واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: بوی سرگیجهآور «بهار»!
ابتکار در سرمقاله خود نوشت:
به گزارش نامهنیوز، «بازگشت احمدینژاد»، «استقبال چندهزار نفری از احمدینژاد در آمل»، «سخنرانی احمدینژاد در ملارد»، «احمدینژاد با وعده یارانه 250 هزار تومانی میآید»، .... این تنها گوشهای از اخباری است که به ویژه پس از شکست نسبی اصولگرایان در دور اول انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی – با توجه به داشتن دست بالاتر از نظر تعداد و وزنه اسمی کاندیداها نسبت به کاندیداهای اصلاحطلبان و حامیان دولت – فضای رسانهای ایران را پر کرده است. تکلیف رسانههای حامی جریان احمدینژاد که معلوم است (آنها پیش از این تبلیغات خود را با هجمه علیه دولت یازدهم و چهارساله خواندن آن آغاز کرده بودند و حتی اصولگرایانی که از سالهای پایانی ریاست جمهوری احمدینژاد در دولت دهم، از حمایت او دست کشیده و به صف منتفدانش پیوسته بودند را بینصیب نگذاشتند)، حتی آن دسته از رسانههای اصولگرا که بعدا به منتقد سیاستهای دولت دهم تبدیل شدند و نیز رسانههای جریان اصلاحطلب از این اخبار پر شده است. در این جا چند موضوع مطرح میشود. اول این که آیا آمدن احمدینژاد محتمل است یا نه؟ به نظر میرسد در فضای پس از دور اول انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی که تا حدی برای اصولگرایان از هم گسیخته یاسآور بود، احمدینژادیها بدشان نمیآید که رئیسجمهوری دورههای نهم و دهم را به عنوان یکی از لیدرهای جریان اصولگرایی مطرح کنند. به عبارت بهتر در شرایطی که به قولی نه احمدینژاد خودش را اصولگرا میداند و هم اصولگرایان علیرغم خاستگاه اصولگرایی شخص احمدینژاد و حامیانش و نیز حمایت بیدریغ پیشینشان از وی، از او برائت جسته و او را اصولگرا نمیدانند، حال احمدینژادیها بدشان نمیآید بخشی از جریان اصولگرا را به خود به جلب کنند.
حامیان احمدینژاد در شرایط پس از انتخابات اسفند 94، او را به عنوان تنها برگ برنده ممکن اصولگرایان در برابر اصلاحطلبان و حامیان دولت تدبیر و امید مطرح میکنند. حال این که چنین جلب حمایتی به بازگشت احمدینژاد به عرصه سیاسی منجر شود، قطعا به میزان جذب چهرههای جریان اصولگرایی به سمت وی و البته در کنار آن، سنجش آرا و افکار عمومی در یک سال آینده باز میگردد. با این همه، این فضای تبلیغاتی که با تلاش برای تداوم جو داغ انتخاباتی به راه افتاده است، هدفی جز این ندارد. نهایت حاصل چنین تبلیغاتی، حتی اگر به کاندیداتوری احمدینژاد در انتخابات ریاستجمهوری 96 منجر نشود، حداقل وی را در فضای سیاسی زنده نگاه خواهد داشت. موضوع دیگر این است که آیا حضور احمدینژاد با تایید صلاحیت همراه است؟ و اگر بیاید آیا موفق خواهد بود؟ در مورد بحث تایید صلاحیت، آرای متفاوتی مطرح میشود. خود شخص رئیسجمهوری سابق معتقد است که دلیلی برای رد صلاحیتش وجود ندارد. با این حال چندین پرونده مفتوح وی در دستگاه قضایی پاسخ را دشوار میکند. متاسفانه این پروندهها به دلایل مختلف به سرانجام نرسیدهاند و به نتیجه رسیدن آنها میتواند در صورت کاندیداتوری وی به شورای نگهبان و نیز افکار عمومی کمک کند که صلاحیتدار بودن وی را در مرحله شرایط اولیه بسنجند. درباره این که آیا در صورت کاندیداتوری احمدینژاد و تایید صلاحیتش، وی در انتخابات پیروز خواهد شد نیز میتوان از چند جنبه تحلیل کرد. فارغ از این که حتی خود احمدینژادیها نیز از هماکنون تا یک سال آینده با تبلیغات مطرح شده، به دنبال ارزیابی افکار عمومی درباره بازگشت احمدینژاد هستند، به نظر میرسد که این جریان حساب ویژهای روی آرای طبقه متوسط به پایین جامعه کرده است. طرح یارانه 250 هزار تومانی، تقابل دوباره سادهزیست دانستند احمدینژاد در برابر ادعای بورژوا بودن جریان مقابل، تقابل مذهبی دانستن احمدینژاد و بازگشت به اندیشههای انقلابی با آریستوکرات، دیپلمات و سیاسیکار خواند رقیب و .... از جمله نشانههای چنین هدفی هستند. از سوی دیگر این جریان تلاش دارد با اضافه کردن بخشی از حامیان اصولگرایی به خود، بنا بر آن چه از تبلیغات آنها در شبکههای اجتماعی به نظر میآید، تا 30 میلیون رای به سبد وی واریز کند! به نظر میرسد چنین شرایطی تنها در یک انتخابات دو قطبی ممکن خواهد بود. این در حالی است که هر چند اصلاحطلبان و حامیان دولت به احتمال فراوان با تجربه موفق دو انتخابات ریاستجمهوری 92 و مجلس 94، با حمایت از یک کاندیدا – احتمالا حسن روحانی – در انتخابات شرکت میکنند، اصولگرایان همچنان در رسیدن به وحدت و همگرایی با مشکل مواجه خواهند بود و با حضور چند کاندیدا، رای خود را میشکنند که این شکست رای شامل احمدینژاد نیز میشود. حتی در جریانهای نزدیک به تفکر احمدینژاد، از جمله جبهه پایداری و حامیان آیتالله مصباح یزدی نیز تلاشهایی برای مطرح کردن چهرهای همچون سعید جلیلی و کامران باقری لنکرانی به عنوان چهرههای شاخص وجود دارد و در صورتی که تلاشها برای نزدیکی دوباره احمدینژاد به آیتالله مصباح یزدی به نتیجه نرسد، وی حتی در میان نزدیکترین جریان تفکر به خود نیز رقبایی خواهد داشت. در نتیجه به نظر میرسد ریسک چنین حضوری برای وجهه وی بالا باشد و حامیان وی پیش از هر چیز به میزان تضمین موفقیت احمدینژاد فکر میکنند. هر چند بعید است که حتی در صورت کاندیداتوری وی و رد صلاحیت یا عدم کسب رای، این جریان دست از «معجزه هزاره سوم»شان بردارند، اما قطعا تا حد زیادی از ضرب این جریان در فضای سیاسی ایران گرفته خواهد شد و تنها به عنوانی جریانی حاشیهای فعال خواهند بود.
نکته دیگری که فارغ از تحلیل برنامههای جریان احمدینژاد نباید فراموش کرد، جریانسازی رسانهای در مورد وی است. واقعیت این جاست که توان بازی رسانهای و جریانسازی در میان حامیان محمود احمدینژاد بالاست. مشاوران وی در عرصه رسانه به خوبی با فضای رسانهای ایران آشنا هستند و به خوبی میدانند چگونه از این فضا استفاده کنند. این جریان علاوه بر در اختیار داشتن رسانههای خاص خود، سمپاتهایی در رسانههای اصولگرا هم دارد. به علاوه به نظر میرسد نقطه تحریک رسانههای اصلاحطلب را به خوبی میشناسد. اصلاحطلبان، اعم از رسانهها و نیز چهرههای سیاسی این جریان باید بدانند که در واقع با هر گزارش و خبری درباره وی حتی به صورت منفی، در واقع به نفع او و به آن شیوه که خواست تیم رسانهای احمدینژاد است عمل کردهاند. در نتیجه اصلاحطلبان و رسانههای این جریان باید مراقب بازیای که در آن قرار میگیرند باشند. کما اینکه چنین بازیهایی گاه از سوی دیگر جریانهای اصولگرا نیز اتفاق میافتد که ماجرای پیش حاشیهسازی برای ریاست مجلس دهم و تلاش برای افتراق میان اصلاحطلبان و چهرههای اصولگرای معتدل نزدیک به دولت همچون علی لاریجانی از این جمله است. در واقع رسانههای اصلاحطلب باید مراقب باشند که به جای جریانسازی و مدیریت جریانها، به دام جریانهای دیگرساخته نیفتند.
منبع: روزنامه ابتکار
۲۶ فروردين ۱۳۹۵ - ۰۶:۵۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 107]