واضح آرشیو وب فارسی:مهر: معرفی کتاب؛
«وقتی یتیم بودیم» لحنی معماگونه درباره زندگی کارآگاهی انگلیسی است
شناسهٔ خبر: 3582139 - پنجشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۷
استانها > خراسان رضوی
مشهد- کتاب «وقتی یتیم بودیم» داستان مردی انگلیسی است که پدر و مادرش را در شرق آسیا از دست می دهد و دارای تعلیقی ماهرانه و لحنی معماگونه برای خوانندگان است. به گزارش خبرنگار مهر، «وقتی یتیم بودیم» نوشته نویسنده انگلیسی ژاپنی به نام کازئو ایشی گورو است. این کتاب توسط مژده دقیقی ترجمه و انتشارات هرمس آن را روانه بازار کرده است. کازئو ایشی گورو متولد ۱۹۵۴، نویسنده انگلیسی- ژاپنی است. این کتاب داستان کارآگاهی معمولی نیست؛ بلکه دارای تعلیقی ماهرانه و لحنی معماگونه برای خوانندگان است. نویسنده، در سال ۱۹۵۴ در ناگاساکی ژاپن متولد شده است و در پنج سالگی با خانواده اش به انگلستان مهاجرت می کند. «وقتی یتیم بودیم» نمایی کامل از زندگی اشرافی انگلیسی به دست می دهد. اگر نام کاملا ژاپنی نویسنده نبود، باید قاطعانه می گفتیم که نویسنده یکی از اشراف انگلستان است. این رمان داستان زندگی کریستوفر بنکس، یکی از کارآگاهان لندن است که زندگی یکنواختی را می گذارند، اما گذشته پرآشوبی دارد و در کودکی پدر و مادرش به طرز غریبی در شانگهای ناپدید شده اند. کریستوفر که به خاطر این ماجرای غم انگیز از کودکی با خود عهد کرده که کارآگاه شود، در طول بخش اول کتاب که در لندن می گذرد با کنار هم چیدن پازل خاطراتش، تلاش می کند پاسخی برای معمای ناپدید شدن پدر و مادرش پیدا کند. در خلال نوشته های روزمره ی کارآگاه بنکس، خواننده به تصویری از شانگهای تحت سلطه ی استعمار دست پیدا می کند که در دوران تجارت تریاک برای چینی ها سرشار از محنت و برای مهاجران خارجی و ساکنان مهاجرنشین، نمادی از یک زندگی اشرافی و دور از رنج است. مادر کریستوفر به مبارزه ی با قاچاق تریاک به چین می پردازد و کریستوفر بر این گمان است که ناپدید شدن پدر و مادرش با یک فاصله زمانی کوتاه، دقیقا با همین مساله در ارتباط است. در بحبوحه جنگ چین و ژاپن در سال ۱۹۳۷ کریستوفر به شانگهای برمی گردد با این امید که پدر و مادرش را پیدا کند. تا اینجای کار خواننده هنوز هم بر این باور است که پدر و مادر قهرمان داستان در راه مبارزه با قاچاق تریاک جان خود را از دست داده اند یا برای همیشه در چنگال سوداگران گرفتار آمده اند. او پس از تلاشی بی ثمر، سرانجام از طریق دوست پدر و مادرش یعنی عمو فیلیپ، متوجه واقعیت تلخ داستان زندگی اش می شود. پدر کریستوفر توسط قاچاقچیان ربوده نشد، بلکه با زن دیگری فرار کرده و دو سال بعد بر اثر حصبه در سنگاپور درگذشته است. اما داستان مادر از این هم غم انگیزتر است و تمام پیش فرض هایی را که خواننده با خواندن داستان به آن ها دست پیدا کرده است باطل می کند. با گشوده شدن راز زندگی مادر کریستوفر می فهمد که تمام موقعیت خود در جامعه ی لندن و سال های تحصیل در مدرسه شبانه روزی را مدیون فداکاری شگفت مادر خود بوده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]