واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: شنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۳:۰۳
یک کارشناس اقتصادی گفت: نتایج مطالعات نشان میدهد کشورهایی که سهم زیادی از درآمد آنها را صادرات منابعطبیعی تشکیل میدهد، به نوعی دچار نفرین شدهاند. سمیرا احمدی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، منطقه زنجان، اظهار کرد: در دهههای اخیر در دنیا، پدیدهای به نام نفرین منابع یا Resource Curse مورد توجه قرار گرفته است. نتایج مطالعات نشان میدهد کشورهایی که سهم زیادی از درآمد آنها را صادرات منابع طبیعی تشکیل میدهد، به نوعی دچار نفرین شدهاند. برخلاف نگرش کلاسیک که وفور منابع سبب افزایش رشد قلمداد میشده، مشاهدات جدیدتر، وجود رابطه منفی بین رشد اقتصادی و وفور منابع را تایید کردهاند. وی ادامه داد: طی سی سال گذشته، بهترین دارندگان عملکرد اقتصادی، اقتصادهای تازه صنعتی شده آسیای شرقی با منابع طبیعی فقیر بودند، در حالیکه بسیاری از کشورهای با منابع طبیعی غنی مانند کشورهای نفتی، رشد اقتصادی ضعیفی را تجربه کردهاند. این پدیده عجیب، بسیاری از اقتصاددانان را متعجب ساخته است. از اینرو برای توضیح این پدیده مطالعات فراوانی انجام شده و دلایل مختلفی ذکر شده است. برخی از منظر اقتصاد کلان به این پدیده نگریستهاند و برخی دیگر دلایل مبتنی بر دلایل نهادی و اقتصاد سیاسی را ذکر کردهاند. احمدی با اشاره به رابطه رشد کشورها و میزان منابع خام آنها، اظهار کرد: با نگاهی کوتاه به رابطه رشد کشورها با میزان منابع خام آنها طی سالهای 1970 تا 2008، نشان میدهد که هر چقدر منابع آنها افزایش یافته از میانگین رشد آنها کاسته شده است. این شواهد نشان میدهد برخلاف باور عمومی وفور منابع، نه تنها کمکی به رشد بلندمدت کشورها نکند، بلکه از میزان آن نیز کاسته شود. وی افزود: به دلیل افزایش قیمت نفت در دو دوره، یعنی 1970 تا 1973 و پس از آن در سال 1980، این کشورها با مشکلات داخلی و خارجی عظیمی روبهرو شدند. برخی کشورها مانند مکزیک، ونزوئلا و اندونزی با بحرانهای سیاسی داخلی مواجه شدند. برخی نیز مانند نیجریه با کودتا و حکومت نظامی، بعضی با انقلاب و جنگ خارجی و برخی مانند الجزایر با جنگهای داخلی پرخشونت و خونباری روبرو شدند. در همه این کشورها اقداماتی پیگیری شد که ضایع شدن منابع از جمله درآمدهای جدید نفتی را به همراه داشت. این کارشناس در رابطه با عبارت معروف غرق شدن در فاضلاب شیطان، اظهار کرد: «نفت برای ما ویرانی به ارمغان خواهد آورد و ما را در فاضلاب ابلیس غرق خواهد کرد»؛ این جمله یکی از مقامات ونزوئلاست ولی نه اکنون. 43 سال پیش وزیر برنامهریزی ونزوئلا، "پابلو فرز آلفونزو" که به عنوان پایهگذار اوپک تلقی میشود، پس از افزایش شدید قیمت نفت در اوایل دهه هفتاد، جملهای گفته که در تاریخ ثبت شده است. این صحبتها در شرایطی بود که همه انتظار داشتند که درآمد نفت فزاینده، به توسعه و بهروزی مردم این کشورها کمک کند. وی تصریح کرد: چنین پیشبینی از شوربختی و بحران، نشان از بصیرت فوقالعاده آلفونزو داشت. اکنون 36 سال است که آلفونزو از دنیا رفته اما مردم ونزوئلا هرچه میگذرد بیشتر متوجه میشوند که وی 43 سال قبل چه گفته است، چرا که اقتصاد ونزوئلا هر روز بیش از پیش در رکود فرو میرود و کارشناسان، رشد منفی 7 و منفی 8 درصدی را برای این کشور در سالهای بعد پیشبینی میکنند. احمدی با اشاره به اینکه در برخی از موارد نفت سبب خونریزیهایی در طول تاریخ شده است، عنوان کرد: پس از دو شوک نفتی در اوایل دهه 70 و 80 میلادی مکزیک، ونزوئلا و اندونزی با بحرانهای سیاسی داخلی مواجه شدند. همچنین در ایران نیز محمدرضا شاه میخواست به "تمدن بزرگ" دست یابد. در زمینه اقتصادی پیشنهاد میکرد که "چشمآبیها" کشورداری را از او بیاموزند و با استفاده از درآمد نفت دست به تخریب نهادهای اقتصادی نوپا زد. نهادهای خصوصی را دولتی کرد، صنایع خصوصی نوپا را از طریق کنترل قیمت، واردات کلان و مخدوش کردن حقوق مالکیت تحت فشار قرار داد و محیط فعالیت را بهنحوی بحرانی کرد که بین سالهای 1354 تا وقوع انقلاب اسلامی، بزرگترین فرار سرمایه تا آن زمان از کشور به وقوع پیوست. چند حزب حکومتی و دست نشانده را نیز تحمل نکرده و منحل کرد و پس از ایجاد یک حزب واحد اعلام کرد که هرکس با نقشههای او مخالف است از کشور برود. نهادهای نظامی را با اسلحه و ساز و برگ وارداتی تجهیز کرد و به فکر جهانداری افتاد و چنین جاهطلبیهایی همه با درآمد نفت عملی شد. وی در رابطه با سرنوشت دلارهای نفتی در دنیا، اظهار کرد: در اواسط دهه 1980 پس از اینکه میلیاردها دلار توسط کشورهای دارای منابع نفت ضایع شد، شرایط مردم آنها نه تنها بهبود نیافت بلکه اکثرآ بدتر نیز شد. کاخ این آرزوها از سال 1938 به بعد، یک به یک فرو ریخت و سلسلهای از مشکلات و بحرانها به توالی ظاهر گردید. در این حالت بود که آن "غرور و لفاظی و ولخرجی، جای خود را فروتنانه به سیاستهای ریاضت اقتصادی داد". در اکثر کشورهای مزبور، مردم این پرسش را مطرح میکردند که سرنوشت دلارهای نفتی چه شد؟ این کارشناس مسائل اقتصادی ادامه داد: این پرسش که چرا برای اکثر این کشورها، آن ثروت بیسابقه و سهلالوصول نه به بهروزی و سعادت بلکه به شوربختی و فلاکت انجامید، پرسش بسیار مهمی است. انتقال درآمد نفت به کشورهای صادرکننده نفت در موج اول افزایش قیمت نفت از 3 دلار به ده دلار بین سالهای 1970- 1974 و سپس افزایش به مرز 41 دلار در سالهای بعد از 1980 چنان انتقال ثروتی را ایجاد کرد که هرگز در تاریخ سابقه نداشت. پس از اولین موج افزایش قیمت نفت، منابع در اختیار کشورهای اوپک در طی سه سال در مجموع یازده برابر شد و پس از آن در شوک دوم به یک رکورد تاریخی رسید که هرگز قیمت واقعی نفت (با احتساب تورم) به آن زمان نرسیده است. وی تاکید کرد: غفلت و بیاطلاعی بهخصوص در امور اقتصادی میتواند بسیار برای جوامع گران تمام شود. به یکدیگر کمک کنیم تا شهروندانی مطلع و کم و بیش روزآمد در مسائلی باشیم که در جهان امروز از اهمیت برخوردار است. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 111]