تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1815262622
بازخوانی جنایات پزشک آدمکش رضا شاه!
واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: پنجشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۴:۱۶
«زیر چوبه دار که ایستاده بود، فریاد میزد: «ای مردم من قاتل نیستم! یگانه گناهم اینه که دستور مافوقم را اجرا کردهام و حالا چون از همه ضعیفترم، همه چیز به گردن من افتاده! قاتل اصلی سرتیپ مختار و خود رضا شاهه!» به گزارش ایسنا، روزنامه شرق در ادامه نوشت: «غلامحسین بقیعی در کتاب «انگیزه: خاطراتی از دوران فعالیت حزب توده» آخرین لحظات زندگی پزشک احمدی را این گونه روایت میکند. مردی کوتاهقد و لاغراندام که اغلب پالتویی بلند میپوشید، موهای جوگندمی که غالبشان سفید بود و صورتی استخوانی و چشمانی که هیچچیز را تداعی نمیکرد، نه خشم، نفرت و نه عطوفت. احمد احمدی، فرزند محمدعلی، معروف به «پزشک احمدی» در سال ۱۳۱۰ در دوران ریاست سرتیپ آیرم در شهربانی وارد یکی از مهمترین ادارات مرکز شد. میگویند که او شب و نصفشب بر سر خدمت حاضر میشد و با آمپولهای مخصوص خود «انژکسیون» (لغت فرانسوی در پزشکی است؛ تزریق آمپولدوایی، آمپولزدن و واردکردن دارویی مایع در رگ به وسیله سرنگ) آمپول داغ، آمپول هوا و... بیماران را راحت میکرد. به دستور رضاشاه و ریاست شهربانی، زندانیانی که دیگر ضرورتی به زنده ماندن آنها احساس نمیشد، با بهرهگیری از تخصص پزشک احمدی در تزریق آمپول هوا کشته میشدند. زندان دوران رضاشاه دروازه گورستان بود. آیرم پلیس سیاسی را تأسیس کرد و در زمان ریاست رکنالدین مختار بر شهربانی جو خفقان به اوج رسید و فعالترین ادارات شهربانی کل در این دوره، اداره پلیس سیاسی و اداره زندان بودند. اداره پلیس سیاسی وظایف پلیس امنیتی را انجام میداد و اداره زندان، مقصران عادی و سیاسی را نگهداری میکرد. وحشتزدگی، خودتحقیری و دیگریستیزی نتیجه و محصول استبداد است؛ آنجا که قدرتی غالب مخالفانش را سرکوب و منکوب میکند اما دورههای استبداد و وحشت در تاریخ معمولا پس از دورههای ناامنی و هرجومرج ایجاد و این گونه توسط مردم پذیرفته میشود و دوام مییابد. هیولای وحشی قدرت از میان بینظمیها برمیخیزد تا نظم ایجاد کند. جامعه وحشتزده رفتهرفته توهم و خیال و امیال مازوخیستی و حس گناهکار بودن را تقویت میکند، توهم به وحشت دامن میزند و حس گناه به پذیرش استبداد کمک میکند. پس از به قدرترسیدن محمدرضا پهلوی و برقراری آزادی نسبی مطبوعات و آزادیهای سیاسی، تعدادی از کسانی که در رژیم پهلوی اول آسیب دیده بودند مانند خانوادههای تیمورتاش و سردار اسعد از عوامل دستگاه رضاشاهی شکایت کردند. در محافل سیاسی و روزنامهها لزوم بررسی و کیفر مجرمان به بحث روز تبدیل شد. پزشک احمدی میدانست که خانواده تیمورتاش و دیگر قربانیان که با مشارکت او به قتل رسیده بودند، درصدد شکایت و بازداشت او هستند. او با مقداری پول و یک گذرنامه جعلی به عراق رفت. اما توسط مأموران عراق دستگیر شد و به درخواست دولت ایران تحویل مأموران ایرانی شد. پزشک احمدی بعد از ظهر پنجشنبه ۲۰ فروردین ۱۳۲۱ به تهران وارد شد و بلافاصله پس از ورود به دیوان کیفر تسلیم شد. محاکمه «مختار»، رئیس شهربانی رضا شاه و سایر متهمان شهربانی در مرداد ۱۳۲۱ در شعبه یکم دیوان کیفر، پشت کاخ گلستان عمارت وزارت امور خارجه سابق آغاز شد که تا شهریور ادامه یافت و نتیجه نشان داد که قسمتی از قتلهای رخ داده در زمان آیرم و قسمت عمده آن در زمان رکنالدین مختار صورت گرفته است و در مورد تعدادی از قتلهای رخ داده، پزشک احمدی عامل اصلی جنایت بود. پزشک مجاز زندان قصر به موجب قرار صادره در پرونده مربوط به قتل سردار اسعد بازداشت شده بود. او علاوه بر آن متهم به آزار و اذیت و قتل محمد فرخی یزدی و قتل تیمورتاش، وزیر دربار رضاشاه، نیز بود. روایت یک قتل مهدی آذر، وزیر فرهنگ کابینه محمد مصدق، در کتاب خاطرات خود میگوید: در نشستی با خانم ایراندخت تیمورتاش در روز ١٣ ژوئیه ١٩٨١ در پاریس و به هنگام صرف ناهار، ایشان خاطرات خود را از مرگ پدرش این گونه نقل کرد: «من سه یا چهار روز قبل از این که پدرم به زندان منتقل شود به اتفاق میرزا هاشمخان افسر به دیدار پدر رفتم. او جسما سالم به نظر میرسید ولی روحیهای بس پژمرده داشت. در این جلسه پدرم قیمومت و سرپرستی فرزندان خود را به آقای افسر سپرد و گفت امیدوارم از آنها در نهایت مهربانی نگهداری کنی. هاشم افسر تحتتأثیر بیانات عبدالحسین تیمورتاش اشک در چشمانش حلقه زد ولی پدرم به او گفت این اشکها را برای روزهای بدتری ذخیره کن. من با آن که دخترک معصوم و نوجوانی بیشتر نبودم معنی این کنایه را فهمیدم. معهذا از خود حرکتی بروز ندادم. پس از آن که وقت ملاقات تمام شد آخرین نگاه را به پدرم که به اندازه یک دنیا او را دوست داشتم انداختم و بیرون آمدم. در یک شب میهمانی در باغ سردار اسعد، تلفنی به سرلشکر آیرم رئیس شهربانی اطلاع داده شد به زندان قصر برود. سرلشکر هنگام عزیمت از میهمانان معذرتخواهی کرد و گفت ظاهرا باید در زندان چند نفر سر به شورش گذارده باشند و اتفاقی افتاده باشد. او به هنگام خداحافظی اظهار میدارد شام منتظر من نباشید و سپس از باغ بیرون رفته یک سره به زندان قصر و به دخمهای که تیمورتاش در آنجا ماههای آخر را در سلول انفرادی به سر میبرد و بعدها به «دخمه تیمورتاش» معروف شد، رفت. در آنجا سرهنگ پاشاخان باجناق رضاشاه که ریاست کل زندانها را بر عهده داشت همراه با پزشک احمدی منتظر بودند تا دستور اجرای قتل صادر شود. آنها ابتدا بازوی تیمورتاش را گرفتند و در شرایطی که او مقاومت میکرد سم را به داخل رگهایش تزریق کردند. سم کارگر نشد و در نتیجه تلاش تیمورتاش برای پرهیز از مرگ و تلاش پزشک احمدی برای کشتن طعمه خود، سر و بدن تیمورتاش خونآلود شد. سرانجام برای این که کار زودتر به پایان برسد با بالش او را خفه کردند. این بالش خونآلود تنها چیزی بود که از زندان پدرم برای ما ارسال داشتند. سرلشکر آیرم در بازگشت از مأموریت خیلی کوتاه ولی با لحنی موفقیتآمیز میگوید: «کار تمام شد، کارش را تمام کردم.» قتل در حمام زندان محمد فرخییزدی، شاعر آزادیخواه که به جرم «اسائه ادب به بندگان اعلیحضرت همایون شاهنشاهی» در زندان به سر میبرد، قرار بود پس از سه سال زندان آزاد شود. آنچه در زیر میآید گزارش فتحالله بهزادی، پزشکیار وقت بیمارستان زندان موقت شهربانی است که کیفیت به قتل رسیدن محمد فرخییزدی را در دادگاهی که جهت تعقیب جانیان دوره مذکور تشکیل شده بود، ارائه داده است: «قبلا از طرف اداره زندان محمد یزدی سر پاسبان آمده، شیشههای پنجره اطاق حمام را گل سفید زده و پنجرههای اطاق حمام را گرفته و مسدود نمودند و روز ١٨/٧/٢١ فرخی را به آن اطاق انتقال دادند و دستور دادند که کسی حق ندارد به اطاق حمام داخل شود و درب را قفل کردند و کلیدش را همراه خود بردند و نزد پایور نگهبانی بود و هر وقت که برای معاینه و دادن دستور دوایی لازم بود به پایور نگهبانی اطلاع داده و با حضور آنها غذا و دوا داده میشد و مجددا درب را قفل و کلید آن را با خود میبردند تا روز ١٨/٧/٢٤ ساعت ١٧:٣٠ برحسب دستور یاور بردبار، رئیس زندان موقت مرا مأمور کردند که به منزل سلطان متنعم، پایور زندان بانوان رفته و از او عیادت کنم. بنده هم حسبالامر به وسیله اتومبیل اداری به منزل نامبرده عازم شدم و در موقع رفتن به دکتر احمدی که در بیمارستان بوده اظهار داشتم که طبق این یادداشت برای عیادت متنعم میروم. قریب دو ساعت در منزل متنعم بودم و دستورات دوایی نیز به ایشان دادم و با همان اتومبیل که آمده بودم مراجعت کردم، دیدم پزشک احمدی هم نیست. از علی سینکی سؤال کردم چرا دکتر احمدی نماند؟ شاید اتفاقی رخ بدهد. علی سینکی جواب داد پس از رفتن شما پایور نگهبان دستور داد که ملافههای بیماران را که جمع کردهاند بردار و چون از زندان بانوان، انفرمیه خواستهاند به فوریت به آنجا برو و من هم از زندان خارج شده و همان ملافهها را که برای شستن جمع شده بود با خود به زندان بانوان برده و پس از مراجعت به زندان دیدم که پزشک احمدی نیست. من از علی سینکی سؤال کردم که احمدی کجاست؟ گفت رفته است. از پشت پنجره بیمارستان صدا کردم که کلید را بیاورید تا شام فرخی را بدهیم. جواب دادند که فرخی گفته است امشب شام نمیخورم. ساعت بین نه و نیم و ده بود که نیرومند وارد زندان شده و پایور نگهبان هم از عقب ایشان بودند. صبح که آقای دکتر هاشمی آمدند پس از آن که تمام اطاق را بازدید نمودند برای عیادت فرخی آمد دم پنجره بیمارستان بنده صدا زدم آژان کلید را بیاورید که هم چای فرخی را بدهم و هم دکتر او را معاینه کند. کلید را آوردند درب اتاق فرخی را باز کردند. دکتر هاشمی به جلو بنده از عقب ایشان پایور نگهبان یزدی هم از رفقای ما داخل شده و علی سینکی هم با ما بود. مشاهده کردم که فرخی روی تخت برخلاف همیشه دراز کشیده است. چون همه روزه که وارد میشدیم به پا ایستاده و پس از سلام و تعارف چند بیتی اشعار و رباعی که ساخته بود برای ما میخواند. وضعیت فرخی اینطور بود: یک پایش از تخت آویزان و یک دستش روی تنه و جلو یقه پیراهن، یک دست دیگر او روی شکم، چشمانش باز و گود افتاده بود.» اگر چه مردم در دورههای سخت ناگزیر میشوند که آنچه در اطرافشان رخ میداد را بپذیرند و هیچ انتخاب دیگری جز تن دادن به آن ندارند اما آن گونه که بقیعی در خاطراتش مینویسد، رسید آن روزی که روزنامهفروشها داد میزدند: فوقالعاده! به دار زدن پزشک احمدی! فردا در میدان توپخانه! فوقالعاده!» انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]
صفحات پیشنهادی
توجیه سلطنت رضاخان به روش یک پزشک
توجیه سلطنت رضاخان به روش یک پزشک در مورد دوره سلطنت رضا پهلوی کتابهای متعددی نوشته شده که تاریخ نگارشِ برخی از آنان به همان مقطع زمانیِ سلطنت پهلوی برمیگردد یکی از این منابع تاریخی اندیشههای رضاشاه کبیرنام دارد که توسط فتح الله بینا دراردیبهشت1329ش به نگارش درآمده است به گزاکاریکاتور/ پلیس سیاسی رضا شاه!
