واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: راهكاري براي مقابله با بحران خشكي تهران - ايرنا- پايگاه خبري آفتاب در يادداشتي نوشت: ايران كه از نظر اقليمي داراي وضعيت خشك تا نيمه خشك است و بنابراين استفاده بهينه از آب در چنين كشوري از اهميت خاصي در توسعه فعاليتهاي كشاورزي برخوردار است.
اين نوشتار به قلم مطهره محسنپور در ادامه مي افزايد: مواجهه با كمبود آب در شرايط كنوني و بحران آب در آينده كشور انكارناپذير است و نيازمند آن است تا با اتخاذ تمهيدات علمي صحيح بتوان آن را تا حد امكان كنترل نمود.با توجه به متوسط بارش ساليانه كمتر از 230 ميليمتر در كشور كليه برنامهريزيها در سطح كلان بايد بر اساس الگوي مناطق خشك صورت گيرد، زيرا بيتوجهي به اين تهديد ميتواند خسارات جبران ناپذيري را در عرصه توليد كشاورزي ايجاد كند. در سالهاي اخير خشكساليهاي متوالي و محدوديت منابع آب، ميزان توليد فعلي محصولات زراعي را به مخاطره انداخته است. با توجه به اين واقعيت تلخ، داشتن راهكارهاي ملي مشخص و مدون در بخشهاي مختلف جامعه و در وزارتخانههاي مختلف كشور براي سازگاري با خشكي و كاهش اثرات سوء ناشي از آن بر جوامع شهري و روستايي از ضروريات انكارناپذير است.خشكي و كمبود آب يكي از معضلات توسعه كشت برنج و در عين حال يكي از دلايل هزينه بالاي تمام شده اين محصول است. آينده توليد برنج به اتخاذ و گسترش استراتژيهايي بستگي دارد كه آب را به طور مؤثري استفاده و كنترل نمايد. تامين 50 درصد برنج ايران وابسته به واردات است. رقم واردات برنج در سال 93 حدود يك ميليون و 185 هزار تن به ارزش يك ميليارد و چهارصد و ده ميليون دلار بوده است.كشور ايران با دارا بودن منابع غني و سرشار طبيعي و انساني ميتواند در مورد مهمترين محصولات كشاورزي و غذايي خود نظير برنج خودكفا شود. با توجه به معضل خشكي در كشور و محدوديت آب از يك طرف و توليد برنج با سيستم زراعي متداول در ايران (غرقابي) كه نيازمند آب فراواني است از طرف ديگر، ايجاد واريتههاي متحمل به خشكي براي نيل به خودكفايي در اين محصول ضروري است. برنج متحمل به خشكي، امكان تغيير سيستم زراعت برنج به كشت خشكه (البته با آبياري كم، نه ديم)، ضمن كاهش هزينههاي توليد، امكان توسعه كشت اين محصول به استانهاي آذربايجان شرقي و غربي، قزوين، اردبيل، زنجان، اصفهان، فارس و حتي سيستان و بلوچستان را فراهم و محدوديت كشت برنج در مناطق پرآب مانند استانهاي شمالي را برطرف خواهد كرد. با توسعه كشت برنج خشكه به ساير استانهاي گفته شده ميتوان كشور را از يك وارد كننده بزرگ برنج به صادر كننده عمده برنج تبديل كرد. برنج از جنبه فيزيولوژيك نياز چنداني به آب ندارد. دو دليل اصلي براي توليد غرقابي برنج عنوان شده است. دليل اول كنترل علف هرز از طريق غرقابي و كشت نشايي است. دليل دوم خنثي كردن pH خاك است. در واقع چنانچه برنج اين دو مشكل را نداشته باشد كشت غير غرقابي آن هم از جنبه كيفي (عطر و طعم) و هم از جنبه كمي توليد برتري خواهد داشت. به همين دليل است كه آبياري تناوبي براي برنج توصيه ميشود.ايجاد مقاومت نسبت به خشكي در گياهان از بهترين راههاي مقابله با بحران كمآبي است. در جهان و ايران تحقيقات وسيعي در حيطه اصلاح نباتات سنتي و بيوتكنولوژي مدرن براي فائق آمدن بر اين مشكل در جريان است. متأسفانه موفقيتهاي به دستآمده با استفاده از روشهاي اصلاح كلاسيك و سنتي به دليل محدوديت منابع ژنتيكي لازم براي بهبود مقاومت گياهان به خشكي، چندان زياد نيست. با اين وجود، در طبيعت گياهاني زيست ميكنند كه در شرايط بسيار خشك نظير بيابانهاي مركزي ايران، قادر به حيات و حتي توليد هستند. وجود اين قابليتهاي ژنتيكي است كه پژوهشگران را به استفاده از اين منابع ژنتيكي باارزش در روشهاي مهندسي ژنتيك سوق داده است؛ چرا كه روشهاي اصلاح سنتي قادر به بهرهبرداري از اين منبع ژنتيكي عظيم و باارزش نيست.در روشهاي مبتني بر بيوتكنولوژي مدرن، ابتدا نسبت به شناسايي مكانيسمهاي دقيق فيزيولوژيك مقاومت در برابر خشكي در اين موجودات اقدام ميشود. سپس، ژن يا ژنهاي اصلي درگير در اين فرآيندها مورد شناسايي قرار ميگيرند. آنگاه آن ژنها جداسازي شده و از آنها در روشهاي مهندسي ژنتيك براي ايجاد گياهان مقاوم در برابر كمآبي استفاده ميشود. نمونه اين گياهان، ذرت تراريخته مقاوم به خشكي است. اولين ذرت تراريخته مقاوم به خشكي در سال 2013 در ايالات متحده كشت شد و سطح زير كشت آن ظرف يك سال به بيش از پنج و نيم برابر افزايش يافت و از 50 هزار هكتار در سال 2013 به 275 هزار هكتار در سال 2014 رسيد و در ايالات متحده در سال 2015 در سطح 300 هزار هكتار مورد بهرهبرداري قرار گرفت. اين حقيقت بازتابي از پذيرش اين محصول در ميان كشاورزان بود. اين رقم ذرت 10% مقاومت بيشتري به خشكي داشته و منجر به ممكن شدن كشت ذرت در مناطقي كه پيش از آن امكان كشت ذرت وجود نداشته شده است.در ايران نيز پژوهشهاي وسيعي در جريان است تا برخي مكانيسمهاي فيزيولوژيك و ژنهاي مقاومت در برابر خشكي شناساييشده و يا در حال شناسايي به گياهان زراعي انتقال داده شوند. به عنوان نمونه، به ايجاد گياه برنج مقاوم به خشكي ميتوان اشاره كرد كه در صورت تحقق، اين امكان را به وجود ميآورد كه گياه برنج را به روشي گندم كشت كرده و مصرف آب را به يك سوم تا يك چهارم مقدار كنوني كاهش داد و از اين طريق، در مصرف مقدار زيادي آب صرفهجويي كرده و آب صرفهجوييشده را در زراعتهاي ديگر و يا مصارف ديگر مورد استفاده قرار داد. علاوهبراين، كشاورزان شاليكار نيز نگراني كمتري بابت بحران كمآبي داشته و زراعت اين گياه نيز ميتواند توسعه يابد. توليد برنج مقاوم به علفكش با هدف صرفهجويي در مصرف آب و توليد برنجهاي تراريخته با مهندسي سيستم ريشه گياه براي تحمل به خشكي از جمله تحقيقاتي هستند كه چنين هدفي را دنبال ميكنند. سيستم ريشه استقرار گياه در خاك را فراهم كرده، جذب موثر آب و مواد مغذي را باعث شده و همچنين قادر است تأثير عمدهاي بر استفاده از كود و در نهايت افزايش عملكرد محصولات زراعي در سراسر جهان داشته باشد. استفاده از جديدترين تكنيكهاي مهندسي ژنتيك براي معماري سيستم ريشه ميتواند براي گياه مزيت رشد در شرايط خاص زيستمحيطي (مثلا خشكسالي) را فراهم كرده و قسمتهاي هوايي گياه را به طور مستقيم تحت تاثير قرار داده و عملكرد گياه را حفظ كند. خاكهاي فقير و استرسهاي محيطي از عوامل اصلي كاهش بازده محصول در بسياري از نقاط جهان هستند.بنابراين، شناسايي ژنهاي موثر در بهبود سيستم ريشه و به كارگيري مهندسي ژنتيك با هدف توسعه محصولاتي با عملكرد بهتر داراي اهميت زيادي در كشاورزي و امنيت غذايي است. به مزاياي بحث شده در بالا اين موضوع را نيز بايد اضافه نمود كه مراكز علمي معتبر و دانشگاههاي متعدد و مستقل و نيز نهادهاي نظارتي به اين نتيجه رسيدهاند كه محصولات تراريخته براي مصرف انسان و محيط زيست ايمن هستند. به عنوان مثال مطالعات زيادي اين محصولات را از نظر سلامت مورد بررسي قرار دادهاند كه از جمله آنها گزارش اتحاديه اروپا است كه محصول مشاركت 500 گروه تحقيقاتي مستقل در 130 پژوهش در طي 25 سال با هزينه 300 ميليون يورو است و در نهايت نتيجه گرفته است كه محصولات تراريخته مانند فرآوردههاي كشاورزي سنتي سالم هستند. بررسي و جمعبندي بيش از هزار و هفتصد مقاله علمي معتبر كه به بررسي اثرات غذاهاي حاصل از مهندسي ژنتيك بر سلامت انسان و محيط زيست در فاصله سالهاي 2002 تا 2012 پرداخته بودند نيز به وضوح نشان داد كه به طور خلاصه، غذاهاي اصلاح شده ژنتيكي از گستردهترين موضوعاتي است كه تاكنون مورد بررسي و مطالعه قرارگرفتهاند و تاكنون هيچ مدرك معتبري وجود ندارد كه تهديد GMOها را بر محيط زيست و سلامت نشان دهد. بنابراين توجه ويژه به راهكار مهندسي ژنتيك و توليد گياهان تراريخته به منظور توليد محصولات كشاورزي متحمل به خشكي از جنبه صرفهجويي در مصرف آب كشاورزي و توسعه كشت اين محصولات در كشور حائز اهميت بسياري خواهد بود.* منبع: پايگاه خبري آفتاب ** اول ** 1337
31/01/1395
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]