تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 2 دی 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):زراعت در زمين هموار مى رويد، نه بر سنگ سخت و چنين است كه حكمت، در دل هاى متواضع...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1842699699




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

برج شکوه یک ایثار فرهنگی است


واضح آرشیو وب فارسی:اتحاد خبر: اتحادخبرـ قاسم تنگسیرنژاد: نادر استوار متولد 1344 در روستای جتوط از توابع شهرستان دشتستان است. او تحصیلات خود را تا پایان دوره متوسطه انجام داده و مدرک خود را در رشته علوم تجربی دریافت کرده است. استوار تا سال 1375 به شکل سنتی، به خرید و فروش خرما مشغول بود اما کم کم به ساختمان سازی روی آورد. از پروژه های معروف او در شهر...گفتگو از: قاسم تنگسیرنژاد اشاره: نادر استوار متولد 1344 در روستای جتوط از توابع شهرستان دشتستان است. او تحصیلات خود را تا پایان دوره متوسطه انجام داده و مدرک خود را در رشته علوم تجربی دریافت کرده است. استوار تا سال 1375 به شکل سنتی، به خرید و فروش خرما مشغول بود اما کم کم به ساختمان سازی روی آورد. از پروژه های معروف او در شهر برازجان می توان به پاساژ استوار و نادر اشاره کرد. وی هم اکنون مشغول احداث برج شکوه دشتستان هست که از چند سال پیش آغاز به کار کرده است. تاثیر ساخت و ساز های این فعال اقتصادی در مبلمان شهری برازجان کاملا مشهود هست. در این گفتگو با او درباره کار اقتصادی و مقوله کار و کارآفرینی به بحث نشسته ایم. *اگر قرار باشد فردا ادامه کارهای تان به یک نفر دیگر بسپارید، سفارش یا توصیه مهمی که به ایشان می کنید چیست؟ (با خنده) خب طبیعتا کسی که می خواهد کاری را به دیگران توصیه کند، حتما کار خودش را توصیه می کند. من معتقدم همچنان می بایست به معماری شهر بپردازیم. لکه های کهنه را از آن بزداییم. به نظر من هرگاه از معماری غافل بمانیم، از فرهنگ غافل مانده ایم. هر گاه منطقه ای کهنه می شود، مسائل و مشکلات فرهنگی دیگری نیز به تبع آن خواهد آمد. این نکته را بگویم که بنده یک اختلاف سلیقه 180 درجه ای با اکثر افراد جامعه ام دارم. خیلی ها در شهر برازجان معتقدند فضای تجاری اشباع شده است و دیگر نیازی به احداث فضاهای تجاری نیست. من معتقدم هیچ گاه تجاری سازی زیانی برای شهر ندارد و این دیدگاه ناشی از عادتی است که جامعه ما به آن خو گرفته است. این عادت هم از «بهره بانکی» ناشی می شود. مثلا ما انتظار داریم امسال یک باب مغازه بخریم، از آن هیچ استفاده ای نکنیم و سال آینده چند برابر قیمت خرید، آن را بفروشیم و از آن سود ببریم. بدون اینکه حتی یک ساعت در آن مغازه کار کرده باشیم. حالا اگر مغازه ای بخریم و هنگام فروش از قیمت اولیه گران تر نشود، تصور می کنیم این بدین علت است که نادر استوار مغازه تجاری زیادی در شهر ساخته، در حالی که این طور نیست. باید مغازه ای خرید و در آن کار کرد تا سود آوری داشته باشد. به عنوان مثال، هنگامی که پاساژ استوار را به مشتریان واگذار کردیم قیمت هر باب مغازه تقریبا 6 میلیون تومان بود. افرادی را می شناسم که از همان اول در این مغازه ها کار کرده اند، سود هم کسب نموده اند و الان قیمت مغازه شان به 150 میلیون تومان رسیده است. من معتقدم زیر ساخت اقتصادی و تجاری باید فراهم کرد و هدف من از این ساخت و ساز ها فراهم کردن این زیرساخت هاست. به عنوان مثال پاساژ استوار را ساختیم و همین پاساژ تبدیل به مرکز موبایل شد. اما مشکلی وجود دارد که خودم نیز به فکر حل آن هستم. البته اگر بتوانم. ببینید وقتی مرکز تجاری در شهر ساخته می شود افرادی از شهر های دیگر برای خرید و استراحت و حتی اقامت یک روزه به آن جا مراجعه می کنند. خب این مشتریان به مکان تفریحی، رستوران، شهربازی، هتل و غیره نیاز دارند تا کنار خریدشان از این اماکن نیز لذت ببرند. یعنی خرید برای مشتری باید به خاطره ای شیرین تبدیل شود. برنامه من از این به بعد بر این منوال خواهد بود. آنچه که در برازجان و یا حتی بندر گناوه به آن پرداخته نشده است. پس اگر به شما توصیه بکنم که ساختمان تجاری بسازید در کنارش توصیه می کنم این مکان ها را نیز در کنارش فراهم بفرمایید. خب با توجه به شرایط اقتصادی به وجود آمده در سال های اخیر مردم ترس بیشتری برای مواجهه با بازار دارند. یعنی ترجیح می دهند بدون ریسک پول های شان را در بانک سپرده گذاری کنند و سود ببرند. اما می دانیم پیشرفت اقتصادی در گرو سرمایه گذاری و کار هست. با همه این ها من با نظر شما موافقم. باید با به جریان انداختن سرمایه های مان به هر اندازه و کار کردن موجب رشد اقتصادی شد. با سپرده گذاری به رشد اقتصادی نمی رسیم. جناب آقای استوار! به نظر شما برازجان از نظر زیر ساخت اقتصادی و تجاری به حد اشباع نرسیده است؟ نه نرسیده. هیچ شهری به حد اشباع نمی رسد. شما هر چقدر تجاری کار می کنید فرصت های شغلی بعدی به وجود می آیند. این تکثیر باعث تنوع می شوند. به نظر من این زیر ساخت ها لازم هستند. البته این ناشی از این هست که ما عادت به کار کردن نداریم و این کار نکردن باعث بروز مشکلاتی شده است. بانک های ما که نقش عمده ای در این زمینه داشته اند خود نیز دچار مشکل شده اند. شما فرض بفرمایید همین فردا بهره بانکی پایین بیاید. اگر مردم بخواهند پول خود را از بانک ها دریافت کنند، بانک ها ورشکسته می شوند. چرا که به اندازه پولی که از مردم گرفته اند تسهیلات پرداخت نموده اند. وضعیت بانک ها وضعیت مناسبی نیست. خب دلیل این اتفاق آن هست که در کشور ما تولید سرمایه صورت نگرفته است. در کشور های اروپایی آن قدر سرمایه وجود دارد و پول در دست مردم هست که بانک ها برای نگهداری پول شان هزینه دریافت می کنند. دلیل بعدی قطع ارتباط ما با دنیاست. ما نمی توانیم به پول جهان وصل شویم. به همین خاطر بانک ها نمی توانند از این سرمایه هنگفت استفاده نمایند تا پول مردم را بدهند. اگر پول مردم که نزد بانک ها سپرده شده وارد بازار شود موجب چرخش و رونق می گردد. انجماد اقتصادی که در این چند سال علی الخصوص امسال به وجود آمد باعث ضرر و زیان و ورشکستگی بسیاری از فعالان اقتصادی شد. دلیل این ضرر و زیان هم عدم حمایت بانک ها از سرمایه گذاری است. من حدود 50 میلیارد تومان در برج شکوه هزینه نموده ام بدون اینکه بانکی بتواند یک ریال به من تسهیلات ارائه کند. متاسفانه بانک ها نهایتا یک درصد از سرمایه لازم را در اختیار من قرار می دهند. در حالیکه باید صفر تا صد در کنار ما باشند. همه این ها را گفتم تا به اینجا برسم. در کشور ما حدود ربع ساعت کار مفید صورت می گیرد اما در ژاپن حدود هفت ساعت. ما به این سرمایه یعنی «کار کردن» نیز متصل نیستیم. به همین جهت در برابر زیرساخت های اقتصادی چنین برخوردی می کنیم. کاملا موافقم. ژاپن پس از جنگ جهانی دوم و با به وجود آمدن انقلاب فیجی با اتکا بر همین نیروی کار، توانست کشورش را از یک سرزمین سوخته و فقیر به یک قطب اقتصادی تبدیل نماید. کشوری که توانست برند های مطرح جهانی از جمله سونی و یاماها و تویوتا را به جهان عرضه نماید. یا کشور چین در دو سه دهه اخیر. اگر این موضوع را به عنوان یک افق دید در نظر بگیریم، فکر می کنید چقدر با این افق دید فاصله داریم؟ حل این مسئله بسیار دشوار هست و نیازمند مطالعه جامعه شناسان هست. یکی از مشکلات ما قرار گرفتن در کنار کشور های حاشیه خلیج فارس هست. این کشور ها هم تنبل هستند و کار نمی کنند. حالا من از یک منظر دیگر نیز به این موضوع نگاه می کنم. چرا هنگامی که خانواده های دارای هشت فرزند بودند همه فعال و کاری بودند. اما اکنون نه. چون در آن زمان سرمایه کافی برای تامین معاش آن ها وجود نداشت و مجبور بودند کار کنند. اما اکنون این اتفاق نمی افتد. خانواده ها اکثرا تک فرزندی شده اند. این فرزند توسط والدین به طور کامل حمایت می شود. با این حمایت به دانشگاه می روند. نمره گتره ای می گیرند و با همین نگاه و دید تن آسا و تنبل وارد جامعه می شوند. خب به واسطه برخی مادر سالاری که با آن مواجهیم این بچه نباید آفتاب ببیند. خب چه توقعی دارید که ما به چین و ژاپن برسیم؟ در ژاپن کار عبادت است. در آیین یهود اعتقاد بر این است انسان فقیر به بهشت نمی رود. ولی ما چه؟ به وجود آوردن این فرهنگ کار سختی است. *فکر می کنید اتفاقی مثل منطقه آزاد بوشهر چه تاثیر اقتصادی بر دشتستان خواهد داشت؟ از لحاظ سود دهی به نفع ماست اما از آن طرف به تولید ضربه می زند. شما ببینید در دبی تولید صورت می گیرد؟ در صورت تصویب این طرح اکثر مردم به تجارت روی خواهند آورد و تولید بسیار پایین خواهد آمد. کشوری که تولید نکند رشد اقتصادی نخواهد داشت. به کشور های تولید کننده وابسته خواهد شد. *همان طور حضرتعالی اطلاع دارید فلسفه وجود بندر آزاد، تسهیل امکانات برای صادرات هست در حالیکه این بنادر در کشور ما به مکانی به واردات تبدیل شده اند. فکر می کنید این ظرفیت و توان در استان بوشهر وجود دارد که از یک بندر صادراتی - مانند سایر بنادر آزاد – به یک منطقه صادراتی تبدیل نماید؟ خیر. شما وقتی تولید نمی کنید مجبورید وارد کنید. من امیدی ندارم این قدر تولید کنید که بتوانید صادر کنیم و این منطقه را به مکانی برای صادرات تبدیل نمایید. جامعه ما با کار آفرینی بیگانه هست. این جامعه نمی تواند جامعه ای تولید کننده باشد. جامعه تولید کننده، جامعه کاری است. در دنیای کار «پاستور» به وجود می آید که زنش به او نامه می نویسد و می گوید فرزندت در حال مرگ بر اثر هاری است ولی او پاسخ می دهد من دارم این واکسن را کشف می کنم. من نمی توانم دنیا را فدای فرزندم کنم و بالاخره موفق می شود. تا این فرهنگ در جامعه به وجود نیاید اتفاق شگرفی روی نمی دهد. این ویژگی را در افراد «کاری» می توان دید. کسانی که با کار بزرگ شده باشند. کار عشق به انسان و حیوان و طبیعت در دل بشر می آفریند. *جناب آقای استوار! نقدی که بر عملکرد شما وارد است عدم توجه به مسائل جانبی مانند پارکینگ، رستوران، کافه و غیره در کنار اماکن تجاری ساخته شده توسط شماست. آیا قبول دارید اگر به این مسائل توجه می کردید نقد کمتری بر عملکرد شما وجود داشت؟ در طرح های آینده شما این طرح ها رعایت شده اند یا خیر؟ در همه پروژه های مان مکانی صد متری برای رستوران در نظر گرفته ایم. البته این را بگویم: قرار نیست نادر استوار هم مراکز تفریحی، هم مراکز تجاری، رستوران و هتل بسازد. بقیه باید این کار را بکنند. اگر شخص دیگری وجود داشت که کار بنده را ادامه دهد، مغازه های فرسوده را تخریب کند و به جای آن مغازه های نو بسازد، یقینا من به رستوران سازی و مسائلی از این دست می پرداختم. این بخش دوم سوال تان بود. در خصوص پارکینگ، هم عرض کنم که بنده مخالف پارکینگ هستم. شما فرض کنید، قصد دارید برای بازار روز برازجان پارکینگ بسازید. به ازای هر مغازه یک پارکینگ و حداقل شش هزار جای پارک برای مشتریان نیاز هست. برای پارکینگی به این وسعت می بایست از کنار مسجد جنت تا نزدیک به محل جمعه بازار فعلی را تخریب کرد و پارکینگ ساخت. آن وقت شما مجبوری ماشینت را نزدیک میدان کشاورز پارک کنید و با تاکسی به بازار بیایید. در کشور های پیشرفته برای مراکز تجاری و شلوغ پارکینگ و یا امکان پارک کنار خیابان وجود ندارد. این بدان منظور هست تا شما مجبور شوید از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنید. در این صورت شهرداری ها به جای پارکینگ سیستم حمل و نقل شهری خود را به ماشین های بسیار پیشرفته مجهز می کنند. هم آلودگی هوا بسیار کم می شود، هم مشکلات ترافیکی به وجود نمی آیند. من یک آمار خدمت تان ارائه می کنم. در کشور ما تقریبا به ازای هر 7 نفر یک خودرو وجود دارد. در حالی که در آلمان به ازای هر 3 نفر دو خودرو یا به عبارتی هر 5/1 نفر یک خودرو وجود دارد. باور بفرمایید ترافیک برلین از ترافیک برازجان بسیار روان تر است. نمی شود سراسر شهر را پارکینگ کرد. شما بفرمایید که در خیابان بیمارستان باید پارکینگ احداث نمود یا مطب؟ یک پزشک حاذق که بتواند برای مردم این شهر طبابت کند مفید تر هست یا احداث پارکینگ؟ با تکیه بر این عقیده من برای مراکز تجاری ام پارکینگ نساخته ام. * همانطور که اطلاع دارید، شهر ما از لحاظ وجود مراکز فرهنگی، نظیر سالن های مجهز، نگارخانه و سازه هایی از این دست بسیار فقیر هست. آیا تاکنون به فکر احداث سازه و سرمایه گذاری در این بخش بوده اید؟  در این خصوص یک مثال می زنم. غربی ها حدود 2200 سال پیش شعر را تعریف کرده اند. ما پس از هزار سال شعر گفتن، ملک الشعرای بهار برای مان شعر را تعریف کرد. یعنی ما این همه شعر گفتیم ولی تعریفی از آن نداشتیم. فرهنگ هم با عناصر تشکیل دهنده آن تعریف می شود . عناصری از جمله معماری، ادبیات، موسیقی، ورزش، اقتصاد، امنیت و غیره. در همه جوامع معماری اولین عنصر فرهنگی آن هاست. بنده در این تعریف دارم کار فرهنگی می کنم اما بقیه این کار مرا فرهنگی نمی دانند. آن ها تعریف دیگری از کار فرهنگی دارند. تعریفی که با تعریف من از فرهنگ، زمین تا آسمان متفاوت است. به نظر من هر جایی که از نظر معماری پیشرفت کند سایر عناصر فرهنگی نیز به دنبال آن می آیند. خب این تفاوت ها باعث می شود نتوان بسیاری از کار ها را انجام داد. من یک سوال از شما دارم. وقتی اجازه اجرای موسیقی نمی دهند، چگونه بروم یک سالن موسیقی بسازم؟ من همین الان دارم به بخش موسیقی کمک می کنم و کسی هم اطلاع ندارد. بنا ندارم اینجا درباره این کمک ها حرف بزنم. شما بروید یک سمینار ادبی پیدا کنید که من شرکت و یا کمک نکرده باشم. من در خانواده ای بزرگ شدم که پدرم سه دیوان شعر از بر داشت. اما تعاریف برای کار فرهنگی در جامعه متفاوت هست. بنده دارم کار فرهنگی می کنم ولی بقیه جامعه به وظایف شان در قبال فرهنگ کمتر می پردازند. در جامعه ای که کار نباشد، فرصت برای کمک به فرهنگ به وجود نخواهد آمد. چون مرتبا باید برای مایحتاج اولیه مبارزه کرد. آیا اگر من صرفا به ورزش یا موسیقی بپردازم، برج شکوه ساخته می شود؟ من نکته ای را عرض کنم. به نظر من برج شکوه یک ایثار فرهنگی است. این برج اگر در اصفهان یا بالاتر ساخته شود، قابلیت فروش هر متر 15 میلیون تومان را دارد. اما در برازجان به ازای هر متر 1 میلیون تومان هم فروخته نمی شود. ساخت این مجموعه در اینجا جز برای کمک به فرهنگ هدف دیگری ندارد. نیروها و پتانسیل های بومی چه جایگاهی در ساخت و سازهای شما دارند؟ کم. شرکت فولکس آلمان 283 هزار پرسنل دارد. روزی 14 هزار و سالی 5 میلیون خودرو تولید می کند. درآمد همین شرکت از کل اقتصاد ایران بالاتر است. خب چه کسی نیروی مورد نیاز این شرکت را تامین می کند؟ دولت. از کجا؟ از خودِ آلمان. پس از پایان دوره متوسطه، دولت به دانش آموز می گوید یا وارد دانشگاه شو یا نیروی فنی. برای نیروهای فنی خود دو سال دوره در نظر می گیرد. یعنی پس از دو سال یک تکنیسین تمام عیار به جامعه تحویل می دهد. محصول این فرآیند کیفیت بالای صنعت آلمان هست. ما نیروی فنی نداریم. اکثر نیروهای فنی کارخانه های اینجا بومی نیستند. کارخانه دار ها مجبورند از اصفهان و شیراز و تبریز و شهر های دیگر نیروی فنی بیاورند. برای من هم همین طور هست. این تن آسایی مفرطی که بر جامعه سایه افکنده منجر به فقر شده. در ساختار من کمتر نیروی بومی وجود دارد. * از نظر شما چه وجه اشتراکی بین یک انسان و یک سازه وجود دارد؟ به نظر من هدف وجه اشتراک بین انسان و سازه هست. وقتی یک سازه می سازیم، برای آن برنامه ریزی می کنیم و بر اساس هدفی که برای آن تعریف کرده ایم آن را می سازیم. انسان نیز به همین شکل هست. دست اندرکاران جامعه باید بدانند چه انسان هایی را باید تربیت کنند. چند وقت پیش در تهران به وزیر آموزش و پرورش گفتم تاکنون چند مدیر به کشور تحویل داده اید؟ کار شما انسان سازی است. چرا دائما از ساختمان های نو برای مدارس حرف می زنید. چقدر نیروی انسانی برای این کشور پرورش داده اید؟ هدف بسیار مهم است. بر اساس هدف برنامه ریزی صورت می گیرد و کشور به ترقی می رسد. بی هدفی باعث شده که مهندس تولید شود ولی مدیر تولید نشود تا بتواند با احداث یک کارخانه از ظرفیت و توان مهندسان استفاده کند. بنابراین همانطور که آهن و سیمان سرمایه هستند و نباید آنها را هدر داد، انسان ها هم سرمایه اند و می بایست در جهت رشد جامعه آنها را تربیت کرد. * سال جدید را از لحاظ اقتصادی چطور می بینید؟ قطعا بدتر از امسال نخواهد بود. به خاطر گشایشی که در روابط خارجی به وجود آمده و انتخاب خوب مردم در انتخابات مجلس امیدوارم با ورود سرمایه خارجی به کشور سال بهتری پیش روی داشته باشیم.


جمعه ، ۶فروردین۱۳۹۵


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: اتحاد خبر]
[مشاهده در: www.ettehadkhabar.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 8]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن