واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: به بهانه انتخاب پوتین به عنوان قدرتمندترین سیاستمدار جهان
طنز: زندگی خصوصی آقای پوتین
ولادمیر از همان کودکی آرام و متین بود و هیچگاه کله اش بوی بیف استروگانف نمی داد. اما هرگز زیر بار حرف زور نمی رفت.
ویژه نامه نوروزی روزنامه قانون - وحید میرزایی: «ولادمیر پوتین، رییس جمهور روسیه گفت ممکن است او برای تصدی پست ریاست جمهوری این کشور برای چهارمین بار تلاش کند اما همه اینها بستگی به نظر مردم روسیه دارد. بعد خنده اش گرفت و برای ده دقیقه خندید. این قدر خندید که دوباره پیراهنش را درآورد.» «کانن اوبراین»
ولادمیر ولادمیرویچ پوتین در هفتمین روز اکتبر سال 1952 در شهر لنینگراد و در خانواده ای سختکوش دیده به جهان گشود. پرستاران بخش زنان و زایمان بیمارستان که یکی از یکی خانم تر و باکمالات تر بودند، وقتی دیدند ولادمیر کوچک گریه نمی کند فرصت را غنیمت شمرده، بند ناف او را از بیخ بریدند اما ولادمیر باز هم هیچ عکس العملی نشان نداد و همین جور پرستاران را نگاه می کرد. پرستاران از این رفتار عجیب و خونسردی او کمی نگران شدند اما چون دولت برای نگرانی آنها پولی پرداخت نمی کرد به این نگرانی وقعی ننهادند.
حالا به هر حال پوتین به این صورت پا به عرصه وجود نهاد. پدربزرگ وی با نام «اسپیریدون» آشپز شخصی استالین و لنین بود و همیشه برای آنها «راویولی با کره گوسفندی» و «خوراک استراگانوف با سس خردل» درست می کرد. استالین و لنین آشپزی «اسپیریدون» را دوست داشتند. برای همین وی سال های زیادی توانست زنده بماند.
ولادمیر از همان کودکی آرام و متین بود و هیچگاه کله اش بوی بیف استروگانف نمی داد. اما هرگز زیر بار حرف زور نمی رفت. یک روز وقتی معلم او برای عوض شدن فضای کلاس هنگام حاضر، غایب با یک شوخی بی مزه، نام او را به جای پوتین، «چکمه پاشنه سه سانتی» صدا کرد، ولادمیر در میان خنده همکلاسی هایش با خونسردی تمام به معلم نگاه کرد و بعد از تعطیلی مدرسه ترمز ماشین معلم را دستکاری کرد و معلم هنگام بازگشت به خانه به ته دره سقوط کرد و دار فانی را وداع گفت. روحش شاد و یادش گرامی.
پوتین پس از اتمام دوران راهنمایی و دبیرستان در کانون فرهنگی آموزش (قلمچی) مسکو ثبت نام کرد و با استفاده از کتاب های سبز و آبی توانست غول مرحله آخر کنکور را شکست دهد و به دانشگاه آزاد لنینگراد (واحد جنوب) در رشته حقوق راه یابد. وی در دانشگاه هم فردی ساکت، سر به زیر و خونسرد بود و در مقابل گرفتن جزوه از همکلاسی هایش (آن هم روسی، فک کن!) مقاومت کرد. وی به دوش آب سرد علاقه زیادی داشت.
ولادمیر از عنفوان کودکی شیفته شخصیت افسرهای اطلاعاتی و امنیتی شوروی بود. در کودکی مامور مخفی پدرش در خانه باجناق پدر بود و گاهی موقع سبزی پاک کردن مادر و خاله اش، خبرهای مهمی همچون بلغمی مزاج بودن شوهرخاله و علاقه او به فلفل سیاه، میزان حقوق دریافتی با احتساب کسورات و اضافه کاری و... را با ترفندهای پیچیده اطلاعاتی به پدرش منتقل می کرد. همین ویژگی باعث شد پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه در سال 1985 به سازمان ک.گ.ب (اطلاعات و امنیت روسیه) بپیوندد.
پس از این بود که پدر ولادمیر جوان، درصدد برآمد برای او آستین بالا بزند چرا که معتقد بود ولادمیر باید به جای ول گشتن در قلیان سراها و دور دور در خیابان های سن پترزبورگ برود سر خانه و زندگی و چند نوه کاکل زری برای او بیاورد. ولادمیر اما زیر بار زن گرفتن، قسط وام، اجاره خانه و هزینه پوشک بچه نمی رفت. پدر ولادمیر اینقدر از دست او حرص خورد تا نابیناشد. اما بالاخره او در 31 سالگی وقتی حسابی عشق و حال دوران مجردی را کرد، کم کم احساس ازدواج در تار و پودش تنیده شد و با خانم «لودمیکا» که به چشم خواهرمادری، زنی زیبارو بود ،ازدواج کرد.
لودمیکا به پوشیدن لباس های زیبا، شیک و مجلسی شهره بود که البته به ما ربطی ندارد چون خودش شوهر دارد. حاصل ازدواج آنها دو دختر به نام های ماریا و کاترینا بود که آنها نیز به چشم بچه خواهری خوش بر و رو و دارای ویژگی های برجسته اخلاقی بودند. شاید باروش سخت باشد اما ولادمیر پوتین حتی هنگام تولد دو فرزندش هم هیچ احساس خاصی نداشت و مثل ماست به دوربین نگاه می کرد. اصلا پزشکان حاذق روس، مانده بودند وی چگونه وقتی هیچ حسی ندارد، بچه دار شده. از نظر علم ژنتیک و تولید مثل هم بخواهی حساب کنی، نمی شود. مسخره بازی که نیست.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 پوتین زرنگتر از آن بود که از ساختار قدرت کنار برود. بنابراین کنار نرفت و تا سال 1999 همان وسط ها ماند. اوت 1999 اما نقطه عطفی در سپهر سیاسی وی بود. «بوریس یلسین» رییس جمهور وقت روسیه که سال ها بود به دلیل تغذیه نامناسب و آلودگی سیاسی مسکو، دچار یبوست شده بود و وضعیت مزاجی خوبی نداشت، به این بهانه از قدرت کناره گیری کرد و بالاخره پوتین در سال 2000 در انتخابات پیروز و تا سال 2008 ریاست جمهوری روسیه را برعهده داشت. در این سال در پی انتخاب رفیق شفیق پوتین «دیمیتری مدودف» به ریاست جمهوری، پوتین تا سال 2012 به عنوان نخست وزیر به مردم خدمت کرد اما دلش طاقت نیاورد و مجددا در سال 2012 برای برای سومین بار رییس جمهور روسیه شد. کلا دور هم بودند و خلاصه بلوک شرق دستشان بود.
پوتین را به عنوان ورزشکارترین رییس جمهور دنیا می شناسند که نه تنها با شورت ورزشی عکس دارد، بلکه کلی شورت ورزشی دارد که تازه با خیلی هایش عکس ندارد. پوتین به عنوان قدرتمندترین مرد جهان در سال 2015 انتخاب شد. پوتین را همچنین به دلیل میمیک صورتش به عنوان بی احساس ترین و سردترین رییس جمهور دنیا می شناسند. میمیکش متغیر و صورتش پربوتاکس باد.
تاریخ انتشار: ۱۹ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 123]