واضح آرشیو وب فارسی:سراج24: مقامات عربستان به خوبی می دانند در این جنگ شکست خوردند. زیرا آنها نه تنها نتوانستند با پشتوانه توان نظامی گسترده خود از عهده یک گروه داخلی و کمیته های مردمی یمن برآیند بلکه موقعیت انصارالله را بیش از گذشته در محیط بین الملل و تحولات خاورمیانه ارتقا بخشیدند.گروه بین الملل « سراج24 »- محمد بابایی نساز: تجاوز نظامی عربستان سعودی علیه یمن در حالی وارد یک سالگی خود می شود که بمباران های گسترده ائتلاف عربی نه تنها منجر به شکست های نیروهای انقلابی یمن به رهبری انصارالله نشده بلکه این جبنش با مقاومت غیرقابل انتظار خود توانسته در طول یک سال گذشت حملات مهلکی به سعودی ها وارد کنند و ضعف های این پادشاهی آشکار را بیش از پیش آشکار کنند. حمله عربستان به یمن در ششم فروردین سال گذشته در شرایطی آغاز شد که گروه انصارالله، به عنوان یک گروه شیعی، موفق شده بود با شروع ناآرامی های جهان عرب در سال 1390 (2011) و با حمایت های مردمی ضمن کنار زدن علی عبدالله صالح، وارد ساختارهای سیاسی یمن شود. اما تحرکات این گروه با رویگردانی منصور هادی، رئیس جمهور جدید یمن، از خواسته های انقلابی و عدالت طلبانه معترضین وارد مرحله دیگری شد که در نهایت به خلع وی از قدرت در 30 شهریور 1393 انجامید. پس از این اتفاق و شروع گفتگوهای انصارالله با سایر احزاب نظامی سیاسی جدید یمن که در واقع ارائه تعریفی متفاوت از خود براساس الگوی حزب الله لبنان را دنبال می کرد، رهبران ریاض نسبت به شکل گیری کانون مقاومتی در مرزهای جنوبی عربستان احساس نگرانی کردند. در این میان مقامات سعودی نفوذ جمهوری اسلامی ایران در یمن را دلیل قدرت یابی انصارالله دانستند که براین اساس به ظهور رسیدن گروهی از شیعیان زیدیه، می توانست به معنای یک گام رو به جلو تهران در رقابت های نیابتی با ریاض باشد. علت چنین برداشتی از رهبران عربستان، اشتراک اهداف انصارالله در تحقق جامعه انقلابی عدالت خواهانه بر مبنای اندیشه های شیعه، دشمنی با رژیم صهیونیستی و مخالفت با حکومت های غربگرا با انقلاب اسلامی ایران بود. اما این در حالی بود که شکل گیری جریان های عدالت خواهانه زیدی های یمن به مقابله آنها با امپراتروی عثمانی در سال 1918 باز می گشت و تنها تاثیرپذیری شیعیان این کشور از ایران، به پیدایش گروه موسوم به «شباب المومن» تحت رهبری حسین حوثی در سال 1990 خلاصه می شد. با این وجود برکنار شدن منصور هادی از قدرت، بهانه خوبی برای مداخله عربستان در یمن و از بین بردن انصارالله به آل سعود داد. ضمن آنکه این جنگ می توانست توجه مقامات ریاض را از تغییر و تحولات قدرت در داخل، به عرصه های نظامی خارج معطوف کند و ملک سلمان که تنها کمتر از دو ماه از آغاز سلطنتش می گذشت، پایه های قدرتش را با یک پیروزی سریع مستحکم کند. در واقع رهبران سعودی گمان می کردند از میان بردن انصارالله با استفاده از توان نظامی قدرتمند عربستان کار چندان سخت و زمان بری نخواهد بود و این موفقیت راه برای گسترش نفوذ در یمن باز خواهد کرد و این گونه بود که جنگ با همکاری هشت کشور دیگر متحد عربستان در ششم فروردین آغاز شد. ارتش عربستان استراتژی نبرد را بر اساس ضعف پدافندی یمن بنا کرد و در این راستا با به کارگیری جنگنده های اف-15 حملات شدیدی علیه مناطق شهری، تاسیسات، مراکز اقتصادی، نظامی و غیرنظامی این کشور صورت داد. اما محاسبات سعودی درست از کار درنیامد. زیرا در مقابل این وضعیت تحمیلی، ارتش و کمیته های مردمی یمن ضمن اعزام پیاده نظام در برابر نیروهای نظامی عربستان، از توان راکتی خود استفاده کردند. ارتش یمن و گروه انصارالله با پرتاب موشک های کوتاه برد النجم الثاقب 2و1 با برد بیش از 70 کیلومتری، زلزال، توچکا با قابلیت هدایت نهایی جست و جوگر از طریق «رادار کاوشی»، اسکاد، صرخه 3 و قاهر1 خودروهای زرهی، انبار تسلیحات، پایگاه هوایی ائتلاف عربستان را هدف قرار دادند. افزایش قدرت آتش کمیته های مردمی یمن و انصارالله با پرتاب این موشک ها و تلفاتی که بر نیروهای ائتلاف وارد کرد، در نهایت منجبر به آن شد که پس از نزدیک به یک سال از آغاز نبرد، عربستان دست به دامان گفتگوهای صلح شود. گفتگوهای سری و محرمانه ای که ابتدا در مسقط، امان و سپس با نظارت اروپایی در سوئیس برگزار شد و در تمام این نشست ها ریاض تلاش کرد ضمن غیررسانه ای کردن مذکرات، انصارالله را پیشنهاد دهنده آن معرفی کند. اهداف این گفتگوها طبق اظهارات یکی از فرماندهان عالی رتبه جنبش انصارالله تامین امنیت مرزها در مقابل توقف حملات هوایی، پذیرش مشروعیت دولت الهادی، حضور انصارالله در بدنه دولت وحدت ملی و همه پرسی قانون اساسی یمن بود. اهدافی که اگرچه هنوز بدان دست نیافته اند اما به طور کلی به معنای قبول شکست عربستان در جنگ و پذیرش گروه شیعی انصارالله در ارکان قدرت سیاسی یمن خواهد بود. در واقع آل سعود به دلیل هزینه های نظامی جنگ یمن، دچار کسری 87 میلیارد دلاری در بودجه سال 2016 خود شد. همچنین طولانی شدن جنگ، اعتراضات داخلی و خارجی زیادی را در خصوص نقض حقوق بشر و کشتار غیرنظامیان به وجود آورد تا آنجا که کشورهای اروپایی ریاض را در لیست کشورهای مورد تحریم تسلیحاتی خود گنجاندند. علاوه بر این گسترش ناامنی در یمن، فضا را برای قدرت یابی گروه های تروریستی القاعده و داعش فراهم کرد که به بدون شک عربستان اولین بازیگر متضرر از این وضعیت خواهد بود. ضمن آنکه تغییر شرایط میدان جنگ و تبدیل نبردهای به تقابلی فرسایشی احتمال مداخله مستقیم ایران را در راستای حمایت از مظلومان و غیرنظامیان یمنی افزایش داده است. به ویژه آنکه سردار مسعود جزایری، معاون رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در این رابطه به طور صریح از امکان پشتیبانی از انصارالله سخن گفته است. در این اوضاع سعودی ها برای جلوگیری از تبدیل یمن به سوریه دوم و قرار گرفتن در باتلاقی دیگر و خاتمه دادن به هزینه های نظامی و مالی، تلاش کردند در فضایی محرکانه، گفتگوهای صلح را آغاز کنند. مقامات عربستان به خوبی می دانند در این جنگ شکست خوردند. زیرا آنها نه تنها نتوانستند با پشتوانه توان نظامی گسترده خود از عهده یک گروه داخلی و کمیته های مردمی یمن برآیند بلکه موقعیت انصارالله را بیش از گذشته در محیط بین الملل و تحولات خاورمیانه ارتقا بخشیدند. به گونه ای که اگر تا پیش از شروع جنگ، کمتر کسی از پیشینه، اهداف و قدرت انصارالله اطلاع داشت، امروز به واسطه حمله نظامی عربستان، دولت ها و ملت های منطقه و همچنین کشورهای فرامنطقه ای به این گروه به چشم وزنه ای سنگین در سیاست یمن چشم دوخته اند.
دوشنبه ، ۹فروردین۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سراج24]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]