واضح آرشیو وب فارسی:الف: قربانی شدن جریان اصولگرایی
بخش تعاملی الف - سید امیرحسین ابطحی
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۰۹:۲۸
نویسنده این سطور، بیش از دوسال پیش و پس از انتخابات خرداد ۹۲ مطلبی تحت عنوان افزایش محدوده ارتداد تا کجا؟ در سایت الف منتشر کرد. در این نوشته از جریان اصولگرایی و بزرگان آن خواست تا محدوده اصولگرایی و خودی بودن را به دیگران نسپرده و فکری به حال گسترش تفکر ارتدادی بعضی از عناصر خود کنند.این خواسته از این بابت نبود که نویسنده آن مطلب اصولگرا محسوب می شد. اتفاقا وی از نظر تفکر به اصلاح طلبان نزدیک است و تعرفه رای وی چه در انتخابات ۹۲ و چه در انتخابات ۹۴ مطابق با افرادی بودند که رای آوردند. لکن این درخواست از این بابت بود که وی فارغ از تفکرات اصلاح طلبی به دنبال افراد مفیدی است که آینده این کشور را بسازند و معتقد است در طیف اصولگرا از این افراد کم نیستند.با این همه اینجانب علی رغم تفکر و تمایل شخصی مبنی بر انتخاب افراد متخصص که توانایی و شجاعت انجام کار های مفیدی در صحنه مدیریت کشور داشته باشند و معتقدم از این حیث اگر اصولگرایی بر اصلاح طلبی برتری داشته باشد نباید قربانی تفکر اصولگرایی خود شود ناچارا به تمامی لیست اصلاح طلبان رای دادم و این رای تنها به یک علت بود:"ترس از رای آوردن کسانی که مطمئن بودم عدم شایستگی آنها به قدری زیاد است که ریسک تشدد آرا را نمی توانستم بپذیرم"و این افراد بخش اعظمی از لیست اصولگرایان را تشکیل می دادند که مطمئن بودم طیف وسیعی بعلت حضور آنها در این لیست به ایشان رای خواهند داد. پس ناگزیر و علی رغم میل باطنی تنها چند روز مانده به انتخابات شیوه همیشگی خود و انتخاب اصلح و متخصص را کنارگذاشته و به کسانی رای دادم که شاید تخصصی به اندازه برخی از اصولگرایان نداشتند، اما مطمئن بودم ضرر این کم تخصصی به اندازه حضور برخی دیگر از اصولگرایان در عرصه مدیریت نیست.اصولگرایان چه در تهران و چه در شهر های اصلی کشور که طبق سیاستگذاری و نه شایستگی، کاندیدای خود را معرفی کرده بودند شکست خوردند زیرا خود فضای دو قطبی حق-باطل، خدا-شیطان، ایرانی-انگلیسی، مسلمان-بی دین را ساختند و مردم را وادار کردند که برای جلوگیری از ورود کسانی که برخلاف تعبیر اصولگرایان در این دو قطبی آنها را باطل، شیطان و شاید انگلیسی می دانستند جلوگیری کنند تا منافع ملیشان بیش از این قربانی رفتار آن ها نشوند.و سهم نویسنده این مطلب از رای نیاوردن جریان رقیب تنها خوشحالی نیست. بلکه افسوس بر این مطلب است، نمایندگان محقی مانند آقایان توکلی، ابوترابی، غفوری فرد، سبحانی نیا، مصباحی مقدم و سرکار خانم وحیددستجردی و سایر اصولگرایان متخصص چرا می بایست قربانی تفکرات ارتدادی دوستان خود شوند؟به نظر اینجانب بهتر است این حضرات که ارادت ویژه ای به ایشان دارم، به جای فکر به اینکه موج تهران گذراست یا تهران شهر خلاف و فساد است چشم واقع بین خود را به واقعیت باز کرده و به این مسئله فکر کنند و از سیاست گذاران خود مانند جناب آقای دکتر حداد عادل این سوال و مطالبه را داشته باشند که چرا به جای خارج کردن اصولگرایانی مانند جریان آقای لاریجانی و یا حتی دکتر روحانی از اصولگرایی، به فکر خارج کردن تندرو های بی تخصص که هزینه ای برای کشور و البته اصولگرایان محسوب می شوند نمی افتند؟واقعیت این است که اینجانب و هرکسی که دل در گرو پیشرفت و اعتلای ایران اسلامی دارد، راضی به قربانی شدن متخصصین و دلسوزانی مانند جناب دکتر توکلی و همفکران ایشان نیست. اما کاش این اصولگرایان به فرموده رهبر معظم انقلاب اصولگرایی اصلاح طلبانه را انتخاب کرده و این اصلاحات را از اصولگرایی خود شروع کنند.کمافی السابق امیدوارم بزرگان اصولگرایی فکری به حال هفکران خود کنند و به جای دوری کردن از معتدلین خود و نزدیک شدن به تفکرات طرد طلبانه، شیوه دیگری پیش بگیرند. ورنه این جامعه دو قطبی رو به روز دو قطبی تر شده و آنگاه بازنده های اصلی این معرکه منافع کشور و مردم خواهند بود.مردمی را نشود هیچ حجابی مانعسرمه خاموش نسازد نظر گویا رادیدن عیب به هم می شکند شاخ غرورمصلحت نیست که طاووس بپوشد پارا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]