دو كشور با اجراي شش يادداشت تفاهم همكاري با دانشگاه‌هاي مختلف نيوزيلند و اعزام دانشجويان بورسيه ايراني به دانشگاه‌هاي شما بيش از پيش گسترش يابد.»

انتهاي پيام
شنبه 25 خرداد 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايسنا]

[مشاهده در: www.isna.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 229]