تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804532450
پشت پرده جنایت پارک «شب بو»
واضح آرشیو وب فارسی:بولتن نیوز: به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه ایران، ساعت 7 عصر دوشنبه بیست و چهارم اسفند ماه سال جاری مأموران کلانتری 102 پاسداران در جریان درگیری جوانی در پارک شب بوی منطقه لویزان قرار گرفتند . مأموران در تحقیقات میدانی پی بردند که مهدی 21 ساله با شلوار پلنگی که از اهالی همان منطقه است ساعت 4 عصر در پارک ابتدا با مرد آشنایی به نام حمیدرضا 45 ساله درگیر شده و پس از وارد کردن ضربات چاقو به وی ساعت 7 عصر به در خانه مردی 60 ساله به نام ناصر رفته و وی را نیز با ضربات چاقو هدف قرار داده است . ناصر و حمیدرضا در بیمارستان شهید چمران تحت درمان قرار گرفتند و همزمان پلیس، مهدی را تحت تعقیب قرار داد تا اینکه ساعت 5/10 شب این جوان خشن در کوچه ای نزدیکی پارک شب بو دستگیر شد و درحالی که مهدی بازجویی می شد ساعت 5/11 شب حمیدرضا روی تخت بیمارستان تسلیم مرگ شد . با جنایی شدن این سناریو، بازپرس مدیر روستا از شعبه 6 دادسرای ناحیه 27 تهران برای تحقیقات بیشتر علی را دراختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار داد . مهدی به بازپرس گفت : چند روز پیش از این حادثه در پارک نشسته بودم که حمیدرضا در پارک به من گفت برویم خانه ناصر تا قمار بازی کنیم . وقتی به آنجا رفتم احساس کردم که بیهوش شده ام چون قبلاً سابقه بیهوشی در بیمارستان را داشتم در این مدت که از خانه خارج شدم مدام به ماجرای بی هوشی فکر کرده و احساس می کردم که آنها من را مورد آزار و اذیت قرار داده اند بعد از آن قضیه چند بار درباره این موضوع با حمیدرضا صحبت کردم که مشکوک حرف می زد و او جواب ضد و نقیض می داد . روز حادثه حمیدرضا به پارک آمد و چاقو داشت که بعد از جر و بحث او را هل دادم که عقب رفت و فریاد زد آخ دستم بعد خودش سمت مکانیکی رفت که با اورژانس تماس بگیرد من هم به سمت خانه مان به راه افتادم اما آنقدر عصبانی بودم که ناصر را سر کوچه دیدم چون احتمال می دادم ناصر چاقو دستش باشد رفتم خانه چاقوی میوه خوری برداشتم که مادرم پرسید می خواهی چکار کنی که چاقو را برداشتی؟ گفتم : برای اتاقم لازم دارم و پنهانی رفتم بیرون سراغ ناصر او را هم با چاقو زدم و فرار کردم می پذیرم که ناصر را با چاقو زدم اما زمان درگیری با حمیدرضا چاقویی نداشتم و احتمال می دهم کسی خواسته باشد سرش را زیر آب کند و به گردن من بیندازد . بنابراین گزارش، بازپرس مدیرروستا دستور داد تحقیقات ویژه ای برای ابهام زدایی از ادعاهای جوان چاقوکش صورت گیرد . منبع: روزنامه ایران
چهارشنبه ، ۲۶اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: بولتن نیوز]
[مشاهده در: www.bultannews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]
-
گوناگون
پربازدیدترینها