واضح آرشیو وب فارسی:دیارمیرزا: نیکیتین, کنسول روس با بیان مثل گیلانی ها «خوش تر از خوشتاریا ندارد کسی,منزلی در انزلی» به مخارج گزافی که برای برپایی این عمارت مجلل صرف شده بود,اشاره می کند.این مخارج , البته در مقایسه با سود فراوانی که از امتیازنامه ی خوشتاریای گرجی برای روسیه ی تزاری حاصل می شداختصاصی پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا کاخ موزه نیروی دریایی انزلی امروزه یکی از مراکز مهم گردشگری انزلی محسب می شود.وجود انواع ابزار و ادوات جنگی ایرانی و هدایای نفیس اهدایی سران کشورها به رضاشاه در این موزه سبب شده که این کاخ موزه مورد توجه گردشگران قرار گیرد اما شاید کمتر کسی با تاریخچه این کاخ و خصوصا از کاخ مجللی که قبل از احداث کاخ میان پشته در این مکان احداث شده بود با خبر باشد. در کتاب «گیلان به روایت کارت پستال های تاریخی» که به کوشش «مهرداد اسکویی» گردآوری و توسط نشر فرهنگ ایلیا به چاپ رسیده است ,اطلاعات جالبی درمورد یک کاخ باشکوه و صاحب آن آمده است. حکایت کاخ باشکوهی ک به رضاشاه پیشکش شد آکاکی مفدیوویچ خوشتاریا «آکاکی مفدیوویچ خوشتاریا» یکی از رجال مرموز روسی در ایران بود, وی با وجود نقش قابل توجهش در قرارداد نفت شمال(سال ۱۳۳۴ ه.ق) کمتر شناخته شده است.خوشتاریا در جوانی باغبان پرنس الدن بورسکی , یکی از بزرگترین شاهزادگان دربار روسیه ی تزاری بود و به همراه خدم و حشم پرنس در کاخ ییلاقی او در شهر باطوم به خدمت اشغال داشت.خوشتاریا از جوانی بسیار جاه طلب بود و به همین دلیل تنها راه رسیدن به آمال و آرزوهایش را نزدیکی به شاهزاده بورسکی می دانست.بنابراین, با زیرکی و تیزهوشی تمام خودش را به پرنس نزدیک کرد و در اندک زمانی به ثروتی کلان دست یافت.با حمایت پرنس بورسکی , خوشتاریا مقارن آغاز جنگ جهانی اول به ایران آمد و از سوی سفیر وقت روسیه در ایران , یاکلیوفسکی به گرمی پذیرفته شد.او پس از مدتی با نخست وزیر ایران میرزا حسن خان مستوفی الممالک دیدار کرد و پس از این دیدار امتیاز اولین کارخانه ی تولید چوب در شمال را دریافت کرد.وی به دنبال این قرارداد به شمال ایران مسافرت کرد و در منطقه ی انزلی , در کناری دریای کاسپین ,زیر نظر مهندسی آلمانی الاصل به نام ینورت(jean-andoche junot) به طراحی و ساخت دودکشی عظیم به سبک کارخانه های بزرگ اروپایی اقدام کرد. خوشتاریا عکس هایی از این کارخانه ی چوب بری و دودکش عظیم آن تهیه کرد, سپس آلبومی از این عکس ها را به مسکو ارسال و اعلام کرد در ایران کارخانه ی بزرگ نجاری و تهیه چوب ایجاد کرده است. به این ترتیب با جلب حمایت پرنس بورسکی توانست سهام کارخانه اش را به قیمتی گزاف به اشراف و بزرگان روسیه بفروشد و با سرمایه ی هنگفت حاصل از آن یک کارخانه ی تولید برق و چوب بری در منطقه ای میان انزلی و رشت احداث کند و راه آهن کوچک بین پیربازار و شهر رشت را هم بنا نهد.خوشتاریا به دلیل سیاست و هوش ذاتی که داشت توانست اولین امتیاز نفت در مناطق مختلف ایران به ویژه در شمال و سمنان به دست آورد.در زمان پادشاهی رضاشاه,خوشتاریا بنای دوستی با شخص پادشاه و وزیر دربارش , تیمورتاش , گذاشت و پس از چندی قصر مجللش را که در منطقه ی میان پشته ی انزلی قرار داشت به رضاشاه پیشکش کرد.این کاخ باشکوه اولین جایی در انزلی بود که صنعت برق وارد آن شد, در دوراننی که هنوز روشنایی برق در شهر انزلی نبود, در شب های مه آلود بندر این کاخ با نو چراغ های خود منظره ای زیبا به وجود می آورد. خوش تر از خوشتاریا ندارد کسی,منزلی در انزلی «شب بود و برف می بارید.ناگهان صدای داد و فریاد از هر طرف بلند شد.من پنج ساله بودم.مادرم مرا کول کرد و به سوی کاخ دوید.کاخ در آتش می سوخت»(طویلی, ج ۱ ص ۶۷۷) کاخ خوشتاریا در انزلی که بصورت کامل در آتش سوخت کاخ در آتش می سوخت و حاجی مه نوش , پیرمردی از اهالی انزلی , که در آن شب زمستانی سال ۱۳۰۷ ه . ش , کودکی پنج ساله بود,ناباورانه خاکستر شدن کاخ خوشتاریا را در میان شعله های زرد و سرخ آتش می نگریست.خوشتاریا خود آنجا نبود تا خاکستر شدن قصر زیبایش را ببیند.او پس از کسب امتیاز چوب طوالش و انعقاد قرارداد بهره برداری از مخازن نفت شمال , این قصر دو طبقه را با الهام از کاخ های مجلل و ایوان دار هندی ساخته بود.پی , دیوار, سقف و گنبد کاخ همه از چوب بلوط و نراد بود و خوشتاریا چوب ها را از کارخانه ی چوب بری اش , در کرگانرود, تهیه کرده بود.روشنایی فراوان قصر , که از کارخانه ی برق میان پشته تامین می شد, آنگونه که صاحبش می خواست بنا را همچون کاخ های اروپایی غرق در نور می کرد و در شبه ای مه آلود انزلی منظره ای خیال انگیز به آن می بخشید.این کارخانه برق نیز به خوشتاریا تعلق داشت و تعدادی از خانه ها و مغازه های شهر را روشن می کرد.درآمد فراوان کارخانه ها,خوشتاریا را قادر ساخته بود تا بهترین تزئینات را برای کاخ معروفش به کار برد.نمای بیرونی کاخ به رنگ کرم روشن بود و دو طبقه ی بنا که به یک اندازه ارتفاع داشت,با قاب های زیبای چوبی زینت یافته بود.این قاب ها با دو ستون بلند کورنتی جلوه ی چشمگیری به وردی بنا در جبه ی شمالی می بخشید.نیکیتین, کنسول روس با بیان مثل گیلانی ها «خوش تر از خوشتاریا ندارد کسی,منزلی در انزلی» به مخارج گزافی که برای برپایی این عمارت مجلل صرف شده بود,اشاره می کند.این مخارج , البته در مقایسه با سود فراوانی که از امتیازنامه ی خوشتاریای گرجی برای روسیه ی تزاری حاصل می شد,بسیار ناچیز بود.همچنین کاخ محل مناسبی برای استراحت و تفریح اتباع روسیه و دوستان خوشتاریا به شمار می آمد.نشستن بر روی نیمکت های باغ که اطرف بنا گذاشته شده بودند و استشمام نسیم دل انگیز دریا , برای ساکنان و مهمانان عمارت بسیار لذت بخش بود.کارت پستال نمایی از دروازه ی پشتی این باغ را نشان می دهد که مشرف بر دریای کاسپین است.آرایش درختان و چیدمان زیبای باغچه هایی پر گل برای بسیاری از تماشاگران این باغ تداعی گر کاخ ورسای فرانسه بود.طراح خوش ذوق باغ با الهام از کاخ بوربون ها در فرانسه درختان سرو,نخل,نارنج و بوته های شمشاد را در اطراف معابر کاشته و باغچه ها به شکل های مثلث,مستطیل و دایره تعریف کرده بود.در فصل پاییز وقتی سروها سبز بودند و نارنج ها قرمز می شدند, زیبایی باغ دوچندان می شد.این زیبایی حتی رضاخان را نیز تحت تاثیر قرار داده بود.تصویری کارت پستال مربوط به ۱۵ تیر ۱۳۰۴ روز ورود رضاخان به انزلی است.تعریف و تمجید او از شکوه کاخ بهانه ای شد تا خوشتاریای تاجر با گفتن یک «پیشکش» کاخ محبوبش را تقدیم او کند.سردار سپه نیز در مقابل ساختمان بزرگی در بهارستان تهران را به او بخشید.پس از آن پرچم روسیه که بر فراز گنبد,میل ها و دیوارهای سفید عمارت در اهتزاز بود جمع شد و کاخ بدون تغییر خاصی به مالکیت پهلوی درآمد.بنا به برحی روایت ها سه سال بعد ر شبی سرد , وقتی یکی از مقامات دولتی برای گرم کردن فضای داخل کاخ آتش روشن کرد, شعله های آتش به چوب ها سرایت کرد و ناگهان تمام کاخ را در برگرفت.برف و یخ زمستان نیز نتوانست این شعله های حریص را خاموش کند و منزل خوش خوشتاریا پیش از آنکه روشنایی صبح بدمد به تلی از خاکستر تبدیل شد.اما رضاشاه این تل خاکستر را رها نکرد و به فرمان او در سال ۱۳۰۸ ه . ش. عمارت سلطنتی پهلوی(کاخ میان پشته) بر ویرانه های کاخ خوشتاریا ساخته شد. تمامی مراحل ساخت کاخ برعهده ی مهندسان ایرانی بود و جالب آنکه از خلاقیت ساکنان محلی نیز استفاده شد و نتیجه آن ساخت یک راه پله ی چوبی مارپیچ منحصر به فرد توسط یکی از استادکاران انزلی بود , که شگفتی مهندسان را برانگیخت.
شنبه ، ۲۹اسفند۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دیارمیرزا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 191]