واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: شوراي شهري كه " بُنِ ديوار كَند و سقف اندود " بوشهر - ايرنا - پايگاه خبري تحليلي اتحاد خبر مطلبي با عنوان شوراي شهري كه " بُنِ ديوار كَند و سقف اندود " به قلم عبدالحالق عبدالهي در مورد عملكرد شوراي شهر برازجان مركز شهرستان دشتستان را بازنشر داده است.
در ادامه اين مطلب آمده است: من بارها با خود فكر مي كردم چرا شوراي شهر برازجان مدتهاست در چنبره اختلاف و دودستگي دست و پا مي زند و اصلا چرا اين شتر تفرقه و دوئيت چهارزانو نشسته و درِ شوراي شهر ما را ول نمي كند و توصيه به گفتگو و منطق و دليل و برهان نيز هيچ فايده اي ندارد ؟ چرا 9 نفر آدم نمي توانند با هم بسازند ، اينهمه سنگ جلوي پاي هم مي اندازند و در يك سيكل معيوب به دور خود مي چرخند و مانند كنسرتي كه اعضايش ساز مخالف مي زند سازشان ناكوك است و دائما خارج مي نوازند ؟ بنظر بنده ظلم آن نيست كه كسي ديگري را بكشد يا بزند و شكنجه كند ، اين كارها در دوره ما از كمتر كسي ساخته است . همين كه مي توانند حق كسي را بدهند و نمي دهند ، يا دير مي دهند ، يا مفت نمي دهند و يا حتي اصلا نمي دهند خود ظلمي فاحش است .نمونه بارز اين ظلم فاحش همين موضوع شهردار است.همه مي دانيم پس از كش و قوس هاي فراوان و ماهها بدون شهردار ماندن بالاخره 8 ماه قبل يك شهردار جوان و بومي سكان مديريت شهري را بدست گرفت و در اين مدت كوتاه كارهايي انجام داد و خدماتي از خود بجاي گذاشت كه مي توان گفت كارهاي نسبتأ خوب و موثري بوده است . كارهاي مانند : نهضت آسفالت كوچه ها كه آرام آرام در حال شكل گرفتن است ، تكميل پل مجاهد كه به عنوان عقده اي روي دل مردم سنگيني مي كرد و بالاخره انجامش محقق شد ، احداث 15 قطعه زمين چمن در نقاط مختلف شهر ، جذب اعتبارات هنگفت مالي كه به روايتي در تاريخ 60 ساله شهرداري برازجان بي سابقه بوده ، گشودن گذر دلشگا كه انصافا وصله ناجوري بر ويترين فرسوده شهر بود ، همينطور پرداخت به موقع حقوق و مزاياي پرسنل شهرداري و مطالبات معوق آنها و از همه مهم تر سروسامان دادن به وضعيت اسفناك مالي شهرداري كه ارثيه شوم پيشينيان بود و همواره نقطه ضعف و پاشنه آشيل شهرداري برازجان محسوب مي شد.موضوعي كه باعث شد دست به قلم برم و اين سطور را بنويسم اين است كه شنيدم بعضي از اعضاي شوراي شهر تصميم گرفته اند شهردار جوان و از راه نرسيده را ابتدا به سئوال كشند و بعد هم به قربانگاه استيضاح برند . علت ؟ شايعه بسيار است . فارغ از اين كه ، آيا اين سبك سئوال كردن قانوني است يا نه و اصولأ سئوالاتي كه در صحن شورا هنوز حتي مطرح هم نشده آيا مي تواند به عنوان طرح سئوال از شهردار قلمداد شود يا نه ؟ شما كجاي دنيا ديده ايد كارنامه مسئولي را تنها با 8 ماه خدمت بسنجند و به قضاوت بنشينند ؟ البته اگر اين طرح سئوال به منظور تذكر اشتباهات و ديدن معايب شهردار باشد نه تنها مذموم نيست بلكه بسيار هم كار خوب و پسنده اي است به هر حال شهردار نيز انسان است و به هيچ وجه از خطا و اشتباه مبري نيست اما اگر واقعأ آنطور كه بنده شنيده ام اهداف شوم ديگري در كار باشد بايد براي عضو يا اعضايي كه بدليل اغراض شخصي و نيز اينكه مثلا به شهردار راي نداده اند و عليرغم خواست مردم بر خلاف موج شنا مي كنند و حاضر به پذيرفتن نظر جمع نيستند و مي خواهند شهرداري را پس از 8 ماه قيقاج و قرباني كنند واقعا متاسفم و اينجاست كه بايد گفت و خواند : يا محول الحول و الاحوال ، حول حالنا الي احسن الحال !!! . البته در اينجا توضيح نكته اي را لازم مي دانم : ما نه با شهردار عقد اخوت بسته ايم و بده بستاني داريم و نه همانطور كه قبلا هم گفته شد چشم بر اشتباهات احتمالي اش مي بنديم ما با طرح سئوال از شهردار هم مخالف نيستيم اتفاقا سئوال از شهردار يكي از بديهي ترين حقوق و حتي از وظايف اصلي شوراي شهر است و ما نه مي خواهيم و نه مي توانيم اين حق را سلب كنيم دغدغه ما چيز ديگري است . لابد شنيده ايد مي گويند شخصي كه پدرش مرده بود بسيار گريه مي كرد . دوستان و آشنايان دلداريش مي دادند كه : بالاخره پدر همه يك روز مي ميرد چرا اين همه گريه و زاري مي كني ؟ مرد جواب داد : من براي مرگ پدرم نمي گريم براي اين گريه مي كنم كه مي ترسم اجل راه خانه امان را پيدا كرده باشد . حالا حكايت شورا و شهرداري است.بنده از طرح سئوال و حتي استيضاح شهردار ناراحت نيستم ترسم اين است كه اين سنت ناحسنه طرح سئوال و استيضاح از سر عناد و اختلافات شخصي ، نهادينه و مرسوم شود و به عنوان شمشير داموكلس و اهرم فشاري بر سر شهرداران همچنان آويزان بماند . كه اگر چنين شود اطمينان داشته باشيد سنگ روي سنگ بند نمي شود و دقيقأ مصداق شخصي است كه به قول سنايي " بُن ديوار كَند و سقف اندود " . ضمن اينكه بياد بياورم سال گذشته را كه شهردار قبلي در آستانه نوروز دستمان را در پوست گردو گذاشت و قهر كرد و رفت ، آن روزها شهرداري به هم خورده و به اصطلاح "حسينقلي خاني" شده بود و "علي" مانده بود و حوضش و چه مصيبتي بود تعطيلات نوروزي را جلوي مهمانان نوروزي بدون شهردار سر كردن . آن روزها و در شرايطي كه خيلي ها براي گرفتن پست و منصب و رفتن به مركز له له مي زدند بپذيريم همين كه شخصي پايتخت را رها كند و بيايد كانديداي اين پست بشود خود يك تهور و شهامت است چرا كه " وضو گرفتن در زمستان نصف نمازخواندن است ". واقعا چرا حالا كه كارها اندكي سر و ساماني پيدا كرده و قوامي يافته يا به عبارتي چرا اكنون كه يك نفر آستين بالا زده و در اين سرماي لوطي كُش وضو گرفته تا نماز خدمت بجاي آورد عده اي راي و نظر اكثريت را بر نمي تابند و همچنان بر طبل دوئيت مي كوبند و نمي خواهند در فضايي آرام و دور از تنش شاهد روند رو به رشد عمران و آبادي اين شهر باشند ؟ آري آنها كه مي خواهند خدا شوند و با باد زدن به آتش اختلاف و كارشكني، كار خود را پيش برند در برابر وجدان خود و افكار عمومي مردم چه پاسخي خواهند داشت و اينكار جز اينكه شهر را يكبار ديگر در يك بحران مديريتي بغلطاند چه نتيجه اي خواهد داشت ؟مطمئن باشيد اگر اين شهردار را نيز با تيغ سئوال بيجا و استيضاح غيرضروي سلاخي كنيم و سر ببُريم تا يكسال ديگر كه " الحمدالله مِنه " عمر اين شورا سر مي رود شهرمان هرگز روي شهردار ديگري را به خود نخواهيد ديد چرا كه نه اين اعضايي كه ما مي شناسيم بر انتخاب شهردار ديگري اجماع مي كنند و نه اگر به فرض محال اجماع كنند مشكل مي بينم كسي آبرويش را كف دست بگيرد و حاضر شود براي يك دوره 7 – 8 ماهه بر مسند شهرداري بنشيند ، البته شهردار با كفايت و واقعي را عرض ميكنم و گرنه كانديداي كارنادان و نالايق و دستپاچه كه الحمدالله " فت و فراوان " است . ميگويد نه ؟ اين خط اين هم نشان ...در پايان به بعضي اعضاي شوراي شهر برادرانه توصيه ميكنم در اين شرايطي كه شهر در يك پرانتز تاريخي تغيير و رشد و تعالي شهري قرار گرفته آتش بيار معركه نشوند ، خُرُنگ خودخواهي و تك روي را باد نزنند و نگذارند تمركز ، وقت و انرژِي مديريت شهري كه نوعي حق الناس است به جاي عمران و آبادي شهر صرف خنثي نمودن توطئه و بهانه گيري ها شود و نهايتأ اجازه دهند شهردار و مجموعه شهرداري فارغ از غوغا و هياهو به كار خود ادامه دهند بلكه شهر سر و ساماني يابد .و بياد داشته باشيد سال آينده باز از همين مردم راي اعتماد مي خواهيد بنابراين كاري نكنيد راه شما از راه مردمي كه به شما راي داده اند جدا شود ، مبادا آن ها به شما اعتماد كرده و راي داده باشند اما شما بر خلاف اراده و منويات آنان گام برداشته باشيد ، آنان در مسير عشق طي طريق كرده باشند و شما در راه ديگر.6045
05/02/1395
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 59]