واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: جامعه > آموزش - مینا وقتی برگههای آزمون کنکور را مقابلش دید، دیگر نتوانست تحمل کند، دنیا پیش چشمش سیاه شد؛ «اگر قبول نشوم چه؟» دریا قدرتیپور: مینا وقتی برگههای آزمون کنکور را مقابلش دید، دیگر نتوانست تحمل کند، دنیا پیش چشمش سیاه شد، همه اطرافیانش، دورش میچرخیدند، مدادها یکییکی از دستش افتادند و طنین صدایشان در گوشهایش منفجر شد. فقط یک جمله تمام سلولهای مغزش را به اسارت گرفته بود: «اگر قبول نشوم چه؟»مینا یکی از چند صد هزار دانشآموزی است که تمام آمال و آرزوهایشان را خلاصه در کنکور میبینند، او تاکنون دو سال پشت کنکور مانده است و وقتی اسم کنکور میآید، از همه چیز ناامید میشود. میگوید اگر چیزی به اسم کنکور پیش رویش نبود با علاقه بیشتری به کارهای درسیاش میرسید. این روزها برای کسانی مثل مینا، حال و هوای دیگری دارد. واقعیت کنکور این است که ظرفیت محدود، پذیرش دانشجوی جدید، عدم وجود تعادل میان داوطلبان ورود به دانشگاه و فرصتهای تحصیلی، همواره درصد قابل توجهی از جوانان مستعد یا علاقهمند را پشت درهای آهنی و محکم دانشگاه نگه میدارد، همانطور که حمید 20 ساله را و شایسته 19 ساله را و یا جوانانی که خودکشی میکنند تا آنچه قرار است بعد از قبول نشدنشان اتفاق بیفتد را نبینند. کنکور به نظر آنها یعنی امروز یعنی فردا و یعنی همه چیز، همانطور که رضا 25 ساله اعتقاد دارد. وقتی او را در حال ورق زدن دفترچه کنکور میبینی، با دقت هر پاراگراف را نگاه میکند تا مبادا امسال که برای چندمین بار کنکور میدهد، چیزی جابماند. او میگوید: بیشتر اوقات خودم را به خواب میزنم تا مجبور نباشم به مهمانها، دوستان و آشنایان توضیح بدهم. کنکور برای من یک دغدغه بزرگ است و راستش را بخواهید دیگر نمیتوانم فشار خانواده، محیط، نگرانی و اضطرابی که هر روز به من تحمیل میشود را تحمل کنم. در میان بیش از یک میلیون داوطلب کنکور که تنها یکسوم آنها پذیرفته میشوند و بقیه فقط رؤیا و آرزوی آن را در سر میپرورانند چه انتظاری میتوانم داشته باشم. ستاره نیز همین نظر را دارد. قیافهاش به دانشآموزان نمیخورد و بیشتر شبیه هنرپیشهها است، وضعیت ظاهری ستاره با ناخنهای لاکزده و دماغ چسب زدهاش، تقریباً طبقه اجتماعیاش را مشخص میکند و اصلاً لازم نیست که بگوید یک میلیون بیشتر برای رفتن به کلاسهای کنکور و خرید کتابهای کمک درسی کنکور خرج کرده است. دوستش مژده نیز شش ماه است که شبانهروز یا تست زده یا انواع و اقسام کلاسهای کنکور را تجربه کرده است؛ کلاسهایی که به قول خودش، شاید هیچ فایدهای نداشته باشد. این روزها، از هر محصلی بپرسی، جواب مشابهی میگیری، تمام فکر و ذکر و شام و نهارش کنکور است. کنکوری که گاهی آنها را تا مرز اختلالات روانی میبرد و دچار چالشها، اضطرابها و فشارهای اجتماعی، خانوادگی میکند تا جایی که برخی فکر میکنند به دلیل بیاستعداد بودن، کنکور قبول نمیشوند. اما محمدرضا آذربایجانی مشاور و روانشناس، نظری برخلاف این داشته و معتقد است: عدم پذیرفته شدن در کنکور نشانه بیاستعداد بودن و مطالعه کم دانشآموزان نیست چون هر ساله تعداد زیادی از دانشآموزان و جوانان در کنکورهای مختلف شرکت میکنند و قطعاً به دلیل محدود بودن ظرفیت، همه این افراد موفق به ورود به دانشگاه نخواهند شد و تنها 15 درصد داوطلبان پذیرفته میشوند. همین امر منبعی برای اضطراب افراد به جامانده در پشت سد کنکور میشود، در حالی که به گفته آذربایجانی این درست نیست، اضطراب کنکور طبیعی است اما جامعه و پدر و مادر آن را تشدید میکنند. خانواده و رسانههای گروهی از سالهای کودکی تا سنین جوانی در مقاطع مختلف تحصیلی، دانشگاه را سرزمین موعود معرفی میکنند و بچهها بدون شناخت حرفهها و شغلهای مختلف همه میخواهند دکتر یا مهندس بشوند.دکتر حبیبالله معترف جامعهشناس و استاد دانشگاه نیز با ارائه آماری از بیکاری جوانان فارغالتحصیل میگوید: بیش از 15 درصد از فارغالتحصیلان دانشگاههای سراسر کشور بیکار هستند که از این میان بیش از 30 هزار نفر در رشته پزشکی به عنوان یکی از رشتههای علمی و بیش از 40 هزار نفر در رشتههای کشاورزی به عنوان یکی از رشتههای عملی از دستیابی به شغلی متناسب با تخصص خود محروم هستند. این جامعهشناس و مشاور با ابراز تأسف از خودکشیهایی که پس از راه نیافتن به دانشگاه توسط داوطلبان صورت میگیرد، تصریح میکند: مهمترین و بهترین راهکار برای جوانان مشاوره با کارشناسان است اما متأسفانه هماکنون انواع و اقسام کلاسهایی که برای تستزنی، کنکور و. . . در سطح شهر پراکنده است و قارچگونه توسعه مییابد، بدون هیچ راهکار عملی تنها به واسطه تبلیغات دهنپرکن، دانشآموزان را به سوی خود میکشانند. وی میافزاید: این مراکز نه هدایت شغلی میکنند و نه راهکاری ارائه میدهند بلکه تنها کنکور را بهشت موعودی تصویر میکنند که ترفندی برای سودآوری بیشتر است. معترف، برگزاری کنکور به شیوه کنونی را منبع اضطراب و فشار روانی و علت افسردگی 40 درصد از جوانان میداند. دیدن چهرههای غمگین، گریان و درهم رفته بسیاری از کسانی که دفترچه کنکور به دست گرفتهاند و یا در حال ورق زدن آن هستند بر گفتههای این جامعهشناس، صحه میگذارد. این درحالی است که ما هنوز هم نتوانستهایم با اینکه بحث و جدلهای بسیاری در رابطه با حذف کنکور میشود این مقوله را به مرحله اجرا در بیاوریم. به گفته بسیاری از مسئولان و کارشناسان، شتابزده عمل کردن درخصوص طرح حذف کنکور نیز میتواند عواقب بدتری داشته باشد و ابتدا باید روی این طرح کار کارشناسی کرد، زیرا اجرای یکباره طرح، مطمئناً مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد. درحال حاضر شیوه پذیرش دانشجو در برخی از کشورها به خود دانشگاهها سپرده شده و متقاضیان ورود به دانشگاهها باید مدارک و سوابق تحصیلی خود را به دانشگاه ارائه دهند تا آن دانشگاه درخصوص پذیرش یا عدم پذیرش متقاضی تصمیم بگیرد، ولی سؤال اینجاست که آیا در کشور ما هم که تقاضا برای ورود به برخی دانشگاهها و رشتهها بسیار بالا است این سیستم میتواند جوابگو باشد؟ مجلس شورای اسلامی که چندی پیش طرح حذف کنکور را به تصویب رساند، زمان حذف کنکور را سال پایانی برنامه چهارم توسعه یعنی سال 89 عنوان و اعلام کرد که براساس زمانبندی، در سال 1390 کنکور حذف و براساس سوابق تحصیلی دبیرستان، پذیرش صورت میگیرد این در حالی است که بسیاری از کارشناسان، هنوز هم در این رابطه که آیا با حذف شدن کنکور میتوان به آینده روشنی برای جوانان امیدوار بود یا نه، تردید دارند....
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 393]