واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
سایکس پیکوی آمریکایی: نظم ژئوپلیتیکی جدید وبلاگ > تاجیک، نصرت اله - برای اینکه تصویر صحیح و دقیقی از تحولات چهار سال اخیر خاورمیانه داشته باشیم بدون نگاهی ژئوپلیتیکی به تحولات و وقایع این منطقه و کشورهای مهم و تاثیر گذار آن از جمله سوریه، عراق، لیبی و مصر نمیتوان به ترسیم و ارائه این تصویر موفق شد. در مقاله نقطه جوش خاورمیانه و نظم جدید نوشتم "وقوع ناگهانی و خارج از کنترل سلسله تحولات خاورمیانه و شمال آفریقا در سال 2010 که به نام بهار عربی در غرب معروف شد، باعث نشد قدرتهای فرامنطقهای مرعوب و منفعل شوند. بلکه غرب و در راس آن آمریکا و در مرحله بعدی کشورهای مهم و تاثیر گذار اروپایی با اتخاذ راهبرد مدیریت خیزش مردمی این منطقه، توانستند ابتدا در مصر و سپس در تونس از تاثیرات زلزله ای، پس لرزهای و دومینوای آن بکاهند.
اما با بههم خوردن صحنه لیبی و یمن، شکل گیری و قدرت یابی داعش و ورود آمریکا، اروپا و روسیه به تحولات سوریه به نظر میرسد دیگ خاورمیانه تدریجا به نقطه جوش نزدیک میشود و در زمان غلیان آن، وضع آشفتهای پیدا خواهد شد و نظم محلی جدیدی ظهور خواهد کرد. هزینه و خسارات دوران آشفتگی، سهم کشورها و مشخصات و یا شکل آن نظم جدید بسیار نامعلوم و به عوامل زیادی وابسته است. اگرچه غرب سعی خواهد کرد این نظم جدید را بر اساس منافع غربی طراحی کند و همین امر ممکن است باعث ایجاد مناقشه دامنه دار جدیدی شود." بدبینانهترین حالت بالکانیزه کردن این منطقه است که میتوان تحت عنوان سایکس پیکوی آمریکایی از آن نام برد که ممکن است با نابود کردن بعضی دولتهای منطقه و تجزیه چند کشور و تشکیل دولتهای جدید همراه شود. روش طراحی شده آن است که کشورهای منطقه را آنقدر مشغول جنگ با یکدیگر و یا تنشها و درگیریهای داخلی کنند که به اندازه کافی تضعیف شده تا هم سریع تن به هر نظم جدید بدهند و هم قادر به اتحاد علیه قدرتهای فرا منطقهای نبوده و تامین امنیت عبور انرژی و امنیت رژیم صهیونیستی به بهترین وجه صورت پذیرد. پس مشخصه اصلی این سایکس پیکوی جدید رواج تخریب و آشوب در منطقه است تا منجر به نابودی زیر ساختها و اوضاع بد اقتصادی شده، مردم این مناطق آنقدر از جنگ و نا امنی به ستوه بیاورند که نظم تحمیلی غرب را که به احتمال بسیار زیاد همراه تجزیه بعضی از کشورهای موثر منطقه خواهد بود با طیب خاطر به عنوان ابزاری برای پایان دادن به درگیریهای داخلی و خارجی بپذیرند. هم اکنون بالکانیزه کردن به صورت غیر رسمی در کشورهای لیبی، عراق، یمن و سوریه اجرا و هر یک از این کشورها عملا" به چند بخش تقسیم شدهاند. عراق بیش از تعاریف مرسوم خودمختاری به سه منطقه جداگانه، تقسیم شده است. در سال 2006 نقشه احتمالی آینده خاورمیانه توسط رالف پیترز سرهنگ بازنشسته نیروی دریایی آمریکا، مولف کتاب و تحلیلگر نظامی شبکه خبری فاکس، به گونهای طراحی شد که در آن عراق به سه منطقه تقسیم شده است: یک عراق سنی به سمت غرب، یک کشور شیعه عرب در شرق، و یک کردستان آزاد در شمال. البته بعضی دیگر از استراتژیستهای غربی برای جلوگیری از اتحاد استراتژیک شیعیان عراقی در شرق با ایران یک تقسیم بندی شمالی- جنوبی ارائه داده و در عراق یک راه حل سه کشوری: شیعیان در جنوب، سنیها در مرکز و کردها در شمال را پیشنهاد میدهند. اگرچه ترکیه به عنوان یکی از اعضای ناتو مخالف ایجاد کشور کردستان در شمال این منطقه است، ولی این کشور نیز دید سنتی به این مسائل و این منطقه را ترک و به منابع انرژی آن به عنوان فرصتی برای توسعه نگریسته است. باوجود آنکه این نقشه بهطور رسمی مورد تایید مقامات پنتاگون قرار نگرفته، اما از طرز فکر برخی از استراتژیستهای ارشد نظامی خبر میدهد که در کنار دیگر گزارشات، تحرکات و تحولات منطقه مفهوم پیدا میکند. دو نکته در این نقشه قابل توجه است. اول اینکه سوریه هنوز یک کشور واحد و دست نخورده نشان داده شده است. دلیل آن میتواند اضافه شدن جنگهای نیابتی به راهبردهای قبلی و عدم برآورد صحیح از توان ایستادگی نیروهای موثر در این کشور باشد. دوم اینکه رژیم صهیونیستی نیز میتواند در آینده قلمرو بیشتری را به اشغال خود در آورد. در لیبی نیز در پی جنگ سال 2011 ناتو در این کشور، عدم وجود دولت مرکزی باعث رواج جنگهای قبیلهای شده است و آشوب آن را به سه بخش تقسیم کرده است: برقه در شرق این کشور، و غرب آن نیز به دو بخش طرابلس در شمال غربی و فزان در جنوب غربی. در یمن نیز همچنان تحولات به سمت تقسیم این کشور به دو بخش شمالی و جنوبی پیش میرود. اما بی تردید نوع و سطح بازی منطقهای و فرامنطقهای ایران بسیار تعیین کننده است. منافع ملی و یا راهبردی ایران در برابر این شرایط و انتخابها ایجاب میکند که راهبردش در قدم اول و قبل از تحقق سناریوی تجزیه از سوی غرب به گونهای باشد که رقابت منطقهای عربستان و ترکیه با ایران باعث شیوع دعوای سنی و شیعه در زمینه قدرت گیری در سیاست و نقش گیری در حکومت را تشدید نکند، جو عربی را علیه ایران تشدید ننماید و در تقابل با راهبرد اصلی رژیم صهیونیستی باشد که بهدنبال تشدید دعوای طوایف است. تسری دیدگاههای حمایت از طوایف در سیاست خارجی، برخورد دوگانه با مسئله اکثریت اقلیت در کشورها، عدم برخورداری از حقوق حقه سیاسی و انسانی همه طوایف و مذاهب و اعمال این سیاستها و روشها از سوی هر کشور میتواند مخاطراتی جدید متوجه امنیت منطقه نماید. غربیها متاسفانه و به اشتباه میپندارند که به دلیل بعد مسافت ضرری از قبل این روند متوجه آنان نیست لذا کشورهای منطقه باید با توجه بیشتر و همه جانبه نگری فراگیرتری به تاثیر تحرکات خود در منطقه نگاه کرده و مسئولانه تر اقدام نمایند. بعضی شواهد، قراین و اسناد نشان میدهند که آمریکا و بعضی همپیمانانش در منطقه از سالها پیش در عراق، سوریه، لیبی و یمن به دنبال تشدید طایفه گری بودهاند که زمینه تجزیه این کشورها و استقرار نظم ژئوپلیتیکی جدید را مستعدتر کرده است. نقشه احتمالی آینده خاورمیانه توسط سرهنگ رالف پیترز در سال 2006. کشورهایی که به قلمروشان اضافه میشود با رنگ سیاه، آنهایی که از قلمروشان کاسته میشود با رنگ قرمز و آنهایی که مرزهایشان تغییری نخواهد کرد با رنگ خاکستری نشان داده شده اند منبع: روزان مورخ 27.1.95
یکشنبه 29 فروردین 1395 - 10:08:56
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]