تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1805677709
تنهايي هاي تلخ يك مادر؛ جوانمردان كجايند
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: تنهايي هاي تلخ يك مادر؛ جوانمردان كجايند روزنامه امروز خراسان جنوبي چاپ بيرجند روز چهارشنبه 25 فروردين 1395 يادداشتي را در شماره 3037 خود به نوشته رضا زنگوئي منتشر كرد.
ادامه يادداشت به اين شرح است: بغض بود كه كلمات زن را مي شكست، اشك بود كه تكه تكه كلمات زن را با خود مي برد، او از روزگار سختي مي گفت كه نه زندگي را كه مرگ را برايش مثل آرزويي، دست نيافتني مي كرد.او از شويش مي گفت كه شكار رفيق بد شد و دخترش كه با به جا گذاشتن يك فرزند، خود به دامن مرگ چنگ زده بود و حالا او مانده و نوه اي كه بايد برايش هم پدر باشد و هم مادر.براي مادر بودن، مهر و نوازش و محبت مي خواهد كه زن دارد اما براي پدري علاوه بر محبت، دست توانگر هم لازم است تا هزينه زندگي را بپردازد و زن اين دست را كم دارد كه خود هم بايد به ديوار كمك ديگران تكيه كند.زن مي گريست و مي گفت حاضرم خانه مردم كلفتي كنم، حاضرم رخت بشويم و موزائيك هاي حياط را برق بندازم تا بتوانم اين زندگي نيم بند را به سرانجام برسانم.او مي گفت :به كم قانعم اما دريغ كه از كم هم خبري نيست و هر چه به ما مي رسد غم است مي گفت: صداي مرا به مردم برسانيد تا از اين ميانه جوانمرداني و كرامت زناني به ياري برخيزند و برايم كاري دست و پا كنند تا نوه ام را به عزت بزرگ كنم.او خيلي درد در كلام داشت ولي من سعي كردم جوري بنويسم كه كمتر كام تان تلخ شود.فقط بياييد كاري كنيم كه اندكي شيريني هم در كام اين زن تنها بنشيند، ماه رجب است و خدا دست هاي دهنده را صد چندان پاسخ مي دهد.خدا در اين ماه دريا دريا مي بخشد به آناني كه كاسه كاسه خيرات مي كنند، خدا سهم نيازمندان را در مال اغنيا قرار مي دهد تا آنان با انجام وظيفه دست گيري از آنان، خود بزرگ و بزرگ تر شوند و رجب ماه بزرگي خداست.ماهي كه خود خداوند فرموده است هركس مرا اطاعت كند من هم او را اطاعت مي كنم.پس بياييم با ياري محرومان خدا را اطاعت كنيم تا با صد چندان، تكريم شويم.مردمان خراسان جنوبي هم دريا دلند و كريم و اميدوارم با همت شان اين زن رنج كشيده به آرامش برسد.او را زياد منتظر نگذاريم...2047/3215/
25/01/1395
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]
-
گوناگون
پربازدیدترینها