محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845199654
میهندوست: جایگاه فیلمساز نوع اکران فیلم را تعیین میکند
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - اسماعیل میهندوست کارگردان فیلم سینمایی «برخورد خیلی نزدیک» معتقد است سیستم نادرست اکران امکان دیده شدن آثار را از آنها میگیرد. به گزارش خبرآنلاین، میهن دوست، نازنین مفخم تدوینگر، حمیدرضا پگاه و آنا نعمتی بازیگران و مانی منادیزاده آهنگساز فیلم «برخورد خیلی نزدیک» با حضور در کافه خبر به سئوالات سحر عصرآزاد، علی علائی و کیوان کثیریان - منتقد - پاسخ گفتند. در خلاصه داستان این فیلم آمده: «تصادفی در بزرگراه اتفاق میافتد که راننده هر دو اتومبیل، زن هستند. راننده اتومبیل عقبی به علت مصدومیت شدید به کما می رود. طی بررسیهایی، افسر رسیدگیکننده به پرونده به ماهیت و نحوه تصادف شک میکند.» «برخورد خیلی نزدیک» در فصل سرد اکران پاییزی در گروه سینمایی آزاد روی پرده است و همین شرایط اکران سر صحبت را در مورد این کار باز کرد. سحر عصرآزاد، منتقد: وضعیت اکران فیلم چطور است؟ فقط دو هفته دیگر اکران دارید؟ اسماعیل میهندوست، کارگردان: فیلم از روز 28 بهمن روی پرده رفته است. اخیراً قاعده اکران فیلمها چنین شده که ابتدا دو هفته قرارداد بسته میشود و اگر فیلمی بفروشد این مدت تمدید میشود. مسئله ما اکران دو هفتهای نیست، مسئله این است که فیلم در اسفند ماه یعنی فصل رکود سینماها اکران شده است. عصرآزاد: به نوعی به این فصل زمان مرده اکران هم میگویند؛ بعد از برگزاری جشنواره فیلم فجر و زمانی که افراد تعداد زیادی از تولیدات جدید سینمای ایران را دیدهاند و دیگر تب فیلم دیدن فروکش کرده است. میهندوست: در این زمان یک هفته رسانهها تحتتاثیر خبرهای جشنواره است و هفته بعد مخاطبان میخواهند خرید عید کنند و رسانهها میخواهند از اکران عید صحبت کنند و در این میان هم اسکار تیتر اخبار را به خود اختصاص میدهد و همه اینها شرایط فیلم را تحت تاثیر قرار میدهد. با اینکه در فصل مرده اسفند به ناچار مجبور به اکران فیلم شدیم، اما هیچگاه فکر نمیکردیم در این فصل مرده به ناگاه 16 فیلم اکران شود. 12 فیلم به شکل رسمی و برخی فیلمها تک سئانس. این در شرایطی است که مدیران سینمایی در مورد اکران چهار یا پنج فیلم در نوروز تردید دارند. یک دانشآموز ابتدایی هم میفهمد اکران 16 فیلم در فصل مرده اسفند و چهار فیلم در فروردین پررونق نادرست است. من این شکل تقسیمبندی را نمیتوانم هضم کنم. دلیل چنین تصمیمی شاید این باشد که اولاً به نوعی این فیلمها به نمایش درآیند و دوما فیلمهایی که فکری نو و حرفی جدید دارند دیده نشوند. عصرآزاد: در عین حال بگویند فیلم شما اکران شده و آمار فیلمهای به نمایش درآمده بالا برود. میهندوست: اسفند ماه امسال را با سال قبل مقایسه کنیم که فقط یک فیلم و آن هم «به رنگ ارغوان» ابراهیم حاتمیکیا اکران شد. اینجاست که جدای نوع فیلم، جایگاه فیلمسازان نیز در سرنوشت اکران آثار موثر است. بین فیلمهایی که اکنون روی پرده هستند باز هم بینظمی وجود دارد. هیچ نظمی در این زمینه که کدام فیلم در گروه اکران شود و کدام به صورت آزاد وجود ندارد. به عبارتی معیارها در زمینه تعیین شرایط اکران فیلمها شفاف و علنی نیست. اگر چنین بود حداقل وقتی میخواستیم فیلم بعدی را بسازیم براساس ضوابطی روشن برنامهریزی میکردیم. مقوله تک سئانس هم معضل دیگری است. فیلمسازان اندکی وجود دارد که مخاطب او را میشناسد و اثر او را از میان نمایشهای تک سئانس پیدا میکند و برای دیدن آن به سالن سینما میرود. در شرایط نمایش تک سئانس فیلم طیف مخاطبان و کسانی که اثری اینچنینی میپسندند امکان رفتن به سینما و دیدن فیلم را کمتر به دست میآورند. به طور کلی میتوان گفت هیچ نوع ضابطهای برای اکران وجود ندارد. عصرآزاد: فیلم از جهت حضور بازیگر، قصه و سایر نکات موجود در آن ارتباط چندانی با فیلمهای مخاطب خاص ندارد با این وجود شرایط اکران مناسب نیست. از نظر شما معیار برای اکران چه بوده که چنین نوبت نمایش محدودی به دست آمده است؟ آنا نعمتی، بازیگر: این فیلم برای جشنواره دو سال قبل ساخته شده بود. بعد از جنگ و تلاش دو ساله و اقدامات آقای میهندوست حالا توانسته نوبت اکران اینچنینی به دست آورد. علی علایی، منتقد: این فیلم بازیگران حرفهای و خوبی دارد و تدوین و فیلمبرداری و کارگردانی و موسیقی آن خوب است و قصه خوبی دارد. با توجه به اینکه روایت داستان به صورت پازلگونه است در جریان شرح وقایع هیچ جایی اشکال به وجود نمیآید. این برای خود من هم سئوال بود که چرا فیلم با وجود دارا بودن ویژگیهای آثار استاندارد اکرانی ناخوشایند دارد؟ نازنین مفخم، تدوینگر: در مورد تعیین شرایط اکران فیلمها نباید تنها شرایط موجود را ملاک قرار داد و باید به خودمان هم رجوع کنیم، اینکه شرایط چنین است و نظارت میگوید فیلم زیاد است و ... مشکلات همیشگی ما است. کل سینما دچار نوعی تقدس برای برخی آدمها و موقعیتهای جنجالی است. چرا آقای سرتیپی برای پخش فلان فیلمی که اصلا فکر نمیکنیم بفروشد تلاش میکند و پخش فیلمی را که میتواند همانقدر شانس داشته باشد نمیپذیرد. باید به خودمان رجوع کنیم. بدون تعارف باید آسیبشناسی کنیم. نعمتی: منظورتان این است که باید پخش در یک فیلم شریک باشد تا از آن حمایت کند؟ مفحم: سئوال من این است که چرا در یک فیلم شریک میشود و در فیلم دیگر نه. چرا چیزهایی را میپذیرد و چیزهایی را نه. شامه او هم در طول این سالها شکل گرفته است. به عنوان مثال امسال یک خانم هنرپیشه جایزه گرفتند و از یک کارگردانی تشکر کردند که اصلا در فیلمش بازی نکرده بودند. به نظر من این حیرانی و تقدسی که برای بعضی از آدمها وجود دارد، در همه ما موجود است. زمانی حاتمیکیا این شرایط را داشت. در ادبیات هم چنین شرایطی داریم. این جنجالسالاری موجود به خود ما آسیب میزند و اتفاقاً خود ما در آن شرکت میکنیم. علایی: این جنجالسازی و یا جنجالسالاری یک روش تبلیغاتی نیست؟ مفخم: نه، این اتفاقی است که در سینمای سوبسیددار میافتد و عرضه و تقاضای واقعی رخ نمیدهد. ما اصولاً در 10 سال اخیر تربیت شدیم که دنبالهروی جنجال و سروصدا باشیم. چرا فیلمی که توقیف میشود اینقدر فروش میکند؟ چه اتفاقی میافتد؟ آیا حتماً فیلم خوب توقیف میشود؟ حمیدرضا پگاه، بازیگر: نکتهای که شما در میان صحبتها اشاره کردید پاسخ این پرسش است. از آنجا که شکل بازار سینما بازار واقعی نیست و بازاری سوبسیدی است و رقابتها درست نیست، بنابراین هیچچیز در آن واقعی نیست. مفخم: یعنی مخاطب از کالای عرضه شده لذت نمیبرد. کیوان کثیریان، منتقد: مخاطب از چه چیزی لذت میبرد؟ پخشکننده و مسئول سینمایی به جای مخاطب تصمیم میگیرند و آنان تشخیص میدهند فلان فیلم تماشاگر ندارد. مخاطب را چه کسی شناخته که در مورد سلیقه او اظهار نظر میکند. مفخم: به طور طبیعی تهیهکننده پولش را از اکران در نمیآورد و این اولین مشکل ماست. تهیهکنندهها از طریق مختلف پول خود را به دست میآورند و روی شانههای این جنجال جلو میروند. ما با آقای سرتیپی رفاقتی داریم، اما قبول ندارم آقای سرتیپی میخواهد نکته جدیدی را در سینما بسازد یا تعریف کند. او به تجربه این سالها دریافته این نوع کارها میفروشد و جواب میدهد و اعتبار میآورد. میهندوست: خانم مفخم به نکته درستی اشاره میکنند، اما تمام قضیه مربوط به بحث جنجال نیست. در جوامع اینچنینی جنجال مهم و تاثیرگذار است، زیرا میتوان از فضاسازیها استفاده کرد، اما همه قضایا به این ختم نمیشود. فیلمی ممکن است به اقتضای وضعیت سینمای ما با عوض شدن مدیران مورد حمایت قرار نگیرد. به عنوان مثال فیلمنامه «برخورد خیلی نزدیک» در سال 1385 در جشنواره فیلم پلیس برگزیده شد. هیئت داوران چه کسانی بودند؟ آقای سجادپور، آقای مسعود فراستی، آقای خورشیدی، آقای احمدزاده و آقای داودی. الان یکی از سیاستگذاران مهم سینما کسی است که به این فیلم جایزه داده و حالا از آن در اکران حمایت نمیکند. این جریان نشان میدهد آدمها در موقعیتهای مختلف دیدگاههای متفاوتی نسبت به یک موضوع دارند. من به خیال خودم برای این کار مخاطبشناسی کردم و خوراک طیفهای مختلف تماشاگران را در فیلم فراهم کردم. علایی: پس چرا شرایط برای اکران مناسب فیلم فراهم نشد؟ در اینجا میرسیم به نظام بیمار تولید و توزیع فیلم. فرآیند غلط تولید، کارگردانان را به سمتی میبرد که خودشان مسئولیت تهیه فیلمهایشان را برعهده بگیرند. میهندوست: شما به شرایط نامساعد تولید اشاره کردید و فرض را بر این گذاشته شد که اغلب تهیهکنندگان فیلمها خصوصی نیستند. اصلا تصور کنیم چنین است و تهیهکنندگان خصوصی در سینما کار میکنند. این بخش خصوصی تولید 100 فیلم سالانه خود را کجا اکران کند؟ پگاه: اگر تولید فیلم خصوصی باشد آثار نیز با احتیاط بیشتری به ساخته میشود. میهندوست: منظور من هم این است که اگر شرایط فیلمسازی را عرصه رقابت آزاد در نظر بگیریم باید با رقابت اقتصاد آزاد مواجه باشیم، اما در حال حاضر سینماداران تصمیم میگیرند چه فیلمهایی اکران شود و این خلاف رقابت اقتصاد آزاد است. مالکیت سینماهای موجود را در نظر بگیرد. 90 درصد سینماها که در رقم فروش فیلمها تاثیرگذار هستند دولتیاند. اگر این سینماها دست بخش خصوصی بود و صاحب سینما در منافع فیلم سهیم میشد سراغ فیلمی میرفت که پتانسیل فروش را داشته باشد. مدیر سینمایی که در فروش فیلمها سهمی ندارد آیا بر مبنایی غیر از روابط تصمیم میگیرد؟ اتفاقی که در سینمای ما رخ میدهد چنین است. شما فکر میکنید فلان فیلم موقعیت فروش دارد، اما فضای اکران پیدا نمیکند. پس ماجرای بخش تولید و توزیع فقط این نیست که بگوییم آن را به بخش خصوصی واگذار کنیم تا مسائل حل شود، کار نشدنی است. بخش خصوصی هم اگر بر همین مبنا حرکت کند باز هم به نتیجه کنونی میرسد. علایی: ما در مورد مدیرانی صحبت میکنیم که الان اینجا حضور ندارند و به فکر مسائل زیرساختی که بتواند مشکل سینما را حل کند، نیستند. میهندوست: آقای علائی احتمالاً شما اطلاع ندارید، اما واقعیت این است که موسسه سینماشهر برای تبلیغات فیلمها جلسهای تشکیل میدهند. یک ماه قبل از جشنواره فجر از مسئولان این موسسه خواستم در مورد فیلم من جلسهای تشکیل دهند که این جلسه تشکیل نشد. 12 روز است از اکران فیلم میگذرد و چهار روز قبل جلسه تشکیل شد و هنوز کسانی که باید صورت جلسه را امضا کنند این کار را نکردهاند؛ شاید همزمان با تمام شدن اکران فیلم حمایت از تبلیغات آن صورت بگیرد. پگاه: خود دولت هم مدعی است که به سینما کمک میکند و سرمایه گذاشته، اما نمیدانم چرا به خوبی این آثار را توزیع نمیکند؟ کثیریان: توقع شما از فروش این فیلم در شرایط معقول اکران چقدر است؟ میهندوست: توقع من این نبود که فیلم فوقالعاده پرفروش باشد و نه همانند اکران کنونی که هزینه ساخت را هم به دست نیاورد. انتظار من رسیدن به متوسط فروش بود. کثیریان: چقدر؟ میهندوست: حدود 300 میلیون فروش در تهران و 400 یا 500 میلیون تومان در مجموع شهرستان و تهران. عصرآزاد: آقای میهندوست شما را ابتدا به عنوان نویسنده و منتقد میشناسیم، با توجه به نوشتههایتان سلیقهای سینمایی از سوی شما در ذهن من شکل گرفته است. اگر چنین تصور میکردیم که شما فیلمهای داستانگو و کلاسیک را میپسندید در اولین کارتان سراغ ساختارشکنی رفتید. بین این دو وجه چطور تناسب ایجاد کردید؟ میهندوست: آنچه در جلب طیف مخاطب با توجه به شناخت خودم از آن موثر است در فیلم رعایت کردهام. اولاً مضمونی را انتخاب کردم که تاریخ مصرف ندارد؛ مناسبات عشق و خیانت در روابط زن و شوهر. از زمانی که نهاد خانواده به وجود آمده و تا زمانی که پابرجاست این مسئله جاری است و کهنه نمیشود. جدای این مضمون حساسیتبرانگیز، علاقه من کماکان به قصهگویی بوده و خواهد بود. به اعتقاد من ابتدا باید قصه را خوب تعریف کرد، اما باید بپذیریم مخاطب جوان امروز را نمیتوانیم با شیوههای کلاسیک راضی کنیم. مخاطب امروز ما با تماشاگران ده یا بیست سال قبل متفاوت است. رشد وسایل ارتباط جمعی و دسترسی عامه به فیلمها موجب رشد سواد بصری شده است. از آنجا که مخاطب را به عنوان طیف میبینیم باید سراغ شیوههای روایی برویم که سلیقه طیف ناآشنا با شیوههای جدید روایی را ارتقا دهد. بنابراین مضمون مورد نظرم را با شیوه مدرن روایت غیرخطی تلفیق کردهام که بتواند در ارتقای سطح سلیقه مخاطب تاثیر بگذارد. همه این محاسبات را در ذهنم با این شرط انجام دادم که اثر امکان عرضه پیدا کند. عصرآزاد: از جهت انتخاب بازیگر هم نوع نگاه و سلیقه را توضیح دهید. میهندوست: یک بخش انتخاب بازیگر به تلقی از شخصیتهای داستان بازمیگردد و بخش دیگر به بازیگران موجود. در مقطع زمانی پیشتولید ابتدا باید این را در نظر گرفت که کدام بازیگران فرصت آزاد دارند و بعد از میان آنان باید افرادی انتخاب شوند که به نقش نزدیکاند. تصور میکنم از بین بازیگران موجود به اعتقاد خودم بهترینها را انتخاب کردم. من خواستم در انتخاب بازیگر کلیشهای رفتار نکنم. عصرآزاد: این مسئله در کار به چشم میآید. براساس ذهنیتهای قبلی تصور میشد خانم نعمتی نقش ناهید را بازی کند، اما با قرار دادن او در نقش مقابل برخورد ضدکلیشه داشتید. آقای پگاه با توجه به ظاهرشان تصور میشود مناسبتر است در نقشهای مثبت بازی کنند، اما با قراردادن ایشان در نقش مسعود مخاطب را غافلگیر کردید. میهندوست: این نوع انتخاب بازیگران با هدف آشناییزدایی بود. این مسئله دو وجه داشت یک وجه چالشی برای بازیگر ایجاد میکرد تا نقشی را که تاکنون ایفا نکرده بازی کند و این مسئله نقش را برای او با طراوتتر میکرد و از سوی دیگر مخاطبان نیز از دیدن بازیگر در نقشی متفاوت نسبت به کارهای قبلی با جذابیت بیشتری روبرو میشدند. پگاه: بازیگران بین پیشنهادهایی که به آنان میشود مناسبترین نقش را انتخاب میکنند. من و آقای میهندوست چندان همدیگر را نمیشناختیم، اما با خواندن فیلمنامه متوجه قوتهای آن شدم. من همواره به نقشها شخصیتهایی علاقه دارم که خودشان، آدمهایی معمولی هستند، اما در موقعیتی خاص قرار گرفتهاند. خیلی بازیگران به ایفای نقشهای معتاد و عقبمانده و کارهایی که به تیپ نزدیکتر است علاقهمند هستند، اما من این نوع نقشها را نمیپسندم. نقشم در «برخورد خیلی نزدیک» چنین است که یک شخصیت در موقعیتی دشوار قرار میگیرد. نعمتی: جذابیت این کار هم برایم در این نکته بود که نقش نرگس به من پیشنهاد شده و فیلمنامه خطی نبود و مشخص بود به لحظهلحظه کار فکر شده بود. در فضایی که سعی میکردم خیلی کار نکنم و نقشهای کلیشهای بازی نکنم این پیشنهاد برایم بسیار جذاب بود. کلیشه نبودن نوع قصه و فضا در سینمایی که همواره تکرار میبینیم برای من به عنوان بازیگر بسیار جذابیت دارد. من از محصول نهایی این فیلم بسیار راضی هستم و به آن افتخار میکنم، اما از این تاسف میخورم که چرا چنین کار خاص و ویژهای به خوبی دیده نمیشود. عصرآزاد: خانم نعمتی به لحاظ شخصیتپردازی نقش نرگس، من را یاد فیلم «هیوا» انداخت. وقتی شخصیتها خطی مشترک دارند شما برای متفاوت کردن آن چه کار میکنید؟ نعمتی: بعد از «برخورد خیلی نزدیک» کارهایی انجام دادم که شاید مشابه این کار شخصیتی پرجنبوجوش را به نمایش میگذاشت، اما من مبنا را بر این نمیگذارم که اگر نقشیبرونگرا ایفا کردهام آن را در کارهای بعد تکرار کنم. تلاش من این بوده چنین نقشهایی را هم متفاوت از یکدیگر ایفا کنم و شناسنامهای برای نرگس درست کردم که مخصوص اوست. عصرآزاد: خود شما در تعریف این شناسنامه چقدر نقش داشتید؟ نعمتی: ما کاملاً کارشناسی در مورد شخصیتها صحبت میکردیم و برای نرگس علاوه بر هوش، خوشبینی قائل بودیم. همه نکات در مورد این نقش روشن شده بود. علایی: تدوین فیلم به گونهای حساب شده انجام شده که تماشاگر در پیگیری داستان دچار مشکل نمیشود. خانم مفخم نگاه شما در تدوین این کار چقدر موثر بود؟ مفخم: من مطمئنم تدوینگر یک ویراستار است. این سوء تعبیر میشود که شما تدوینگر را در حد ویراستار پایین میآورید. وقتی دستنوشتههای بالزاک را میبینیم که همه ویراستاری شده مشخص میشود جایگاه ویراستار پایین نیست. من اصلاً تدوینگر را به عنوان مولف نمیبینم و خودم را ویراستاری میبینم که باید به خوبی کارم را انجام دهم. اگر نقش ویراستار را بلد باشیم، میدانیم بعد از مرحله تولید ما ویراستار اثر کارگردان هستیم. ما پلی هستیم بین مولف خلاق و مخاطبی که قرار است این غذا را بخورد. ما در مرحله پس از تولید مجبوریم خودمان را دائم به جای فردی بگذاریم که میخواهد این غذا را بخورد. این تنها هنر ماست. وقتی میگوییم کارگردانی نمیتواند خودش تدوین کند، نشان از آن دارد که در جریان این کار خلاقیتش محدود و محدودتر میشود. آدمهایی که در مرحله پس از تولید فعالیت دارند، فارغ از هر نوع محدودیتی کار خودشان را انجام میدهند؛ محدودیت مال ماست. در بحثهایی که سر این فیلم شده چنین مطرح شده که شما سکانس هم جا به جا کردید؟ اصلا نقش من این کار نیست. در اینجا فقط انتخاب من ارزش دارد. شاید وقتی من انتخاب کنم که پلان سکانس را سه دقیقه نگه دارم، این کار شجاعانهتر از کوتاه کردن سکانسها باشد. حفظ کردن انسجام مطلب از کارهای عجیب کردن متفاوت است. پگاه: در بازیگری هم چنین است که اگر کارهای بیرونی را بیشتر انجام بدی گویی بهتر کار کردهای. کارگردان هم میتواند با هدف مرعوب کردن تماشگر کارهای عجیب و غریبی انجام دهد. میهندوست: فیلمنامهنویس هم چنین شرایطی دارد. وقتی او بخشی از حدس و گمانها و تصمیمگیری را برعهده تماشاگر میگذارد خودش را حذف میکند. مفخم: آقای میهندوست شما در جایگاه کارگردان میتوانید هر تصمیمی بگیرید. همه ما در کارهایمان به سر هرم باز میگردیم و سر هرم نگاه کارگردان در مقام مولف است. پگاه: در مورد بازیگری اینچنین میگویند که بازیگر به اندازه دانش کارگردان کار میکند. عصرآزاد: آقای مرادیزاده شما تا چه حد به حذف و حل شدن موسیقی در فیلم قائل هستید. اینکه همه چیز در جهت بیان نگاه مولف باشد. مانی منادیزاده، آهنگساز: دو نوع نگاه وجود دارد. آن نگاهی که معتقد است موسیقی در فیلم شنیده شود. این نگاهی قدیمیتر است و به دوران دهه 50 هالیوود برمیگردد. به دلیل شعور بصری تماشاگران امروز سینما، آنان به سالن پخش فیلم میروند تا تصویر ببینند. من فرقی بین صدا و موسیقی نمیبینم. اتفاقی که بین من و صداگذار میافتد اتفاقی از یک جنس است. در سینمای تجاری لازم است که تماشاگر اصلا به طور مشخص موسیقی را نشنود. در مورد «برخورد خیلی نزدیک» موفقیت کار ما در این بود که موسیقی شنیده نشود. براساس گفته خانم مفخم من نیاز به سر هرم دارم که به آن برگردم و آن هم کارگردان است. من باید سلیقه کارگردان را بازسازی کنم. کار من این است که تشخیص دهم این سلیقه را چطور بازسازی کنم. مفخم: مبحث ساختارشکنی با غیرخطی بودن داستان در هم تداخل میکند. درست است که داستان «برخورد خیلی نزدیک» غیرخطی روایت میشود و دلیل آن هم نیاز داستان است. اصلا موفقیت این فیلم طرح یک موضوع بسیار بحث شده و عنوان شده که روایتی نو دارد. همین روایت تازه ویژگی کار است. در این فیلم و در فیلمنامه نقطه اتصال بیش از نیمی از سکانسها روشن شده بود. ما در تدوین کلیتی میبینیم که کات به کات تعریف نمیشود. وقتی فیلمنامه مینویسید همه زمانبندیها در مورد اتفاقات صورت میگیرد. هر سکانس یک بچه قصه است. اینکه به هر سکانس چقدر زمان دهیم در بحث من و کارگردان میتواند شکل بگیرد. 54143
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 385]
صفحات پیشنهادی
نگرانیهای دانشجویان از اعزام به حج عمره: به مکه میرویم یا خیر؟
نگرانیهای دانشجویان از اعزام به حج عمره: به مکه میرویم یا خیر؟ داوران بخش مسابقه فیلمسازان اول · میهندوست: جایگاه فیلمساز نوع اکران فیلم را تعیین میکند . ...
نگرانیهای دانشجویان از اعزام به حج عمره: به مکه میرویم یا خیر؟ داوران بخش مسابقه فیلمسازان اول · میهندوست: جایگاه فیلمساز نوع اکران فیلم را تعیین میکند . ...
.com ::: ايستگاه مترو شهدا به بهرهبرداري رسيد
میهندوست: جایگاه فیلمساز نوع اکران فیلم را تعیین میکند · « بودجهاي شبيه پول توجيبي!» فهرست اصلي عوامل فيلم «خاك و آتش» اعلام شد ...
میهندوست: جایگاه فیلمساز نوع اکران فیلم را تعیین میکند · « بودجهاي شبيه پول توجيبي!» فهرست اصلي عوامل فيلم «خاك و آتش» اعلام شد ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها