تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 12 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):سكوت مؤمن تفكر و سكوت منافق غفلت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820271633




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ایرانی ها پارسال کدام بازی ها را پسندیدند


واضح آرشیو وب فارسی:آی تی آنالایز: یاسر مستجاب الدعوه - سال 1394 با سرعتی حتی بیشتر از سرعت لوکس ترین اتومبیل های جنون سرعت به پایان خود رسید؛ سالی که بهاری به زیبایی گرافیک و محیط چشم نواز ویچر3 داشت، تابستانی به گرمی گیم پلی متال گیر سالید5، پاییزی به دل انگیزی هیلو5 و زمستانی غیرقابل پیش بینی همچون داستان خیزش مهاجم مقبره. سال 94، سال پرباری برای بازی کننده ها بود؛ سالی که با عنوانی برجسته و فراموش نشدنی همچون بلادبورن آغاز شد و با اثری تحسین شده و بی نظیر با نام خیزش مهاجم مقبره به انتها رسید. در سوم فرودین و با ورود به گیم پلی سخت و طاقت فرسای بلادبورن به خوبی خود را برای استقبال از ویچر3 آماده کردیم و پس از اتمام گیم پلی طولانی این عنوان نوبت به ورود تا طلوع رسید تا اینکه کمی آدرنالین خون خود را افزایش داده و پرهیجان برای استقبال از مستر چیف در هیلو5 آماده شویم. به فاصله اندکی از عرضه هیلو5، آخرین اثر کوجیما و احتمالا آخرین عنوان متال گیر سالید نیز روانه بازار شد تا تابستان 94 داغ تر شود. پس از پایان غم انگیز متال گیر سالید5، بلیزارد نیز آخرین عنوان از سه گانه استارکرافت2 را روانه بازار کرد تا برگ زرین دیگری در تاریخ بازی های ویدیویی قرار بگیرد. در حالی که عملیات سیاه3 جز نام ننگی برای ندای وظیفه نبود، مایکروسافت با خیزش مهاجم مقبره وارد شد تا در ناامیدی ناشی از عملکرد ضعیف عملیات سیاه3 نور امید در دل بازی کننده روشن شود و سال 94 به خوبی و خوشی به پایان برسد. اینها هفت سینی هستند که طراحان خلاق بازی های ویدیویی برای ما بازی کننده ها چیدند تا پای آن بنشینیم، عکس بگیریم و در آلبوم عکس های خود تا پایان عمر نگه داریم. بلادبورن (Bloodborne) از قدیم گفته اند سالی که نکو است از بهارش پیدا است ، بهار 94 با عرضه یکی از بهترین عناوین این سال یعنی بلادبورن آغاز شد تا نوید سالی پربار برای بازی کننده ها را بدهد. شرکت From Software پس از عرضه ارواح شیطانی روی پلی استیشن3 سبک جدیدی در بازی های ویدیویی ایجاد کرد؛ شاخه ای در ژانر نقش آفرینی که بر پایه گیم پلی سخت و طاقت فرسا استوار شد تا تنها بازی کننده های دوآتشه را جذب خود کند. پس از ارواح شیطانی و به منظور بهره مند کردن دیگر پلتفرم ها از این سبک منحصربه فرد، دو عنوان ارواح تاریک روانه بازار شدند تا راه موفق ارواح شیطانی ادامه پیدا کند. پس از مدت ها شایعه سرانجام سونی کنسول جدید خود را روانه بازار کرد و برای هر چه موفق تر شدن محصول جدید دست به دامان From Software هموطن شد و به این ترتیب بلادبورن به عنوان وارث شایسته ارواح شیطانی و تاریک پا به میدان گذاشت. گیم پلی بازی به همان سختی مورد انتظار از این سری بازی ها است تا حداقل تا یک ماه یا بیشتر سرگرم این اثر فراموش نشدنی باشید. عنوانی همچون ندای وظیفه را هر کسی با هر سطحی از مهارت می تواند به اتمام برساند، به معنای بهتر اگر تمام کردن ندای وظیفه