واضح آرشیو وب فارسی:سراج24: باز هم می توان از علامت های حک شده در پیشانی نگاه مخاطبان پیگیر حوزه تجسمی مواردی را رو کرد که از جمله تقلبی بودن برخی از تابلوهای فروش رفته در حراج کریستیز طبق گفته کارشناسی هنری می باشد که این مساله می تواند حیثیت هنری اصیل ما را در جهان خدشه دار سازد.گروه فرهنگی « سراج24 »- مرتضی اسماعیل دوست : سال 1394 برای هنر و ادب ایران چندان لباسی خوش در بر نداشت و ابهامات بسیاری از نوع مدیریت و وضعیت به هم ریخته ای از ساختار حرکتی بخش های مختلف رخ داد که یکی از مهم ترین و در عین حال بی سر و صداترین آن در حوزه هنرهای تجسمی پیش آمد؛ مهم از این نظر که اتفاقات شگفت انگیزی بابت فقدان مدیریت کارآمد در این حوزه نمایان شد و بی صدا طی شد چرا که بسیاری از رسانه ها از پرداخت به این بخش به دلیل بی تفاوتی یا بی دانشی دور هستند. اگر مسئولان هنرهای تجسمی و به پیوست آن مسئولان وزارت خانه ارشاد دلخوش از حضور در آوردگاه های خارجی همچون هجدهمین حراجی هنرهای مدرن و معاصر کریستی دبی و شصت و ششمین دوره نمایشگاه هنرهای تجسمی در شهر ونیز-دوسالانه بی ینال ونیز- هستند که در دبی به فروش 2 میلیون و 300 هزاری و در ونیز با استقبال هنرمندان مواجه شد و نیز در حراج تهران رکوردی را جابجا کرد اما وقتی به بطن آثار به نمایش درآمده و وضعیت هنرمندان اصیل این بخش سری می زنیم، وضعیت اسفناکی را مشاهده می کنیم. در واقع حراجی ها و فروش به عنوان ظواهر امر محسوی شده و حقیقت در دور ماندن از اصالت و پیمودن چرخه ای گسسته از ماهیت و هویت ایران در جغرافیای اندیشه اسلامی و ایرانی است و هنگامی که به تابلوهای برافراشته در نمایشگاه های داخلی و تصاویر به دست آمده از حضورهای جهانی تجسمی چشم می دوزیم، بیگانگی از ماهیت وجود این سرزمین و تمایل به نگاه غربی و گاه حتی رخ نگاری دلبرانه هنرمندان از دوران پهلوی را می توان یافت! شاید حرف حقیقت را مارکو منگوتزو، نمایشگاه گردان غرفه ایران در بی ینال ونیز درباره اصالت و انتخاب آثار به نمایش درآمده از ایران در این جشنواره زد که گفت: « میکل آنژ زمانی که در رویداد بین المللی شرکت کرد، آثارش معرف حاکمیت نبود؛ پس نمی توان انتظار داشت که آثار ارائه شده در بی ینال ونیز، معرف جمهوری اسلامی ایران باشد!» از این رو نه ارقام فروش ها را می توان مبنایی برای رسیدن به موفقیت دانست و نه استقبال صورت یافته در حراجی ها را مبنا گرفت، چرا که مهم تر از آن حراج اصالت است که در این سال ها صورت می یابد و این نمای تلخی از هنرهای اصیل تجسمی است؛ هنرهایی که در آن دستی پُربار و گوهرهایی ناب بر آستین داریم و اما قبای غرب را به تن دوخته ایم! اگر چه بارها طی سخنان احساس برانگیز مسئولان ارشاد از جناب وزیر تا مدیر کل هنرهای تجسمی وزارت ارشاد به عنوان متولی این حوزه شاهد عنوان سازی تحول و پیشرفت بوده ایم اما حقیقت در جای دیگری خفته است و کسی نگفت و پیگیری نکرد که بالاخره چگونه شد که 27 اثر از تابلوهای شاخص و گران بهای هنر ایران در موزه هنرهای معاصر به یغما رفت و چگونه می شود که آثار تحویل داده شده به امین اموال از زیرمجموعه وزارت ارشاد پس از سال ها به یکباره از مجموعه به ساده ترین شکل ممکن خروج یابد و آیا می توان تصور کرد که این مجموعه عظیم بدون سلسله مراتب اداری بتواند مُهر خروج را بیابد؟! پرونده مبهمی که هنوز در خاطر مخاطبان این حوزه به شکل علامت سوالی بزرگ باقی مانده است، هر چند توسط مسئولان به فراموشی بنشیند و رفت و برگشت یافتن تابلوها و حتی فروش برخی از آن ها همچون عملیات شعبده بازی صورت یابد! اگر چه نفر دوم وزارت خانه ارشاد یعنی علی مرادخانی - معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی - در این خصوص اعلام کرد، بانک پاسارگاد در پیدا شدن تابلوهای سرقت شده از دفتر هنرهای تجسمی کمک موثری کرد! باز هم می توان از علامت های حک شده در پیشانی نگاه مخاطبان پیگیر حوزه تجسمی مواردی را رو کرد که از جمله تقلبی بودن برخی از تابلوهای فروش رفته در حراج کریستیز طبق گفته کارشناسی هنری می باشد که این مساله می تواند حیثیت هنری اصیل ما را در جهان خدشه دار سازد. اما حراج هنر و اصالت ایران در سال 94 باز هم ادامه داشت و در نادیده انگاشتن و بی تفاوتی مسئولان امر این خارجی های گوهرشناس بودند که اصالت هنر ایرانی را به پای خود نوشتند! بله، دردآور است که به راحتی خط نستعلیق که نشانی برجسته از مفهوم هنر اسلامی- ایرانی ما است در اکسپوی 2015 میلان در پاویون امارات متحده عربی به عنوان هنر این کشور معرفی می شود و هنر گرانقدر و ظریف مینیاتور که ترکیب دلچسبی با نام زیبای ایران دارد در غفلت مسئولان تحت انتشار کتاب نفیسی توسط جمهوری آذربایجان هویتی دیگر یافته و در این میان هیچ گونه عکس العمل خاصی هم توسط مسئولان امر صورت نمی گیرد. از دستاوردهای! این چنینی به ضم مسئولان باز هم می توان نوشت و به تحلیل درآورد که آیا با این وجود باز هم طبق گفته وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی در اختتامیه جشنواره هشتم تجسمی فجر در سال 94 با ارتقای رویکرد ویژه ای که در این سال شکل گرفت، باید امیدوار به معرفی و عرضه هنر ایران به بازارهای جهانی باشیم؟!
پنجشنبه ، ۱۲فروردین۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سراج24]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 91]