محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829923820
از کودتا در دربار سعودی تا ماجراجوییهای "دو محمد"/ عربستان در سالی که گذشت
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
از کودتا در دربار سعودی تا ماجراجوییهای "دو محمد"/ عربستان در سالی که گذشت بین الملل > خاورمیانه - کارشناسان مسائل خاورمیانه در میزگرد "بررسی سیاست خارجی عربستان در یکسال اخیر" می گویند عربستان بر مدار تصمیم گیریهای "دو محمد" می چرخد.
عربستان سعودی در چند دهه اخیر از هیچ اقدامی برای ترویج فرقهگرایی در منطقه استراتژیک خاورمیانه فروگذار نکرده است. با این حال اقدامات آل سعود در یک سال اخیر و با روی کار آمدن ملک سلمان و شاهزادگان جوان، عربستان سعودی را در آستانه آیندهای مبهم و نه چندان خوشایند قرار داده است. از این رو، روزنامه ایران با برگزاری میزگردی با حضور محمدعلی مهتدی، کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه، رضا میرابیان، تحلیلگر ارشد مسائل عربستان و عراق و حسین حاجی، کارشناس تحولات خاورمیانه به بررسی پیامدهای سیاست خارجی و داخلی کنونی ریاض و نقش این سیاستها در بغرنجتر کردن درگیریهای منطقه پرداخته است که در ادامه میخوانید: در یک سالی که از مرگ ملک امیر عبدالله و به پادشاهی رسیدن ملک سلمان میگذرد، شاهد تغییراتی جدی در سیاست داخلی و خارجی عربستان سعودی بودهایم که تقریباً اکثر آنها چه در بعد داخلی و چه در بعد خارجی پیامد مطلوبی برای ریاض نداشتند، به نظر شما منشأ این تغییرات چیست و چرا مقامات سعودی رویکرد افراطیتری را در پیش گرفتهاند؟
مهتدی: مرگ ملک عبدالله را میتوان پایان یک دوره و آغاز دورهای جدید در عربستان دانست. پس از مرگ ملک فهد با توجه به اینکه ملک سلمان سالخورده و بیمار است، بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان منطقهای و بینالمللی تصور نمیکردند تغییرات ژرفی در سیاست عربستان پدید آید اما شرایطی به وجود آمد که سدیریها (تعدادی از شاهزادگان سعودی که از زمان جدشان عبدالعزیز از مادر سدیریزاده شدهاند) بقیه شاهزادگان را کنار زدند و عملاً محمد بن سلمان و محمد بن نایف قدرت را به دست گرفتند. در واقع تحولات عربستان سعودی در یک سال گذشته را این دو رقم زدهاند. محمد بن نایف که مسئول امنیتی و وزیر دفاع عربستان است، پس از مرگ ملک عبدالله در حالی به عنوان ولیعهد انتخاب شد که ملک عبدالله پیش از مرگش شاهزاده مقرن را به عنوان ولیعهد منصوب کرده بود و بعد از او نیز مایل بود عبدالعزیز بن عبدالله، پسر خودش ولیعهد شود. از همین رو در واقع میتوان تحولات داخلی یک سال اخیر دربار سعودی را نوعی کودتا دانست. در این کودتا پسر پادشاه وزیر دفاع شده و در عین حال وزیر دربار یعنی رئیس دفتر پادشاه هم هست. از آنجا که ملک سلمان بیمار است، گزارشهای متعددی وجود دارد مبنی بر اینکه محمد بن سلمان به جای پدرش تصمیم میگیرد. محمد بن نایف نیز که نوه ملک سلمان و پسر نایف بن سلطان است، اکنون بر مسند وزارت کشور عربستان تکیه زده و به این ترتیب دو محمد نسبتاً جوان بیشترین قدرت را در دولت ریاض به دست گرفته و باعث شدهاند، سیاست عربستان که قبلاً سیاستی توأم با نوعی وقار دیپلماتیک، موضعگیری کمتر، اظهارنظر کمتر و حل مسائل از طریق دیپلماسی بود، تغییر کند و به یک سیاست تند عملیاتی در منطقه تبدیل شود. به نظر میرسد این سیاست تند سعودی ناشی از آن است که این کشور احساس میکند در منطقه نقش تأثیرگذاری دارد اما جایگاه اصلی خود را نیافته و برعکس جمهوری اسلامی ایران باوجود بودن در محاصره و تحریم توانسته نفوذ زیادی در منطقه پیدا کند. بنابراین عربستان تصمیم گرفت جایگاه خود را در منطقه به عنوان یک کشور مهم و متنفذ مطرح کند. مهمترین مظاهر این سیاست جدید را میتوان در حمله نظامی این کشور به یمن و موضعگیریهای تند آن بویژه درباره بحران سوریه مشاهده کرد. عملکرد ریاض بویژه در مورد یمن نشان داد این نوع سیاستها بیشتر جنبه عاطفی دارد و ناشی از خشم و بلندپروازی و فاقد حکمت و درایت و عقلانیت است. مشابه اینگونه عملکردهای عاطفی را میتوان در موضعگیریهای مقامات سعودی در قبال مسائل سوریه، عراق، لبنان و دیگر کشورهای منطقه جستوجو کرد اما چارچوب کلی سیاست جدید عربستان سعودی مقابله با نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه است. نکته اینجاست که ایران هیچگاه به دنبال نفوذ نبوده و اگر هم صاحب محبوبیت و پیشرفتهایی در منطقه شده به خاطر سیاستهای اصولی آن درباره مسأله فلسطین و مقاومت در برابر اسرائیل بوده است. از سوی دیگر، سیاست منطقهای عربستان همواره ذیل استراتژی منطقهای امریکا تعریف شده و اکنون اختلافنظرهایی بین تحلیلگران وجود دارد مبنی بر اینکه آیا سیاست جدید شاهزادههای جوان سعودی، صرفاً ناشی از تصمیمات داخلی عربستان است یا اینکه در چارچوب طرحهای امریکایی و اسرائیلی بخصوص طرح خاورمیانه جدید جا دارد؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت، با توجه به عملکرد عربستان و همپیمانانش در سوریه و یمن که نشانگر مبارزه با نفوذ ایران است، به نظر میرسد، سیاستهای ریاض در حال نزدیک شدن به سیاستهای اسرائیل است زیرا تضعیف مقاومت در منطقه در نهایت به سود اسرائیل است و این دقیقاً چیزی است که عربستان در منطقه دنبال میکند.
در تحلیل قبلی شما هم اشاره شد که پادشاهی ملک سلمان دارای شاخصهها و ویژگیهایی است که میتواند آینده عربستان و حتی خاورمیانه را تحت تأثیر قرار دهد. چه ویژگیهایی دوره پادشاهی ملک سلمان را از گذشته متمایز میکند؟
میرابیان: به قدرت رسیدن ملک سلمان و دورهای که اکنون عربستان در آن بسر میبرد 8 ویژگی و شاخصه مهم دارد. نخست، بزرگترین اتفاقی که با روی کار آمدن ملک سلمان رخ داد، انتقال قدرت در عربستان از نسل اول به نسل دوم بود. در گذشته همواره برادر پادشاه و پسر ملک عبدالعزیز بهعنوان ولیعهد انتخاب میشد. اما این بار پسر ملک سلمان و نوه ملک عبدالعزیز بود که بهعنوان ولیعهد منصوب شد. جالبتر اینکه بدعتی که ملک عبدالله گذاشته و پست ولی ولیعهدی را برای برادر خود ایجاد کرده بود، در نهایت به ضرر او و خانوادهاش تمام شد زیرا در واقع او این کار را برای فرزند خود «متعب» کرده بود اما مرگ به «متعب» مجال نداد و ملک سلمان با استفاده این فرصت ولیعهدی را به فرزند خود داد. بنابراین طی مکانیزم نقل و انتقال قدرت، پادشاهی دیر یا زود به فرزند ملک سلمان میرسد. دوم، بیشترین و گستردهترین تغییرات در کابینه عربستان در این دوره رخ داد و ملک سلمان در دو نوبت مشخص با گرایشهای خاص ترکیب کابینه را تغییر داد نتیجه این تغییرات، گرایش فضای سیاسی عربستان به سمت وهابیت و سلفیگری بود. حال آنکه ملک عبدالله در طول سالهای سلطنت خود، آرام آرام به قشر فرهیخته، روشنفکر و تحصیلکرده جامعه عربستان گرایش پیدا کرده بود و در این راستا برخی قوانین سنتشکن و چالشی همچون مشارکت زنان در انتخابات شوراها و طرح موضوع رانندگی زنان را با قید و بندهایی در مجلس شورای عربستان، مطرح کرده بود. اکنون این گرایشها با روی کار آمدن ملک سلمان کمرنگ و سنتگرایی و محافظهکاری تشدید شدهاست. سوم، در دوره ملک سلمان سیاست خارجی و امنیتی عربستان تهاجمی، چالشی و خشن شد. در حالی که در گذشته سعی میشد، سیاست خارجی و امنیتی این کشور با نوعی تعقلگرایی همراه باشد. نمود این سیاست خشن و چالشی در کنشهای ریاض در عراق، سوریه، یمن و حتی ایران قابل مشاهده است. ویژگی چهارم حکومت جدید عربستان این است که برخلاف سنت که معمولاً وزیر خارجه در خدمت کابینه و نخستوزیر و پادشاه است، برای نخستین بار در دوره ملک سلمان وزیر خارجه غیر از خاندان آل سعود و آلت دست ولیعهد است و به هیچ وجه زیر فرمان پادشاه و ولیعهد نیست. در عربستان پادشاه سمت نخستوزیر را هم دارد و ولیعهد، معاون اول نخستوزیر محسوب میشود و محمد بن سلمان، ولیعهد، معاون دوم نخستوزیر است. جالب است که وزیر خارجه هرجا وزیر دفاع که ولیعهد است دنبالش میرود در حالی که وزیر خارجه باید هر جا که ولیعهد و پادشاه میروند ، آنها را همراهی کند.
پنجم، در دوره ملک سلمان قبضه امنیتی در داخل عربستان تشدید میشود. هرچند در گذشته و در دوران نایف بن عبدالعزیز، پدر ولیعهد نیز این فضای امنیتی در داخل عربستان حاکم بوده و بعد هم در زمان وزارت کشور محمد بن نایف که اکنون ولیعهد است شاهد این فضای امنیتی هستیم اما این مسأله در یک سال گذشته تشدید شده است.
ششم، به وجود آمدن چالش در روابط عربستان و امریکا. در تاریخ عربستان چنین چالشهایی در روابط ریاض با واشنگتن وجود نداشته اما در این دوره چالشها کاملاً مشهود است و مشخصترین گواه آن نیز دعوتی بود که باراک اوباما، رئیس جمهوری امریکا از سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در کمپ دیوید کرد و ملک سلمان در آن شرکت نداشت. هفتم، نزدیکی روابط و هماهنگی نظامی و امنیتی عربستان با اسرائیل و پیمان نانوشتهای که متأسفانه در این دوره بین سعودیها و اسرائیلیها منعقد شد. هشتم، سقوط وحشتناک قیمت نفت. این اتفاق گرچه از قبل از پادشاهی ملک سلمان شروع شده بود اما در این دوره تشدید شد و بسیار قابل تأمل و توجه است. از دیگر اقدامهای شتابزده و چالشبرانگیز عربستان سعودی اعدام گروهی 47 نفره بویژه به شهادت رساندن شیخ نمر باقر النمر، روحانی مشهور شیعه بود که بازتابهای گستردهای داشت، این اقدام در شرایط ملتهب خاورمیانه چه هدفی را دنبال میکرد؟
حاجی: به نظر من عربستان سیاستهای لرزان و شکنندهای دارد و از همه مهمتر اینکه پادشاهان سعودی خودشان تصمیم گیرنده قاطع در خصوص تعیین مصادیق منشور سیاست بینالملل کشورشان نیستند و بدون شک متأثر از امریکا هستند. در توضیح این تحلیل به تاریخ استناد میکنم. در سال 1968 زمانی که نظریه دو ستونی نیکسون مطرح شد، عربستان به عنوان عامل تئوریک این نظریه و مروج یک تفکر افراطی در قالب سلفی - وهابی انتخاب شد. یک ستون نظریه دو ستونی نیکسون هم ایران بود که با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 ایران از مدار کنترل امریکا خارج شد. اما عربستان ماند و نقش ایران را نیز امروز ترکیه بازی میکند. بنابراین سیاست لرزان عربستان باعث شد، شاهزادههای بیتجربه جنایت بزرگ اعدام شیخ نمر را رقم بزنند و توجیه آنها هم زهر چشم گرفتن از شیعیان و ایجاد خلل در جبهه مقاومت بود. در حالی که عربستان با این کار در واقع به انتحار سیاسی و امنیتی دست زد و بهانهای برای قطع روابط دیپلماتیک با ایران تراشید. با وجود این، برخلاف برخی تصورها، همه سیاستهای عربستان در درون اتاق فرمان سعودی تعریف نمیشود و عمده سیاست خارجی عربستان در منطقه از سوی امریکا دیکته میشود. من معتقدم عربستان آگاهانه در زمین امریکا بازی میکند زیرا خاندان آل سعود میداند بدون این کار حکومتش متلاشی میشود. درباره اعدام شیخ نمر هم اگر چراغ سبز امریکا نبود سعودیها این کار را نمیکردند. نمونه دیگر شرکت نفتی آرامکو عربستان است که در استان الشرقیه قرار گرفته و روزانه 11 میلیون بشکه نفت به جهان صادر میکند و بخش اعظم نفت هم در دریاهای آزاد جهان به خاطر نداشتن خریدار معلق مانده است. برخی تصور میکنند، عربستان در بالا بردن یا پایین آوردن قیمت نفت تصمیم گیرنده است در حالی که امریکا پشت پرده این قضیه است و با پایین آوردن قیمت نفت، هم عربستان را در بحرانهای زلزلهای قرار میدهد و هم به چین که در حال تبدیل شدن به قدرت اقتصادی جهان است، تشر میزند و هم به روسها و ایران. علاوه بر این، عربستان در حال حاضر با پنج بحران عمده روبهروست:
1- بحران مدنیت: جامعه عربستان استبدادی است نه دموکراتیک
2- بحران قانونیت: عربستان فاقد قانون اساسی و شورای ملی و مجلس تصمیمگیری است 3- بحران مشروعیت: حتی بین قبایل سعودی که تفکر سلفی دارند با قبایل نجزیان و ریاض اختلافات اساسی وجود دارد
4- بحران قدرت و انتقال قدرت که دوستان اشاره کردند
5- بحران اقتصادی: ضربههایی که عربستان به نفت خود میزند. این بحرانها میتواند به یک آتشفشان عظیم تبدیل شود و عربستان را در بر گیرد. عربستان در 2016 حدود 80 میلیارد دلار کسری بودجه دارد و پادشاهان سعودی همه اینها را قربانی سیاستهای امریکا و حکومت کوتاه خود کردهاند و در همین راستاست که دست به جنایت سخیف شهادت شیخ نمر زدند. در روزهای اخیر سخنگوی ارتش عربستان صریحاً اعلام کرد، اگر راهبردهای استراتژیک و ژئواستراتژیک امریکا و انگلیس نبود ما نمیتوانستیم اهدافمان را در یمن رهگیری کنیم این اعتراف نشان میدهد، عربستان در سیاست خارجی خود تا چه اندازه ذیل سلطه راهبردهای امریکاست.
مهتدی: جناب حاجی به دکترین دو ستونی نیکسون اشاره کردند. در اینکه عربستان از نظر تأمین امنیت خود متکی به امریکاست تردیدی نیست. اما این وابستگی امنیتی به این معنا نیست که هر کاری هر شاهزاده و پادشاه سعودی انجام میدهد از واشنگتن دیکته شده باشد. بالاخره امریکاییها یک حاشیهای هم برای یک رشته از رفتارهای مقامهای سعودی چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی در نظر گرفتهاند. پس از عقبنشینی امریکا از عراق و پس از آنکه واشنگتن اعلام کرد، سال 2014 از افغانستان خارج میشود، در بسیاری از محافل پژوهشی گفته شد، خاورمیانه دیگر اهمیت سابق را برای امریکا ندارد. بخصوص که امریکا دیگر به نفت عربستان نیاز ندارد و خودش با اکتشاف نفت شل (نفت صخرهای) بزودی به نخستین صادرکننده نفت جهان تبدیل میشود. استراتژی امریکا در خاورمیانه همواره دو پایه داشته یکی نفت و دیگری حفظ امنیت رژیم صهیونیستی. وقتی نفت اهمیت خود را برای امریکا از دست داده و اسرائیل هم با توجه به تحولاتی که رخ داده بویژه در زمینه استراتژی نظامی اهمیت سابق را برای واشنگتن ندارد، امریکاییها حاشیه عریضی برای رفتار مقامهای رژیمهای اقماری خود مانند عربستان در نظر میگیرند. اینگونه هم میتوان تحلیل کرد که اصلاً بحث استقلال عربستان از امریکا مطرح نیست بلکه بحث این است که امریکا کیست؟ اگر ما دیدیم عربستانیها گاهی رفتاری کردهاند به نظر میرسد رو در روی امریکا قرار گرفتهاند، در واقع آنها رودرروی دولت اوباما قرار گرفتهاند نه امریکا. برای مثال در سال 2013 عربستان اصرار داشت امریکا دمشق را بمباران کند. ناوهای امریکا در شرق دریای مدیترانه مستقر شدند اما در نهایت ایران و روسیه ابتکار عمل را به دست گرفتند و قرار شد سلاحهای شیمیایی سوریه نابود شود، امریکا هم بهانهای پیدا کرد تا عقب نشینی کند و وارد جنگ نشود. سعودیها بشدت عصبانی شدند و سراغ روسیه و فرانسه رفتند. اما این به آن معنا نیست که سعودیها از چتر امنیتی امریکا خارج شدند بلکه به این معناست که خود امریکاییها هم این حاشیه را در اختیار سعودیها قرار دادند که با روسها گفتوگو کنند. خود امریکاییها هم در حال حاضر با روسها روی مسائل منطقه مذاکره میکنند. امریکا یک سهم هم به فرانسه داد گرچه فرانسه هرگز از نظر امنیتی برای سعودیها نمیتواند جای امریکا را بگیرد. الان هم وقتی میگوییم این شاهزاده یا آن شاهزاده سعودی فلان تصمیم را گرفت به این معنا نیست که مستقل از امریکا تصمیم میگیرند. زیرا امریکا در حال پیاده کردن طرح خاورمیانه جدید است و این طرح آن طور که در دوره جورج بوش گفته شد، این است که امریکاییها به این نتیجه رسیدند که بعد از جنگ سرد فاتح جهان هستند و باید خاورمیانه را آن طور که منافعشان اقتضا میکند شکل دهند. شکل کنونی خاورمیانه نتیجه پیروزی اروپاییها بر عثمانی در جنگ جهانی اول است. طرح خاورمیانه جدید یعنی معماری مجدد خاورمیانه و تشکیل دولتهای کوچک بر اساس وابستگی فرقهای قومی و مذهبی. پس از انقلابهای سال 2011 جهان عرب، هرج و مرج بر جهان عرب حاکم شد و امریکاییها هم گفته بودند، ایجاد خاورمیانه جدید مستلزم ایجاد هرج و مرج خلاق است. این جریانهای تکفیری که راه افتادهاند به طور حتم نتیجه اندیشه مائیر داگان، مسئول موساد اسرائیل است، امریکاییها هم این اندیشه را تأیید کردند و پولش را هم عربستان میدهد و ایدئولوژی هم از عربستان میآید. با وجود تمام این سیاستها که همپوشانیهای زیادی با هم دارند، امریکا حاشیهای هم به سعودیها میدهد تا درون آن حاشیه دست به اقدامات و رفتارهایی بزنند. یکی از رخدادهای مهم سال 94 اجرایی شدن برجام بود، با توجه به اینکه عربستان سعودی از ابتدای مذاکرات هستهای همواره مخالفت خود را با این مذاکرات اعلام میکرد اکنون که برجام اجرایی شده چه تأثیری بر رفتارهای مقامات سعودی در سطح منطقهای و بینالمللی میتواند داشته باشد؟
میرابیان: به نظر من برجام مصداق این ضربالمثل عربی است: «آخرین برگ کاهی بود که روی بار شتر گذاشتند و کمر شتر را خواباند». همانطور که میدانید یک برگ کاه بسیار سبک است اما «بار شتر عربستان» آنقدر سنگین بود که با اضافه کردن یک برگ کاه «کمر شتر عربستان» خم شد. سعودیها در 4، 5 سال گذشته دچار چالشهای جدی در منطقه بودند و تمام این چالشها بر سر حوزه نفوذ در منطقه بوده و سعودیها حوزههای نفوذ خود را یکی پس از دیگری از دست دادند. به عنوان نمونه حوزه نفوذ لبنان را نباید کوچک شمرد، همچنین حوزههای نفوذ در عراق، سوریه و یمن را. یمن حیاط خلوت عربستان بود. بحث برجام نیز چالش بسیار سنگینی برای ریاض بود. زیرا سعودیها همواره بر پایه تحریم ایران، معذور و محصور کردن و منزوی کردن ایران سرمایهگذاری کرده بودند و معتقد بودند هیچکس حاضر به گفتوگو با ایران نیست اما برجام این فضا را شکست و آخرین برگهای که سعودیها میتوانستند به وسیله آن بر ایران فشار آورند، هم از آنها گرفته شد. پس از اجرایی شدن برجام و حادثه سفارت عربستان در تهران، سعودیها سه نشست شامل اجلاس شورای همکاری خلیج فارس، اجلاس جامعه عرب و نشست سازمان کنفرانس اسلامی با متحدان خود برگزار کردند که ماحصل این سه نشست یک بیانیه سیاسی، قطع رابطه جزایر کومور، سودان سومالی و جیبوتی با ایران بود. حتی قطر، کویت و امارات که یارهای دیرین عربستان هستند و در شورای همکاری خلیج فارس تعهدات امنیتی با هم دارند حاضر به قطع رابطه با ایران نشدند و فقط سفرای خود را فراخواندند. دوبی هم اعلام کرد، هرگز خواهان قطع روابط تجاریبا ایران نیست. مهتدی: ما عادت کردهایم در تحلیل موضعگیری کشورها فرض را بر این بگذاریم که تمام تصمیمگیریها بر اساس عقلانیت و با توجه به منافع ملی کشورهاست اما در مورد برخی از کشورها این فرمول صادق نیست. به عنوان مثال در کشوری مثل عربستان سعودی دو عامل خشم و حسد بشدت در تصمیمگیریهای مقامات سعودی تأثیرگذار است. عربستان به اینکه ایران توانسته در منطقه قدرت و نفوذ کسب کند و قدرت بازدارندگی ایجاد کند حسد میورزد. در جنگ 33 روزه ژوئیه و اوت 2006 لبنان، اسرائیل تصور میکرد ظرف 4 یا 5 روز مقاومت اسلامی نابود میشود. سعودیها هم مطمئن بودند حزبالله نابود میشود به همین خاطر از روز اول موضع گرفتند و حزبالله را به ماجراجویی متهم کردند اما حزبالله پیروز شد و محبوبیتی کمنظیر کسب کرد. این مسأله بشدت عربستان را ناراحت کرد. سید حسن نصرالله در یکی از سخنرانیهایش گفت، اگر قرار بود عربستان از ما راضی شود ما باید در جنگ 33 روزه شکست میخوردیم. بنابراین در تمام تصمیماتی که در حال حاضر عربستان اتخاذ میکند چه در سوریه و چه در یمن خشم یکی از عوامل است. عربستان حدود یک سال است که در حال بمباران یمن است و به هیچکدام از اهداف خود نیز نرسیده و قاعدتاً اگر عقلانیت در تصمیمگیریهایش حاکم بود باید راهی برای خروج از باتلاق یمن پیدا میکرد اما خشم باعث میشود همچنان در این باتلاق دست و پا بزند و فرو برود. حاجی: اینکه ما بخواهیم سرنوشت برجام و تأثیر آن را در معادلات منطقه بسیار بزرگ و بنیادین ببینیم درست نیست. برجام حتماً بر معادلات منطقه تأثیر داشته و آنها را دگرگون کرده است اما اگر بخواهیم فرض کنیم در سایه فرجام برجام، کینه و عداوتی بین اسرائیلیها و امریکاییها یا سعودیها و امریکاییها اتفاق افتاده، تحلیل درستی نیست. امریکا از دیرباز راهبرد و استراتژی جهتگیر جهانگرایانه چهارجانبهای داشته که عبارت بوده است از ژاندارم جهانی، جمهوری امپریالیستی، مدافع آزادی و رهبر جهان آزاد. امروز میبینیم بخش اعظم این سیاستها با یک فراز و فرود، کم و بیش در منطقه بویژه در جهان اسلام رونمایی میشود، کشورها تجزیه میشوند، قدرتهای کوچک ظاهر میشوند و انرژیها را خنثی میکنند و به سمت امریکا میروند و با فروش نفت از امریکا اسلحه میخرند و همدیگر را از بین میبرند. حتی من شیطنت امریکا را فراتر از این و در سطح اتحادیه اروپا نیز میدانم. بعد از جنگ جهانی دوم امریکا به تشکیل اتحادیه اروپا کمک کرد و اکنون سایه پدرخواندگی بر سر این اتحادیه دارد. علاوه بر این امریکا پدرخوانده اتحادیه آفریقا و اتحادیه عرب هم است و ریشه و رکن اساسی مسائل پیچیده و درهم تنیده خاورمیانه و غرب را باید در سیاستهای واشنگتن جستوجو کرد. اهداف استراتژیک امریکا در خاورمیانه به امروز و دیروز و فردا ختم نمیشود و سیاست تعلیق و بازی دادن دولتها و ملتها ادامه دارد. متأسفانه سیاستهای امریکا در عراق و سوریه موفق بوده زیرا این دو کشور دیگر به گذشته و به حالت اول بر نخواهند گشت. مهتدی: برجام شکست بزرگی برای اسرائیل و عربستان بود. دولت نتانیاهو و عربستان بسیار سعی داشتند دولت امریکا را تشویق کنند به ایران حمله نظامی کند. نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل برای نشان دادن خطر ایران هستهای شکل یک بمب را به حاضران نشان داد و گفت، ایران امنیت جهانی را تهدید میکند. هرچند این رفتار نتانیاهو مورد تمسخر قرار گرفت اما در راستای تشویش اذهان جهان بود. با وجود این، امریکا به ایران حمله نکرد و نتوانست حمله کند زیرا خوب میدانست که ممکن است ضربه اول را بزند اما باید حساب ضربه دوم که حریف (ایران) میزند را هم بکند. بنابراین به جای حمله نظامی مذاکره را برای حل مسأله هستهای ایران برگزید و خشم عربستان و رژیم صهیونیستی را برانگیخت. این خشم به حدی بود که اخیراً یکی از مسئولان عربستان سعودی گفت: «ما باید منتظر انتخابات نوامبر آینده باشیم تا دولت اوباما تمام شود و دموکراتها کنار بروند و جمهوریخواهان بر سر کار آیند و در آن صورت ما با جمهوریخواهان ممکن است علیه ایران بهتر کار کنیم.» همانطور که پیشتر هم گفتم، اختلاف بین عربستان و امریکا، اختلاف با پنتاگون، سیا، کنگره، سنا و... نیست بلکه با دولت اوباماست. سعودیها در آرزوی این هستند که دموکراتها شکست بخورند و دیوانهای مانند ترامپ رئیس جمهوری شود و سیاستهای مطلوب ریاض را اجرا کند. از سوی دیگر، موفقیتهای پی در پی ایران در همه زمینهها باعث بیشتر شدن خشم عربستان و همکاری بیش از پیش این کشور با محافل صهیونیستی میشود و سعودیها سیاستهای منطقهای را در پیش میگیرند که بیشتر در باتلاقها فرو بروند و خودکشی استراتژیکشان تسریع شود. این میزگرد در ویژه نامه نوروزی روزنامۀ ایران منتشر شده است. 5252
کلید واژه ها: ایران و عربستان - عربستان -
جمعه 6 فروردین 1395 - 09:15:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 53]
صفحات پیشنهادی
فدراسیون فوتبال در سالی که گذشت/شکست در مناقشه فوتبالی با عربستان و خداحافظی با آقای خنده
فدراسیون فوتبال در سالی که گذشت شکست در مناقشه فوتبالی با عربستان و خداحافظی با آقای خنده فدراسیون فوتبال ایران در سالی که گذشت نه تنها حواشی کمی نداشت بلکه با مسائلی مواجه شد که هرگز برایش قابل پیشبینی نبود آفتاب فدراسیون فوتبال و رییس و مجموعه کارکنان در سالی که گذشت با اتفمراسم چهلمین روز درگذشت آیت الله سید محمد صحفی برگزار می شود
به گزارش خبرگزاری اهل بیت ع ـ ابنا ـ مراسم چهلمین روز درگذشت آیت الله سید محمد صحفی روز چهارشنبه ـ 26 اسفندماه ـ در مسجد فاطمیه واقع در خیابان 19 دی برگزار می شود این مراسم از ساعت 15 30 تا 17 برگزار خواهد شد همچنین مجلس زنانه در بیت آن عالم ربانی در خیابان 19 دی روبری کوچه 5تحولات خواندنی و جالب جهان در سالی که گذشت
سال 94 جهان همچنان شاهد جنگ خونریزی و کشتار بوده است جنگ و کشتاری که سعودی ها و تروریست ها با دستور اربابان غربی در یمن سوریه و عراق مجری آن بوده اند البته با دخالت روسیه در سوریه و همچنین کمک و همراهی مقاومت اسلامی در این کشور داعش از دوران اوج خود فاصله گرفت و وارد روند نزارزیابی اقتصاد جهان در سالی که گذشت
به گزارش ایسکانیوز به نقل از پایگاه اطلاع رسانی اخبارپول اقتصاد جهان در سالی که گذشت تحت تاثیر نوسانات بازارهای ارز بسته های محرک اقتصادی در اروپا و ژاپن دوشنبه سیاه در چین افزایش نرخ بهره بانک مرکزی آمریکا و سقوط قیمت نفت عملکرد چندان درخشانی نداشت و جمع بندی ارقام نشان میهلند طرح ممنوعیت فروش سلاح به عربستان سعودی را تصویب کرد
قانونگذاران هلندی بامداد چهارشنبه به وقت تهران با تصویب طرحی خواستار توقف صادرات سلاح از این کشور به عربستان سعودی شده اند به گزارش مشرق پارلمان هلند بامداد چهارشنبه طرحی را تصویب کرد که از دولت این کشور می خواهد با توجه به بی اعتنایی عربستان سعودی به قوانین بین المللی در جنگبیکاری صدها هزار نیروی کار خارجی در عربستان سعودی
بدلیل سقوط بهای نفت و کمبود بودجه بیکاری صدها هزار نیروی کار خارجی در عربستان سعودی تهران- ایرنا- بدلیل سقوط بهای نفت و کمبود بودجه چشمگیر دولت عربستان بسیاری از نیروهای کار خارجی شغل خود را از دست داده و ناچار به ترک این کشور می شوند این در حالیست که دولت عربستان باید بیش ازهیلاری کلینتون دربارۀ کودتای ۲۸ مرداد چه گفت؟
هیلاری کلینتون دربارۀ کودتای ۲۸ مرداد چه گفت تاریخ انتشار چهارشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۲۲ ۴۶ هیلاری کلینتون نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا از سیاست واشنگتن در زمینه تغییر رژیم در دیگر کشورها دفاع کرد به گزارش تسنیم نامزد دموکراتها برای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ازقرمز های پایتخت در سالی که گذشت
تیم فوتبال پرسپولیس پس از درگذشت کاپیتانش در هیچ دیداری شکست نخورده است شاید این بزرگترین ویژگی سرخپوشان پایتخت در سالی که گذشت باشد باشگاه پرسپولیس در سال 94 روزهای پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشت این سال برای پرسپولیس با مدیریت محمدحسین نژادفلاح آغاز شد سرخ پوشان تهرانی که بعربستان سعودی بزرگترین پالایشگاه آمریکا را خرید
شرکت آرامکو عربستان سعودی بزرگترین پالایشگاه نفت آمریکا را خرید به گزارش عصر ایران به نقل از سی ان ان عربی شرکت نفت دولتی عربستان سعودی آرامکو با خرید سهم شرکت نفتی شل به طور کامل مالک پالایشگاه پورت آرتو در ایالت تگزاس آمریکا شد پورت آرتو بزرگترین پالایشگاه نفت آمریکاسکتاب در سالی که گذشت
وضعیت کتاب در سالی که گذشت را از چند وجه می توان بررسی کرد در این سال تیراژ کتاب همچنان سیری نزولی را طی کرد و به کمترین حد خود در سال های اخیر رسید و در سوی دیگر تعداد عناوین منتشر شده در سال همچنان رقمی بالا را نشان می داد 55آنلاین وضعیت کتاب در سالی که گذشت را از چند وجه می-
گوناگون
پربازدیدترینها