واضح آرشیو وب فارسی:ورزش جهان: بارسلونای اسپانیا این روزها در یکی از بهترین دوران تاریخ این باشگاه قرار دارد. ورزش جهان- بازی های فوق العاده و گاهی اوقات فرافوتبالی این تیم، توجه بسیاری از کارشناسان و پژوهشگران، حتی از حوزه های غیرورزشی را به خود جلب کرده است. از جمله می توان به دیوید سامپتر یکی از اساتید برجسته ریاضیات و هندسه در دانشگاه اوپسالا سوئد اشاره کرد که اقدام به بررسی نمودار عملکردی و گردش توپ و حرکت بازیکنان بارسا در طول بازی کرده تا بلکه به حقایق بیشتری پیرامون بازی های حیرت انگیز و موفق بارسا در طی این چند فصل دست یابد. در ادامه گزارشی از نتایج تحقیقات وی را مرور می کنیم. سال ۲۰۱۵ برای بارسلونا سال فوق العاده ای بود چرا که موفق به فتح سه گانه لالیگا، لیگ قهرمانان اروپا و کوپا دل ری شدند. و موفقیت های انریکه و شاگردانش در سال ۲۰۱۶ همچنان ادامه دارد؛ آنها با اختلاف ۹ امتیازی در صدر جدول لالیگا حاضر بوده و از مدعیان اصلی قهرمانی در دو جام دیگر به حساب می آیند. عامل اصلی سلسله موفقیت های بارسا بسیار واضح و ساده است؛ MSN. لیونل مسی که بار دیگر به روزهای اوج خود بازگشته و حتی برخی از کارشناسان عقیده دارند وی در حال حاضر بهترین دوران فوتبالی خود را سپری می کند، نیمار هم که روز به روز پیشرفت کرده و باتجربه تر می شود، و لوئیس سوارز که ماشین گلزنیاش هرگز متوقف نمی شود. اما همه موفقیت های بارسا در تکنیک بازیکنان و تاکتیک های مربی خلاصه نمی شود. کاتالانها همیشه در ترکیب خود از بازیکنانی در کلاس جهانی بهره می گیرند، اما همیشه حضور ستارگان بزرگ نمی تواند تضمین کننده موفقیت تیم باشد. در سال ۲۰۱۳ که بارسا در مجموع دو دیدار با نتیجه هفت بر صفر مغلوب بایرن آلمان شد به دلیل عدم کیفیت یا مهارت بازیکنان حاضر در میدان نبود، بلکه آنها به لحاظ تاکتیکی خلع سلاح شده بودند. بایرن با پرس تیمی در تمامی لحظات بازی از پس مسی و یارانش برآمد و در هر دو دیدار رفت و برگشت بارسا را با نتایج تحقیرآمیزی شکست داد. مدت زمانی طول کشید تا بارسا بتواند دوباره خود را بازیابد و آثار منفی شکست مفتضحانه برابر بایرن مونیخ را از کنار تیم دور کند. وقتی که لوئیز انریکه سکان هدایت آبی اناریها را به دست گرفت، به خوبی متوجه این مسئله بود که بارسا به تاکتیک جدیدی نیاز دارد. دیگر فقط مالکیت توپ و میدان (که برگ برنده اصلی تیم پپ بود و با همین تاکتیک هم به عناوین پرتعدادی دست یافتند) برای پیروزی در یک بازی و البته کسب عنوان قهرمانی در پایان فصل کافی نبود. از اینرو وی چندین بازیکن بزرگ را به ترکیب تیمش اضافه کرد؛ در واقع، از اینجا بود که کار اصلی انریکه آغاز می شد. او باید به ترکیب ایده آل و مطلوب تیمش دست می یافت، و البته تاکتیک هایی متناسب با همان ترکیب را طراحی می کرد. انریکه و تغییر تاکتیک در بارسا انریکه پس از بررسی های بسیاری که انجام داد سرانجام متوجه مسئله مهمی در نحوه آرایش بازیکنان در درون زمین شد: تقارن و