واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: چهارشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۳:۱۱
" ارتش نامرئی البغدادی " عنوان یادداشتی است که به قلم سردبیر ماهنامه دیپلمات در سایت دیپلماسی ایرانی منتشر شده است. به گزارش ایسنا در این یادداشت به قلم هادی خسروشاهین که درباره حوادث اخیر در بروکسل و تلاش داعش برای استفاده ابزاری از دینی استحالهشده برای رسیدن به اهدافش است، میخوانیم: نه اعضای ارتش سریاند و نه پارهای از هستههای مقاومت در اروپای عصر هیتلری؛ نبرد غرب با سربازان نامرئیای است که فقط ذهن و روانشان را به خلیفه رقهنشین داعش باختهاند تا به خلافت مجازیاش سر و سامان دهند؛ همان خلافتی که نه جغرافیا دارد و نه مرز و نه حتی تفکیکهای قومیتی و نژادی را به رسمیت میشناسد. این یعنی تحقق مجاز در آنچه واقع میشود و شکلگیری دو نوع خلافت همزمان و همگام با یکدیگر. یکی را جهادیون مرئی در ولایات خراسان، حجاز و شام به منصه ظهور میرسانند و دیگری را جهادیون نامرئی که این کلام شیخ یوسف اورعی، یکی از علمای جهادی را آویزه گوش قرار دادهاند که «اگر کافران مسلمان نشوند، بر هر مسلمانی واجب است که در داخل خانه آنها و برای مسلمان کردن آنها بجنگد.» همانها که در وضعیت گریز از آزادی برخلاف پیشبینی اریک فروم نه در پی قدرتطلبی مازوخیستیاند و نه به دنبال الیناسیون. جهادیون نامرئی در قلب تمدن غربی معنا را در بطن و متن دعوت البغدادی به جهاد مقدس درمییابند و با جملاتی از این دست به زندگی پوچ و تهی شده خود در چارچوب نظامهای سکولار اروپایی رنگ و بوی دینی میدهند: «جوان جهادی باید جهاد کند؛ شهید شود یا در آرزوی شهادت باشد. یک مسلمان واقعی مسوول است پیام اسلام را به بشریت برساند و از این رو او نمیتواند تنها زندگی کند و باید در جمع باشد. ابتدا دیگران را دعوت به اسلام کند. مسوولیت شرعی یک جوان مسلمان این است که بیتوجه به مرزهای سیاسی به اجرای شریعت اقدام کند و تصرف کشوری دیگر برای احیای شریعت یک مسوولیت شرعی است.» از همین رو پروژه خلافت مجازی با سه گام دعوت به شهادت، جهاد مسلحانه و نفی وطن جغرافیایی استارت میخورد. اینترنت و همه مظاهر مدرنیته در خدمت گذشتهگرایان مقدسنما درمیآید تا در ابتدا فراخوان برای شهادت به یک دستورالعمل جهانی تبدیل شود و در گام بعدی امت بدون مرز نیروی محرکهای برای رهایی بیافریند و جهاد هم در جای خود پروژه امتسازی را به پروسه امت واحده نزدیک کند. در چنین منظومهای ایدئولوژیای آفریده میشود که میتواند همه تحقیرشدگان عالم را گرد خلیفه الهی شده و تقدیس یافته جمع کند؛ خلیفهای که نه مارکس است و نه حتی تروتسکی و لنین. اگر خطابه آنها سمت و سویش به شبکه جهانی کارگری گرایش پیدا میکرد، پیام چنین خلیفهای خطاب به تک تک اعضای شبکه عالمگیر ذلیلشدگان صادر میشود تا این شبکه به سیستم شکار تارهای یک عنکبوت مجهز شود. شبکه جهانی ذلیلشدگان حکم همان تارهای شکار را دارند و فردیت فرد هم در منزلت یک عنکبوت درمیآید تا شکار بدون شکارچی آن باقی نماند. پس در پشت هر عملیات داعش در خاک تمدن غربی، هم شبکه جهانی و هم فردیت تروریستی به صورت توامان عمل میکند و هراس میآفریند تا قدرت و میزان دهشت آفرینی "خلافت اسلامی" به نقطه مطلوب برسد. در چنین چارچوبی خلافت مجازی به علتالعلل حکمرانی ترس در چارچوب تمدن غرب مبدل میشود؛ همان واقعیت تلخی که استیون امرسون در کتاب جهاد آمریکایی به خوبی از آن رونمایی کرده است: «هواداران خلافت و تشنگان به خون صلیبیها، به شیوه عجیبی همسایه و در کوچه و خیابانهای ما هستند و طرد و نفی آنها اصلا میسر نیست.» سربازان نامرئی خلیفه به بخشی از قاعده بازی سیاست در غرب تبدیل شدهاند، از میزان و حدت و اندازه دموکراسی میکاهند، به پوپولیستها و افراطیون راست جان دوباره میدهند تا در این پروسه ترامپها و لوپنها متولد شوند. امروز داعش و پیادهنظام آن در اروپا و آمریکا به بازیگر سوم معادلات سیاسی تبدیل شدهاند تا خلافت بدون موطن البغدادی در همه جا رد پایی داشته باشد و خودی نشان دهد. داعش و پوپولیستهای غربی دو لبه قیچیاند که جهان را در یک لحظه تکه پاره خواهند کرد؛ موعد آن لحظه بالاخره روزی فراخواهد رسید... انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]