را معادل گرفتن مدرک سیکل بدانیم، به پایان رساندن بلادبورن معادل گرفتن دکترا است. تا پیش از عرضه بلادبورن تنها ایرادی که می شد بر آثار From Software گرفت، گرافیک نه چندان بالای آنها بود که این مشکل با وجود قدرت پردازشی پلی استیشن4 در بلادبورن کاملا برطرف شد و این عنوان از گرافیکی چشم نواز در کنار گیم پلی جذاب بهره می برد. در بلادبورن نه نقشه ای برای پیدا کردن مسیر وجود دارد و نه راهنمایی برای نحوه به پایان رساندن بازی. در حقیقت با ورود به این عنوان تنها باید روی پای خود بایستید و نشان دهید که چند مرده حلاج هستید. بازی از رمز و رازهای فراوان پرشده است تا بتوان ساعت ها در محیط آن جست وجو کرد و رازهای جدید کشف کرد، رازهایی که پیدا کردن آنها به سختی به پایان رساندن بازی خواهد بود. خوشبختانه در صورت برخورد به یک دشمن شکست ناپذیر امکان کمک گرفتن از دوستان در قالب Co-op وجود دارد؛ هرچند تعداد دفعات استفاده از این امکان محدود است. پس از اتمام بازی نیز می توان یک بار دیگر و با استفاده از New Game Plus و در کنار حفظ تمام امکانات و پیشرفت های به دست آمده در تلاش پیشین به محیط بلادبورن بازگشت؛ هرچند این بار با گیم پلی و نبردهایی بسیار سخت تر از تلاش نخست مواجه خواهید شد. اگر شما هم از جمله کسانی هستید که بلادبورن را در سال 94 به پایان رسانده اند، مدال آن را همچون مدال افتخار بر سینه بیاویزید و در کنار سفره هفت سین با آن عکس بگیرید. ویچر3 (The Witcher 3: Wild Hunt) پس از مدت ها به تاخیر افتادن تاریخ انتشار بازی، سرانجام ویچر3 به عنوان یکی از مورد انتظارترین عناوین سال 94 در اواخر اردیبهشت روانه بازار شد تا خداحافظی با زیباترین ماه سال حداقل برای بازی کننده ها چندان تلخ و ناراحت کننده نباشد. عنوانی از ژانر نقش آفرینی با محیطی بزرگ که طراحان آن وعده داده بودند، حداقل 100 ساعت گیم پلی جذاب در خود جای خواهد داد. گرالت قهرمان سفید موی سری بازی های ویچر این بار به دنبال یافتن دخترخوانده خود با نام سیری وارد ماجراجویی جدیدی شده و در مسیر این ماجراجویی با دشمنی قدرتمند با نام Wild Hunt روبه رو می شود. سیری قدرتی مرموز در وجود خود دارد که Wild Hunt برای رسیدن به هدف شومش به آن نیاز خواهد داشت و این موضوع به جنگی هولناک میان گرالت و یارانش و این دشمن خون خوار منجر می شود. گیم پلی بازی به همان جذابیت و گستردگی است که طراحان قول داده بودند و باید گفت با ورود به محیط ویچر3، دل کندن از این عنوان، سخت و حتی غیرممکن است. نبرد با غول های بسیار جذاب، انباری پر از زره ها و اسلحه های مختلف، سیستم پیشرفت گسترده با شاخ و برگ های فراوان و نیاز مبرم برای انتخاب استراتژی و تاکتیک جنگی پیش از ورود به هر نبرد، از جمله ویژگی های مثبت گیم پلی ویچر3 محسوب می شوند. در کنار گیم پلی، اثر جدید Cd Projekt از داستانی جذاب و تاثیرگذار بهره می برد که هر گام آن از اتفاقات هیجان انگیز پر شده است. وجود کاراکترهای فراوان و از همه مهم تر جای گرفتن آنها در ذهن و خاطره بازی کننده ها به لطف شخصیت پردازی قدرتمند از جمله ویژگی های مثبت ویچر3 به شمار می آید، کاراکترهایی مانند سیری، ینیفر یا تریس که می توان گفت هر کدام در حد گرالت محبوبیت داشته و خواهند داشت. شرکتCD Projekt پس از عرضه ویچر3 به تدریج محتوا های اضافه شونده زیادی برای اثر خود روانه بازار کرد تا اثر تحسین شده این شرکت پس از ماه ها همچنان تازه و جذاب باقی بماند. گل سرسبد این محتوا های اضافه شونده بدون شک قلب های سنگی بود که مهر ماه روانه بازار شد و شخصیت و صورتی کاملا جدید و متفاوت از گرالت به بازی کننده ها نشان داد. می توان گفت داستان قلب های سنگی حتی بهتر از داستان اصلی ویچر3 است و در این محتوای اضافه شونده صحنه هایی وجود دارد که می توانند در صدر فهرست برگزیده ترین صحنه های بازی های ویدیویی در سال94 قرار بگیرند. تا طلوع (Until Dawn) نمایش خیره کننده تاطلوع در نمایشگاه E3 و در اواخر بهار انتظار برای انتشار این عنوان انحصاری پلی استیشن4 را بسیار سخت کرده بود، اما سرانجام ماه شهریور از راه رسید و هم زمان با این ماه یکی از بهترین آثار پلی استیشن4 نیز طلوع کرد. تا پیش از عرضه این عنوان، بازی کننده ها سبک تعاملی را با آثار دیوید کیج و شرکت متبوعش یعنی Quantic Dream با انتشار آثاری همچون رگبار باران یا ماوراءالطبیعه می شناختند، اما این بارSupermassive Games بود که با حمایت سونی، بخت خود را در این عرصه آزمایش می کرد. در کنار سبک منحصربه فرد، چیزی که در نمایشگاه E3 و سایر نمایش های تا طلوع خودنمایی می کرد، گرافیک فوق العاده زیبای این اثر بود. گرافیک بازی بسیار به واقعیت نزدیک بوده، به گونه ای که خیلی ها ممکن است آن را با یک فیلم سینمایی با هنرپیشه های واقعی اشتباه بگیرند. در منوی بازی، فیلمی با حضور مدل های واقعی کاراکترهای تا طلوع وجود دارد که با دیدن آن کاملا متوجه می شوید تا چه اندازه مدل های مجازی و واقعی به یکدیگر نزدیک هستند. چند جوان که برای گذراندن تعطیلات خود به محله ای دورافتاده و کلبه ای خوفناک رفته اند، با شوخی آزاردهنده ای موجب مرگ دو نفر از دوستان خود می شوند؛ مرگی که سرآغاز داستانی ترسناک و مرموز خواهد بود. در کنار سرگرم کردن بازی کننده ها، هدف طراحان تاطلوع ترساندن بازی کننده ها بوده است و باید گفت در برخی از صحنه ها به بهترین شکل ممکن به هدف خود رسیده اند. سخت ترین و ترسناک ترین صحنه های بازی، صحنه هایی است که باید کنترلر در حال لرزش پلی استیشن4 را ثابت و بدون حرکت در دست خود نگه دارید و یک حرکت نابه جا موجب مرگ کاراکتر و ادامه یافتن داستان بدون وی می شود. سرنوشت داستان تاطلوع به تصمیمات گرفته شده توسط بازی کننده بستگی دارد، به گونه ای که ممکن است در پاپان داستان تنها یک نفر از جوان های گرفتار شده زنده بماند یا همگی آنها. با توجه به این مطلب می توان اثر منحصربه فرد Supermassive را چند بار به پایان برد و در هر مرتبه با داستان و پایانی متفاوت از قبل روبه رو شد. متال گیر سالید5: شبح درد (Metal Gear Solid V: Phantom Pain) پس از پایان وحشت به وجود آمده در تا طلوع و برای آرامش بخشیدن به بازی کننده ها نوبت به ورود یکی از برجسته ترین عناوین 94 یعنی متال گیر سالید رسید. با انتشار بسیار موفق عنوان چهارم از این سری بازی ها روی پلی استیشن3، کونامی تصمیم گرفت دیگر پلتفرم ها را نیز از این اثر جاویدان کوجیما بهره مند کرده و با ارایه کلکسیون متال گیر روی ایکس باکس360 زمینه را برای ورود عنوان پنجم به پلتفرم های جدید و قدیمی و البته PC آماده کند. پیش از انتشار رسمی این عنوان، خبرهای ناراحت کننده ای از بروز مشکلاتی میان کوجیما و شرکت کونامی مطرح شده بود که به شدت موجب نگرانی بازی کننده ها از تاثیر احتمالی این مشکلات بر روند ساخت متال گیر سالید5 شبح درد شد. به هر ترتیب این مشکلات تا پس از انتشار بازی مخفی نگه داشته شدند و خوشبختانه تاثیر زیادی بر ساخت آخرین اثر کوجیما در همکاری با کونامی نگذاشتند. پیش از عرضه رسمی شبح درد این طراح خلاق برای هر چه بیشتر کردن اشتیاق بازی کننده ها از ترفندی جدید استفاده کرد و آن انتشار مقدمه بازی با عنوان Ground Zeores در تقریبا یک سال پیش از انتشار عنوان اصلی بود؛ ترفندی که به حق به ثمر نشست. سرانجام در نخستین روزهای شهریور، اسنیک یک بار دیگر به زندگی بازی کننده ها قدم گذاشت تا هنر مثال زدنی خلاق ترین طراح بازی های ویدیویی را به رخ همگان بکشد. متال گیر سالید5 شبح درد دقیقا همان چیزی شده بود که انتظار می رفت باشد؛ یعنی یک عنوان کامل و بدون نقص با داستان قدرتمند، گیم پلی متفاوت و منحصربه فرد و البته گرافیکی چشم نواز. کوجیما در این اثر همانند سایر آثار خود شخصیت های آشنا و تازه واردی را به بازی کننده ها معرفی کرد که تا مدت ها در ذهن و خاطر آنها باقی خواهند ماند. بازی مملو از صحنه های تاثیرگذار است که اوج آنها در صحنه پایانی داستان جای گرفته؛ صحنه ای که دیدن آن بدون شک اشک طرفداران اسنیک و سری بازی های متال گیر را جاری خواهد کرد. شبح درد از سه پایان متفاوت برخوردار است که به دست آوردن یکی از آنها، یعنی پایانی که در آن به خلع سلاح هسته ای دنیا منجر می شود، به انجام کارهای خاصی توسط تمامی بازی کننده ها نه تنها یک نفر از آنها بستگی خواهد داشت. این ویژگی تنها از طراحی همچون کوجیما و یاران خلاقش برمی آید. جدایی کوجیما از کونامی پس از انتشار این اثر و اعلام کونامی مبنی بر عدم ساخت عناوین بزرگ به جز PES در آینده موجب شد متال گیر سالید5 حداقل تا به حال به عنوان برگ آخر کتاب خواندنی متال گیر شناخته شود و بیش از پیش بر اهمیت آن بیفزاید. هیلو5 (Halo 5) در حالی که سونی و پلی استیشن4 با عناوین انحصاری خود مانند بلادبورن و تا طلوع در بازار کنسول های خانگی یکه تازی می کردند، سرانجام مسترچیف و سری بازی های هیلو به داد مایکروسافت و ایکس باکس وان رسیدند و هیلو5 به عنوان نخستین اثر انحصاری و باارزش ایکس وان روانه بازار شد. پس از اتفاق غم انگیزی که برای کورتانا به عنوان نزدیک ترین یار مسترچیف در هیلو4 رخ داد، کورتانای از مرگ برگشته با وضعیت و حال و هوای جدیدی با یار قدیمی خود ارتباط برقرار می کند. مستر چیف که هرگز کسی را پشت سر خود رها نکرده، ثانیه ای را برای رسیدن به نزدیک ترین یارش از دست نمی دهد و از فرمان بازگشت به پایگاه سرپیچی می کند. این تصمیم، تیم بلو متشکل از مسترچیف و یارانش را در مقابل فرماندهان خود قرار می دهد و به این ترتیب تیمی از سربازان با نام اسیریس مامور دستگیری قهرمان سابق اسپارتان ها می شوند. در بازی در هر دو نقش مسترچیف و فرمانده اسیریس قرار می گیرید تا هم در نقش شکار باشید و هم شکارچی. پیگیری گام به گام نحوه رسیدن دو تیم بلو و اسیریس به یکدیگر و اتفاقاتی که در این مسیر برای هر دو تیم رخ می دهد، از جمله ویژگی های مثبت هیلو5 محسوب می شود. جریان داستان در هر چند دقیقه با اتفاقی جدید داغ تر می شود تا انتظار برای پی بردن به راز زنده شدن کورتانا و اطلاع از سرنوشت دو تیم اسیریس و بلو سخت تر و سخت تر شود. نبردهای بازی به همان هیجان و سرعتی است که از سری بازی های هیلو انتظار می رود و با وجود تنوع بالای اسلحه ها باید گفت این نبردها از جمله بهترین نمونه هایی هستند که می توان در ژانر تیراندازی اول شخص تجربه کرد. این عنوان بهترین اثر ایکس باکس وان از نظر گرافیک محسوب نمی شود و پستی و بلندی های زیادی در گرافیک آن دیده می شود، اما این موضوع کاملا تحت تاثیر گیم پلی و داستان جذاب بازی قرار گرفته و خیلی به چشم نخواهد آمد. با وجود امکان انجام بازی در قالب Co-op می توان در کنار دوستان خود به میدان نبرد این اثر با ارزش وارد شد و بیش از پیش لذت برد؛ ضمن اینکه پس از اتمام مد داستانی روی درجه های سختی مختلف، انبوهی از مدهای مولتی پلیر جذاب وجود دارد تا با وجود آنها مدت زمان زیادی هیلو5 از برنامه روزانه بازی کننده ها خارج نشود. انتشار جدیدترین عنوان از سری بازی های هیلو همان طور که انتظار می رفت بر فروش ایکس باکس وان تاثیر بسزایی گذاشت و فاصله کنسول نسل هشتم مایکروسافت را با پلی استیشن4 کمتر کرد. استارکرافت2: میراث پوچ (StarCraft II: Legacy of Void) زمانی که بلیزارد اعلام می کند در تاریخ مشخصی قصد دارد عنوانی از شاخه استراتژیک خود عرضه کند، دیگر شرکت های سازنده آثار مشابه سعی می کنند حداقل تا چند ماه پس از انتشار اثر بلیزارد حرفی از آثار خود به میان نیاورند و عرصه را برای جولان دادن محصول رقیب باز بگذارند. محصولات بلیزارد همواره آنچنان قدرتمند و با وسواس خاص این شرکت طراحی شده اند که کسی نمی تواند ذره ای خرده بر آنها بگیرد و دیگر آثار مشابه نیز معمولا به احترام این اثر و شاید ترس از قدرت و محبوبیت آن پا به عرصه رقابت نمی گذارند. در سال 2010 بلیزارد پس از مدت ها وقفه در انتشار یک اثر استراتژیک، سرانجام استارکرافت2 را روانه بازار کرد و خبر خوب برای طرفدران بلیزارد این بود که استارکرافت2 یک سه گانه است. پس از عرضه موفق نخستین عنوان از این سه گانه با نام بال های آزادی (Wings of Liberty) در سال 2013، این بار با ارایه در قلب کندو (Heart of Swarm) داستان جذاب استارکرافت2 ادامه یافت و سرانجام در سال 94 نوبت به عرضه آخرین اثر از این سه گانه با نام میراث پوچ رسید. پس از انسان ها و زرگ ها این بار نوبت به پروتاس ها رسیده تا داستان سرنوشت خود را در استارکرافت2 روایت کنند و در اتحاد با زرگ ها و انسان ها، بر دشمن نوظهور جهان هستی با نام امین غلبه کنند. میراث پوچ همان طور که از بلیزارد انتظار می رفت، درجه انتظار از ژانر استراتژی را چند مرتبه بالاتر برد و با تجربه این اثر کار برای دیگر شرکت های فعال در این شاخه از بازی های ویدیویی سخت تر خواهد شد. در کنار لذتی که با تجربه میراث پوچ به شما دست خواهد داد، این غم و اندوه وجود شما را فرا می گیرد که با پایان سه گانه استارکرافت2 احتمالا باید تا سال ها منتظر انتشار اثر بعدی بلیزارد در ژانر استراتژیک ماند. میراث پوچ با تمام ویژگی های مثبتی که دارد، بهترین پایانی بود که می شد بر استارکرافت2 نوشت و بلیزارد با عرضه این اثر یک بار دیگر ثابت کرد استاد بلامنازع ساخت بازی های استراتژیک است. گیم پلی متنوع، داستان فراموش نشدنی و پر از لحظات تاثیرگذار، صداگذاری فوق العاده، کات سین های هیجان انگیز، دموهای CG بی نظیر و البته یک مد بازی چندنفره سریع و بدون وقفه حتی با استفاده از اینترنت ایران، همگی در کنار هم میراث پوچ را به نگین درخشان تاج پادشاهی استارکرافت2 برای حکومت بر ژانر استراتژی مبدل کرده اند؛ حکومتی که تا مدت ها به نظر نمی رسد حاکم شایسته دیگری پیدا کند. خیزش مهاجم مقبره (Rise of Tomb Raider) شرکت Crystal Dynamics با بازسازی سری بازی های مهاجم مقبره در سال 2013 فصلی جدید در تاریخچه این اثر قدیمی باز کرد؛ فصلی خواندنی که با استقبال گرم و بی نظیری از سوی بازی کننده ها مواجه شد. از سوی دیگر، مایکروسافت از زمان عرضه ایکس باکس360 هیچ گاه نتوانست رقیبی برای سرزمین ناشناخته سونی و پلی استیشن روی پلتفرم های خود عرضه کند و همواره کفه ترازو به سمت سونی سنگینی می کرد. با عرضه ایکس باکس وان و باز هم برتری محسوس پلی استیشن4 از نظر عناوین انحصاری بر این کنسول، مایکروسافت سرانجام دست به کار شد و امتیاز عنوان جدید مهاجم مقبره را از Crystal Dynamics خریداری کرد تا حداقل تا یک سال اجازه ندهد این عنوان باارزش روی کنسول های ساخت سونی منتشر شود. خیزش مهاجم مقبره در ماه آبان هم زمان روی ایکس باکس360 و ایکس باکس وان روانه بازار شد و هما طور که انتظار می رفت، فریاد تشویق کارشناسان و بازی کننده ها از هر گوشه و کنار کره خاکی شنیده شد. مایکروسافت در ماه بهمن اجازه داد این عنوان بسیار باارزش روی دیگر پلتفرم این شرکت یعنی ویندوز نیز عرضه شود تا طیف گسترده تری از بازی کننده ها از آن بهره مند شوند و البته انتظار برای دارندگان پلی استیشن4 تا حداقل پاییز سال آینده سخت و سخت تر شود. لارا کرافت به عنوان ماجراجوی خستگی ناپذیر سری بازی های مهاجم مقبره به دنبال کشف راز جاودانگی و شیء اسرارآمیزی به نام منبع الهی به ماجراجویی جدیدی قدم می گذارد؛ راهی که پیش از وی پدرش نیمی از آن را رفته است. بازی با نمایش خیره کننده و هیجان انگیز لارا در سرزمین خشن سیبری آغاز می شود و تا پایان با همین هیجان مثال زدنی ادامه می یابد. داستان بازی پر از صحنه های غافلگیر کننده بوده و گیم پلی بسیار متنوع است در کنار این دو ویژگی نیز نباید از معماها و بخش پیدا کردن راز مقبره های قدیمی گذشت که حل کردن آنها به تامل نیاز خواهد داشت. در کنار گیم پلی، گرافیک خیزش مهاجم مقبره نیز به مراتب بهتر از نسخه پیشین شده است و این ویژگی به خصوص روی پلتفرم PC خودنمایی می کند. خیزش مهاجم مقبره خیزش بلند و موفق این سری از بازی ها به سمت رسیدن به قله های تکامل محسوب می شود و باید گفت سالی که با بلادبورن آغاز شد، انتظار می رفت با عنوانی برجسته همچون خیزش مهاجم مقبره به پایان برسد و خوشبختانه این اتفاق افتاد. خیزش مهاجم مقبره به احتمال فراوان در سال 95 روی پلی استیشن4 نیز روانه بازار می شود و از همین حالا می توان حدس زد که این عنوان در فهرست برترین عناوین سال 95 کنسول سونی نیز قرار خواهد گرفت.


جمعه ، ۶فروردین۱۳۹۵


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آی تی آنالایز]
[مشاهده در: www.itanalyze.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 118]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن