واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
وقتی ندانی نژادپرستی چیست وبلاگ > علیانی، کورش - وقتی ندانیم نژادپرستی چی ست و تنها به حدسهای خودمان در این مورد اکتفا کنیم، طبیعتاً نمیتوانیم از فکر، گفتار، رفتار و نمادسازیهای نژادپرستانه دوری کنیم.
انتشارات سِیج (Sage) کتابی منتشر کرده است به نام دائرةالمعارف نژاد، قومیت و جامعه. دائرةالمعارفها را معمولاً افراد دانشگاهی برای مراجعهی افراد معمولی مینویسند. یعنی مبنای متن پژوهشهای دانشگاهی است اما زبان متن عمومیتر از متنهای دانشگاهی است. جامعهشناسی به نام جان بَرنشاو (John Barnshaw) که مقالهی نژاد (race) را در نسخهی سال ۲۰۰۸ این کتاب نوشته است، مقالهاش را چنین آغاز کرده است: نژاد گروهی اجتماعی از افراد است که دارای ویژگیهای مشابه جسمانی یا اجتماعی دارند که جامعه اغلب آنها را به عنوان شکلدهندهی یک گروه مجزا در نظر میگیرد. دقت کنید. ویژگیهای مشابه جسمانی یا اجتماعی. هم به این دقت کنید که صحبتی از همنژاد بودن در میان نیست و هم به این دقت کنید که نویسنده از یا استفاده کرده است. یعنی از نظر برنشاو گروهی که به دلیل ویژگیهای مشترک اجتماعی مجزا در نظر گرفته میشوند نیز «نژاد» نام دارند. چرا برنشاو چنین تعریف عجیبی از نژاد ارائه داده است؟ خود او در مقالهی دیگری به نام ساخت اجتماعی نژاد (social construction of race) پاسخ این سوال را داده است: ساخت اجتماعی نژاد به این کار جامعه اطلاق میشود که گروهبندیهای مجزا از مردم ارائه میدهد که مشابهتهای جسمانی یا ویژگیهای مشترک دیگری دارند. در دیدگاه معاصر، نژاد را مفهومی شکلیافته توسط انسانی میدانند که نمادها را برای آفریدن معنا از محیط اجتماعیش به کار میگیرد. از این منظر نژاد یک بخش ذاتی از موجود انسانی یا محیط نیست، هویتی است که با به کار گرفتن نمادها خلق شده تا معنایی در یک فرهنگ یا جامعه بسازد. حالا وقتی آغاز مقالهی نژادپرستی (racism) نوشتهی جامعهشناس دیگری به نام نوید غنی را در همان کتاب میخوانیم، بهتر میفهمیم از چه صحبت میکند. نژادپرستی عموماً به معنای باور به این است که رفتار یک فرد با ویژگیهای ثابت ارث رسیده به او مشخص میشود که از سهمهای مجزای نژادی برآمده است؛ که هر یک از این ویژگیهای مشخص را با رجوع به ایدههای فرادستی و فرودستی بررسی میکنند. این یعنی یک ساخت اجتماعی وجود دارد که در آن گروههای مردم نسبت به هم برتری داده میشوند. این ساخت اجتماعی نتیجهی عاملهای اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی است که به بعضی گروهها قدرت میدهد و دیگران را ناتوان رها میکند. در جهانی آکنده از مهاجرت فزایندهی جهانی، نژادپرستی هستهی مباحثات روز در کشورهایی با جامعههای چندفرهنگی است. بسیاری از مردم در ایالات متحده بر این اند که نژادپرستی بد است و بسیاری تصدیق میکنند که نهادهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کمک میکنند تا نظام از تعدیهای نژادی و قومی باز داشته شود. همچنین در اروپا نژادپرستی عامل مهمی در روند انتخابات است و توجه عمومی بسیاری را به خود معطوف کرده است. به بیان ساده، انچه مردم گمان میکنند نژادپرستی است و به قومیت یا نژاد مربوط است تنها جزئی از چیزی است که عملاً نژادپرستی است. میکایلا ماریل لمونیک آرتور (Mikaila Mariel Lemonik Arthur) دانشیار جامعهشناسی در کالج ردآیلند است. او در مقالهی نژادپرستی، ساختاری و نهادی (racism, structural and institutional) در چاپ سال ۲۰۰۷ دایرةالمعارف جامعهشناسی انتشارات بلَکْوِل (The Blackwell Encyclopedia of Sociology) نوشته است اغلب مردم وقتی به نژادپرستی فکر میکنند به مفهوم فردی تعصب - به عبارت دیگر افکار منفی و کلیشهها دربارهی یک گروه نژادی خاص - فکر میکنند. اما نژادپرستی میتواند همچنین در نهادها و ساختارهای زندگی اجتماعی جاسازی شده باشد. این نوع نژادپرستی را میتوان نژادپرستی ساختاری یا نهادی نامید. بنا بر این، این تعریف نژادپرستی را تکرار میکنم و بر محتوا و دقتش تاکید میکنم که «نژادپرستی یک واقعیت اجتماعی است که ربطی به مفهوم تخیلی نژاد ندارد، گروههای اجتماعی را هدف قرار میدهد و میتواند ذهنی، گفتاری یا اجرایی باشد، میتواند فردی، نهادی یا اجتماعی باشد. به هر حال نژادپرستی در هر یک از اشکالش نژادپرستی است و نمیتوان از کنارش آسان گذشت.» تصورات ذاتانگارانه و نژادانگارانه در مورد نژادپرستی تصوراتی هستند که اکنون جامعهی متخصصان دانشگاهی آنها را خطا میداند. طبیعتاً کار دانشگاه و علم پژوهش و بازپژوهش است. ممکن است ده سال یا سی سال دیگر بفهمیم تصورات امروزی نیز خطا بوده است؛ اما این که در دست داریم آخرین دستآوردهای بشری است. [تاکیدها در نقل قولها از من است نه از نویسندگان اصلی.] پن: منش نویسنده این نیست که با ارجاع به نام افراد و کتابها دست به ارعاب مخاطبش بزند. وقتی چیزی مینویسد میکوشد علمی و فارغ از داوریهای فردی بنویسد و در عین حال کلیدواژهها را مشخص میکند تا هر مخاطبی فراخور علاقه و کارآشنایی خود بتواند در موردش بخواند و بداند. متن قبلی با برخوردهایی از طرف گروهی از مخاطبان مواجه شد. کسی نسبت اباطیل به متن داد، همان کس یا کسی دیگر اینها را تصورات شخصی و غیر دانشگاهی نامید و حرفهایی از این دست. من پی انگیزههای شخصی در آنان که چنین حرفهایی زدند نمیگردم. به گمان من این نوع برخورد نتیجهی طبیعی گفتوگو است. خوشحال ام به عنوان کسی که به کامنتها - بر خلاف بسیاری دیگر از نویسندگان - پاسخ میدهد، و این وارد شدن به گفتوگو را نه لطف یا وظیفه که انتخاب شخصی خود میداند، از سوی مخاطب عکسالعملهایی - هر چند گاه بیانصافانه - میبینم. متن بالا تاکیدی است بر «اباطیل» و «شخصی» و «غیر دانشگاهی» و «کلیگویی» نبودن تعریف نژادپرستی در متن پیشین تنها برای این که مخاطب بیرون از این هجوم بداند که اگر اعتمادی به نویسنده کرده اعتمادش به غارت نرفته است. اما روال از این پس همان روال پیشین خواهد بود. کسی را با ارجاع ارعاب نمیکنم و کلیدواژهها را برای علاقهمندان مشخص میکنم و پیش خودم متعهد ام نظر شخصیم را به جای علم به کسی قالب نکنم.
دوشنبه 30 فروردین 1395 - 13:18:35
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]