واضح آرشیو وب فارسی:مهر: گردشگری مذهبی و درمانی در قروه؛
نقش خاطره در باباگرگر/دعوتنامه امامزاده سید جلال الدین مُهر شد
شناسهٔ خبر: 3585193 - جمعه ۶ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۶:۱۵
استانها > کردستان
قروه - حس آب درمانی با گذر از روستایی متروک و نیز ترسی عجیب که با صدای مَشک زدن از دل زمین در میان گورستانی با اژدهایی خفته بر می خیزد می تواند سفری پر از شگفتی و هیجان را بیافریند. به گزارش خبرنگار مهر، شاید سفرهای شگفت و ترسناک را ترجیح می دهی به سفرهای ساده و معمولی، برای همین وقتی دعوت می شوی به روستایی که علاوه بر شگفتی و ترس آرامشی را نیز خلق می کند اینبار دل به دریا زده و راهی دیاریی می شوی که جاذبه هایش درست مثل اسمش عجیب است. «باباگرگر»؛ روستایی در ۲۸ کیلومتری شمال شرق شهر قروه و در مسیر شهر دلبران است که نفسهایت را می شمارد و قدمهایت را تندتر می کند. باید از مسیر چشم نوازی که فرش زیر پایت می شود تا آسمانی که غروبش جادو می کند، از بوی خاکی که حس غریبی را می نوازد و یا کوه «بیر» ی که عظمتش التهاب سفر را بیشتر می کند و نیز از روستایی که فریادش در گلو مانده است و حکایتهایی دارد شنیدنی که سالهاست در گنجه دیدار گردشگران ذخیره شده است آن هم درست کنار چشمان نافذ اژدهای سنگی با صدای مَشکی که زندگی می سازد و نور ایمان را از امامزاده می گیرد، بگذری تا به صدای قُل قُل چشمه ای برسی که می گویند درمانگر است و شفابخش. این روستا با مسیری سرسبز و دلنواز، در گذر از آسمانی با ابرهای تکه تکه شده به استقبالت می آید و آنچنان حس لذتی به وجود می آورد که دوست داری چای لحظه ای سفرت را جرعه جرعه سر بکشی. از دشتهای همواره با نگاه خورشید که بگذری، دستانت چتر چشمها می شود و وقتی سر می چرخانی و نگاهی به پشت سر می اندازی این بزرگی کوه «بیر» است که عظمت دشت را در نگاهت مزین می کند. وقتی از شیب ملایم دشت به داخل روستا سرازیر می شوی حسی آمیخته به ترس اما با چاشنی هیجان در وجودت به پا می خیزد و از این همه سکوت خفته بر روستا حیرت می کنی. روستایی که فقط از آن، دیوار و چهار ضلعی خشتی و گاهگلی باقی مانده است. درست کمی آن طرف تر از روستا این خوف گورستان تاریخی «باباگرگر» است که به دلت چنگ می اندازد و گیسوان احساست را می کشد و ذهنت را به دنیای مردگان پیوند می زند اما این حس آمیخته به ترس خیلی طول نمی کشد چرا که وقتی نور گنبد امامزاده به چشمانت می تابد دلت آرام می گیرد.
آرامگاه امامزاده سید جلال الدین از نوادگان امام رضا (ع) مشهور به باباگرگر در در ضلع شرقی این روستا می باشد. در واقع این روستا شهرت و حتی اسم خود را مدیون وجود مقبره مقدس این امامزاده است. تاریخ دقیق ساخت امامزاده مشخص نیست، ولی به نظر می رسد كه پیش از دوره قاجار توسط معماران محلی ساخته شده باشد. بنای مقبره روی صخره سنگی حاصل از آب ها و گازهای معدنی ساخته شده است که توسط چهار طبقه از سن های مارون تزیین شده و حدود ۱۷ پلکان به ورودی آن راه می یابد. این ورودی، شبستانی است که به صورت دیوارچینی از خشت و قلوه سنگ است و پوشش چوبی دارد. ضریح بسیار عالی از جنس آب طلا در سال ۱۳۸۹ دور قبر امامزاده نصب شده و بر روی قبر آن نیز سنگ قبری است که اشاره به نام و نسب امامزاده سید جلال الدین دارد. تمام جدار خارجی بقعه، با کاشی های مختلف و به رنگ لاجوردی، در زمینه گل و بوته و با آیات قرآن و ادعیه تزیین شده و جلوۀ خاصی به آرامگاه داده است. این بنای مقدس در سال ۱۳۷۹ طی شماره ۳۴۸۶ در ردیف آثار ملی کشور به ثبت رسیده است. چشمه های آب گرم درمانی پس از اینکه دلت آرام گرفت و اشکها را روانه قلبت کردی، به چشمه های آب معدنی می رسی که چشم هر بیننده ای را به خود جذب می کند و مردم منطقه نیز باورهای بر شفا بخشی این آب دارنند. آب اين چشمه كه در استخري عميق و دايره اي شكل با محيطي حدود ۲۰۰ متر جمع مي شود، از دسته آب هاي كلرو بي كربنات مخلوط گازدار است كه براي برخي از بيماري هاي دستگاه گوارش مانند سوء هاضمه مفيد است. همچنين اين نوع آب ها در تركيب خود انيدريدكربنيك دارند و آرام بخش بوده و در بيماري هاي ناشي از سوء تغذيه نيز مؤثر هستند و اینکه این چشمه برای درمان برخی بیماریهای پوستی نیز مفید ارزیابی شده است. چشمه آب معدني باباگر قروه مهم ترين چشمه اين منطقه است و بنا به گفته مسئولان امر گویا قرار است در زمینه گردشگری درمانی در این منطقه کارهایی صورت گیرد. اژدهایی در دل روستا آب گرم چشمه هم باعث نمی شود چشمان نافذ اژدهای باباگرگر را ندید بگیری چرا که حضورش در این مکان ابهت خاصی دارد. یکی دیگر از جاذبه های گردشگری و توریستی روستا که جلوه خاصی به محل داده است عارضه طبیعی مشهور به «سنگ اژدها» با ۳۰۰ متر طول است که در ضلع جنوبی بنای امامزاده قرار گرفته و شکلی شبیه به حیوانات عظیم الجثه ماقبل تاریخ دارد.
در واقع عارضه مذکور کاملاً از جنس سنگ های رسوبی آهکی بوده که با توجه به ظاهر و تشابه شکلی با حیوانات افسانه ای باعث ایجاد یکسری اعتقادات و باورهای خاص در بین اهالی منطقه گردیده است. مَشکی که می نوازد گرچه عظمت و نگاه نافذ اژدهای سنگی هر بیننده ای را به خود می گیرد اما اگر کمی با دقت گوش دهی این صدای مَشک زدن از منجره آهنی امامزاده است که شنیده می شود. صدایی که آهنگی غمگین می نوازد و آدمی را به حالت خلسه می برد و در واقع این صدا که علت ایجاد آن همچنان نامعلوم است خود در جذب گردشگر همتا ندارد و اکثر بانوان روستانشین را به سمت خود می کشاند. امکانات مهیاست در این منطقه گردشگری تعداد ۲۹ اتاق در جانب جنوب و شمال غرب صحن امامزاده جهت اسکان زائران به همراه سرویس های بهداشتی و نمازخانه است که تو را دعوت به استراحتی کوتاه می کند. همچنین حسینیه ای که در دو طبقه در جوار بقعه جهت انجام مراسم های مذهبی بنا شده است. گویا در ایام خاص مانند روزهای ۱۳ فروردین، ۲۸ صفر، ۲۱ رمضان و دهه اول محرم و روزهای جمعه زائران زیادی از نقاط مختلف کشور به این مکان مقدس مشرف می گردند. از کنار این همه جاذبه شگفت و تاریخی و مذهبی در این روستای کوچک که بگذری با نگاهی گذرا سکوت کشیده شده بر روستا و یکسان بودن قبرهای موجود در گورستان را در نگاه پیرمرد روستایی که خیره به دوردست است زیباتر به نظر می رسد. پیرمردی که به یاد خاطرات خاک خورده اش در این روستا، بغچه دانش سفرت را تکمیل می کند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 116]