واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: استیضاح وزیر نفت در صورت مشارکت در توافق دوحه!
شرق در گزارشی آورده است:
به گزارش نامهنیوز، مجلس باید از وزیر نفت سؤال قاطع میپرسید یا حتی برایش جلسه استیضاح برگزار میکرد، اگر زنگنه به دوحه میرفت و توافق «فریز نفتی» را امضا میکرد. «فریز نفتی» طرحی سعودی- روسی بود تا نفت ایران را پس از رفع تحریمهای هستهای، دوباره به تحریم ببرد؛ طرحی که یکشنبهشب در کنفرانس دوحه شکست خورد. این طرح در صورت تصویب قرار بود تولید نفت کشورهای عضو اوپک و تولیدکنندگان بزرگ غیرعضو را در سطح تولید ژانویه ٢٠١٦ ثابت نگه دارد. معتقدم هدف اصلی آن بهکنجبردن اقتصاد ایران پس از موفقیت برجام بود اما این طرح سعودی-روسی زوایای پچیدهای داشت.
١- وزیر نفت عربستان، بلافاصله بعد از تحریم نفتی ایران در سال ٢٠١٢ در سیاستی غیردوستانه با تأکید اعلام کرد که این کشور به تقاضای نفت موجود در بازار پاسخ خواهد داد تا مصرفکنندگان با راحتی خیال بیشتری ایران را تحریم کنند. جدا از دستاوردهای سیاسی تحریم ایران برای عربستان، افزایش سهم بازار نفت، موهبت بیدردسر تحریم ایران برای سعودیها بود. نفت بالای ١٠٠ دلار در آن سالها، دلارهای بادآوردهای را به جیب سعودی ریخت که بعدها برای مقاصد سیاسی- منطقهایاش، از آن استفاده کرد. عربستان در فاصله سالهای ٢٠١١ تا ٢٠١٦ مجموعا ٨٢٨ هزار بشکه در روز بر تولید نفت خود افزود. پشت سر عربستان، روسیه، عراق و کشورهای حاشیه خلیجفارس، تلاش کردند تا از فرصت نبود ایران و کشورهایی مانند لیبی و... در بازار نفت بینصیب نمانند. در این مدت روسیه ٦٢٠ هزار بشکه، عراق یک میلیون و ٦١٠هزار بشکه، امارات ٣١٩ هزار بشکه و کویت ٢٢٨هزار بشکه بر تولید نفت خود افزودند. خارجشدن ١٫٥میلیون بشکه تولید نفت ایران و لیبی از بازار نفت، فرصت طلایی بینظیری برای رقبا بود. غیرت ایرانیمان کجا رفته است؟!
٢- وزیر نفت عربستان در پایان سال ٢٠١٤، با توجیه مبارزه با افزایش تولید نفت شیل آمریکا، اجازه نداد اوپک سقف ٣٠میلیونبشکهای تولید نفت خود را کاهش دهد. قیمتها حدود ٤٠ دلار پایین آمد و خیلی سریع به محدوده ٣٠ دلار رسید. هم زمان زیادی تولید کشید تا دکلها از حفاری در برخی مناطق غیراقتصادی برای تولید شیل پرهیز کنند، هم تأثیر سیاست عربستان بر تولید نفت شیل چنان نبود که بشود در بوق کرد. تولید نفت آمریکا در فاصله سالهای ٢٠١١ تا ٢٠١٦ حدود چهارمیلیونو ٧٣٠هزار بشکه افزایش یافته بود؛ اگرچه تولید نفت شیل آمریکا اندکی محدود شده است؛ اما نفت ارزان، اقتصاد آمریکا را به حرکت درآورده و معادله را به نفع ایالات متحده تغییر داده است. کاهش نرخ بیکاری و افزایش نرخ اقتصادی یکی از تأثیرات نفت ارزان برای اقتصاد آمریکا بود. پس اگر سعودیها حامی سنتی جمهوریخواهها به شمار میروند، از اقتصاد دولت دموکرات اوباما هم حمایت کردهاند؛ حتی به ضرر اقتصادهای در حال ورشکستگی برخی کشورهای اوپکی مانند ونزوئلا!
٣- از دو منبع موثق شنیدهام که دو نفر از وزرای نفت اوپک، به وزیر نفت ایران گفتهاند، وزیر انرژی روسیه کمتر از عربستان برای پیوستن ایران به طرح فریز نفتی تأکید نکرده است. اینکه ایران و روسیه، در برخی حوزهها، سیاستهای همسو دارند، به جای خود محفوظ است؛ اما روسیه در بازار نفت، رقیب جدی ایران است. نکته تأملبرانگیز این است که، بخشی از بازار نفت تحریمشده ایران در اروپا را روسها گرفته بودند. براساس اطلاعات منابع ثانویه، روسها در سال ٢٠١٥، بهطور متوسط روزانه ١٠میلیون و ٨٥٠هزار بشکه نفت تولید کردهاند. تولید نفت روسیه در سال ٢٠١٠ بهطور متوسط ١٠میلیون و ٢٧٠هزار بشکه بود. به بازی روسی عادت داریم!
٤- بیژن زنگنه، از اولین حضورش در اوپک، بعد از وزارت در دولت روحانی، بارها اعلام کرده است که ایران بلافاصله پس از رفع تحریمها به هر شکل ممکن، سهم بازار نفت خود را دستکم به میزان قبل از تحریمها خواهد رساند. ایران با تولید چهارمیلیون تا چهارمیلیونو ١٠٠هزار بشکه در روز، پیش از تحریم بیش از ١٤ درصد تولید اوپک را در دست داشت. این میزان امروز به ١٢ درصد کاهش یافته است. میزان سهم بازار جدا از منافع اقتصادیاش، از مؤلفههای امنیت ملی است. به روسیه نگاه کنید. کِریمه را به خاک خود الحاق کرد. چرا غرب نتوانست واکنشی جدی به روسها نشان دهد؟ جدا از قدرت نظامی روسها، یکی از دلایلش را در سهم زیاد روسها در تأمین نفت و گاز اروپا جستوجو کنید. اگر صادرات نفت ایران به اروپا به جای روزی ٦٠٠هزار بشکه در دوره قبل تحریم، روزی دومیلیون و ٦٠٠هزار بشکه بود، فکر میکنید اروپا به راحتی با تحریمهای ایالات متحده علیه ایران همراهی میکرد. شخصا اینطور فکر نمیکنم!
٥- آمدن وزرای نفت ونزوئلا، قطر و عراق به تهران برای متقاعدکردن ایران برای پیوستن به طرح «فریز نفتی» از آن کارهای عجیب و غریب بود. این سفر هیچ مفهومی جز این نداشت که ایران باید خودش را تحریم کند؛ کمااینکه، هدف طرح فریز نفتی محدودکردن منابع مالی ایران بعد از توافق برجام بود. هرچند روی آن لعاب کشیده باشند که میخواهند قیمت نفت را بالا ببرند. اگر غیر از این بود، وزرای کشورهای شرکتکننده در اجلاس دوحه با طرح فریز نفتی بدون حضور ایران موافقت میکردند. شاید ٥٠٠- ٦٠٠هزار بشکه اضافه تولید ایران در بازاری که روزانه بیش از ١٫٥میلیون بشکه اضافه عرضه دارد، به چشم نیاید؛ اما دلارهای اضافه برای اقتصاد تازه از تحریم درآمده ایران ضروری است. پس هیچکس حق ندارد با پذیرش محدودیت برای تولید نفت ایران، کمر اقتصاد نحیف ایران را بشکند.
٦- اگر گفته شود بهتر بود ایران با پذیرش محدودیت تولید نفت، از طریق بهثمررسیدن توافق فریز نفتی، باعث افزایش قیمت نفت میشد و با صادرات نفت کمتر همین منابع مالی امروزش را بهدست میآورد، آنگاه باید به این پرسش هم پاسخ داده شود که چطور سهم بازار از دسترفته ایران به دست بیاید؟! سهم بازار یک شبه به دست نمیآید؛ کمااینکه باید خون دل خورد تا سهم قبلی بازار را به دست آورد. شاهد مثالش تلاشهای وقیحانه این روزهای بعضی کشورها برای مانعتراشی پیشروی افزایش تولید نفت ایران است. داشتن سهم مناسب از بازار نفت جزء منافع کلان ملی و از حقوق فرزندان ماست. کسی حق ندارد آن را زیر پا بگذارد.
