واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: فریدون مجلسی در گفتوگو با ایلنا: ایران فارغ از آمریکا میتواند روابط خود با اروپا را توسعه دهد
یک دیپلمات پیشین کشورمان تصریح کرد: ایران میتواند فارغ از رابطه با آمریکا روابط خود را با اروپا توسعه دهد، مشروط بر اینکه دلیل دشمنی ایران با آمریکا در مورد اروپا مطرح نباشد. با دستیابی به توافق هستهای ایران و گروه 1+5، دور تازهای از روابط ایران و کشورهای اروپایی آغاز شده است. در سال 94، تهران شاهد ترافیک حضور هیاتهای سیاسی و اقتصادی اروپایی بود که طی آن، مقامها و مسئولان کشورهایی اروپایی از مقامهای ایران درخواست همکاری در سطوح عالی و در زمینههای سیاسی، اقتصادی و منطقهای مطرح کردند. حضور سران اتحادیه اروپایی، سوئیس، اتریش، یونان و مجارستان در عالیترین سطح سیاسی و وزرای امور خارجه بریتانیا، آلمان، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، چک، بلژیک، دانمارک و... و سفر چندین باره محمدجواد ظریف به پایتختهای اروپایی نشان از آن دارد که ایران و اروپایی در حال خیزش برای گسترش روابط خود هستند. در این راستا، ایران و اتحادیه اروپایی پس از 10 سال، دور سوم گفتوگوهای خود با نام گفتوگوهای سطح عالی را از سرگرفتند و در همین خصوص، هلگا اشمیت معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی در بهمن ماه سال گذشته به تهران آمد و دور نخست این گفتوگوها با حضور همتای ایرانیاش، مجید تختروانچی برگزار شد. همچنین حسن روحانی نخستین سفر اروپایی خود را انجام داد و به ایتالیا و فرانسه سفر کرد. در همین راستا، قرار است طی روزهای آینده، رئیس جمهور در 11 فروردین ماه امسال به وین رفته و با مقامهای اتریش دیدار کند. فدریکا موگرینی در اواخر فرودینماه به ایران خواهد آمد تا ایران و اروپا سیاستهایشان را برای گسترش روابط تنظیم کند. سیاست خارجی ایران و وضعیت کشورمان در سال جدید و همچنین سفرهای خارجی مقامهای ایران و سفر شخصیتهای بین المللی به کشور موضوعی است که فریدون مجلسی کارشناس مسائل سیاست خارجی برای ایلنا تشریح کرده است: اتحادیه اروپا و سه کشور اروپایی عضو گروه 1+5 در مذاکرات هستهای چه نقشی را ایفا کردند؟ اتحادیه اروپایی متوجه است که اروپا دیگر آن نقش انحصاری دیرین صنعتی و تولیدکننده اصلی انواع اتومبیل و بزار صنعتی و لوازم خانگی و مصرفی را برعهده ندارد. اروپا میداند که در گذشته بزرگترین صادرکننده و واردکننده در بازار ایران بوده و درست در زمانی که بیشترین نیاز را به حفظ بازار ایران داشته به دلائل سیاسی و نظامی ناشی از تحریم و قطعنامههای سازمان ملل و برای هماهنگی با جامعه جهانی، آن موقعیت را به سود چین و کره جنوبی و هند از دست داده و زیان دیده است، بنابراین اتحادیه و سه کشور اصلی آن که در مذاکرات شرکت داشتند، ضمن آنکه مایل بودند به سیاستهای تهدیدآمیز دوران احمدینژاد پایان داده شود، به این امید بودهاند که با رفع بحرانِ تحریمها گشایشی در روابط ایران و اتحادیه و بازیابی بازار از دست رفته نیز حاصل شود. به این دلایل، با وجود اینکه به نظر این جانب طرف اصلی و مؤثر در مذاکرات آمریکا محسوب میشد، اتحادیه اروپا در نقش میانجی و ذینفع نقش سازنده و تعدیل کنندهای برعهده داشت. با دستیابی به توافق هستهای و اجرایی شدن برجام، روابط ایران و اتحادیه اروپایی چه تحولی پیدا کرده است؟ تحولات در آغاز بسیار امیدوارکننده بود و شاهد بودیم که گروههای مختلف سیاسی و بازرگانی از کشورهای اروپایی با امید دستیابی به سهمی برای خود راهی ایران شدند. اما، تحول اصلی یعنی آغاز روابط تجاری واقعی منوط به راه افتادن ارتباطات بانکی و مالی و رفع موانع پیشین و ملاحظه زمینههای مساعد و امیدبخش در سیاستهای ایران بوده است. خصوصاً در شرایطی که ترکیه و عربستان با ورود به برنامههای نظامی و تحریکات نظامی توانستند برای توسعه همکاری اروپا با ایران فرصت مناسبتری فراهم آوردند اما در ایران فراتر از دولت و سیاستهای آن منافع و مصالح نظام مطرح بوده است که ظاهراً از آغاز نیز به مذاکرات و برجام خوشبین نبود و آن را بهانه و سرآغازی برای گسترش نفوذ غرب به هدف تضعیف نظام تلقی میکردند، که خصوصاً پس از ملاحظه نتایج انتخابات 7 اسفند 1394 ترجیح داده شد که آن نگرانیها و مخالفتها علنیتر شود. آزمایش موشکی، خصوصاً پیام نابودی اسرائیل نشانه آن بود که نظام به اصول استراتژیک خود پایبند است و آن را به احتمال منافع مادیِ اجرایی شدن برجام ترجیح میدهد. در واقع پیامی هم به مجلس آینده بود که خود را با شرایط جدید بر مبنای اقتصاد مقاومتی و خوداتکایی مقابل سختگیری غرب آماده کند. به این ترتیب تصور میشود طرفهای اروپایی برجام نیز در فکر تحول بیشتری در روابط خود با ایران نباشند و تصمیم جدی را به سیاست صبر و انتظار موکول کنند. شاهد هستیم که با دستیابی به برجام، رفت و آمدهای هیاتهای اقتصادی و سیاسی اروپایی به ایران دوچندان شد که در مقطعی هم با اعتراض امریکا روبهرو شد. آیا در این مقطع میتوان از نزدیکی ایران و اروپا فارغ از روابط تهران و واشنگتن سخن گفت؟ آن رفت و آمدها مربوط به قبل از اعلام سیاست نظام در حفظ مواضع اصلی و استراتژیک آن بر مبنای تداوم دشمنی با آمریکا بوده است. البته اروپا چنان که گفتیم از تبعیت از امیال آمریکا در رابطه با ایران زیان برده، اما وابستگیهای متقابل اروپا و آمریکا چنان قوی و پایدار است که رابطه با ایران نمیتواند خللی بر آن وارد کند. ایران میتواند فارغ از رابطه با آمریکا روابط خود را با اروپا توسعه دهد، مشروط بر اینکه دلیل دشمنی ایران با آمریکا در مورد اروپا مطرح نباشد. در شرایط کنونی که دلیل اصلی دشمنی ایران و آمریکا ناشی از حمایت کامل آمریکا از مواضع اسرائیل است و استراتژی اصولی نظام نیز بر نابودی اسرائیل قرار دارد، تصور میشود که اروپا نیز در این زمینهها مواضعی همچون آمریکا داشته باشد، یا دستکم به رعایت منافع خودشان در رابطه با آمریکا پذیرای همکاری اقتصادی با ایران نباشد. هماکنون خاورمیانه در حال سوختن در آتش تروریسم گروههای تکفیری است. اروپا هم در روزهای اخیر و در ماههای گذشته شاهد اقدامات تروریستی گستردههای بوده است. با توجه به این مسئله، تا چه اندازه احتمال همکاریهای عملیاتی ایران و اروپا برای مبارزه با تروریسم وجود دارد؟ آماده بودن «فرصت» برای همکاری و هماهنگی و بهرهمند شدن بعدی از نتایج آن حرفی است و آمادگی «دوجانبه» برای همکاری حرف دیگری است. در شرایط کنونی و با پافشاری بر تداوم خصومت نظام با غرب همکاریهای عملیاتی ایران و اروپا برای مبارزه با تروریسم محتمل به نظر نمیرسد. اروپا در اینگونه مسائل همکاریهای خود را با آمریکا هماهنگ میکند. نگاه اروپاییها به ایران پسا برجام در خاورمیانه چگونه است؟ دستیابی و اجرایی شدن برجام تا چه اندازه در نگاه جدید اروپاییها به تهران موثر بوده است؟ برخورد اولیه اروپا بسیار مثبت بود و هیأتهای اروپایی را راهی ایران کرد. ملاحظه خشونتهای داعشی و افراطگریهای ترکیه و عربستان در نگاه جدید و مثبت اروپا مؤثر بود زیرا گمان میکردند قصد ایران از مذاکرات طولانی و رفع برجام گشایش ارتباطات و بهبود روابط تجاری باشد، اما اعلام پافشاری نظام بر اصول سیاسی و سلائق استراتژیکِ پیش از برجام، اجرایی شدن آن را در حال حاضر به تأخیر میاندازد. چه موانع عینیای بر سر راه همکاریهای ایران و اروپا وجود دارد؟ در واقع مانع اصلی روابط ایران و غرب که منجر به قطعنامهها و تحریمها شد، پایبندی اصولی نظام به مبارزه با تلآویو بوده است. مسائلی مانند نگرانی از تولید سلاح هستهای را میتوان بهانه دانست. پاکستان که دولت منسجمی هم ندارد، سالهاست به بمب هستهای واقعی و موشکهای قارهپیمای قادر به حمل آن نیز دست یافته است، اما چون چنان مشکلی با موجودیت اسرائیل ندارد از آنگونه فشارها در امان است. در ایران عقایدی مانند پیروی از قطعنامه 242 شورای امنیت و ایجاد دولتهای دوگانه اسرائیلی و فلسطینی و پشتیبانی از آرمانهای مورد تأیید فلسطینیها و اتحادیه عرب مطرح شد، اما مانع اصلی یعنی ترجیح سیاست ناسازگاری با موجودیت اسرائیل مانع اصلی و عینی روابط ایران و اروپا است. با توجه به اینکه آبشخور گروههای تروریستی فعال در اروپا و سوریه، عربستان است و گزارشهای سرویسهای امنیتی اروپایی بیانگر نقش عربستان در به وجود آمدن و گسترش این گروههای تروریستی است، تا چه اندازه میتوان گفت که اروپا از متحدان سنتی عربیاش فاصله خواهد گرفت و به ایران متمایل خواهد شد؟ اروپا نگران عملکرد دولتهای عربی یا دستکم کشورهای عربی است. تمایل بالقوه به سوی ایران به صورت یک فرصت وجود دارد، اما همانطور که گفته شد، سیاست اعلام شده نظام حاکی از پافشاری بر اصول مذکور است. در چنین شرایطی که برای اروپا امیدی برای همکاری با ایران بر جای نمیماند، ترجیح خواهند داد طرفهای عرب را به اصلاح مواضعشان وادارند و به سوی آنها متمایل خواهند شد.
۱۳۹۵/۰۱/۱۳ ۰۷:۲۱:۱۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]