کاریکاتور پلیس سیاسی رضا شاه طنز و کاریکاتور > کاریکاتور - روزنامه شرق در صفحه اول امروز خود کاریکاتوری از سرتیپ آیرم به مناسبت فروردین 1310 صدور دستور رضا شاه به او برای تشکیل پلیس سیاسی منتشر کرد 6060 کلید واژه ها کاریکاتور - رضاخان پهلوی - دوشنبه 16 فنامه فدراسیون کشتی برای حضور قاسم رضایی در کمیسیون پزشکی
چهارشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۵ - ۲۳ ۴۴ فدراسیون کشتی در نامه ای به رئیس هیأت کشتی استان مازندران اعلام کرد قاسم رضایی باید روز یکشنبه در کمیسیون ویژه پزشکی حضور یابد تا ادعای مصدومیتش مورد بررسی قرار گیرد به گزارش ایسنا و به نقل از فدراسیون کشتی در پی مصاحبه های قاسم رضایی مبنی بررضایت مردم منطقه سلفچگان از اقدامات جهادی دانشجویان بسیجی البرزی
مسئول مرکز حرکت های جهادی البرز با بیان اینکه گروه های جهادی استان البرز برنامه های خوبی در سلفچگان اجرا کرده است که مورد رضایت و خوشحالی مردم منطقه شده است گفت سپاه پاسداران استان قم نیز از این تلاش های دانشجویان در جهت محرومیت زدایی رضایت دارد حاج کرم خزایی در گفت وگو با خبرنگعکسی از محسن رضایی در کنار نوههایش
عکسی از محسن رضایی در کنار نوههایش سه شنبه 10 فروردين 1395 ساعت 12 05اردوغان: موضوع دستگیری رضا ضراب ارتباطی به ترکیه ندارد
رئیس جمهور ترکیه با اشاره به دستگیری رضا ضراب تاجر ترک ایرانی الاصل در آمریکا تأکید کرد که این موضوع ارتباط خاصی با ترکیه ندارد به گزارش مشرق اردوغان این اظهارات را پیش از سفر پنج روزه به آمریکا در فرودگاه استانبول بیان داشت رضا ضراب تاجر ترک ایرانی الاصل در خاک آمریکا به اتهاظهارنظر اردوغان دربارۀ رضا ضراب
اظهارنظر اردوغان دربارۀ رضا ضراب بین الملل > خاورمیانه - تسنیم نوشت رئیسجمهور ترکیه با اشاره به دستگیری رضا ضراب تاجر ترک ایرانیالاصل در آمریکا تأکید کرد که این موضوع ارتباط خاصی با ترکیه ندارد اردوغان این اظهارات را پیش از سفر پنج روزه به آمریکا در فرودگاه استدستگیری رضا ضراب ارتباطی به ترکیه ندارد
رئیسجمهور ترکیه با اشاره به دستگیری رضا ضراب تاجر ترک ایرانیالاصل در آمریکا تأکید کرد که این موضوع ارتباط خاصی با ترکیه ندارد به گزارش جام جم آنلاین اردوغان این اظهارات را پیش از سفر پنج روزه به آمریکا در فرودگاه استانبول بیان داشت رضا ضراب تاجر ترک ایرانیالاصل در خاردوغان: از دستگیری رضا ضراب نگران نیستیم
در حالیکه رسانه های آمریکایی از مخالفت اوباما با دیدار با اردوغان خبر می دهند وی می گوید که در طول نشست امنیت هسته ای که در واشنگتن برگزار می شود با همتای آمریکایی اش دیدار می کند به گزارش جهان به نقل از فارس در حالی که رسانه های آمریکایی اعلام می کنند که رجب طیب اردوغان رئیساستقرار43 پایگاه فوریت های پزشکی در کردستان
استقرار43 پایگاه فوریت های پزشکی در کردستان رییس مرکز فوریت های پزشکی کردستان گفت 43 پایگاه فوریت های پزشکی در سطح استان مستقرشده که از این تعداد 28 پایگاه جاده ای و 15 پایگاه شهری است به گزارش خبرنگارگروه استان های باشگاه جوان ازسنندج دکتر سعداله اسماعیلی گفت ایستگاه های طرح-
گوناگون
پربازدیدترینها