واضح آرشیو وب فارسی:ایسکا نیوز: از سوی دیگر در همه ادیان این گرایش مشاهده می شود که عده ای می خواهند دین را از پیرایه هایی که در طول زمان به خود گرفته است پاکسازی کرده و خالص دین را احیا کنند. اینان معمولا پیروان ساده دل و پاکنهادی هستند که از انحرافات و خرافات در دین آزرده خاطر بوده و مشتاق جلوه دین در خلوصش هستند. محمدبن عبدالوهاب در اسلام و لوتر در مسیحیت جزو این دسته از خلوص گرایان هستند که از پیرایه هایی که دینشان بدان ملوث شده بود اندیشناک بودند. محمدبن عبدالوهاب متوفی به 1792 در فلات نجد و سرزمین وحی می زیست و درست در زمانی که امپراتوری عثمانی باب مراوده با غرب را بر پایه تقلید گشوده بود, احساس کرد دین خدا در حال خروج از مسیر خویش است و وظیفه دینی خود می دانست تا اعراب را به سادگی صدر اسلام دعوت و آنها را زیر پرچم واحدی گرد آورد. آموزه های او اندکی پس از مرگش به حرکتی انجامید که امپراتوری عثمانی را در فاصله سال های 1811 و 1819 دچار آشوب کرد. این حرکت به سختی سرکوب شد اما از نفس نیفتاد. از آنجا که در این آئین هرگونه بقعه و بارگاهی شرک محسوب می شود هرازگاه پیروان آن به امکان مقدس شیعیان و بقاع اهل بیت حمله کرده و آنها را با خاک یکسان می کردند. از سال 1902 حرکت جدیدی از وهابیت شروع شد که هدفش ایجاد یک دولت عربی بود و در این راه از کمک دشمنان امپراتوری عثمانی به ویژه انگلستان بهره می گرفت. وعده های ضد و نقیض انگلستان سبب شد تا حرکت وهابی به عربستان امروز محدود و پادشاهی آل سعود را پایه گذاری کند و عراق و سوریه را به حال خود رها و قیمومت انگلستان را بر امارات جنوب خلیج فارس بپذیرد. جالب آن که هرچه وهابیسم در حوزه دین ساده گرایی پیشه می کرد آل سعود در اوج تشریفات و تجملات روزگار می گذراندند. لوتر و کالون در اروپا نه تنها کلیساهای ساده و بی رنگ و لعاب می ساختند و از تصاویر پرزرق و برق قدیسین پرهیز داشتند خود نیز در اوج سادگی روزگار می گذراندند. جمهوری ژنو که به دست کالون بنا نهاده شد به گونه ای با ریاضت و ساده زیستی قرین بود که هر کس از عهده آن برنمی آمد. سرها تراشیده, لباس ها ساده و اقلام زندگی به ابتدایی ترین شکل ترویج می شد. اما آل سعود در لذت جویی و فساد سرآمد همگان بودند ولی تا انقلاب اسلامی به بیرون از مرزهای خود نیز عنایتی نداشتند. بازتاب انقلاب ایران در منطقه زنگ خطر را برای سعودی ها به صدا درآورد. هرچه تنش بین ایران و عربستان بالا می گرفت استفاده ایدئولوژیک سعودی ها از وهابیسم نیز افزایش می یافت. ابتدا ترویج این برداشت از اسلام در میان اقشار فقر مسلمان در حاشیه دنیای اسلام مثل پاکستان آغاز شد. مسجد فیصل در اسلام آباد بزرگترین مسجد در خارج از عربستان بود که با پول سعودی ها ساخته شد. توزیع پول هم هم زمان در بین اقشار فقیر پاکستان آغاز شد. چندی نگذشت که حمله به واعظان ایرانی و شیعیان پاکستانی شروع شد. مبارزه با شوروی در افغانستان فرصت خوبی فراهم کرد تا هزاران مدرسه دینی به کمک پول های عربستان و همکاری دستگاه امنیتی پاکستان و سرپرستی سرویس اطلاعاتی انگلستان ساخته و با آموزش قرائتی باز هم رادیکال تر از آنچه بود, هزاران نوجوان متعصب را آماده به اصطلاح جهاد کنند. در اینجا فصل تازه ای از وهابیسم آغاز شد که با پوریتانیسم آغازین متفاوت بود, زیرا هدف نه ساده زیستی بلکه تربیت سرباز برای عربستان بود. القاعده که فرزند خلف وهابیسم بود خود به جریانی سیاسی تر و انقلابی تر تبدیل شد که مقابله با غرب در اولویت کاری آن بود و این چیزی نبود که عربستان مراد کرده بود. واقعه 11 سپتامبر 2001 که دنیا را تکان داد به دست 15 نفر از افراد القاعده به انجام رسید که 9 نفر از آنها از شهروندان سعودی بودند. باز هم غرب چشم های خود را بسته نگه داشت و نخواست باور کند که ریشه این اسلام رادیکال که دارد غرب را به چالش می کشد در کشور دوست و برادر عربستان جوانه زده است. واقعیت این بود که عربستان وارد جنگی تمام عیار با جمهوری اسلامی ایران شده بود بدون آنکه هیچ سلاح مورد پسندی در اختیار داشته باشد. ایدئولوژی واپسگرای وهابیسم چیزی نبود که دنیای امروز بپسندد. به همین دلیل طراحی ها در خفا صورت می گرفت و دلارهای نفتی هزاران انسان حریص را به خود جلب می کرد و معجونی از انسان های سرخورده و روانی با تشنگان پول و ثروت به هم گره می خوردند و سازمان های مخوفی به وجود می آوردند. در بسیاری از موارد دختران بز ک کرده و مو بلوند همراه با پسران الامد به خدمت اهداف شوم تروریستی درمی آمدند تا سرویس های امنیتی را گمراه کنند. تنها چیزی که در کار نبود ساده زیستی و خلوص بود جز آنکه فریب خوردگانی با شست وشوی مغزی و به امید همنفسی با قدیسین در بهشت برین دست به عملیات انتحاری می زدند. وهابیت دیگر حتی با جریان های اندک رادیکال مانند اخوان المسلمین هم میانه ای نداشت. زیرا هرچه بود اندکی خردورزی یا محاسبه در کار آنها وجود داشت که به کار سعودی ها نمی آمد. روزی که سعودی ها به فکر حرکتی مانند داعش افتادند زمان سرنگونی فواره فرا رسید. این مارهای غاشیه به هیچ کس رحم نمی کنند و روزی فراخواهد آمد که کینگ کنگ سعودی فرمانده خود را ببلعد, غربی ها با درج مقاله ای در واشنگتن پست و چند روزنامه دیگر بعد از همه از خواب بیدار شدند. روزنامه نگاران بالاخره سکوکت را شکستند که چه نشسته اید بستر تمام ناملایمات و فتنه های تروریستی در سرزمینی قرار دارد که شما آن را دوست و متحد خود می نامید. آیا واقعا غربی ها با این مقاله ها از خواب بیدار شدند یا پیش از این می دانستند شریک چه جرائمی هستند؟ یعنی رویس های اطلاعاتی انگلستان که مدارس دینی را با پول عربستان در پاکستان طراحی می کردند نمی دانستند در چه جنایتی سهیم هستند؟ سال ها بود که دولت های غربی ملت های خود را فریب می دادند تا دنیا را به آشوب بکشند و در پناه آن مهره های خود را به پیش برانند. در فیلم تریتور یا خائن کارگردان به خوبی نشان می دهد که در پشت همه عملیات تروریستی که به نام اسلام صورت می گیرد دستی قرار داد که هدفش این است که هیچ کس در هیچ جا احساس امنیت نکند. همانطور که روزنامه لوموند نوشت تنها برنده عملیات تروریستی که به نام اسلام صورت می گیرد دستی قرار داد که هدفش این است که هیچ کس در هیچ جا احساس امنیت نکند. همانطور که روزنامه لوموند نوشت تنها برنده عملیات 11 سپتامبر سرویس های جاسوسی غرب بودند که بودجه خود را به دو یا سه برابر افزایش دادند. وحشتنی که امروز دنیا را فراگرفته است چند کاره و چند منظوره است, اما چشم فتنه روزی در خواهد آمد نظام پوسیده عربستان دیگر توان ایستادن بر دلارهای نفتی را ندارد بلکه آنقدر پوسیده است که خود در میان فتنه هایی که چاق کرده است دود خواهد شد ولی یک چند عرض خود می برد و زحمت ما می دارد. احمد نقیب زاده استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران منبع: ویژه نامه نوروزی مهرنامه
دوشنبه ، ۹فروردین۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسکا نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]