تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):من پيامبر نشده ام كه لعن و نفرين كنم، بلكه مبعوث شده ام تا مايه رحمت باشم.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826645412




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

غزل زندگی این روزهای «غزال» شورانگیز نیست


واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: چهارشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۹




1458107615672_333.JPG

غزل زندگی این روزهای «غزال» شورانگیز نیست، چهار بهار از جوانیش خزان شده و آینده‌ای گنگ و مبهم انتظارش را می‌کشد. به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه کردستان، در محله فیض‌آباد سنندج خانواده‌ای زندگی می‌کند که چهار سال است رنگ بوم زندگی آنها رنگ غم و ماتم است. چهار سال از بیماری ناشناخته‌ای که مادر خانواده به آن مبتلا شده می‌گذرد، همه این مدت در خانه زمین‌گیر شده و همسر فداکارش پرستار او و فرزندان است. مهمان خانه استیجاری و محقرشان شدم، به امید آن‌که سرانگشتان قلمم گره‌گشا و پایان‌دهنده روزهای غمناک این خانواده باشد. غزال، مادر جوانی است که فقط 31 بهار از عمرش می‌گذرد و اینک چهار سال است که تنش نیازمند طبیب گشته و بیماری ناشناخته‌ای جسم و جانش را تسخیر کرده است تا جایی که علیرغم مراجعات مکرر به پزشکان و انجام آزمایش‌های بسیار، تاکنون هیچ راه درمان و هیچ کورسوی امیدی برای درمانش پیدا نشده است. بیماریش آن چنان بر جسم و جانش سیطره انداخته که نه تنها توان هیچ حرکتی را ندارد، بلکه به سختی و با لکنت زبان نیز سخن می‌گوید. غزال از روزهای غمبار زندگی‌اش می‌گوید... غزال کلمات را به سختی بر زبان می‌آورد و از روزهای غمبار زندگیش می‌گوید: سه ماهه به فرزند دوم باردار بودم که علائم این بیماری آغاز شد، ابتدا طرف راست بدنم و دست‌هایم لمس شد، در ماه ششم بارداریم تقریباً فلج شدم و توان هیچ‌گونه حرکتی را نداشتم.

زندگی غزال

هم‌چنان با لکنت زبان ادامه می‌دهد: پس از مراجعه به پزشک، تشخیص بیماری MS را برایم دادند و در همین راستا داروهایی را تجویز کردند که نه تنها وضعیت من را بهبود نبخشید، بلکه به مراتب بدتر نیز شدم. او می‌گوید: برای درمان بیماریم بارها به استا‌ن‌های دیگر از جمله تهران و کرمانشاه نیز مراجعه کرده‌ام و بالغ بر صدها آزمایش و MRI و ... از من گرفته شده است، اما تاکنون پزشکی قادر به تشخیص بیماری من نبوده است، حتی آزمایش‌هایم نیز به کشور آلمان فرستاده شد، اما پزشکان آلمانی نیز در تشیخص بیماریم عاجز ماندند. در ادامه صحبت‌هایش از فرزندانش می‌گوید که «ماهان» فرزند اولش هم‌اکنون کلاس پنجم ابتدایی است و دخترش «هوزان» نیز سه سال دارد و بهار سال آینده چهار ساله می‌شود. نتوانسته‌ام برای فرزندانم مادری کنم غزال می‌گوید: از روزی که دخترم به دنیا آمد تاکنون نتوانسته‌ام برایش مادری کنم، او را در آغوش بکشم و به او شیر دهم و حتی نوازشش کنم، وجود دخترم را لمس نکرده‌ام و او امروز من را به عنوان یک مادر نمی‌شناسد...

زندگی غزال

دخترش را صدا می‌زند، «هوزان جان بیا پیشم» می‌آید، اما خودش را در آغوش پدر جا می‌دهد. سخنانش را ادامه می‌دهد: خودم بچگیم را به دور از مادرم سپری کردم و از مهر مادری محروم بودم، همیشه به خودم قول می‌دادم که وقتی بچه‌دار شدم برای بچه‌هایم مادر خوبی باشم، اما امروز وقتی پسرم به خانه بر می‌گردد و می‌گوید «گرسنه ام»، اشک از چشمانم جاری می شود و با خود می‌اندیشم که چقدر خوب بود موقع برگشتن پسرم به خانه، با غذایی گرم از او پذیرایی می‌کردم. باران بی‌امان از چشمهایش سرازیر می‌شود و می‌گوید: هر روزم را با گریه به شب می‌رسانم، وقتی بچه‌هایم از من کمکی درخواست می‌کنند و من از انجام آن عاجز می‌مانم، فقط چشم انتظار کسی هستم که از در وارد شود و به امور فرزندانم رسیدگی کند. غزال از هزینه‌های سرسام‌آور داروهایش، کرایه خانه و قسط وام تاکسی شوهرش می‌گوید و این‌که هیچ منبع درآمدی برای تأمین آنها ندارند. هیچ ارگانی حمایت نمی‌کند او می‌گوید: تاکنون هیچ ارگانی از ما حمایت نکرده است و نهادهای حمایتی هم­‌چون بهزیستی و کمیته امداد هم به‌علت این‌که دارای سرپرست هستم از حمایتم خودداری می‌کنند. او ادامه می‌دهد: به‌رغم داشتن دفترچه بیمه تأمین اجتماعی، هزینه داروهایم به دلیل این‌که خارجی هستند بسیار سنگین است و این بیمه آنها را تقبل نکرده و مجبورم به‌صورت آزاد آنها را تهیه کنم. غزال می‌گوید: پارسال مؤسسه‌ خیریه‌ای برای نگهداری من اقدام کرد اما شوهرم قبول نکرد و گفت: «تنهایی آنجا دوام نمی‌آوری».

زندگی غزال

اما آقای عباسی، همسر فداکار این زن بیمار، در سمت دیگری از اتاق، آرام نشسته است و انواع آزمایش‌هایی را که طی این چند سال از زنش گرفته شده است را به من نشان می‌دهد. او هم می‌گوید: عاجز مانده‌ام، کاش پزشکی پیدا شود و بیماری زنم را تشخیص دهد، پاسخ آزمایش‌ها و MRI هایی که تاکنون از وی گرفته شده هیچ چیزی را نشان نمی‌دهد. از او در خصوص کار و پیشه‌اش می‌پرسم، می‌گوید: راننده تاکسی هستم اما این روزها خانه‌دار شده‌ام و باید به امور خانه و بچه‌ها رسیدگی کنم چون کسی نیست از آن‌ها نگه‌داری کند. در ادامه از او می‌پرسم که آیا شخص دیگری را با علائم بیماری مشابه زنش در استان می‌شناسید؟ پاسخ می‌دهد: در استان خودمان دو نفر دیگر را با علائم مشابه همسرم دیده‌ام اما نمی‌دانم که آن‌ها نیز دقیقاً همین بیماری را دارند یا نه. غزال در پایان صحبت‌هایش عاجزانه درخواست کمک دارد او آرزوی پایانی خود را این‌گونه مطرح می‌کند که ای کاش پزشکی پیدا شود و بیماریم را تشخیص دهد و روزی برسد که یکبار دیگر مانند گذشته روی پاهایم بایستم. اما چگونگی بیماری غزال را از دکتر «عارف رجبی»، متخصص مغز و اعصاب که یکی از پزشکانی است که غزال برای مداوا به وی مراجعه کرده است نیز جویا شدیم، وی نیز به ناشناخته بوده این بیماری اشاره و خاطرنشان کرد: از سال 91 که غزال مراجعات مکرر پزشکی داشته است، آزمایش‌ها و تصویربرداری‌های به عمل آمده از وی تاکنون به تشخیص خاصی منجر نشده است. اکنون که در آستانه سال نو هستیم چقدر خوب است که دل‌های مهربان و دست‌های سخاوتمند به یاری انسان‌هایی بشتابند که عاجزانه درخواست کمک دارند. غزال به حمایت‌های مادی و معنوی شما هم‌وطنان نیاز دارد و این‌که پزشکی حاذق از پزشکان سرزمینمان بیماری او را تشخیص دهد و او را از این آینده‌ مبهم و تاریک رهایی بخشد. معجزه‌ها هر روز در زندگی ما انسان‌ها رخ می‌دهند، بیائیم در این روزهای پایانی سال، معجزه زندگی دیگران باشیم. به گزارش ایسنا، شماره تلفن 33287516-087 داخلی 16 جهت دریافت کمک‌های شما به این خانواده آماده پاسخگویی است. گزارش از «ویدا باغبانی» - ایسنا کردستان انتهای پیام








این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن