واضح آرشیو وب فارسی:ايران ورزشی: سجاد مرادى: تنبلم اما حواس جمع - سالم از دهان شير بيرون مى آيم
قشنگ ترين خاطرات اش نه به المپيك آتن برمى گردد نه جهانى ژاپن كه ركورد زد. حتى مدال هاى آسيايى هم آنقدر خوشحال اش نمى كند كه ديدن خانواده آن هم در زادگاهش او را شاد مى كند، لهرزاز روستايى كه آرام اش مى كند و زيباترين لحظه هاى زندگى اش به آنجا تعلق دارند. شايد روحيه خاصى كه دارد، هديه همان حال و هوا باشد. با اعتماد به نفس بالا و سرسخت اين روزها تلاش مى كند تا با خاطره خوب از پكن برگردد.كسى شك ندارد كه يكى از پديده هاى دو و ميدانى است اما همان ها كه به او خيلى اعتقاد دارند، مى گويند بايد بيشتر تمرين كند. هر چند خودش اعتقاد دارد درست تمرين كردن خيلى بهتر از زياد تمرين كردن است.چند سالى است كه ساكن اصفهان شده براى ذوب آهن مى دود، آن هم بدون قرارداد. مى گويد از دويدن براى ذوب آهن با اين شرايط ضرر نكرده. انتظارات اش هميشه برآورده شده. بعد از چند سال دويدن حالا مى خواهد دومين المپيك اش را تجربه كند. فقط رفتن به فينال راضى اش مى كند.مربيان خارجى نمى توانند سجاد را تحمل كنند يا سجاد نمى تواند با آنها كنار بيايد من به آنها اعتقادى نداشتميعنى در حد تو نبودند واقعا اعتقاد دارم كه در حد من نبودند. وقتى ما با هم كنار نيامديم دو حالت بيشتر ندارد، يا اخلاق من بد است يا كار آنها ايراد دارد. من به اخلاق خودم ايمان دارم، پس كار آنها خوب نبوده.اما برخلاف مربيان ديگر، مدت طولانى ترى با چرنيشف كار كردى درست است. از سال ۸۵ با گئورگى چرنيشف كار كردم اما ۴ ماه پيش خودم به آقاى كريمى و دكتر عليجانى گفتم كه اين مربى را نمى خواهم. خودم خواستم كه نباشد.در اين يك مورد بدشانسى مربيانى كه تا حالا آمده اند، هيچ كدام بيشتر از من چيزى نمى دانستند. به همين خاطر ترجيح مى دهم تنها كار كنم.وقتى مربى بالاى سرت نباشد، بالاخره يك نقص در كارت وجود دارد تنها نقص من اين است كه كم تمرين مى كنم.خب اگر مربى باشد، ديگر كم تمرين نمى كنى درسته. شايد كم تمرين نكنم اما آيا ضمانتى وجود دارد كه درست تمرين كنم. من فكر مى كنم درست تمرين كردن خيلى بهتر از زياد تمرين كردن است. يك دونده بايد جورى تمرين كند كه در مسابقه قوى و پرزور ظاهر شود، اما تغذيه اى كه ما استفاده مى كنيم جواب ۲ جلسه تمرين را نمى دهد، به همين خاطر من روزى يك جلسه تمرين مى كنم.تا حالا فكرى براى حل مشكل تغذيه ات نكردى من اصلا غذاى رستوران را دوست ندارم. خانواده ام در بروجن هستند و من و امير تنها در اصفهان هستيم. خودم هم كه آشپزى بلد نيستم(باخنده)، بنابر اين مجبور بودم از غذاى رستوران استفاده كنم. 8-7 سالى است كه اين وضعيت را دارم.منظورم صرفا نوع غذا نيست، كيفيت غذايى كه يك ورزشكار بايد داشته باشد را رعايت مى كنى ما بايد ۷ وعده غذايى داشته باشيم اما ۳ وعده داريم و همان چيزهايى را مى خوريم كه مردم عادى مى خورند. تنوع غذايى هم نداريم. قبل از اينكه ۴۴/۱ بدوم، در خوابگاه ذوب آهن بودم و آنجا وضعيت غذايى ام بهتر بود.با فدراسيون صحبت نكردى آقاى كريمى گفت فدراسيون هزينه را پرداخت مى كند، من هم تازگى ها آشپز گرفته ام.اما ستاد تداركاتى پكن مشكل تغذيه المپيكى ها را حل كرده و هتل المپيك و آكادمى را در اختيار ورزشكاران گذاشته تا حالا كه به من هيچ چيزى راجع به اين امكانات گفته نشده، از ستادى هم كه مى گوييد، كسى با من تماس نگرفته البته ما عادت داريم.به چى عادت دارى به اينكه دو و ميدانى در ميان ساير رشته ها ديده نشود. منظورم فدراسيون نيست چون هر چيزى كه خواستيم فدراسيون در اختيارمان گذاشته اما در رده هاى بالاتر واقعا ارزشى براى دو و ميدانى قائل نيستند. در حالى كه المپيك با دو و ميدانى شروع و با همين رشته تمام مى شود. اينها خيلى بديهى اند اما نمى دانم چرا نمى خواهند بدانند يا مى دانند و ... ما كه خودمان را نشان داديم و ثابت كرديم استعداد داريم، حالا ديگر بايد قدمى هم از آن طرف برداشته شود. براى يك ورزشكار خيلى مهم است كه ببيند، ديده مى شود.مثلا آقاى كريمى و دكتر عليجانى هفته اى يكبار به من زنگ مى زنند و از حال و روزم مى پرسند. اين براى من خيلى ارزش دارد.قبلا اينطور نبود دوست ندارم كسى را خراب كنم. اما الان همه چيز در فدراسيون مشخص است. مى دانيم چقدر پول مى گيريم. احترامى هم كه به ورزشكاران گذاشته مى شود، بى سابقه است.قرار است امشب (پنج شنبه) راهى مراكش شوى. اين مسابقه ها را چطور مى بينى بزرگان ۸۰۰ متر به اين مسابقه ها مى آيند. مثلا محسن چهيبى از مراكش كه ۴۳/۱ مى دود. امين لالو، قهرمان دوم آتن، چندتا سودانى خيلى قوى، دونده عربستانى، همه هستند. پس با اين حساب دارم مى روم در دهان شير.قراره از دهن شير سالم بيرون بيايى حتما. البته اين دو سه روز بدشانسى آوردم كه واقعا عصبى ام كرده. دندان درد سختى داشتم و مجبور شدم آنتى بيوتيك هاى مختلف را مصرف كنم كه بدنم را ضعيف كرده. اما با اين حال بايد در مراكش خوب بدوم.پس با اين حساب بدنت به خوبى مسابقه الجزاير نيست اصلا، اما من لرم، پس خوب مى دوم. نه به فكر ركوردم، نه مدال. خيلى هم بد نيست كه براى اين مسابقه ها كمى افت كنم، چون مى خواهم پيك ام را براى المپيك بگذارم.در حالى دارى به پكن مى روى كه تجربه آتن را دارى فكر مى كنى پكن چقدر با آتن برايت متفاوت باشد موقع المپيك آتن خيلى بچه بودم. هيچ تجربه اى نداشتم. آن موقع ۴۶/۱ مى دويدم اما الان ۴۴/۱ . خودم شدم يك مربى، مى توانم خودم را كوچ كنم. براى آتن مشكلات زيادى داشتم.از لحاظ روحى هم آماده نبودم. مطمئنم با تجربه اى كه دارم در پكن خيلى راحت تر مى دوم. اگر بخواهم نتيجه نگيرم، واقعا خودم كم كارى كرده ام چون هر چيزى مى خواستم، فدراسيون فراهم كرده.چه نتيجه اى در المپيك راضى ات مى كند هر ورزشكارى آرزوى مدال را دارد اما براى من فيناليست شدن خيلى ايده آل است. اگر به فينال نروم، يعنى كم كارى كردم اگر هم بيايم، خب خوب كار كرده ام. در فينال هم همانطور كه ۹۹ درصد احتمال دارد، مدال نگيرم، ۹۹ درصد احتمال دارد كه مدال بگيرم. من بايد همه تلاشم را انجام دهم، علاوه بر توانايى فنى، ايمان دارم كه خدا هم كمك مان مى كند.در مسابقه هاى ژاپن وقتى كه رفتى نيمه نهايى، بدنت كم آورد، الان طورى تمرين كردى كه اگر مجبور شدى ۳ مرحله مسابقه بدهى اذيت نشوى براى اينكه در فاصله نزديك بدوم، برنامه ريزى كردم و فكر مى كنم از اين بابت به مشكلى نخورم.چند جلسه در هفته تمرين مى كنى قبلا، شنبه، دوشنبه و چهارشنبه ها، روزى يك جلسه تمرين مى كردم، اما الان شنبه، يكشنبه، دوشنبه و چهارشنبه تمرين مى كنم. سه شنبه و پنجشنبه را هم استراحت مى كنم.فكر نمى كنى براى ورزشكار المپيكى اين ميزان تمرين كم باشد.چرا، قبول دارم كه كم تمرين مى كنم.بعضى ها مى گويند كه سجاد ورزشكار تنبلى است، چون پتانسيل خيلى زيادى دارد و اگر مثل بقيه تمرين كند، خيلى بهتر مى دود.قبول دارم كه بعضى بچه ها خيلى بيشتر تمرين مى كنند اما من يكسرى مسائل شخصى دارم.پس به خاطر تنبلى ات نيست.چرا، تنبل هم هستم.خب اگر قبول كنى با مربى كار كنى، شرايط ات فرق مى كند ببينيد، من با يكى- دو ماه تمرين بدنم را مى توانم به فرمى كه مى خواهم برسانم اما با مربى روس ۶ ماه تمرين كردم تا ركورد بزنم. استعدادم و فيزيك ام خيلى خوب است و اگر مربى خوبى باشد با او تمرين مى كنم. مربى اى بايد بيايد كه من به او اعتقاد داشته باشم.اما گفتى كار خودت را بيشتر قبول دارى درست است، در مقايسه با مربيانى كه آمدند، خودم خيلى بهتر كار كردم. شايد كمى تنبل باشم اما حواسم جمع است. ديديد هر بار كه با برنامه خودم تمرين كردم، ركورد زدم و خوب دويدم.پس سجاد هم مى تواند در مقابل يك مربى خوب مطيع باشد صددرصد. آقاى كريمى قول داده اند كه بعد از المپيك برايم دنبال مربى باشند. قطعا من هم دوست دارم چيزهايى ياد بگيريم پس اگر مربى خيلى خوبى بيايد، با او كار مى كنم.يك كم از فضاى المپيك دور شويم. اين روزها امير(برادرت) وضعيت خوبى دارد و كم كم ركوردهايت را مى زند.همينطور است. تا حالا ركورد نوجوانان، جوانان داخل سالن و جوانان ليگ را زده. سال ديگر هم در رده جوانان مى دود كه مطمئنم ركوردم را مى زند.از اين بابت ناراحت نمى شوى - آنقدر كه براى امير خوشحال مى شوم ركورد زنى ها يا موفقيت هاى خودم خوشحالم نمى كند.اگر كسى جاى امير بود، باز همين حرف را مى زدى حتما، وقتى احسان حدادى، اينقدر خوب تمرين مى كند و نتيجه مى گيرد يا وقتى بچه هاى ديگر موفق مى شوند، به همين اندازه خوشحال مى شوم.امير با ۱۷ سال سن، شروع خيلى خوبى داشته، آينده اش را چطور مى بينى امير از من خيلى جلوتر است. خيلى هم آرام است و وقتى تمرين مى كند به هيچ چيز ديگرى توجه نمى كند. من كسى نيستم اما فكر مى كنم جانشين خيلى خوبى براى من يا بهتر بگويم ۸۰۰ متر ايران باشد.الان تو ۲۵ ساله اى، فكر مى كنى امير در ۲۵ سالگى كجا باشد من فكر مى كنم خيلى راحت مى تواند ۴۱/۱ بدود. امير هم از نظر قد و هم فيزيك از من بهتر است. يعنى ۹۴/۱ قدش است و ۱۰ كيلوهم از من سنگين تر است. بهترين فيزيك را براى ۸۰۰ متر دارد. در ضمن مربى مثل من دارد كه شانس خيلى بزرگى است.اين حرف به خاطر اعتماد به نفس ات است يا غرور زياد من به خودم خيلى اعتقاد دارم.
شنبه 25 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران ورزشی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 263]