٧- هرچند نماینده ایران در هیأت عامل اوپک در موضعگیری رسمی پس از پایان اجلاس دوحه، ضمن تأکید بر رساندن سهم ایران دستکم به میزان قبل از تحریمها، اعلام کرده است که ایران از ادامه رایزنیها برای تثبیت بازار نفت حمایت میکند؛ اما باید اجلاس دوحه را شکستی بزرگ برای عربستان به شمار آورد. شکستی که باعث ازدسترفتن بخشی از اعتبار قطریها هم شد. سعودیها همه را جمع کرده بودند تا به یک توافق برسند. از قبل هم معلوم بود که ایران در این توافق شرکت نخواهد کرد. حتی به درخواست قطر، نماینده ایران به این اجلاس نرفت؛ اما چه شد؟ محمدبنسلمان، نایب ولیعهد سعودی، نظرش را بر بیش از ١٦ کشور حاضر در دوحه تحمیل کرد و با بهانه نبود ایران، باعث شکست اجلاس دوحه شد. برخی صاحبنظران، اجلاس دوحه را مقدمه پایان دوره صدارت علی النعیمی، وزیر نفت عربستان، میدانند. پایانی نافرجام!
٨- ایران با نپذیرفتن طرح فریز نفتی و همزمان حمایت از تلاشها برای ثبات در بازار نفت، یکی از بهترین سیاستهای نفتیاش در سالهای اخیر را اتخاذ کرد؛ حتی نرفتن وزیر نفت به دوحه هم کار درستی بود؛ زیرا در صورت حضور ایران و مشارکتنکردن در طرح فریز نفتی، مسئولیت شکست اجلاس متوجه ایران میشد. قطر فکرش را هم نمیکرد که توافق حاصل نشود، وقتی از کاظمپوراردبیلی خواست تا در صورت امضانکردن توافق به دوحه نرود. از اینجا به بعد هم ایران بدون مشارکت در هیچگونه محدودیتی برای تولید نفت و سهم بازارش (تا میزان قبل از تحریمها) تنها باید از کشورهایی مانند عربستان، روسیه، قطر، عراق و... بخواهد سهمی را که در دوران تحریم، از بازار نفت گرفته بودند، پس دهند تا قیمتها بالا رود.
٩- راستی، طرح فریز نفتی قرار بود کدام محدودیت را برای عربستان، روسیه، قطر و... وضع کند. این کشورها که با حدود بیشترین ظرفیتشان در حال تولید نفت هستند! براساس آخرین آمار اوپک، تولید روزانه نفت عربستان در ماه مارس ٢٠١٦ بهطور متوسط ١٠میلیونو ١٢٨هزار بشکه در روز بوده است؛ ماهی که قرار بود فریز نفتی براساس آن اعمال شود. بازار نفت هم هرچند امروز باز میشود و واکنشی رو به پایین به شکست دوحه نشان خواهد داد؛ اما قیمتها فعلا افت چشمگیری نخواهد کرد و در محدوده ٣٠ تا ٤٠ دلار خواهد ماند.
١٠- حمایت از منافع بزرگ ملی، نیاز به یکپارچگی داخلی دارد. در برابر حرکت سعودیها هم، با اجماع داخلی بهتر میتوان ایستاد؛ بنابراین همه میتوانند این پیغام را به ساختمان طالقانی برسانند که وزارت نفت حق ندارد با هیچگونه محدودیتی کسب سهم بازار، دستکم به میزان قبل از تحریمها، موافقت کند؛ کمااینکه به طرح سعودی در دوحه نپیوست که اگر مشارکت میکرد، اولین نفری بودم که پیشنهاد تشکیل جلسه سؤال از زنگنه و حتی طرح استیضاح وزیر نفت را برای نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی مینوشتم.
منبع: روزنامه شرق
۳۱ فروردين ۱۳۹۵ - ۰۷:۱۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]