قرینگی در دو جناح تیم. و شاید همین عامل هم حلقه گمشده بارسا برای آغاز یک دوره پرافتخار دیگر بود. مربی بارسا مسی را در سمت راست و نیمار را هم در سمت چپ زمین قرار داد، و در پشت سر هر کدام از آنها دو بازیکن را مأمور حمایت و پوشش در هنگام حمله کرده بود. ایوان راکیتیچ و دنی آلوز فضای پشت مسی را پوشش می دادند، و نیمار هم با اینیستا و جوردی آلبا مثلث سمت راست زمین را تشکیل داده بودند. و این ترکیب به خوبی جواب داد. از جمله بازی هایی که بارسا با همین ترکیب به مصاف حریفانش رفت، دیدار مقابل رم ایتالیا بود که با نتیجه ۱-۶ به پیروزی دست یافت. در این شکل نمودار پاسکاری های این دو مثلث کناری را مشاهده می کنید. به این شکل دقت کنید. در اینجا نوک پیکان، نقطه فرود، و انتهای آن نقطه شروع پاس ارسالی را نشان می دهند. اشکال چند ضلعی که با رنگ های متفاوتی مشخص شده، در واقع فضای انتقال توپ از یک بازیکن به بازیکن هم تیمی (پاسکاری) را نشان می دهند. هر یک از این اشکال چند ضلعی مناطقی از زمین را نشان می دهند که در آنجا بیشترین پاسها بین بازیکنان صورت گرفته است. شبکه های پاسکاری بازیکنان با مشاهده شکل بالا، اولین چیزی که توجه هر بیننده ای را به خود جلب کرده، و بسیار هم خارق العاده به نظر می رسد، تقارن نمودار پاسکاری بازیکنان بارسا قبل از خط نیمه زمین می باشد. در این قسمت از نمودار، توماس ورمالن درست مثل تصویر آینه، روبروی جرارد پیکه جای گرفته است. سرخیو بوسکتس هم در نقطه مرکزی بین این دو مدافع حضور دارد. مسی و نیمار در شکل مشخص هستند که این دو مهاجم نیز همچون یک آینه کاملاً قرینه هم عمل می کنند. در پشت منطقه مربوط به مسی، دو بازیکن مشخص شده، یعنی ایوان راکیتیچ و دنی آلوز، با پاسکاری توپ را به گردش در می آورند. و در پشت منطقه مربوط نیمار هم سرخی روبرتو و جردی آلبا دقیقاً همین کار را انجام می دهند. در این بازی ارتباط کاملاً مطلوبی بین سوارز با مسی یا نیمار ایجاد نشد؛ تنها در چند صحنه این خود نیمار بود که به سوارز نزدیک شد، اما در مجموع، سوارز به عنوان مهاجم نوک در این بازی راضی کننده ظاهر شد. اما نکته بسیار مهم و باارزش در مورد بارسلونا اینست که در تمامی مسابقات، نواحی اشغال شده توسط هر بازیکن (که به صورت اشکال چند ضلعی نشان داده شده) تقارن و قرینگی یکسانی دارند؛ یعنی شکل و نوع تقارن آنها در اغلب مسابقات کاملاً شبیه به یکدیگر هستند. در شکل زیر، نمودار پاسکاری بازیکنان تیم بارسلونا در بازی رفت ال کلاسیکو را مشاهده می کنید. در این بازی مسی از دقیقه ۵۷ به بعد به عنوان بازیکن جایگزین وارد بازی شد و به همین علت از نمودار بازیکنان خط حمله کنار گذاشته شد. علاوه بر مسی، ماسکرانو هم در دقیقه ۲۳ به ناچار تعویض شد و از اینرو تعداد پاس های این مدافع در خط دفاعی بسیار اندک بود. اما با وجود تغییرات اشاره شده در ترکیب بارسا، باز هم می توان همان ساختار بدون تغییر باقی می ماند. بوسکتس در مرکز خط دفاعی قرار گرفته است. مثلث اینیستا، نیمار و جردی آلبا از سمت چپ، و ترکیب سه نفره راکیتیچ، سرخی روبرتو و دنی آلوز از سمت راست برای اجرای تاکتیک های هجومی و موقعیت سازی برای لوئیس سوارز به عنوان مهاجم نوک به کار گرفته شدند. پاسکاری های چرخشی هنوز ده دقیقه از آغاز بازی نگذشته بود که مثلث سمت راست با یک کار تیمی عالی، مهاجم اروگوئه ای را در موقعیت گلزنی قرار داد و به این ترتیب سوارز گل اول بازی را به ثمر رساند. ابتدا ایوان راکیتیچ و دنی آلوز چندین بار توپ را بین خودشان پاسکاری کردند، و سپس توپ را به سرخی روبرتو سپردند و این بازیکن هم بلافاصله پاس عمقی را برای لوئیس سوارز ارسال کرد (در نمودار با رنگ زرد مشخص شده است). گل دوم بارسا هم دقیقاً همانند صحنه گل اول بود؛ این بار در مثلث جناح چپ، چندین پاس رد و بدل شد؛ به محض آنکه اینیستا از کمند مدافع مستقیم خود آزاد شد، توپ را دریافت کرده و با ارسال پاس برای نیمار، پایه گذار گل دوم کاتالانها توسط نیمار برزیلی شد. در صحنه گل سوم نیز همین سناریو تکرار شد؛ اما این بار خود اینیستا بود که گلزنی کرد. سال گذشته بارسا با همین تاکتیک دروازه حریف را گلباران می کرد. آنها در یک جناح زمین چندین بار پاسکاری می کردند، و در موقعیت مناسب توپ را به جناح دیگر منتقل کرده، و با یک حرکت انفجاری و غافلگیر کننده وارد فاز حمله می شدند. اگر بارسا در سمت چپ زمین متوقف شده و در بند مدافعان حریف گرفتار می شد، با یک پاس رو به عقب توپ را به سرخیو بوسکتس سپرده، و این بازیکن هم بازی را برای سمت راست زمین (یعنی مثلث مسی، ایوان راکیتیچ و دنی آلوز) عوض می کرد. و البته عکس این قضیه هم صادق بود. رمز موفقیت این سیستم خیلی به این مسئله مربوط نمی شود که هر بازیکنی در کدام پست بازی کند؛ به عنوان مثال، سرخیو روبرتو بارها در پست های مختلفی در این سیستم به میدان رفته، اما ساختار و شاکله اصلی این تاکتیک حفظ شده بود. نکته کلیدی برای اجرای این تاکتیک در هر تیمی اینست که ترکیب سه نفره بازیکنان در هر دو جناح زمین باید هماهنگی خوبی با یکدیگر داشته و مسئله قرینگی و تقارن را کاملاً رعایت کنند تا توازن و تعادل خوبی در روند تیمی ایجاد شود. اما در اینجا باید نکته مهمی را به اعضای تیم بارسلونا گوشزد کنیم. اینکه تداوم و تکرار استفاده از چنین سیستمی باعث سقوط و از کار افتادن آن می شود زیرا کارشناسان و مربیان، آشنایی بیشتری با این سیستم پیدا کرده و دیر یا زود تاکتیک مقابله با آن را متوجه خواهند شد؛ درست همانند سرنوشتی که برای تیکی تاکا رقم خورد. این تاکتیک جدید و نوین در سال ۲۰۱۱ به فوتبال جهان معرفی شد و در میان تعجب تمامی اهالی فوتبال، از هوادار گرفته تا مربی و کارشناس، در سال ۲۰۱۳ به تاکتیکی کاملاً منسوخ شده در فوتبال اروپا و جهان بدل شد. ترجمه احمد تقی زاده- سایت برنامه 90 منبع سایت فور-فور-تو
شنبه ، ۷فروردین۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ورزش جهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]