همراه با احمدي نژاد در خط امام(ره)

واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
همراه با

به گزارش راسخون به نقل از دفتر پژوهش و بررسيهاي خبري:با بررسي تفکر دکتر محمود احمدي نژاد ميتوان چنين گفت که وي در شرايطي در تطابق کامل با خط امام (ره) حرکت کرده که بسياري از مدعيان کنوني ،عليرغم ادعاهاي ظاهري تناسب چنداني با خط امام (ره) ندارند و در برخي مواضع، در مقابل روش و منش امام (ره) عمل کردهاند. يکي از معيارها و شاخصهايي که رييس جمهوري اسلامي ايران بايد از آن برخوردار باشد اعتقاد و التزام به آرمانها و انديشهها و مواضع سياسي و اجتماعيِ بنيانگذار انقلاب اسلامي، حضرت امام خميني (ره) است. نظام مقدس جمهوري اسلامي با همه ارکان وجودي آن، هرگز هويت و جهتي مستقل از تفکر اسلامي و انقلابيِ بنيانگذار خود نداشته و ندارد و لذا نميتوان کسي را بر کرسي مديريت اجرايي کشور مشاهده کرد که پيامهاي ديني و سياسي و جهاني ايشان را درک نکرده، يا در توجه به آنها سستي به خرج ميدهد. امام راحل (ره)، اسلامشناس و فقيهي بزرگ، عارفي سالک و سياستمداري تيزبين و ژرفانديش بود که ميتوان و بايستي با دقت و تدبر در مجموعه نقطهنظرات و مواضع و عملکردهاي گوناگون وي، نموداري رسم کرد و خطمشي روشن و نظاممندي از آنها استتناج نموده و مبناي عمل اجتماعي قرار داد. ما به اين خطمشي، اصطلاحاً «خط امام (ره)» ميگوييم. در واقع، خط امام (ره)، خط حرکت انقلاب اسلامي به سوي تحقق آرمانهاي ملي و جهاني خود است؛ همچنانکه مقام معظم رهبري (مد ظله) خلف صالح و پيرو راستين خط امام (ره)، در اين باره ميفرمايند: «ما همان سياستهايي را که امام بزرگوار با الهام از متن اسلام و قرآن، به انقلاب اسلامي و به ملت ايران تعليم داد و آن خطي را که او ترسيم کرد، دنبال ميکنيم و علاج گرفتاريها و مشکلات خودمان را در دنبال کردن اين راه ميدانيم؛ درست نقطه مقابل آنچه که دشمنان اسلام قصد دارند آن را در ذهنها جا بيندازند و در فضاي ذهني اعلام کنند».[1] حال اگر در فضاي سياسي و انتخاباتي کاوش کنيم گروهها و افرادي را ميبينيم که به صرفِ ادعايِ «در کنار امام (ره) بودن» و يا ادعاي «حمايت امام (ره) از فلان فعاليت اجراييشان»، از خط امام (ره) دم ميزنند و از مقايسه و تطبيق همهجانبه و قاعدهمندِ خود با شاخصها و موازين «خط امام (ره)» دوري ميجويند. اينها در نظر و عمل از باب «نؤمن ببعض و نکفر ببعض» و به لطايفالحيل هرمنوتيکي، برخي از نظرات و مواضع امام (ره) را که ميتواند در راستاي منافع حزبيشان قرار گيرد مورد پذيرش قرار داده و آنچه را که نميپسندند وا ميگذارند. به نظر ميرسد راه منصفانه و علمي اين است که در تفسير انديشههاي امام راحل (ره) با يک نگاه روشمند و «کلنگر»، همه مکتوبات و سخنرانيها و برخوردها و رفتارهاي ايشان را به مثابه يک نظام فکري و رفتاري اسلامي ملاحظه کرد و از تحميل پندارها و باورهاي خويش، به انديشههاي وي و تحريف آن خودداري نمود. در چنين فضايي است که درک خط امام (ره) و مشاهده آن راه روشن، سهل و دستيافتني خواهد شد. شاخصهاي «خط امام (ره)» در يک نگاه گذرا ميتوان گفت که امام (ره) داراي چند ويژگي مهم و اساسي بودند که به ايشان امتياز ويژهاي در جهان امروز بخشيده بود و پيروان حقيقي خط امام (ره) بايستي اين درسها را بياموزند و اين ويژگيها را در وجود خود به وجود آورند و پرورش دهند تا بتوانند در خط امام باشند: الف ـ اسلامخواهي در همه عرصههاي حيات: ويژگي نخست و محوريِ بنيانگذار انقلاب اسلامي، اعتقاد به اسلام به عنوان راه نجات بشر از بدبختيها، و الگوي نوينِ زندگي فردي و اجتماعي است. امام (ره) ميفرمايد: «ما گواه از خرد داريم بر اينکه قانون اسلام امروز هم براي تمام بشر، قانون است و بايد همه بر آن به ناچار گردن نهند».[2] از نگاه ايشان، اسلام در سرپرستي بشر در همه عرصههاي سياسي، فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و علمي در سطح ملي و بينالمللي، برنامه دارد[3] و راه ارزش و ضد ارزش را مشخص کرده و بنيان دستيابي انسان به کمال را در همه صحنهها بنا گذاشته است. امام (ره) با چنين رويکردي است که معتقدند: «حکومت در نظر مجتهد واقعي، فلسفه عملي تمامي فقه در تمامي زواياي زندگي بشريت است. حکومت، نشاندهنده جنبه عملي فقه در برخورد با تمامي معضلات اجتماعي و سياسي و نظامي و فرهنگي است. فقه، تئوري واقعي و کامل اداره انسان از گهواره تا گور است».[4] با اين سخن، سکولارها، غربگرايان و گروههايي که فريب حيلهها و تزورهاي فرهنگ حاکم بر جهان را خوردهاند و مباني اسلام حکومت ديني را مورد خدشه قرار ميدهند و به دنبال استفاده از الگوهاي غيرديني در سياست و فرهنگ و اقتصاد و کارشناسي هستند، نميتوانند در خط امام (ره) باشند و ايشان را خرج تفکرات التقاطي خود کنند. خط امام (ره)، خط اعتقاد به دين حداکثري و فقه حکومتي است؛ نه خط باور به دين حداقل و اسلام منزوي و غيرحکومتي. ب ـ استکبارستيزي و نفي ظلم در جهان: ويژگي ديگر امام (ره)، نفي خودباختگي و سازش با طاغوت و استکبار، و توصيه به ادامه مبارزه تا رفع فتنه از جهان بود. امام (ره) ميگفت: «ما هدفمان پياده کردن اهداف بينالملل اسلامي در جهان فقر و گرسنگي است . ما ميگوييم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستيم».[5] «من به صراحت اعلام ميکنم که جمهوري اسلامي ايران با تمام وجود براي احياء هويت اسلامي مسلمانان در سراسر جهان سرمايهگذاري ميکند و دليل هم ندارد که مسلمانان جهان را به پيروي از اصولِ تصاحبِ قدرت در جهان دعوت نکند و جلوي جاهطلبي و فزونطلبي صاحبان قدرت و پول و فريب را نگيرد».[6] بر همين اساس، حضرت امام (ره) توصيه ميکنند که: «بايد بسيجيان جهان اسلام در فکر ايجاد حکومت بزرگ اسلامي باشند و اين، شدني است؛ چرا که بسيج، تنها منحصر به ايران اسلامي نيست، بايد هستههاي مقاومت را در تمامي جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ايستاد».[7] علت اين مقابله با شرق و غرب آن است که از نگاه امام (ره)، دشمنان اسلام، ما را جز با عدول از همه هويتها و ارزشهاي معنوي و الهيمان تحمل نميکنند و به گفته قرآن کريم هرگز دست از مقاتله و ستيز با مسلمانان بر نميدارند مگر اينکه آنها را از دينشان برگردانند.[8] لذا ما بايد راه مبارزه با ستمگران را بدون کوچکترين چشمداشتي به مبارزان راه حق انتقال دهيم که مسلماً محصول صدور اين تجربهها، جز شکوفههاي پيروزي و استقلال و پياده شدن احکام اسلام براي ملتهاي دربند نخواهد بود. به خصوص امام راحل (ره)، آمريکا را دشمن شمار? يکِ مردم محروم و مستضعف جهان ميخواند و نسبت به سلطه و سيطره اين رژيم جنايتکار بر مردم مظلوم جهان هشدار ميدهد.[9] و موازين خودساخته بينالمللي را هم حافظ منافع همين دول استکباري از جمله آمريکا ميداند.[10] که بايد براي آن فکري کرد. با توجه به اين خصلت امام (ره)، اگر احزاب سياسي و شخصيتهاي وابسته به آنها، فريب جذابيتهاي علمي و صنعتي غرب را بخورند و به جاي «تبري»، استراتژي سازش با کفار را در پيش بگيرند و در پي آن نباشند که متناسب با زمان و مکان، به نفي سلطه غرب بر جهان و استيفاي حقوق مستضعفان و محرومان بپردازند و بسيج بزرگ ضد استکباري در جهان به وجود آورند، هرگز نميتوانند خط امامي باشند. ج ـ مردمدوستي مردمباوري: ويژگي ديگر امام (ره)، اعتقاد راسخ ايشان به مشارکت مردم در اداره جامعه اسلامي بود. يکي از ويژگيهاي قانون اساسي به عنوان مبناي کار جمهوري اسلامي که مورد تأييد امام (ره) و محصول تلاش ايشان بود، اهتمام به نقش مردم در جامعه، و بها دادن به حق آنها در تعيين سرنوشت عموميشان ميباشد. به تعبير مقام معظم رهبري (مدظله)، «هنر بزرگ امام بزرگوار در اين بود که به جاي آن نظام فاسد، يک نظام سياسي در اين کشور برقرار کرد که به جاي بياعتنايي به مردم، عشق به مردم بر آن حاکم است».[11] سخن امام (ره) در اهميت انتخابات، مجلس شوراي اسلامي، و تأکيدات ايشان درباره تکيه حکومت به مردم، همگي از اهميت نقش مردم از نگاه ايشان حکايت دارد. بنابراين، لازمه خط امامي بودن، عشق به مردم و خدمت به آنها و اعتقاد به نقش مردم در پيشبرد حرکت جامعه اسلامي است؛ نه اينکه بکوشيم تا همواره مردم را به نفع تفکرات خود تفسير کنيم و خواستههاي ديني و ملي آنها را به سود خود تحريف نماييم. احمدينژاد و خط امام (ره) با بررسي و واکاوي شخصيت و تفکر و سابقه دکتر محمود احمدي نژاد ميتوان چنين گفت که جهت حرکت وي در تطابق کامل با خط امام (ره) قرار دارد و بسياري از مدعيان کنوني ، عليرغم ادعاهاي ظاهري تناسب چنداني با خط امام (ره) ندارند و در برخي مواضع، در مقابل روش و منش امام (ره) عمل کردهاند. مطابق با شاخصههاي خط امام (ره)، دکتر محمود احمدينژاد معتقد است: اسلام، ديني کامل و جامع، و مکتبي جهانشمول است که ميخواهد همه ملتها و کشورها را به نقطه موعود برساند[12] و راه سعادت را در همه عرصههاي فردي و اجتماعي و علمي به روي آنها بگشايد. در نگاه وي، انقلاب اسلامي نيز يک حرکت معمولي و محدود به زمان و مکان خاص نيست، بلکه انقلاب اسلامي، تداوم عاشورا و دنباله نهضت انبياست.[13] ما انقلاب کرديم که معادلات جاريِ حاکم بر جهان را تغيير داده و طرحي نو دراندازيم.[14] بنابراين، انقلاب اسلامي، متعلق به همه بشريت است که به ايجاد نظام جديد الهي و انساني براي همه بشر ميانديشد.[15] در ديدگاه دکتر محمود احمدينژاد به دنبال انقلاب اسلامي بايد به تدريج بساط نظام سلطه و صهيونيسم در جهان برچيده شود و اين، امري که کم کم در حال آشکار شدن است. «نظام سلطه رو به اضمحلال است. قدرتهاي مادي که پلههاي ترقي را به سرعت طي کردهاند، امروز به سرعت در حال فرود آمدن از آن پلهها هستند».[16] مردمدوستي و مردممداري دکتر احمدي نژاد و تلاش طاقتفرساي او در خدمت به مردم هم امري است که اکنون زبانزد عام و خاص و نيازي به توضيح ندارد. پس، با نگاهي اجمالي به انديشه و عمل آقاي دکتر محمود احمدينژاد و تطبيق آن به شاخصههاي «خط امام (ره)» ميتوان گفت که ايشان در خط امام (ره) قرار دارد؛ همچنانکه در پيروي از وليفقيه زمان ، حضرت آيت الله العظمي خامنه اي(مدظله العالي) نيز کارنامه درخشاني در ولايتپذيري از خود به جاي گذاشته است. در پايان قابل ذکر است که حرکت در خط امام (ره) هرگز به معناي انجماد فکري نيست بلکه به معناي استخراج اصول و مباني ايشان، و پيجويي آن در شرايط امروز و تطبيق آن به حوادث و پديدههاي نوظهور است. به طور مثال، مبارزه با آمريکاي مستکبر و جنايتکار از اصول خط امام (ره) است اما در شرايط خاصي ميتوان در انجام اين مبارزه، تاکتيکهاي جديدي به کار گرفت تا دشمن را بيش از گذشته به انفعال کشاند. اما روشن است که خط امام (ره) هرگز نميتواند به سازش با آمريکاي مستکبر کنوني رأي دهد. -------------------------------------------------------------------------------- [1] ـ بيانات مقام معظم رهبري (مد ظله) در مراسم سالگرد ارتحال امام (ره)، 12/3/1378. [2] ـ امام خميني (ره)، کشفالاسرار، ص 308. [3] ـ صحيفه امام، ج 4، ص 9/ ج2، ص 31 /و ج8، ص 433. [4] ـ صحيفه امام، ج 21، ص 289. [5] ـ امام خميني (ره)، 29/4/1367. [6] ـ امام خميني (ره)، 29/2/1367. [7] ـ امام خميني (ره)، 2/9/1367. [8] ـ امام خميني (ره)، 29/4/1367. [9] ـ امام خميني (ره)، 21/6/1359. [10] ـ امام خميني (ره)، 29/4/1367. [11] ـ بيانات مقام معظم رهبري (مد ظله) در مراسم سالگرد ارتحال امام (ره)، 14/3/1376. [12] ـ سخنراني رييس جمهور در ديدار با روحانيون و طلاب قم، 15/10/1384. [13] ـ سخنراني رييس جمهور در سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي، 2211/1374. [14] ـ سخنراني رييس جمهور در ديدار با مديران ارشد جهاد دانشگاهي، 3/11/1384. [15] ـ سخنراني رييس جمهور در ديدار با اعضاي ستاد برگزاري دهه فجر، 9/11/1384. [16] ـ سخنراني رييس جمهور در جمع نخبگان سوريه، 29/1/1384. /1001/

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]

[مشاهده در: www.rasekhoon.net]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 299]