تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 13 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):انسان زيرك، دوستش حق است و دشمنش باطل.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837153353




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خدايي كه هنوز دايي را دوست دارد


واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: خدايي كه هنوز دايي را دوست دارد
پيرمردي است كه شايد اين هفتادمين بهار زندگي‌اش باشد. فرمان را با دو دست چسبيده و از پشت عينك ته استكاني‌اش با دقت به جلو نگاه مي‌كند.
بازي تمام شده و از دفتر روزنامه بيرون مي‌آيم. تقريبا به ساعات پاياني شب رسيده‌ايم و وقتي به پيروزي تيم ملي مقابل امارات و زنده ماندن اميدهايمان براي صعود فكر مي‌كنم، خستگي يك روز كاري و ماندن تا پاسي از شب در دفتر تحريريه از تنم بيرون مي‌رود. كنار خيابان چند دقيقه‌اي را با فكر و خيال و يادآوري صحنه گلي كه زديم و چند توپي كه وارد دروازه نشد سر مي‌كنم تا تاكسي نارنجي رنگي با اين درخواستم مقابلم مي‌ايستد: دربست!
پيرمردي است كه شايد اين هفتادمين بهار زندگي‌اش باشد. فرمان را با دو دست چسبيده و از پشت عينك ته استكاني‌اش با دقت به جلو نگاه مي‌كند. داشتم از عالم بازي و تيم ملي بيرون مي‌آمدم و به اين فكر مي‌كردم كه اين ساعت شب، در روزي كه تعطيل بوده اگر چيزي به نام نياز نبود آيا اين پيرمرد را وادار مي‌كرد تا پاسي از شب در خيابان به دنبال مسافر دربستي باشد؟!
در همين فكر و خيال بودم كه صدايش تارهاي فكري‌ام را پاره كرد: «اهل فوتبال كه هستي جوون؟» و بعد بدون اين‌كه منتظر جوابم باشد گفت: «حالا واقعا گل ما آفسايد بود؟» مي‌خواستم جوابي بدهم كه باز وسط حرفم پريد...
انگار تمام بازي را از راديو و گزارش شفاهي گزارشگر دنبال كرده و حالا فقط دنبال يك همكلام و شايد هم بهتر است كه اصلا بگويم در پي يك گوش براي شنيدن مي‌گردد: « اصلا گيريم كه آفسايد بود... فداي سرمان! اين همه حق ما را ‌خوردند. اصلا اگر هم داور اشتباه كرده، كار خداست. وقتي نقشه مملكت ما را جعل مي‌كنند و اسم خليج فارس را مي‌گذارند خليج فلان، بايد هم سرشان بيايد!»
مي‌خندم و ترجيح مي‌دهم حرف‌هايش را با تكان دادن سر به نشانه تاييد، قبول كنم. حرف‌هايش بوي آميختگي عرق ملي و هواداري مي‌دهد. نمي‌داند كسي كه براي ايران گل زده دقيقا اسمش چيست و قبل از اين كجاي دنيا زندگي و فوتبال بازي كرده! اما بحث را به سوي چيز جالبي مي‌برد. مطمئنا آنقدر باهوش نيست يا قدرت خواندن ذهن را ندارد كه بفهمد مسافري كه سوار كرده چه پيشه‌اي دارد.
عمر آشنايي‌مان هم به جايي نمي‌رسد كه بحثي غير از همين چند سطر داشته باشيم، ولي ناگهان مي‌گويد: «شما شنيدي علي دايي گفت من با خدا لابي مي‌كنم؟ به خدا قسم كه خدا اين مرد را مثل نور چشمي‌اش دوست دارد. مگر ممكن است؟
تيمش هفته پيش جلوي امارات در تهران مساوي كرد، ولي هيچ روزنامه‌اي چاپ نشد؛ اما درست وقتي قرار شد روزنامه‌ها در مورد تيم ملي و دايي بنويسند تيمش برد!» و بعد تند و تند به حرف‌هايش ادامه مي‌دهد و اما من در شگفتي نكته‌اي كه پيرمرد ناآگاهانه از شغل و حرفه‌ام اشاره كرده بود، مي‌مانم.
گاهي بي‌آن كه بفهمم حرفش را تاييد مي‌كنم و اما نمي‌دانم او از چه چيز و چه كسي حرف مي‌زند، هرچند كه تمامي حرف‌هايش از تيم ملي و برد آخر شب و شيرينمان باشد.
پيرمرد درست زده بود وسط خال! آيا اين هم نشانه‌اي از اقبال علي دايي بود؟ مردي كه نمي‌توانست همراه تيم ملي در بازي‌هاي گذشته پيروز شود، در روزي ناكام ماند كه رسانه‌هاي نوشتاري در تعطيلات بودند و رسانه ملي نيز بخش اندكي از توجهش را متوجه تيم وي كرد.
دايي درست در روزي به كاميابي رسيد كه جامعه اطلاع‌رساني فوتبال ايران تشنه دانستن بود. ورق به سود دايي و تيمش چرخيد تا فراموش كنيم سرمربي تيم ملي ايران همين هفته گذشته چگونه با بي‌انصافي در مورد بازي رفت حرف زد و تيمش را برتر مطلق ميدان ناميد.
انتقادها از تيم او به حداقل مي‌رسد و بارقه‌اي از اميدواري شكل مي‌گيرد، در حالي كه آرام آرام فراموش كرده‌ايم او در بازي رفت، بدترين چيدمان ممكن را راهي زمين كرده بود.
رشته افكارم پاره مي‌شود: «خب نگفتي پسرم، كدام خيابان را بپيچم؟!» و من باز به اين فكر مي‌كنم، دايي و تيمش چقدر مي‌توانند به بازوهاي اين پيرمرد در آخرين ساعات شب قوت ببخشند تا او راحت‌تر و با لبي خندان دنده را عوض كند.
 پنجشنبه 23 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: هموطن سلام]
[مشاهده در: www.hamvatansalam.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 125]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن