تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 8 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر که خوش نیت باشد روزیش زیاد می شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1818896321




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

راهيان نور از چشم رزمنده دفاع مقدس


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: راهيان نور از چشم رزمنده دفاع مقدس
نوروز كه از راه مي‌رسد جاده‌ها شلوغ‌تر مي‌شود. خودروها سنگين از بار و بنه سفر به گوشه و كنار كشور سرك مي‌كشند و همه جا پر مي‌شود از چادرهاي رنگارنگ سفر. سرسبزي طبيعت و آب زلال درياي شمال عده زيادي را به سوي خود مي‌كشد و استان‌هايي همچون فارس، اصفهان و خراسان با اندوخته‌هاي تاريخي و معنوي خود جمع بسياري را به ديدار خود مي‌خوانند.
نویسنده : عليرضا طول لاتي 
نوروز كه از راه مي‌رسد جاده‌ها شلوغ‌تر مي‌شود. خودروها سنگين از بار و بنه سفر به گوشه و كنار كشور سرك مي‌كشند و همه جا پر مي‌شود از چادرهاي رنگارنگ سفر. سرسبزي طبيعت و آب زلال درياي شمال عده زيادي را به سوي خود مي‌كشد و استان‌هايي همچون فارس، اصفهان و خراسان با اندوخته‌هاي تاريخي و معنوي خود جمع بسياري را به ديدار خود مي‌خوانند. هر كس كوله‌باري مي‌بندد و فارغ از دغدغه‌هاي روزمره چند روزي را در گذر از جاده‌ها در گوشه‌اي با خاطري خوش سپري مي‌كند. اما در اين ميان مردماني هم هستند كه سفر به غرب و جنوب كشور را نه تنها براي ديدار از طبيعت يا تاريخ بلكه براي گذر از هياهوي زميني و لحظه‌اي دل سپردن به آسمان انتخاب مي‌كنند. آنان همراه با كاروان راهيان نور كه كاروان سفر به سرزمين ستاره‌هاست، پا به سرزمين‌هاي نور مي‌گذارند و دروازه‌هايي را كه اندك زماني قبل عده‌اي با عبور از آنها به بهشت سفر كردند، به تماشا مي‌نشينند. نوروز فرصت سفر است و مقصدها هم بسيارند اما حالا كه خبر از افزايش 19 درصدي سفر به مناطق عملياتي است و من هم جزو آن 19درصدم، بهتر است اين مقصد نوروزي را همچون ديگر مقصدها كمي بيشتر بشناسيم. شايد شما هم نوروز سال بعد را در دروازه‌هاي بهشت بگذرانيد.








راهيان نور از چشم رزمنده دفاع مقدس


چند روزي مانده به عيد امسال از طرف بسيج ناحيه ولي‌عصر(عج) از مقابل مسجد امام موسي‌بن‌جعفر(ع) در خيابان كبكانيان سوار بر اتوبوس عازم سفر شديم. همسفر با يكي از همان كاروان‌هاي راهيان نور مي‌شوم كه به فرموده رهبر معظم انقلاب «حافظ افتخارات و نقطه‌هاي عطف و سربلندي و عزت ملت» هستند. سومين سال متوالي است كه اين سعادت نصيبم مي‌شود. 
 چهار بار نام امام
نيمه‌هاي شب وارد پادگان دوكوهه شديم. دوكوهه قدمگاه شهيدان، محل عروجشان و محل وداعشان ‌ است. فضا همان فضاي سال‌هاي دفاع مقدس است، اما ديگر مثل آن سال‌ها كسي با صداي پر مهر و محبت خود به ما خوشامد نمي‌گويد. آن روزها وقتي از اتوبوس پياده مي‌شدي همه به استقبالت مي‌آمدند و آنچنان از تو پذيرايي مي‌كردند كه گويي از سفر برگشته‌اي، در حالي‌كه به سفر رفته‌اي. 
سحرگاه آخرين جمعه سال را با قرائت دلنشين دعاي ندبه آغاز كرديم. حسينيه حاج همت دوكوهه در اين روز پذيراي جمعيتي نزديك به 5 هزار نفر بود كه همگي پاي سخنان حجت‌الاسلام پناهيان نشسته بودند و منتظر شروع دعاي ندبه توسط حاج سعيد حداديان بودند. حجت‌الاسلام پناهيان خاطراتي از رزمندگان در اين خصوص نقل و به آمار جالبي از وصيتنامه شهدا اشاره كرد. 
وي گفت:«آماري كه از وصيتنامه شهدا گرفته شده، به طور ميانگين در هر وصيتنامه چهار بار از امام حسين(ع)، عاشورا و تبعيت از ولايت و رهبري سخن گفته شده است.» با توجه به اين مطلب و با مرور زندگي و سيره شهدا درمي‌يابم كه شهيدان به وظيفه خود عمل كردند، چون آنان مرد ميدان‌هاي عمل بودند. اما پس از آنها چه كرده‌ايم؟ وصيت آنها چه بود؟ چه انتظاري از ما داشتند؟ مگر غير از اطاعت محض از ولايت فقيه، امر به نماز و قرآن و حفظ حجاب چيز ديگري از ما مي‌خواستند. ولايت‌پذيري، ولايتمداري و ولايت‌محوري را شهيدان به ما آموختند. آنها با ايثار جان خود براي عزت و افتخار و اقتدار كشور و براي فقيه زمان خود از جان مايه گذاشتند و گرماي سخت و طاقت‌فرساي جبهه‌هاي جنوب و يخبندان كردستان و جبهه‌هاي غرب كشور روي عقيده و وفاداري‌شان نسبت به ولايت و نظام تأثيري نداشت. 
 بخشدار 13 ساله
برنامه‌هاي بازديد در 28 اسفند با ديدار از منطقه عملياتي محرم و شرهاني شروع شد. شرهاني در كيلومتر 45 جاده دهلران- انديمشك در منتها اليه جاده عين‌خوش- چم سري(جاده شهيد خرازي) و در نزديكي جاده چم‌سري، منطقه عملياتي محرم قرار دارد. در كنار كانال بجيله راوي فتح از حماسه‌سازان عمليات محرم گفت و آزادي شهر زبيدات عراق كه شهيد عزيزاللهي نوجوان 13 ساله اصفهاني به عنوان اولين بخشدار نظامي اين شهر پس از آزادي از سوي رزمندگان انتخاب شد. شهيد عزيزاللهي فقط نمونه‌اي از آن درياي بيكران ايثار و شهادت بود يا شهيد بهنام محمدي كه هنگام شهادت 13 سال داشته است، در وصيتنامه‌اش كه تنها يك جمله است، نوشته: «جسمم را به خاك، روحم را به خدا و راهم را به آيندگان تقديم مي‌كنم. » اين نشان‌دهنده بصيرت و شناخت راه توسط شهيدان بود كه از سنين نوجواني براي پاسداري از انقلاب و ميراث خميني كبير به جبهه‌ها مي‌شتافتند و امثال شهيد فهميده و عزيزاللهي كم نبودند. 
 يك پرسش خاص
در اين سفر با نوجوانان و جوانان بي‌شماري مواجه مي‌شديم كه براي قدرداني و الگوگيري از شهدا با ترك خانه و كاشانه خود هنگام سال نو زائر كاروان راهيان نور شده بودند. حين حركت از منطقه شرهاني به سمت شوش و منطقه عملياتي فتح‌المبين كه فتح‌الفتوح رزمندگان بود، به عنوان يك رزمنده موضوعي را كه هميشه از آن رنج مي‌برم، از رزمنده دلاوري كه سابقه‌اش در جبهه‌ها از من بيشتر بود، در ميان ‌گذارم. از طرف يك جوان امروزي كه شايد اين شبهه برايش مطرح شود، درباره علت روي مين رفتن رزمندگان در برخي عمليات‌ها پرسيدم. او گفت: «شرايطي پيش مي‌آمد كه معبر لو مي‌رفت و عراقي‌ها معبر را ترميم مي‌كردند. عمليات را نمي‌شد معطل گذاشت. بايد كاري مي‌كرديم. معمولاً عمليات يك محور نبود كه چند تا محور بود. اگر يك محور عمل نمي‌كرد، دو محور ديگر آسيب مي‌ديد، يعني پهلوها خالي مي‌شد و دشمن از همانجا نفوذ مي‌كرد.» 
 30  پرستوي مهاجر
صبح روز دوم پس از اقامه نماز صبح به سمت معراج‌الشهداي اهواز رفتيم كه ميزبان 30 شهيد تازه تفحص شده بود و تا اقامه نماز ظهر در كنار شهدا بوديم و پس از صرف ناهار به سمت طلائيه حركت كرديم.
 در مسير  طلائيه  به اين فكر مي‌كنم، حالا كه اقشار گوناگون به اين مناطق پا مي‌گذارند تا حقايق دفاع مقدس به فراموشي سپرده نشود، خوب است راويان زبده‌اي همراه و در دسترس كاروان‌ها باشند تا جوانان و نوجوانان علاقه‌مندي كه آن سال‌ها را درك نكرده‌اند با حقايق دفاع مقدس و حتي اصطلاحات اوليه مورد استفاده در آن سال‌ها آشنا بشوند. با اينكه مي‌دانم و مي‌بينم كه در جاي جاي يادمان‌ها راويان نوري هستند كه بعضاً خودشان در عمليات‌ها حضور داشته‌اند و به همين دليل اثربخشي و تأثيرگذاري قابل توجهي در مخاطبان خود دارند، اما با خيلي از نوجوانان كه روبه‌رو مي‌شديم برداشت درستي از معبر و سنگر كمين و غيره نداشتند. شايد مسئولان مربوط در قالب كاروان‌هاي دانش‌آموزي يا دانشجويي به اين دغدغه نويسنده اين سطور توضيحاتي ارائه بكنند، اما لازم است براي اينكه نوجوانان مملكت بهتر و بيشتر با مناطق عملياتي و رزمندگان و شهداي ما مأنوس بشوند، به صورت ملموس در جريان ماوقع قرار گيرند. علاوه بر اينكه لازم است زائران را با حقايق دفاع مقدس آشنا كرد بايد مراقب بود كه آن حقايق تحريف هم نشوند. سه سال پيش در منطقه طلائيه با گوش خود شنيدم كه راوي محترمي مي‌گفت جزيره مجنون تا پايان جنگ دست ما بود و پس از قبول قطعنامه تحويل عراق داديم، در صورتي‌كه جزيره مجنون در چهارم تير 67 يعني 23 روز پيش از قبول قطعنامه سقوط كرد. همچنين لازم است كساني كه دلبسته به فرهنگ شهدا هستند به ميدان پا بگذارند و از حقيقت دفاع مقدس دفاع كنند و اين بر عهده رزمندگان و بازماندگان دفاع مقدس است. 
 شلمچه سرزمين كربلاي5
صبح روز بعد به سمت شلمچه حركت كرديم. شلمچه يادآور رزمندگان كربلايي ايران در عمليات كربلاي 5 است. اين عمليات در جوار كربلاي امام حسين(ع) به وقوع پيوست و به قول رهبر معظم انقلاب اسلامي شلمچه قطعه‌اي از بهشت است. البته شلمچه براي من يادآور عمليات بيت المقدس 7 در شامگاه 23 خرداد 67 و شهادت شهيدان حسين محمدنژاد و عباس محمدعلي‌نژاد از رزمندگان دلاور لشكر قدس گيلان است كه در اين عمليات به شهادت رسيدند. 
اجتماع اقشار گوناگون در لحظه تحويل سال نو اين نويد را مي‌دهد كه مردم قدردان زحمات كساني هستند كه در كربلاي 5 در سال سرنوشت جنگ جنگيدند و دنيا به قدرت فرزندان اين ملت در سال 1365 ايمان آورد و امروز اين ملت دست آناني را مي‌بوسد كه از نفس افتادند تا ما از نفس نيفتيم. پس از مراسم مربوط به سال تحويل و درددلي با شهداي شلمچه حوالي ظهر به سمت خرمشهر و مسجد جامع حركت كرديم. مسير بسيار شلوغ و پرترافيك است. اين حجم از ترافيك كسي را كلافه نمي‌كند، چون سال نو به ديدار آناني آمده‌اند كه سختي‌ها را براي اينكه ما در رفاه باشيم به جان خريدند و براي ما آزادي، امنيت و عزت به ارمغان آوردند. 
 خرمشهر سند زنده يك جنايت
يك ساعت مانده به نماز ظهر به خرمشهر مي‌رسيم. فرصتي يك ساعته مهياست براي ديد و بازديد از خرمشهر. در اين سير و سياحت در شهر خرمشهر از نزديك با مردم خونگرم اين شهر آشنا شديم و با برخي از مردم از لحظات سخت سقوط خرمشهر و سپس آزادي اين شهر پرسيديم. اگرچه هدف ما گردشگري نبود و دوست نداشتم اين سفر معنوي را كه معطر به حضور شهيدان است در حد يك گردشگري ساده كه معمولا براي گذراندن اوقات فراغت به جاهاي ديدني و مفرح سفر مي‌كنند تقليل بدهم، اما برخي شهرها مثل خرمشهر يك استثناست. در مورد خرمشهر يا ساير شهرهاي جنگ‌زده ما در هشت سال دفاع مقدس بايد گفت كه در كوچه پس‌كوچه‌ها و خيابان‌هاي اين شهرها هنوز هم خانه‌هايي هستند كه سند زنده جنايت‌هاي ارتش بعثي صدام بر در و ديوارشان وجود دارد. قطعاً هر گردشگري كه اين خانه‌ها را ببيند با روحيه جنگ‌طلب صدام بهتر آشنا  و حقانيت مردم ايران برايش زنده‌تر مي‌شود. از طرف ديگر اين خانه‌ها نمادي از هشت سال دفاع مقدس زنان و مردان ايراني است كه با پوست، گوشت و استخوان خود تا آخرين قطره خون از سرزمين اسلامي‌شان دفاع كردند.   حتي خوب است كه گردشگران خارجي هم بيايند و از نزديك خرمشهر و ساير شهرهاي جنگ‌زده را ببينند. در آن‌صورت اين خودش يك تبليغ بزرگ براي روحيه تسليم‌ناپذير  ايرانيان نزد هر گردشگري است. از طرف ديگر حالا كه اين امكان براي مردم ايران فراهم است كه در قالب راهيان نور به سرزمين‌هاي نور مي‌روند و از شهرهاي همجوار بازديد مي‌كنند، اگر از گردشگران خارجي هم در قالب گردشگري جنگ دعوت بشود تا سري به اين شهرها بزنند، قطعاً باعث رونق بيشتر اين شهرها مي‌شود. 
 نبردي به نام والفجر8
در هر حال پس از اقامه نماز ظهر در مسجد جامع خرمشهر كه از نمادهاي خوزستان در سال‌هاي دفاع مقدس است، به سمت اروندكنار و منطقه عملياتي والفجر 8 حركت مي‌كنيم. ساعت حوالي 4 بعداز ظهر به اروندكنار رسيديم. وقتي به اروندكنار مي‌رسيد، حس عجيبي به شما دست مي‌دهد. در سمت چپت نخل‌هاي بي‌سر را كه يادآور مظلوميت رزمندگان اسلام در سال‌هاي دفاع مقدس است، مي‌بيني و حس غربت به شما دست مي‌دهد و در سمت راستت اروند خروشان و شهر فاو را مي‌بيني و به خود مي‌بالي كه ديرزماني رزمندگاني در اين پهن دشت كشور بودند كه ناممكن‌ها را ممكن ساختند تا اكنون شعار ما مي‌توانيم را جامه عمل بپوشيم. اروند در دوران دفاع مقدس شاهد عمليات والفجر 8 يكي از بزرگ‌ترين نبردهاي دوران جنگ بود. اين عمليات در روز 20 بهمن سال 64 با رمز يا زهرا آغاز شد و شهر فاو به تصرف رزمندگان اسلام درآمد. 
اكنون 28 سال از دفاع مقدس مي‌گذرد. پس از گذشت اين همه سال، هنوز فكه، طلائيه، چزابه، اروندكنار و شلمچه و شرهاني مانده است. اكنون جاي شهدايي كه در اين پهن دشت جنگيدند خالي است. آنها كه اين مناطق را از اسارت صدام و صداميان متجاوز رهاندند، رفته‌اند. اكنون وقتي در سكوت اين دشت در گوشه‌اي پناه مي‌گيري و چشم بر هم مي‌گذاري و دل به اطراف مي‌دهي با گوش جان مي‌شنوي صداي گوشخراش و مهيب شني تانك‌ها را، صداي انفجار پياپي خمپاره‌ها را، صداي غرش گلوله كاتيوشا را و صداي شهادتين وداع ياران را. دلت تنگ مي‌شود براي دوراني كه جبهه بود. براي صفا و صميميت همرزمان و براي بوي باروت و گرد و خاك انفجار خمپاره‌ها و براي جاي خالي شهدا. دلت تنگ مي‌شود براي گريه‌هاي نيمه شب رزمندگان، براي عكس‌هاي يادگاري، براي راز و نيازهاي جبهه. 


منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۸:۵۲





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 97]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن