واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: پاسخ قاطع، دشمنيهاي آلسعود را به بنبست ميكشاند
سازمان همكاري اسلامي در شرايطي روز گذشته به كار خود پايان داد كه در بيانيه پاياني اين اجلاس چهار بند عليه ايران و حزبالله لبنان گنجانده شد و به گفته برخي از منابع موثق، اختصاص دادن برخي از عناوين اتهامي عليه كشورمان و حزبالله لبنان توسط عربستان به عنوان طراح اين بندها، ميلياردها دلار هزينه در بر داشته است.
نویسنده : سعيد همتي
سازمان همكاري اسلامي در شرايطي روز گذشته به كار خود پايان داد كه در بيانيه پاياني اين اجلاس چهار بند عليه ايران و حزبالله لبنان گنجانده شد و به گفته برخي از منابع موثق، اختصاص دادن برخي از عناوين اتهامي عليه كشورمان و حزبالله لبنان توسط عربستان به عنوان طراح اين بندها، ميلياردها دلار هزينه در بر داشته است.
اين نخستين بار نيست كه آلسعود در مقام وضعكننده قوانين و رويههايی برميآيد كه بر اساس آن جمهوري اسلامي ايران در مقام نقضكننده صلح و امنيت منطقهاي و بينالمللي معرفي شود، چراكه همواره مقامات اين كشور جمهوري اسلامي ايران را به عنوان يك رقيب بالفعل و خطر بالقوه براي خود و مردم منطقه القا كرده و سياستهاي كشورمان را برخلاف منافع عمومي ملتها تفسير كرده است.
پرسشي كه مطرح ميشود آن است كه چرا عربستان همواره تلاش داشته سياستهاي ايران در منطقه و فضاي بينالمللي را با چالش مواجه كند و كشورمان را به عنوان تهديدي براي صلح و امنيت جهاني به تصوير بكشد؟يا آنكه ميتوان تنها با تعديل برخي از بخشهاي گفتمان انقلاب اسلامي در حوزه سياست خارجه توسعه روابط دو كشور را شاهد بود و به اين واسطه از ميزان دشمنيهاي آلسعود كم كرد؟
پرسش ديگر آنكه به دليل فقدان كداميك از جنبههاي كاركردي و رفتاري دستگاه سياست خارجه عربستان توانسته طي سه سال اخير ميزان دشمني خود را افزايش چشمگيري داده و از تريبون به روي كاغذ كشانده و جنبههاي حقوقي به آن بدهد؟ آيا دستگاه ديپلماسي كشور ميتوانست طي 36ماه اخير بخشي از رفتارهاي عربستانيها را كنترل كرده و لايههايي از اين تخاصم را به نفع جمهوري اسلامي ايران تغيير وضعيت دهد؟ يقيناً براي پاسخ به اين سؤالات و ترسيم صحنهاي جامع از ميزان دشمني عربستان با جمهوري اسلامي ايران بايد از يك سو علت تامه معارضه ميان اين دو را بررسي كرد و در كنار آن به چرايي تشديد آن طي ماههاي اخير نيمنگاهي انداخت.
نفوذ گفتمان انقلاب در منطقه، علت دشمني عربستان
پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، عربستان همواره از سياستهاي ايران ناراضي و مترصد فرصتي براي ضربه به كشورمان بوده است، خواه به شكل ديپلماتيك، نظامي يا اقتصادي. عربستان تنها تصميم دارد كه «سر مار (ايران) را ببرد» - به نقل اسناد ويكيليكس- و همين انگيزه منجر به آن شده تا رفتار عربستان در قبال كشورمان ناگهان از حالت رقابتي به شكل خصومت تغيير وضعيت دهد.
از دكترين نيكسون- كيسينجر كه بر اساس آن عربستان و ايران مدير تأمين و حفظ امنيت منطقه به شمار ميآمد تا به امروز كه به واسطه برجام - بنا بر ادعاي برخي - به گشايشي در روابط تهران- واشنگتن منجر شده، عربستان در حال رقابت با ايران بر سر نفوذ منطقهاي بوده است؛ موضوعي كه بايد تحت عنوان نفوذ گفتمان انقلاب اسلامي در منطقه و شكلگيري جنبشهاي مردمي در ملتهاي منطقه از آن ياد كرد. دلهره عربستان در قبال نفوذ جمهوري اسلامي ايران راهبردي و نه تاكتيكي است، در حقيقت اين كشور به دنبال احياي نقش مديريتي خود در منطقه نفوذ ايران است. امروزه علاوه بر ايران كه نفوذ منطقهاي عربستان را با بحران مواجه ساخته است، قدرت هژمون منطقهاي عربستان را تركيه و رژيمصهيونيستي نيز به چالش كشاندهاند. به همين دليل رياض با تاكتيكهاي متفاوت تصميم دارد ضمن تكيه بر «نفت» به عنوان بازيگردان اصلي منطقه ايفاي نقش كند.
بر همين اساس عربستان با سياست منطقهگرايي با محوريت حمايت از تروريسم منطقهاي تلاش ميكند نبرد خود با جمهوري اسلامي ايران را در مناطقي مانند يمن، لبنان، عراق و از همه مهمتر سوريه حفظ كند. سطوح ديگري از درگيري عربستان با ايران را ميتوان در شهيد شدن ديپلمات ايراني در يمن، انفجار سفارت ايران در بيروت و كشته شدن نزديك به 500 تن از حجاج ايراني بيتالحرام مشاهده كرد. بحران سوريه موضوع ديگري است كه اختلافات نظري و هم اختلافات عيني ايران و عربستان را تشديد كرد؛ در اين ميدان ايران از ملت سوريه حمايت ميكند و عربستان به تجهيز و تقويت گروه تروريستي و غيرتروريستي مخالف بشار اسد سرگرم است. تشديد درگيريها ميان دولت مركزي و تروريستها طي چند سال اخير، فاصله ايران و عربستان را از يكديگر دورتر و خصومت آلسعود با جمهوري اسلامي ايران را گستردهتر كرد، به گونهاي كه مقامات آلسعود بارها مواضع تند و گستاخانهاي عليه كشورمان اتخاذ كردند، به عنوان نمونه عادل الجبير وزير امور خارجه رژيم آلسعود در نشست خبري با وزير امور خارجه آلمان اتهامات بسياري را متوجه جمهوري اسلامي ايران كرده و با فرافكني نقش مستقيم اين كشور در بحرانهاي منطقهاي، بار ديگر كشورمان را به دخالت در سوريه متهم ميكند: «ايران كشوري متجاوز است كه خاك يك كشور عربي را اشغال كرده، اگر ميخواهد نقشي در حل بحران داشته باشد بايد نيروهاي خود و نيروهاي حزبالله را از سوريه خارج كند و دست از حمايت تسليحاتي از بشار اسد بردارد.»
عربستانيها بارها طي دو سال اخير از دولتمردان كشورمان خواستهاند رفتار خود را در مورد بسياري از تحولات و موضوعات مورد مناقشه تغيير دهند؛ موضعي كه عموماً با سكوت دولت مواجه ميشود و چنانچه پاسخي از سوي دولتمردان صورت گرفته در بهترين حالت از سوي سخنگوي دستگاه ديپلماسي و نه رئيسجمهور بيان شده است.
عادل الجبير همچنين درباره حادثه منا با اين ادبيات گستاخانه ايران را مورد خطاب قرار ميدهد: «ايرانيها بايد آخرين كساني باشند كه از مديريت مراسم حج انتقاد كنند زيرا آنها بارها تلاش كردهاند مراسم را به هم بزنند و از آن بهرهبرداري سياسي كنند.» اين گونه اظهارات الجبير نه تنها پاسخ روشن و همسطحي دريافت نكرد بلكه تنها با عبارتهاي بيخاصيت و نرمي نظير «عربستان و ديگر كشورها بايد در منطقه نقش اساسي داشته باشند»، «به نفع ما نيست عربستان را از دست بدهيم، منفعت عربستان نيز با از دست دادن ما محقق نميشود»، «ايران و عربستان منافع مشترك و چالشهاي مشترك دارند پس چرا نبايد با هم همكاري كنيم» و «ما به بهبود روابط و دوستي با عربستان چشم دوختهايم» خلاصه شد.
نياز مبرم به اجراي منويات رهبري در دستگاه سياست خارجي
به نظر ميرسد چنانچه دولت تدبير و اميد طي سه سال اخير رويكرد قاطع و شفافتري نسبت به تحركات و موضعگيري شيوخ منطقه به ويژه عربستانيها اتخاذ ميكرد، اكنون شاهد آن نبوديم كه به آساني در بيانيه سازمان همكاري خليج فارس ايران در چند بند متهم به اتهاماتي در سطح منطقهاي و بينالمللي شود.
رهبر معظم انقلاب اصول حاكم بر سياست خارجه جمهوري اسلامي ايران را منبعث از « مباني اسلام» ميدانند و تأكيد ميكنند: «در قانون اساسي، اسلام معيار سياست خارجي است، بنابراين موضعگيري در مقابل كشورها و مسائل مختلف، بايد مختصات ديني داشته باشد.» مسئلهاي كه ضرورت «دفاع از ملت و دولتهاي مظلوم» توسط دولتمردان، به خصوص مسئولان اين وزارتخانه را بيش از گذشته مطرح كرده و فقدان آن – بهنظر ميرسد- يكي از عوامل گستاخي آلسعود در رابطه با ايران است، به همين دليل است كه معظمله در يكي از سخنرانيهاي خود ادامه « تعهدات برادرانه به همه مسلمانان جهان و حمايت بيدريغ از مستضعفان» را يك اولويت براي وزارت امور خارجه برميشمارند.
برهمين اساس حمايت از جنبشهاي مردمي منطقه و دفاع از آنها در مقابل نظام سلطه يكي از عناصر مهم «حفاظت از عظمت و هيبت كشور» به شمار ميرود و در شرايطي كه نهضتهاي مردمي در كشورهاي لبنان، عراق، سوريه، يمن، بحرين و برخي ديگر از كشورها، انقلاب اسلامي ايران را الگوي خود قرار دادهاند توقع اين است كه دستگاه سياست خارجه حمايتهاي قانعكنندهتري از جنبشهاي مردمي در بحرين، حزبالله در لبنان، انصارالله يمن و ساير نقاط به عمل بياورد. در مقابل گستاخي برخي مقامات منطقهاي نسبت به جامعه ايراني و قتلعام مردم كشورهايي نظير يمن، بحرين و سوريه هم مواضعي شفافتر و انقلابيتر داشته باشد چراكه تعرض بيمحاباي ائتلاف
عربي- امريكايي به سرزمينهاي اسلامي و قتلعام آنها دستاندازي مستقيم به منافع بينالمللي كشورمان به شمار ميآيد و ضرورت حمايتهاي بهتر و مؤثرتر دولتمردان را گوشزد ميكند. آنچنان كه در اصل 154 قانون اساسي هم آمده است: «جمهوري اسلامي ايران... در عين خودداري كامل از هرگونه دخالت در امور داخلي ملتهاي ديگر، از مبارزه حقطلبانه مستضعفين در برابر مستكبرين در هر نقطه از جهان حمايت ميكند.»
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردين ۱۳۹۵ - ۲۰:۳۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]