واضح آرشیو وب فارسی:توریسم آنلاین: این کوه های سر به فلک کشیده که لباسی از بلوط های بلند و انبوه بر تن دارند، جواهری در دل خود پنهان کرده اند؛ جواهری به نام «کندلوس» که به زیور تاریخ و آداب و رسوم کهن و تلفیق این دو با زندگی روزمره مردم، هرچه بیشتر جذاب شده است، رنگ سبز طبیعت را هم که به خود بگیرد، پاره ای از بهشت می شود در روی زمین. به گزارش "توریسم آنلاین" اگر بخواهیم نام 10 مکان مهم گردشگری ایران را سیاهه کنیم، کندلوس بی گمان یکی از رتبه های بالا را خواهد گرفت؛ روستایی که طبیعت بکر و سرسبز و تازه اش از یک سو و آداب و رسوم قدیمی و تاریخ کهنش از سوی دیگر، آن را پرآوازه تر کرده است. قدم زدن در کوچه های باریک، روی سنگفرش ها و کنار دیوارهای کاهگلی و پنجره های چوبی کندلوس، در دل انبوه درختانی که ارتفاعات را یکپارچه سبز کرده اند، خاطره ای فراموش نشدنی خواهد بود. کندلوس، بر دامنه بلندی های مشرف به دره «زانوس» شکل گرفته و همراه با 3 روستای پرکلا، پی ده و گیل کلا، از گذشته های دور، با نام «میخساز» معروف بوده اند. از میخسازهای آن روز، تنها کندلوس به این جایگاه رفیع رسیده است، آنقدر که همه میخسازان آن روزگار را امروز به نام کندلوس می شناسند. کوچه های کندلوس برخلاف دیگر روستاها - که امروزه خستگی را به خلوتش کشانده اند ـ خاکی نیستند. سنگفرش هایی است که در سایه سار درختان گردو و سیب شما را به خلوت دهکده می برند. باید پا به پای سنگفرش های کندلوس بروید تا معماری چوبی خانه های زیبای آن را در حافظه تصویری خود حک کنید و قصه مردمانش را بشنوید. آنها افسانه های شنیدنی، بسیار دارند؛ افسانه ها که پا به پای تاریخ کندلوس پیش آمده اند. افسانه ای شنیدنی اگر پا به پای کوچه هایش باشید، شما را به خانه افسانه ای «مینا» می رسانند، همان دختری که می گویند با صدای خود پلنگی را عاشق خود کرد! عشق مینا و پلنگ به صحنه های نمایش هم رسیده و در کتاب های قصه نیز به چاپ رسیده است؛ عشقی که با گریز و گلوله پایان یافت. کندلوسی ها هنوز هم صدای آواز مینا را می شنوند! بنابراین دیدار از خانه مینا را از دست ندهید. خانه «مینا و پلنگ» خانه ای در اعماق گنجینه های تاریخ هفت هزار ساله کجور است؛ شگفتی این حکایت آنجا رخ می نماید که شبی آن پلنگ بینوا بر اثر گلوله مردمان دهکده با تنی زخمی راه جنگل را در زمستان سرد و برفی طی می کند و مینا به هوای یافتنش، شب هنگام به سیاهی جنگل و سوز و سرما می زند. مینا، آوازخوانان پا به جنگل مه گرفته گذاشت و برای همیشه در اعماق آن گم شد و هیچگاه دیگر خبری از آمدن مینا و پلنگ در فضای دهکده نپیچید. می گویند قصه مینا و پلنگ حدود صد سال پیش در «کندلوس» شکل واقعیت به خود گرفته است. خانه مینا و پلنگ، خانه ای کاهگلی و زیبا است که هر سال، هزاران گردشگر داخلی و خارجی از آن دیدن می کنند. این خانه، علاوه بر بافت سنتی و تاریخی خود، به واسطه محل وقوع قصه مینا و پلنگ، از جاذبه های فرهنگی و غنای آئینی برخوردار است، اما متأسفانه خاطره ماندگار مردمان کندلوس، میعادگاه عشق و دلدادگی انسان و طبیعت به فروش رفته است!
جمعه ، ۲۸اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: توریسم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]