واضح آرشیو وب فارسی:قم پرس: به گزارش قم پرس به نقل از جماران هفتمین جلسه از سلسله جلسات درس گفتارهای آداب الصلوة توسط یحیی بونو در محل انجمن عرفان اسلامی ایران برگزار گردید.( برای دیدن متن کامل این درس گفتار محققانه این جا را کلیک کنید.) به گزارش خبرنگار چماران به نقل از پرتال امام خمینی در این جلسه بونو با اشاره به مراتب سیر و سلوک گفت: مقام اول، علم می باشد که همان دانستن است و در اصطلاح قرآنی، از آن به علم الیقین تعبیر شده است. مقامِ دوم ایمان است که علاوه بر علم الیقین، باور قلبی است که همان احساس حضوری است که مخصوصاً با تمرین و تکرار و به تعبیر امام خمینی، با قلم عقل بر صفحه ی قلب نقش می بندد. و مقام سوم اطمینان است که مرتبه ای از ایمان است که درواقع رسوخِ ایمان است. بونو مشاهده را بالاترین مرتبه سلوک دانست و افزود: این مرتبه، خیلی قابلِ وصف نبوده و توصیف نمی شود؛ چراکه رفیع الدرجات است، بدین معنا که خود دارای درجات بسیاری است و از عین الیقین شروع می شود و به حق الیقین منتهی می گردد. اگر بخواهیم تفاوت میان علم الیقین و عین الیقین و حق الیقین را به چیزی تشبیه نماییم، می توانیم به کسی اشاره کنیم که اوصافِ دریا و راه رسیدن به آن را شنیده و دانسته و علم به این مطالب را کسب نموده، لکن هنوز سیر و سلوک نکرده و به دریا نرفته است. امّا اگر اقدام به سیر و سلوک کرده و به دیدن دریا نائل آید، درواقع به مرتبه ی عین الیقین رسیده است و این ابتدای مشاهده است؛ چراکه او باید وارد دریا شده و با دریا یکی شود و نباید تنها به ساحل و دیدن آن اکتفا نماید. اگر به دریا وارد شود و با آن یکی گردد و این فاصله را از میان بردارد، به حق الیقین رسیده است. وی ادامه داد: در رؤیت، میان بیننده و آن چه رؤیت می شود، فاصله وجود دارد ولی در چشیدن این فاصله بسیار کم است و یا آن که اصلا نیست. درواقع، این چشیدن، همان حق الیقین است که قابل انتقال نمی باشد؛ چراکه آن چه که با زبان می چشیم، نمی توانیم برای فرد دیگری نقل نماییم . بونو با بیان این که سایه ای از حقایق اخروی، همچون وحدت وجود همراه با تشکیک در وجود، در این جهان نیز افتاده است افزود: همین طور متقابلاً هرآن چه که در این جهان است، حقیقتی در آن نهفته است. در اصطلاح، این موضوع را تحت عنوان ارتباط حقیقت و رقیقت بیان می نمایند؛ بدین مفهوم که برای هر شیئی، حقیقت و رقیقتی وجود دارد که رقیقت آن، رقیق شده ی حقیقتِ آن شیء است. بونو با اشاره به دو حدیث قرب نوافل و قرب فراپض که در روایات بیان شده است گفت: قرب به خداوند، فقط نتیجه ی سعی و تلاش بنده نیست؛ اگرچه سعی و تلاش بنده، شرط لازم است لکن کافی نبوده و رحمت و توفیق و تأییدات و جذبات الهی، چندین برابر تلاش بنده، مؤثر است. صحیح تر آن است که بگوییم اثرات تلاش بنده با انواع توفیقات الهی در رسیدن به این قرب قابل قیاس نیست و این معنا در بسیاری از ادعیه موجود است؛ البته استثناء نیز وجود دارد که می توان آن را در سیر و سلوک مجذوبی که سیر و سلوک معصومین بوده است، مشاهده نمود. چنین سیر و سلوکی، مجذوبی و بدون هیچ استادی و تنها به صورت خدایی صورت می پذیرد؛ لکن سیرِ اکثرِ افراد چنین نبوده و سیر آن ها ارادی است، که با اراده ی انسان تحقق می پذیرد. وی ادامه داد: البته در سیر و سلوک معصومین، که سیر مجذوبی است، نیز اراده وجود دارد لکن به قدری جذبه زیاد می باشد که اراده در این میان بسیار ناچیز شمرده می شود. بونو با اشاره به جسمانیة الحدوث بودن نفس ابراز داشت: این مسأله، بیان کننده ی این مطلب است که اگرچه نفس، امری مجرد است، لکن به وجود آمدن آن از همین نطفه که یک امر مادی است، صورت می گیرد. البته باید گفته شود نطفه، فقط مادی نیست؛ چرا که قوس نزول، قبل از قوس صعود است، بدین معنا که از آن جایی که اول، ایجادِ وجود برای خلق، انبساط پیدا کرده و از اعلی علیین تا اسفل السافلین نازل می شود، بنابراین هر موجودی که در اسفل السافلین است، بالقوه می تواند به اعلی علیین بازگردد، لکن از آن جایی که بالقوه می تواند بازگردد، نیازمند یک قوس صعود است. وی به تفاوت دو قرب فراپض و نوافل اشاره کرد و گفت: در قرب نوافل همچنان موجودیت عبد برای عبد در مرتبه ی مذکور وجود دارد و برای او مطرح است. بدین معنا که اگرچه دید الهی پیدا نموده است، لکن خود او و تعلقات وی هنوز با وی همراه است. در مرحله ی بالاتر که به آن قرب الفرائض گفته می شود، این جریان تغییر نموده و آن گاه عبد، چشم و گوش و دست پروردگار خواهد شد. در چنین وضعی، به جز عبودیت از عبد چیزی نمی ماند و دیگر عبد، إنیت و عنانیت نخواهد داشت و تنها محض و مجردِ عبودیت باقی خواهد ماند و عبد، فانی و فانی از فنا خواهد گشت. بونو خاطر نشان کرد: در قرب فرائض جایگاهی برای إنیت و عنانیت وجود ندارد و این بدان دلیل است که در نوافل، ما تصمیم گیرنده برای انجام آنیم ولی در فرائض، اراده ی ما تأثیری در انجام آن نداشته و طبق اراده ی پروردگار، ما موظف به انجام نیستیم. بونو با اشاره به خطرناک بودن مساله استدراج در سیر و سلوک گفت: در تمام مراتب مذکور، از علم تا قرب فرائض، امکان استدراج وجود دارد؛ بدین معنا که فرد در توهم پیشرفت کردن و رسیدن به مقصود است، لکن در جای خود ایستاده و حتی پسرفت می کند؛ چراکه وی همواره با إنیت و عنانیت خود و یا اثری از آن همراه می باشد که افتادن وی در این توهم را برایش ممکن می سازد . به همین دلیل است که در دعا چنین از خداوند درخواست می کنیم که: "ربنا لا تکلنا الی أنفسنا طرفه عین ابدا" وی اضافه کرد: می توان گفت مهم ترین و اساسی ترین تفاوت میان سیر و سلوک اهل بیتی و مشروع و یا هر اسم دیگری که بر آن خوانده می شود، با سیر و سلوک های آغشته به بدعت و آلوده به عنانیت و چیزهای دیگر، در این است که این چنین نیست که به شما بگوید، یک ذکر را هرچند بار که می خواهید تکرار نمایید، مگر ذکر صلوات و استغفار که بری از إنیت و عنانیت است. بلکه این سیر و سلوک مبنی بر انهدام همان إنیت و عنانیت است؛ چراکه اگر پیش از پرداختن به این موضوع، به اذکار مختلفی چون نور و رحمن و غیره بپردازیم، درواقع همان إنیت و عنانیت ماست که این اذکار را مکرراً تکرار نموده و قوت می یابد . انتهای پیام /*
یکشنبه ، ۱۵فروردین۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قم پرس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]